بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش تحلیل بازار رقابتی نانورس خوراکی بر مبنای مدل پنج نیروی پورتر و انتخاب مناسبترین استراتژی رقابتی میباشد. فرایند جهانی شدن و گسترش بازارهای مصرف و افزایش تعداد رقبا و شدت رقابت موجب شده است تا بنگاهها، صنایع و کشورهای مختلف برای ارتقای رقابت پذیری، به شناسایی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری و تقویت آنها تلاش کنند. در مدل پورتر، جذابیت بلند مدت یک صنعت از طریق ارتباط متقابل پنج نیروی رقابتی شامل: رقبای فعلی، رقبای بالقوه، قدرت چانه زنی عرضه کنندگان، قدرت چانه زنی خریداران و تهدیدات محصولات جایگزین تعیین میگردد، ترکیب این پنج نیرو وضعیت سودآوری صنایع، منابع مورد نیاز و استراتژیهای مناسب، برای موفقیت شرکت مشخص مینمایند.

امروزه، با توجه به خصوصی سازی سازمانها و در شرایط رقابتی روزافزون در زمینه افزایش فروش و اندازه سهم بازار، آنچه بیش از همه در فرآیند برنامه ریزی بازار و بازاریابی اهمیت دارد، به کارگیری استراتژیهای رقابتی است. لذا این مقاله به تجزیه و تحلیل بازار رقابتی تولید نانورس خوراکی بر مبنای مدل پنج نیروی پورتر میپردازد. بر اساس تحلیل انجام شده، از میان استراتژیهای رقابتی پورترکه شامل رهبری در هزینه، تمرکز و تمایز میباشد استراتژی تمایز و رهبری در هزینه انتخاب شد.

-1مقدمه

به دنبال گسترش تجارت جهانی، تغییرات سریع در الگوهای مصرف و تقاضا، انقلاب در فناوری اطلاعات و همچنین افزایش در تعداد و کیفیت رقبای محلی و بین المللی، مفهوم رقابت پذیری از اهمیت ویژهای برخوردار گشته است. بسیاری از محققان، برای توجیه و تفسیر رقابت پذیری و عوامل مؤثر بر آن، نظریه و مدلهایی را عرضه داشتهاند و عوامل مؤثر بر رقابت پذیری را دسته بندی کرده و در قالب مدلهایی ارائه کردهاند. مایکل پورتر پنج عامل را در مدل خود برای تجزیه و تحلیل یک صنعت لازم میداند.

در این مدل فرض بر این است که تعدادی رقیب در یک صنعت با هم به رقابت میپردازند. به طور کلی فشارهای وارده بر این صنعت را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: گروه اول فشارهای درونی که شامل: شدت رقابت میان رقبای فعلی است. این عامل معمولا در بازارهای رقابتی مورد بحث قرار میگیرد.

گروه دوم فشارهای بیرونی که شامل: تهدید رقبای جدید، قدرت چانه زنی تأمین کنندگان، قدرت چانه زنی مشتریان و در نهایت تهدید کالاهای جانشین میباشد. این عوامل به دنبال آن هستند که بازار را از حالت انحصاری به یک بازار رقابتی تبدیل نمایند. و این در حالی است که رقبای فعلی همواره در مقابل این گونه عوامل واکنش نشان میدهند - خدامرادی و همکاران،1390؛ خورشید و همکاران، . - 1392 مدل نیروهای پنج گانه پورتر در شکل شماره - 1 - ، نشان داده شده است.

- 1-1 رقبای داخلی

رقابت در درون بنگاههای موجود در صنعت و فشردگی آن، به عواملی مانند: سرعت رشد و تغییر منحنی عمر صنعت، اعتبار برند، تنوع رقبا و قدرت رقبا و تنوع محصولات بستگی دارد

- 1-2 خریداران

در هر صنعت وجود شرایط زیر قدرت چانه زنی مشتریان و خریداران را افزایش میدهد:

.1 مشتریانی که دارای مصرف بالا باشند، بسیاری از عرضه کنندگان را وسوسه مینمایند تا با آنان رابطه تجاری داشته باشند و در این صورت به راحتی میتوانند از یک عرضه کننده بر علیه دیگری استفاده نمایند و قدرت چانه زنی خود را افزایش دهند.

2.    محصولات خریداری شده توسط مشتری استاندارد نبوده و بر کیفیت محصول تأثیر نداشته باشد و مشتری قادر باشد که نیاز خویش را از مسیرهای متعددی تأمین و از این جهت وابسته به تصمیمات عرضه کننده نباشد.

3.    مشتری از مصرف محصول سود اندکی به دست آورد. در چنین شرایطی قیمت خرید برای مشتری حائز اهمیت است و مشتری در پی خرید با قیمت پایینتر میباشد - خلیلی شورینی، . - 1393

- 1-3 تأمین کنندگان

تأمین کنندگان مواد اولیه و تجهیزات مصرفی یک صنعت در صورت وجود هر یک از شرایط ذیل، از قدرت رقابت بیشتری برخوردار می-باشد:

1.    تعداد تأمین کنندگان محدود و انحصاری باشد.

2.    اقلام تأمینی منحصر به فرد بوده و امکان تأمین از سایر منابع ناممکن و یا با هزینههای بالایی همراه باشد..

3.    تهدید قابل توجهی به ادغام صنعت به سمت تأمین کننده باشد.

4.    صنعت خریدار مهمی برای تأمین کننده نباشد

- 1-4 محصولات جایگزین

کالای جایگزین نیز به عنوان یک تهدید باید مورد توجه قرار گیرد. هر قدر قدرت و سرعت جایگزینی بیشتر باشد، شرایط رقابت فشردهتر و سختتر میگردد. کالای جایگزین از جهت قیمت و تمایز میتواند بر شرایط رقابت تأثیر گذار باشد

- 1-5 رقبای بالقوه

در یک صنعت موانع ورود به شش عامل بستگی دارد: صرفه مقیاس، تمایز محصول، سرمایه لازم، مزیت کاهش هزینه تولید به سبب سرمایه گذاری انجام شده، دسترسی به کانالهای توزیع و سیاستها و برنامههای محدود کننده دولتی

- 1-6 استراتژیهای رقابتی

استراتژیهای رقابتی مایکل پورتر در سه زمینه قابل بررسی است. گاهی شرکتها به دلیل شرایط ویژه میتوانند قیمت تمام شده کمتری نسبت به شرکتهای دیگر داشته باشند. به همین دلیل، دارای توان رقابتی در زمینه قیمت گذاری اند، مانند شرکتهایی که با منابع ارزان تر، نیروی انسانی مناسب تر و استفاده از ظرفیت تولیدی بیشتر، هزینه تمام شده مطلوب تری نسبت به رقبا دارند که عامل ایجاد توان رقابتی در بازار است.

در واقع، تعیین کننده قیمت در بازار خواهند بود. در مواردی، مهمترین توان رقابتی شرکتها از متمایزبودن هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی ناشی میشود، مانند متمایزبودن نوع رنگ، بسته بندی، ظاهر و مدل، خدمات پس از فروش، قیمت و شیوه دریافت آن، کانالهای توزیع و نوع تبلیغات. این عوامل باعث جذب و جلب انواع مشتریان میشود و سهم بازار شرکت را، نسبت به رقبا، افزایش میدهد. سومین استراتژی، در نوع انتخاب بازارها قرار دارد که آن را بازار کانون مینامند، یعنی انتخاب بخشی از بازار و نفوذ عمیق در آن به گونهای که رقبا نتوانند یا نخواهند با آن مقابله کنند

-2 پژوهشهای انجام شده

خورشید و همکاران در سال 1392، یک مدل کمی با بهرهمندی از رویکرد فازی و تکنیکهای تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل پوششی داده در درون چارچوب نیروهای رقابتی پورتر با هدف سنجش و تحلیل رقابت جویی شرکت ایران خودرو و برای انتخاب یک استراتژی رقابتی ارائه دادند و به این نتیجه دست یافتند که چون قدرت رقابت جویی ایران خودرو در صنعت خودروسازی، متوسط است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید