بخشی از مقاله
چکیده
زمینه: استفادهکنندگان برای قضاوت و تصمیمگیری در بازار سرمایه و ارزیابی مفاد قراردادی و مباشرت مدیریت، نیاز به اطلاعات سودمند دارند. در سالهای اخیر با ورود بحث روانشناسی به حوزه مالی و حسابداری یکی از عوامل شناخته شده مؤثر بر کیفیت اطلاعات، اعتماد بیش ازاندازه مدیران میباشد. مدیریت با اعمال سلایق و احساسات و اطلاعات و باورهای شخصی خویش اطلاعات حسابداری و همچنین کیفیت گزارشگری را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اعتماد بهفسن بیش از حدّ مدیریت و کیفیت گزارشگری مالی در ایران میباشد.
مواد وروشها: پژوهش حاضر در زمرهی تحقیقات کمیدر محیط بازار سرمایه و جزء تحقیقات توصیفی حسابداری به شمار میرود. به علاوه با توجه به اینکه از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیات آن استفاده شده، از نظر بعد زمانی گذشتهنگراست.
نتایج و یافتهها: جامعهی آماری تحقیق، شرکتهای بورس میباشد که به وسیلهی غرباگری، انتخاب شده اند. تعداد نمونه 93 میباشد که در طول 7 سال، از سال 1394-1388 مورد بررسی قرار گرفته و تعداد کل مشاهدات بالغ بر 651 مشاهده میباشد. برای برازش الگو و آزمون فرضیهها، از رهیافت داده های ترکیبی - پانل دیتا - استفاده گردید. نتایج نشان میدهد بین اعتماد بنفس بیش ازاندازه مدیران و کیفیت گزارشگری رابطه معنیداری وجود دارد.
.1 مقدمه
در گذشتهها، حتی گذشتههای نزدیک، در حوزه مالی به افراد توجه نمیشد و پایه و اساس بسیاری از تصمیمات در طی سالهای بسیاری میبایست از مجرای چهار مرحلهای تصمیمگیری و یا برنامهریزی میگذشت. در طی این فرایند ابتدا به طرح و شناسایی مسئله پرداخته میشد و سپس راهحلهای مختلف پیدا میشد . در مرحله بعد چندین آلترناتیو1 مختلف موردبررسی و توسعه قرار میگرفت و در مرحله آخر بهترین راهحل انتخاب میگردید. به همین علت آن را فرایند حل مسئله2 نامیدهاند.
اعتقاد بر آن بود که انسان عاقل در اتخاذ تصمیمات پیش روی خویش از همهی این مراحل گذر مینماید تا بهترین تصمیم را اخذ نماید. چنین اعتقادی دیدگاه تازهای را به وجود آورد که همانا "تصمیمگیری عقلانی1 "نام دارد، در حوزه مالی و اقتصادی بهطور عام و سرمایهگذاری بهطور خاص راه صحیح رسیدن به حداکثر نمودن حقوق صاحبان سهم یا گاهی سود را گذر از معبر تصمیمگیری عقلانی میدانستند. یافتههای یوجین فاما2 در مورد بازارهای کارا راه را بر این تفکر هموارتر ساخت و نیروی اشاعه به این دیدگاه را در گسترهی جهان فزونی بخشید.
پس از مطرحشدن فرضیهی بازار کارا در دههی 1960 تحقیقات بسیاری روی این مفروضات و قابلیت توضیح آن در روندهای بازار سرمایه، صورت گرفته است. تئوری آربیتراژ3، میلر و مودیگلیانی4، تئوری پرتفوی مارکوویتز5، تئوری قیمتگذاری دارائیهای سرمایهای6 که توسط شارپ و لینتر 7 طرح گردید و تئوری قیمتگذاری اوراق اختیار معامله از بلیک، مرتون و اسکولز8 اساس، پایه و شالودهای به وجود آوردند که مباحث مالی استاندارد، بهعنوان یک دانش، بر پایه این تئوریها، شکل گرفتند.
در طی دهه 1990 عمده مطالعات دانشگاهی از تحلیلهایی اقتصادسنجی سریهای زمانی قیمتها، سودهای نقدی و عایدات به بسط مدلهایی که روانشناسی افراد را به بازارهای مالی ارتباط میدادند، سوق پیدا کرد. بدینصورت که محققین استثناها فراوانی را در بازارهای مالی پیش روی داشتند که مدل های نظری در قالب نظریه نوین مالی قادر به تبیین آنها نبودند. بسیاری از سرمایهگذاران درگذشته به این نتیجه رسیده بودند که پدیدههای روانشناختی نقش مهمیرا در تعیین رفتار بازارهای مالی دارند، با این وجود مطالعات رسمی و دانشگاهی در این حوزه در طی دهه 1990 گسترش یافت.
یکی از ویژگیهای جالب مدیریتی در حوزه رفتار مالی اعتماد بیش از حدّ می باشد. روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که افرادی دارای اعتماد به نفس بیش از ّحد، امکان موفقیت خود را بیش از حدّ ارزیابی کرده، موفقیت شرکت را مدیون تواناییهای خود دانسته و نقش شانس و عوامل خارجی را در این امر کمتر از حدّ ارزیابی میکنند. اعتماد بیش از حدّ سبب می شود، مدیر دانش و مهارت خود را بیش از حدّ و ریسکها را کمتر از حدّ تخمین زده و احساس کند که روی مسایل و رویدادها کنترل دارد که ممکن است در واقع اینگونه نباشد.
بیشاعتمادی به عنوان یک مفهوم بین رشتهای، با درجه بندی و احتمال قضاوت در روانشناسی همراه است. مدیران بیش اعتماد را میتوان بهعنوان مدیران خلاف قاعده تعریف کرد، در مفهوم مالی بیش اعتمادی بهعنوان یک برآورد و یا تفسیر از میزان دانش و یا اطلاعات خصوصی تعریف شده است - علینژاد و صبحی، . - 1395 اطمینان بیش از حدّ یک ویژگی شخصیتی است که میتواند به صورت اریب رفتاری و داشتن اعتقادات غیرواقعی - مثبت - در رابطه با هر یک از جنبههای یک پیشآمد در شرایط عدماطمینان تعریف شود که دراین صورت در برآورد میانگین اغراق خواهد شد.
فرااعتمادی یا اعتماد بیش از حد به خود در بیان کلی میتواند به عنوان یک اعتقاد بیاساس در مورد تواناییهای شناختی، قضاوتها و استدلال شهودی فرد خلاصه شود. افراد هم در مورد تواناییهای خود در پیشبینی و هم در مورد دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار میگیرد، برآوردی بیش ازاندازه دارند - برابازون9، . - 2012 از طرف دیگر گزارشهای مالی یکی از منابع اطلاعاتی در دسترس بازارهای سرمایه است که انتظار میرود نقش موثری در توسعه سرمایهگذاری و افزایش کارایی آن ایفا نماید.
گزارشگری مالی درصورتی میتواند مفید باشد که دارای ویژگیهایهای خاصی باشد که به آن کیفیت گزارشگری می گویند. کیفیت گزارشگری مالی عبارت است از دقت اطلاعات گزارش شده در جهت تشریح عملیات شرکت - پیوندی و همکاران، - 1394 با توجه این موضوع که تهیه گزارشات مالی مستلزم قضاوت و برآورد مدیران و تهیهکنندگان آن میباشد، انتظار میرود مدیرانی که اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند در گزارشگری کمتر جانب احتیاط را رعایت کنند و کیفیت گزارشگری را تحت تاثیر قرار دهند، بنابراین سوال اصلی تحقیق حاضر این است که آیا بین اعتماد به نفس مدیریت و کیفیت گزارشگری رابطه معنیداری وجود دارد یا خیر؟
برایاندازهگیری متغیر اعتماد بنفس از چندین معیار در پژوهشهای متفاوت استفاده شده است از جمله کمپل و گالمیر1 - 2011 - از دو شاخص به شرح زیر استفاده استفاده نمودهاند. شاخص اول براساس تعداد روزهای افزایش و کاهش قیمت سهام: اگر در طول سال مالی تعداد روزهای افزایش قیمت سهام بیشتر از تعداد روزهای کاهش قیمت سهام شرکت باشد، فرض میشود اعتمادبه نفس بیش ازحد مدیریت وجود دارد و برای آن عدد یک درنظر گرفته میشود؛ در غیراین صورت، عدد صفر به جای متغیر قرار داده میشود. شاخص دوم براساس درصد افزایش قیمت سهام: در طول سال مالی اگر درصد افزایش قیمت سهام بیشتر از درصد کاهش قیمت سهام باشد، فرض میشود اعتمادبه نفس مدیریت بیشتراست و به آن عدد 1 تعلق میگیرد، در غیراین صورت به آن عدد صفر داده می شود.
احمد و دالمن - 2012 - 2، در پژوهش خود نشان دادند که سرمایهگذاری بیش از حد در مخارج سرمایهگذاری میتواند نشانهای از بیش اعتمادی مدیران باشد. همچنین پارک و کیم - 2009 - 3 و از طریق تفاوت سود پیشبینی شده سالانه توسط مدیریت و سود واقعی به محاسبه اعتماد بنفس بیش از حد مدیران پرداختهاند. به همین دلیل در راستای پژوهش آن ها، در این پژوهش تعداد دفعاتی که مدیریت سود را بیش از واقع پیشبینی می کند، در مقایسه با از تعداد دفعاتی که کمتر از واقع پیش بینی می کند به عنوان معیار اعتماد بنفس قرار گرفته است.
برای سنجش کیفیت گزارشگری از دو مدل تغییرات سود - پایداری سود - و کیفیت اقلام تعهدی استفاده شده است. پایداری سود به معنای تکرارپذیری - استمرار - سود جاری است. هر چه پایداری سود بیشتر باشد یعنی شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض میشود کیفیت سود و گزارشگری شرکت بالاتر است. درمورد اقلام تعهدی سود اعتقاد بر این است که خطاهای برآورد اقلام تعهدی و اصلاحات بعدی آنها نوعی پارازیت تلقی و منجر به کاهش سودمندی اقلام تعهدی می شوند - نوروش و همکاران، - 1385، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی سود به خاطر حجم خطای برآورد اقلام تعهدی کاهش مییابد. در این مقاله معیاراندازهگیری کیفیت اقلام تعهدی عبارت است از میزانی که اقلام تعهدی سرمایه در گردش با تحقق جریانهای نقدی عملیاتی مرتبط میباشد که با توجه به گستردگی معیارهای سنجش کیفیت گزارشگری از دو معیار فوق استفاده شده است.
دو ابزار وجود دارد که به وسیلهی آنها اطمینان بیش از اندازه مدیرعامل به گزارشی نادرست منجر میشود و×در نهایت مستلزم ارائه مجدد است. اول این است که اطمینان بیشازحد مدیرعامل میتواند منجر به گزارش نادرست ناخواسته - به× مدیرعامل - شود زیرا مدیرعامل بیشازحد مطمئن بهدرستی تخمینهای غیرواقعی و خوش بینانه یا مفروضات اساسی رفتار حسابداری جاری را باور دارد. توجیه عقلی دراین شیوه، باور مدیر بیشازحد مطمئن است مبنی بر اینکه آنها در ارزیابی شرایط مالی هستند حالآنکه ارزیابیهای آن ها مفروضات اساسی غیرواقعی خوشبینانه گزارشهای مالی » بهتر از میانگین« را بازتاب می دهند.
دوم اینکه اطمینان بیشازحد مدیرعامل میتواند به گزارشهای نادرست عمدی منجر شود درحالیکه× مدیرعامل از گزارش نادرست دوره جاری آگاه است اما آن را منطقی جلوه میدهد زیرا مدیرعامل معتقد است که آایندهی عملکرد شرکت وی قادر خواهد بود تا گزارش های غلط را پوشش داده یا جبران×کند این بحث در شرایط و فضای کسب مختص ایران بررسی نگردیده است؛ لذا مطالعه و بررسی این موضوع ضرورت مییابد.