بخشی از مقاله
چکیده
در شرایطی که عدم شناخت ماهیت ساخمانهای بلند مرتبه مسکونی سبب ایجاد مشکلات برای ساکنان و بهره برداران گردیده است. به طوریکه در ارزیابی بعد از اجرا خیلی از این مجتمعهای بلندمرتبه مسکونی مشکلاتو گاهاً معضلاتی به چشم میخورد که با توجه به نوع مالکیت و نوع طراحی و عدم وجود فضاهای کافی اصلاح و برطرف کردن آنها مقدور نمی-باشد. کاستیها و مشکلات اجتماعی و روانی عدیدهای که برای ساکنین ساختمان های بلند مسکونی و ساکنان وجود دارد، جای پژوهش و بررسیهای زیادی دارد. بی شک ساختمانهای بلند مسکونی میتواند راهکاری برای زندگی مردم در کلان شهرهایی که با مسائلی نظیر گرانی زمین، تخریب محیط زیست، کمبود زمان، ترافیک سنگین و ... دست به گریباناند باشد.
در این راستا در مقایسه با فضاهای خصوصی، ساختمانهای بلند مرتبه توجه به فضاهای عمومی و اصول طراحی این فضاها کمتر بوده است. این پژوهش در نظر دارد با بررسی مشکلات موجود در زمینه فضاهای عمومی ساختمانهای بلند مرتبه مسکونی به ارائه راهکارهایی در زمینه طراحی این فضاها با رویکرد پایداری اجتماعی بپردازد. کوتاهی در توجه به طراحی فضاهای عمومی منطبق بر فرهنگ ایرانی اسلامی ساکنان ساختمانهای بلند مرتبه نیز مشکلاتی در زمینه فرهنگ و امنیت اجتماعی، امنیت اخلاقی و ... را برای ساکنان ایجاد کرده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی و تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و مطالعه اسنادی انجام شده است. در زمینه نحوه تأثیر فضاهای عمومی ساختمانهای بلندمرتبه مسکونی بر پایداری اجتماعی به مولفهها و متغییر میانجی نظیر: همبستگی ملی، تقویت انجمن های محلی، افزایش تعاملات در فضاهای اجتماعی، یکپارچگی اجتماعی، نمایش ارزشهای فرهنگی موثر هستند. مراودات اجتماعی کارکردی است که با تاثیرپذیری از کیفیت فضاهای نیمه عمومی و مشترک ساختمانهای بلند مرتبه در هنجارسازیهای اجتماعی موثر می باشند.
واژه های کلیدی: ساختمان های بلند مرتبه، ایرانی- اسلامی، طراحی معماری، پایداری اجتماعی
-1 مقدمه
مسکن مهمترین و اساسیترین گونه معماری برای بشر است. شکی نیست که در زندگی امروز کمبود زمان، نیاز به سرعت در تأمین نیازهای زندگی، افزایش روز افزون قیمت زمین، حفظ محیط زیست اطراف شهرهای بزرگ از جمله عواملی هستند که معماران و شهرسازان را به روآوری به سمت ساخت ساختمانهای بلند مرتبه جلب میکند . رشد بلند مرتبهسازی در دنیا از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد بر کالبد شهرسازی کلان شهرها و مهمچنین تهران، تأثیرگذار بوده است. بهطوریکه احداث از سال 1339 که ساختمان پلاسکو شروع شد، شهر تهران همواره شاهد رشد روز افزون ساختمانهای بلند مرتبه مسکونی بالاخص در تهران بودهایم. در این میان پس از سکوتی 10 ساله بعد از انقلاب اسلامی دراثر افزایش قیمت زمین و فروش تراکم در تهران توسط شهرداری، موج جدیدی از ساخت و ساز ساختمانهای بلند مرتبه در تهران به وقوع پیوست .[1] در این میان طراحی و اجرای ساختمان های بلند بدون توجه به ضابطه باعث افزایش شدید تراکم و کاهش سرانه فضاهای معماری و شهرسازی گردید تا جایی که این بی توجهی ها باعث گردید. نیازهای ساکنین ساختمانهای بلند مسکونی آنان را به گرایش به استفاده از فضاهای عمومی همسایگان در فضاهای شهری سوق دهد.
که این خود باعث ایجاد اختلالات روانی در بین ساکنان مناطق اطراف ساختمان های بلند نیز میگردید. با توجه به ارزیابی به عمل آمده از چندین ساختمانهای بلند مرتبه مسکونی در تهران، نارسائیهایی و خلاء-هایی قانونی در مواردی و کوتاهی در وضع قوانین خاص برای این ساختمانها، کلی بودن قوانین و نبود کنترل دقیق در طراحی، اجرا و نظارت این فضاها از لحاظ کمی و کیفی مشکلاتی را برای ساکنین خود مجتمع ها و ساختمان های اطراف به وجود آورده است. این مسئله ارتباط خاصی به بلند بودن ساختمان ندارد. برای مثال بالا بودن جرایم در بناهای بلندمرتبه فرض این که ارتفاع زیاد باعث افزایش جرایم میشود، در نظر برخیها فرضی مردود است. چرا که این فرض در بناهای بلند کشورهای اروپایی عکس قضیه ثابت شده است و دلیل این افزایش جرایم و اتفاقات در بناهای بلند ایران بیتوجهی به قوانین و ضوابط ساخت و ساز بلند مرتبه سازی و انبوه سازی در ایران بوده است و نارسایی ضوابط در مورد آن نیز تأثیر عمده دارد.[2]
در این راستا توجه به فضاهای عمومی این ساختمانها و بالاخص فضاهای باز و سبز در این بناها به شدت مورد غفلت قرار گرفته و به گونه ای که مشکلات عدیده ای را برای ساکنان خود و ساختمان های بلند مرتبه و ساکنین اطراف آن به وجود آورده است. در مواردی، طراحی نادرست این فضاها و عدم توجه به بحث امنیت، کنترل پذیری، حس تعلق، حس مکان و ... نیز خود باعث عدم استفاده از این فضاها توسط ساکنین می شود. برای مثال امروزه بیشتر فضاهای شهری به درستی، پاسخگوی نیازهای انسان به عنوان یک موجود اجتماعی نیست. مردم تنها به فضاهای شهری به عنوان مسیری برای گذر می نگرند نه گذار. در واقع این فضاها به جای تشویق مردم به مکث، حضور و برقراری مراودات اجتماعی مشوق آنها پا به فرار می باشند. از این رو، دیگر تجربه برخورد با دیگران، حس تعلق به جامعه، دیدارهای چهره به چهره، تعاملات اجتماعی و تجربه دیدن و دیده شدن که یکی از مهمترین نیازهای انسانی است، به خوبی اتفاق نمیافتد. مرده بودن و عدم استفاده بیش از حد از فضاهای مجازی برای برقراری ارتباط را به دنبال خواهد داشت. در فضاهای مشترک و عمومی ساختمانهای بلندمرتبه نیز تاحدودی شبیه همین برخوردها و عکسالعمل اتفاق میافتد.
-2 اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهش پیش رو از آن جهت دارای ضرورت و اهمیت میباشد که طراحی نادرست فضاهای عمومی مسکونی بالاخص در بناهای بلند میتواند آثار جبران ناپذیری را به دنبال دارد. آسیبهای ناشی از طراحی نادرست فضاهای عمومی چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی، می تواند نه تنها دامن خود ساکنانهای مسکونی بلند مرتبه را بگیرد، بلکه به ساکنان مناطق اطراف نیز آسیب بزند. آسیبهای روانی، انسانی، اجتماعی و حتی منطقهای می تواند نتیجه عدم توجه به طراحی درست فضاهای عمومی بر مولفه-هایی چون امنیت، پاسخ دهی، حس مکان، هویت مند بودن فضا و ... باشد. آسیب هایی که تا جایی پیش می روند که گاهی منجر به ترک محل سکونت توسط ساکنان می شوند، نظیر جریانی که در پروژه پروت آیگو پیش آمده بود که در نهایت موجبات تخریب این پروژهی عظیم را فراهم نمود. در این بین پایداری اجتماعی به عنوان یک ارزش اجتماعی که ناشی از با هم بودن ساکنین و فعالیت های گروهی و انجمنی مطرح می باشد، ارتباط مستقیم با طراحی فضاهای عمومی مسکونی دارد. به طوری که میزان مقبولیت و استفاده ساکنین از این فضاهای عمومی مستقیماً بر افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی تأثیر خواهد بود. لذا این تحقیق لازم می بیند کاستی های موجود در طراحی این فضاها کاهش یابد و مشکلات اجتماعی و روانی ناشی از کمبود و طراحی نادرست این فضاها به حداقل برسد.
ساختمان های بلند مرتبه جزء لاینفک کلان شهرهایی است که در آن ها مشکل کمبود زمین، حفظ محیط زیست، ترافیک، هزینه های تأسیسات شهری و ... طراحی در سطح افق را تهدید می کند و تعیین معیارها برای طراحی فضاهای عمومی باز ساختمانهای بلند مرتبه از لحاظ کمی و کیفی و ارائه راهکارهایی برای ترویج آن از اهم موارد مورد توجه در امر ساخت این بناهای بلند باید باشد. با این تفاسیر در این مقاله سعی بر آن شده است تا نخست با آشنایی بیشتر به تعاریف و اصطلاحات تحقیق، به بیان مشکلات موجود در حیطه طراحی، اجرا و نظارت فضاهای عمومی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی انجام گیرد. در این راستا به دلیل توجه خاص به فضاهای عمومی با قابلیت افزایش سرمایه اجتماعی و نیز تأثیر مستقیم ساختمان های بلند در منظر شهری به دلیل نشانه ای بودن این بناها، تحقیق حاضر مطلعه ای خواهد بود میان رشته ای که در آن علوم مهندسی معماری، معماری منظر، منظر شهری و علوم انسانی در تلاش برای رفع آسیب های موجود در ساختمان های بلند مرتبه در زمینه طراحی فضاهای عمومی با رویکردی مبتنی بر پایداری اجتماعی خواهند بود.
-3 کالبد پژوهش
یکی از مهمترین فضاها در زندگی شهری فضاهای عمومی است که مکان تعامل اجتماعی و مراودات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... می باشد. فضاهای عمومی به مجموعه شرایط و عواملی اتلاق میگردد که زنده و پویا بوده و دارای فرهنگ و هویت و شخصیت باشند. این فضاها بایستی به گونهای باشند که افراد با ویژگیهای مختلف سنی، جنسی و فرهنگی بتوانند با حضور در آنها خواستههای خود را محقق ساخته و فعالیتهای متنوع مورد نیازشان را برآورده نمایند. فضای عمومی صرف نظر از این که بایستی شهرتی جهانی و یا محلی داشته باشد، به عنوان مکان ملاقات مردم، نماینگر هویت یک جامعه بوده و متقابلاً در هویت بخشی بدان نیز موثر است. فضاهای عمومی همگی برگرفته از ارزشها، عادتها، روشهای زیستی گروههای فرهنگی بوده که برای زیستن در محیط های خاص به کار گرفته می شوند. از طریق تجزیه و تحلیل باورها و عادات بومی گروه های فرهنگی میتوان دریافت که چرا آداب استفاده از فضاهای عمومی متفاوت است. و بایستی امکان ایجاد ارتباط اجتماعی و فرهنگی را نیز فراهم آورند.[3]
فضاهای عمومی موضوعی مهم در طراحی شهری، معماری و معماری منظر می باشد. به لحاظ تاریخی در برنامه ریزی شهری، فضای عمومی به عنوان فضای باز تعریف میشود که جامعه شناسان به مکانهای کالبدی شهر و کنش های روزمره شهروندان توجه بیشتری نشان داده است. فضای عمومی بیش از آن که بر مبنای امکان وجود گفتمان و مناظره سنجیده شود، بر اساس فیزیکی و روانی مورد ارزیابی قرار میگیرد. این تصور به طور قابل توجهی گستره فضایی که عمومی تلقی میشود را به هر گونه فضایی که برای افراد قابل دسترسی است بسط می دهد، که دسترسی به آن بر مبنای نوعی عضویت نیست. مطاعات جهانی، فضاهای عمومی را در صورت مقبولیت پذیری توسط شهروندان از راه توانمندسازی محیط شهر که واجد کارکردهای خاص اجتماعی اشاره شده در موارد ذیل دانسته است:
-1 مکان شکل گیری » تعاملات اجتماعی« و » مراودات شهروندی« -2 مکان شکل دهی به » یکپارچگی اجتماعی« و بسط » همبستگی ملی«