بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله سیر تحولات در ایجاد و توسعه روشهای اندازهگیری در گزارشگری مالی از زمان انتشار مجله اباکاس [1] در سال 1965 تاکنون را مورد بررسی قرار میدهد. این بررسیها بیشتر بر روی روشهای خاص اندازهگیری دارائیها و بدهیهای انفرادی معطوف شده و کمتر به روشهای انتخاب واحد اندازهگیری - از جمله حسابداری تورمی - یا مفاهیم حفظ سرمایه - در اندازهگیری سود - پرداخته است. تغییرات در نحوه عمل و استانداردهای گزارشگری مالی نسبت به تحولات در پژوهشهای دانشگاهی چشمگیر هستند.
این مسئله فرآیندی دوطرفه است: پژوهشها در سایه مشکلات بوجود آمده در عمل به ویژه مشکلات مربوط به استانداردها ایجاد شده و نتایج پژوهشها باعث تغییر در محیط عملی حسابداری شده است. قابل ذکر است که هم پژوهش ها و هم تلاش در توسعه عملی آنها تحت تأثیر حوادث مهم در اقتصاد جهانی قرار گرفتهاند. بویژه تورم 1970 و بحران مالی جهانی که در سال 2007 شروع شد بر این فرآیندها تاثیرات چشمگیری گذاشته است. در این میان، معیار بهای تمام شده تاریخی موقعیت خودش را به عنوان روش اندازهگیری غالب در عمل حفظ کرده، اما در فهم و عمل پیشرفت قابل توجهی در اندازهگیری معیار ارزش جاری ایجاد شده است اگرچه ضروری است معیار ارزش جاری جایگزینی - بویژه ارزش های ورودی به عنوان نقطه مقابل ارزش های خروجی - بیشتر از سوی تدوین کنندگان استانداردها بوسیله پژوهشهای دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفته و حمایت شوند.
.1 مقدمه
زمانی که اباکاس برای اولین بار در سال 1965 بوجود آمد، استانداردهای حسابداری که امروزه آنها را میشناسیم در بسیاری از کشورها وجود نداشت: ایجاد هیأت اصول حسابداری [2] توسط انجمن حسابداران رسمی آمریکا [3] در سال 1959، یک تحول و پیشرفت چشمگیر بود. در آن زمان، رویههای عملی حسابداری تحت تسلط رویههای سنتی بود و بیشتر از آنکه این رویهها تحت تاثیر نیازهای بازارهای بین المللی تدوین شود، تحت تاثیر قوانین ملی تعیین می شدند. از این رو، پژوهشها در حوزه حسابداری نه تنها شامل توجیه عقلانی بلکه بیشتر به پژوهشها و بحثهای تئوریک گرایش داشت - پیتون و لیتلتون - 1940، همچنین تجزیه و تحلیل استنباطی که اغلب ناشی از تئوریهای اقتصادی بود، برای مثال کار روی استهلاک بوسیله هتلینگ - 1925 - ، پرینریچ - 1938 - و دیگران، عاملی موثر در گرایش بیشتر به پژوهشهای نظری بود.
یک حوزه قابل توجه در پژوهش ها که ابعاد بین المللی نیز به خود گرفت، مشکل بین المللی بالقوه در زمینه حسابداری برای تغییرات قیمت بود که باعث بروز مشکلاتی در اندازه گیری شد. بسیاری از کارهای قبلی در مورد این موضوع از جمله در قاره اروپا و نیز آمریکا در رساله استادی رشته حسابداری تورمی توسط سوئینی - 1936 - و نیز در حوزه تئوری و اندازه گیری سود تجاری توسط ادواردز و بل - 1961 - انجام شد.
پنجاه سال پس از آن، تغییرات زیاد شد. رشد و یکپارچه سازی اقتصاد جهانی، خلق بازارهای جهانی سرمایه و ظهور شرکت های حسابرسی که خدمات حسابرسی را برای شرکتهای سهامی الزامی نمود [4] از جمله این تغییرات بود. همین امر گستردگی و کارایی موثر تقاضا برای استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی موثر و جامع را ایجاد کرد. این تقاضا بطور فزاینده مورد اقبال بدنه بخش خصوصی حامی قانون یا تنظیمکنندگان بازار اوراق بهادار از جمله هیأت استاندارهای حسابداری مالی آمریکا [5] یا استانداردهای حسابداری بین المللی [6] قرار گرفته است. تاسیس این هیأت که استانداردهایش در بیش از 100 کشور مورد استفاده قرار گرفته، متعاقب آن جهانی سازی بازارهای سرمایه، نیاز اساسی برای توسعه حسابداری به یک زبان بین-المللی را منعکس کرد.
پژوهشهای دانشگاهی در آن برهه از زمان گسترش یافته و در تعداد استانداردهای جدید اثر گذاشتند. این مسئله برروی گسترش مدارس بازرگانی نیز تأثیر گذاشته است بطوریکه گسترش رشته حسابداری با ایجاد رشته های مرتبط از جمله علوم مالی - پژوهشهای مبتنی بر بازار سرمایه - و تئوری سازمان - تحقیقات نهادی و رفتاری در حسابداری - از این مسئله تحت تأثیر قرار گرفته است. در نتیجه بسیاری از کسانی که در حوزه حسابداری تحقیق می کنند، صلاحیت حرفه ای ندارند اما واجد شرایط آموزش دانش حسابداری یا یک رشته مرتبط هستند.
از این رو یک تغییر بنیادی در کانون تحقیق حسابداری که به موجب آن کم توجهی زیادی به تکنولوژی حسابداری - چطور انجام می شود - و بسیار زیاد به مفهوم حسابداری - چرا انجام می شود و نتایجاش چیست - شده است. حسابداری از تکنیک های رشته های دیگر استفاده می کرد، در حالی که ارتباط بلاواسطه کمتری با افراد شاغل حرفه داشت. بنابراین بیم آن می رفت که تحقیق حسابداری با عمل بی ارتباط شده است. بهرحال گسترش ماهیت و مسئولیت های حرفه حسابداری بطور فزاینده ای آن را برای افراد شاغل به منظور درک مفهوم فعالیتهایشان پر اهمیت کرده است. بعلاوه روش های جدید تحقیق تجربی روی گسترش استانداردهای گزارشگری مالی تاثیر چشمگیر و مهمی داشته است.
موضوع این مقاله مروری به تحولات از سال 1965 در یکی از مهمترین ابعاد گزارشگری مالی یعنی انتخاب روش اندازه گیری است. به منظور تمرکز بحث ، باید به جای ابهامات بیشتر در انتخاب یک حساب خاص یا انتخاب مفهوم حفظ سرمایه، آن را بیشتر به سمت و سوی اندازهگیری اقلام خاص در حسابها سوق دهیم. در اندازه گیری اقلام انفردی ، انتخاب اصلی بین بهای تمام شده تاریخی اکتسابی و ارزشهای جاری است.