بخشی از مقاله

چکیده

در خلق و آفرینش یک اثر اصیل، ابعاد، پیچیدگیها و ژرفنگریهایی نهفته است که با بررسی و کنکاش در لایههای مختلف آن اثر ادبی میتوان به کشف ناشناختههای آن از زوایای مختلف نائل آمد. صادق هدایت به عنوان نویسندهای که ادبیات داستانی ما را به صورت واقعیتی مستقل، در جایگاه حقیقی خود نشانده است همواره در آثار خود با زبانی سرشار از تصویر، تمثیل و ابهام سخن گفته است. آثاری مملو از پیچیدگی و رمز و راز که همواره نیازمند تحلیل و بررسی عمیق و ساختاری، از منظرهای گوناگون بودهاند.

بیشک بررسی و پرداختن به عناصر داستانی و کارکردهای آن، در داستانهای هدایت میتواند درک بهتری از نوع نگرش، بینش، قریحه و حساسیت ادبی این نویسنده تیزبین را برای ما آشکار سازد. هدایت در داستان گجسته دژ بستری را فراهم میکند تا بتواند تلفیقی از اسطوره، واقعیت، رمز و راز و خرافه پرستی را در قالبی واحد به تصویر بکشد. داستان گجسته دژ، سرتاسر نماد است و عناصر داستانی به گونهای در این داستان جایگیر شدهاند که خود سبب تأثیرگذاری مفرط این داستان و در نهایت علت اصلی در هم تنیدگی لایههای مختلف این اثر است.

-1 مقدمه

تدوین و گردآوری در ادبیات عامیانهی ایران و تحقیق و بررسی در افسانهها، داستانها و امثال و حکم ایرانی، نخستین بار با نگاه تیزبین و انتقادی صادق هدایت، پایهگذاری شد. نگارش و انتشار داستانهای کوتاه، گردآوری فرهنگ توده، پرداختن به موضوعات محلی و جهانی و تأثیرپذیری از ادبیات غرب و شرق، آثار او را از دیگر نویسندگان عصر خود متمایز میکرد. رئالیسم انتقادی هدایت در تجسم زندگی مردم، ناسیونالیسم رمانتیک، ناتورالیسم افراطی و گاه سورآلیسم و مهارت او در طنزنویسی و نهایتا نوع نگاه متفاوت و خاصی که به جریانات و وقایع عصر خود داشت سبب شد تا سرانجام به عنوان نامآورترین چهرهی ادبیات داستانی معاصر ایران، مقام ادبی او رسما به قلم دهخدا در لغتنامه، ثبت و مورد تایید قرار گیرد. هدایت در حقیقت حلقهی اتصال سنت ادبی گذشته و ادبیات نوین بود.

» گجسته دژ « آخرین داستان از مجموعهی داستانی »سه قطره خون« و مربوط به دورهی اول شکوفایی کار هدایت و از نخستین آثار او محسوب میشود. این داستان نیز همانند دیگر داستانهای او از زوایای مختلف قابل بررسی بوده و در عین سادگی دارای تنوع در حیطههای مختلف و متفاوت از یکدیگر و علاوه بر اینها دارای فضایی مرموز و تاریک است. قربانی مسایل موجود در آثار هدایت را این طور شرح میکند:» عشق، تاریخ، فلسفه، هنر و ادبیات، موسیقی، روانشناسی، جامعهشناسی، طبیعت، درد و رنج انسان، محرومیت اجتماعی و دهها و دهها دیگر از این مسایل در آثار هدایت موج میزنند

زندگی پر فراز و نشیب هدایت و تجربیات تلخ و متنوعی که در طی زندگی خویش پشتسر گذاشته سبب گردید تا مضمون اصلی داستانهای او همواره تنهایی، ناامیدی، درد، رنج و مرگ باشند. از طرفی تلاش هدایت برای کشف معمای من انسانی و روشن ساختن زوایای تاریک و پنهان روح آدمی سبب شده تا »در مقام یک راوی عمیق در زیر پوستهی واقعیتها و در عمق وجود آدمها کاوش کند و تنهایی و بیگانگی و یأس و مرگجویی آنها را، به عنوان خصلتهای مشئوم و محتوم انسانی، نشان دهد؛ بیآنکه در صدد یافتن راه حل یا پاسخی قطعی و روشن در برابر سرنوشت معماآمیز آنها باشد.

از طرفی دیگر، ادبیات گفتاری و عوالمی که در پس داستانهای هدایت نهفته است همه نمایانگر بحران تاریخی برآمده از سیر تجددخواهی و مدرنیسم عصر مشروطه است و این سبب شده تا آثار او مملو از رخوت و وادادگی در برابر وضعیت بحران زدهی پس از مشروطه نیز باشد. بدین ترتیب آنچه به عنوان زندگی در داستانهای او به تصویر کشیده میشود سراسر از طراوت و شور حیات خالی است و مرگ، تهدیدی آشکار برای زندگی است تا خواننده را به ژرفنگری و واقعبینی وادار سازد.

داستان کوتاه گجسته دژ نیز از جمله داستانهایست که با فضاسازی خاص هدایت و نقشآفرینی سیاه پوشی مرموز در کوشکی ویران، بستر را برای ایجاد فضایی دلهرهآور مهیا ساخته و سرانجام خواننده را آن طور که ویژگی خاص داستانهای کوتاه است برای رویارویی با واقعهای شوم و دهشتناک آماده میسازد. این داستان همچون دیگر آثار او بیانگر قریحه، ژرفنگری و حساسیت ادبی هدایت در به تصویر کشیدن وقایع و رخدادها بوده و به عنوان داستانی از یک مجموعهی سراسر دلهره و التهاب، توانمندی هدایت را در ایجاد سبک و سیاقی نوین در ادبیات داستانی ایران آشکار میکند.

-2 پیشینه تحقیق

آثار هدایت به سبب نوع نگرش و جهانبینی خاص او همواره در مرکز توجه نویسندگان و پژوهشگران قرارگرفته است. درخصوص نقد و بررسی آثار هدایت از سه اثر زیر میتوان نام برد: »نقد و تفسیر آثار صادق هدایت« از محمدرضا قربانی که به نقد و تحلیل آثار داستانی هدایت از زوایای مختلف پرداخته است و »نقد آثار داستانی صادق هدایت« در دو جلد به کوشش محمدرضا سرشار که نقدی منصفانه و علمی بر آثار هدایت است و در نهایت »نقد آثار صادق هدایت« از عبدالعلی دستغیب، که به نقد و تحلیل مجموعه داستانهای هدایت میپردازد.

در حوزه مقاله نیز از »نقد کهن الگویی داستان گجسته دژ« تحقیق و پژوهش ماه منیر شیرازی که در مجموعه مقالات اولین همایش ملی نقد متون و کتب علوم انسانی سال 1396 به چاپ رسیده، می توان نام برد. اما تا کنون در خصوص بررسی عناصر داستان کوتاه »گجسته دژ« و تحلیل عناصر آن از زوایای مختلف، هیچگونه تحقیق و پژوهشی صورت نگرفته است.

-3 ادبیات داستانی و داستان کوتاه

تفاوت دیدگاهها، تعاریفی متفاوت با مضمونی تقریبا یکسان از ادبیات داستانی به دست میدهد، اما قدر مسلم این است که کلیه آثار داستانی متضمن نقل حادثهای خیالی هستند. آبرامز در تعریفی که از ادبیات داستانی ارایه میدهد آن را » حجم زیادی از نوشته ها که به طور مشترک فقط آثار منثوری هستند که دارای قالب تخیل و حجم مشخصی هستند« توصیف میکند.بدین ترتیب میتوان آن دسته از آثار روایی منثور که جنبهی تخیلی آنها بر واقعیت غلبه دارد و شامل حکایت، قصه، افسانه، داستان کوتاه، داستان بلند، رمان و رمان کوتاه و...میشود را ادبیات داستانی نامید. اما تکنیکیترین و فنیترین نوع داستان در واقع رمان و داستان کوتاه است. رمان اثری داستانی با حجمی کمابیش طولانی و دارای عناصر داستانی پیچیدهتر و متنوعتر و نیازمند دقت و توجه بیشتری نسبت به داستان کوتاه است. اما حجم کمتر، محدود بودن وقایع و خلاصه شدن داستان تنها به یک حادثه اصلی و چند حادثه فرعی، ساختار کلی داستان کوتاه را تشکیل میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید