بخشی از مقاله

چكيده

با توجه به نقش پوشش برف در مديريت حوزههاي آبخيز، براي دستيابي به پايشي كاربردي توام با ارائه برنامهريزي مدون جهت مديريتي پايدار در مناطق و حوضههاي كوهستاني برفگير، بهعلت نبود و كمبود دادهها پايش از راه دور و با استفاده از ماهوارهها است. هدف از مطالعه حاضر نيز تعيين سهم روزانه و متوسط درصد سالانه سطح پوشش برف طبقات ارتفاعي زيرحوضه چهلگزي استان كردستان با استفاده از تصاوير سنجنده ماديس، جهت دستيابي به الگوي مديريتي خاص در راستاي تعيين ترتيب طبقات ارتفاعي برفگير در بازه زماني ١٣٩١ تا ١٣٩٣ نسبت به مساحت هرطبقه در اين زيرحوضه ميباشد.

نتايج حاصل از مطالعه در بازه زماني ١٣٩٢- ١٣٩١ بيشترين سطح پوشش برف روزانه را براي طبقه B و در بازه زماني ١٣٩٣- ١٣٩٢ بيشترين سطح پوشش برف روزانه را براي طبقه A معرفي نمود همچنين در بازه زماني ١٣٩٢-١٣٩١ باتوجه به متوسط درصد سالانه سطح پوشش برف، بيانگر ترتيب سهم بالاي طبقه A<B<C نسبت به مساحت خود و در بازه زماني ١٣٩٣- ١٣٩٢ بيانگر ترتيب سهم بالاي طبقه C<A<B نسبت به مساحت خود بود. كه بر اين ا ساس سهم بالاي متو سط در صد سالانه سطح پو شش برف هرطبقه عنوان طبقه ارتفاعي برفگير را به آن اخت صاص ميدهد. همچنين اين مطالعه با تفاوت نتيجه در دو بازه زماني گوياي عدم وجود الگوي خاصي در ترتيب طبقات ارتفاعي زيرحوضه چهلگزي با توجه به متوسط درصد سطح پوشش برف را بيان مينمايد.

كلمات كليدي: تصاوير سنجنده ماديس، زيرحوضه چهلگزي، سطح پوشش برف، سدقشلاق، شهر سنندج.

مقدمه

تمام شكلهاي بارندگي١، بدون توجه به وضع ظاهري آنها، نزولات جوي يا هيدرومتئور ٢ناميده ميشوند. برف٣ يكي از انواع مختلف بارش است كه از چگالش تودههاي هوايي مرطوب در طي صعود و در شرايطي كه دماي هوا كمتر از نقطه انجماد باشد، ايجاد ميگردد . بيش از ٤٠ درصد از مساحت نيمكره شمالي در فصل زمستان پوشيده از برف است. مهمترين خصوصيات پوشش برف عبارت است از سطح پوشش برف، عمق، چگالي و عمق آب معادل برف ، كه پايش پو شش سطح برف راهكاري منا سب براي برر سي تغييرات مكاني و زماني پديده اقليمي و همچنين توزيع بارش منطقهاي است.

ويژگيهاي مكاني و زماني برف را ميتوان از طريق مدلسازي نيز پايش كرد، اما به دليل فقدان اطلاعات از نظر شرايط اوليه، دقت و صحت نتايج مدلسازي پايين است . خوشبختانه خصوصيات فيزيكي برف، استفاده از سنجش از دور را ممكن ساخته است . بهگونهاي كه اكثر روشهاي كارآمد پايش گستردگي برفي، با استفاده از پايش راه دور و استفاده از ماهواره انجام ميگردد. درحال حاضر سنجندههاي ماهواهاي براي پايش برف در دسترساند و از آنها به طور گسترده براي بررسي نوسانات و تغييرات پوشش برف در سطح جهان استفاده ميشود.

در زمينه مطالعات برف با استفاده از سنجندهها، در خارج و داخل از كشور به ترتيب ميتوان به مطالعات زير اشاره نمود: در مطالعات خود، با استفاده از تصاوير ماهوارهاي ماديس به ارزيابي و پايش منابع آب حاصل از پوشش برف در حوضه كارپاتيان پرداخته و بدين وسيله آب حاصل از ذوب برف را برآورد نمودند . به توليد محصولات پو شش برف ماديس بدون ابر پرداختند. طي اين مطالعه يك روش چند مرحلهاي براي توليد مح صولات روزمره برفي ماديس بدون ابر طراحي شد.

دقت محصولات برف به روز شده ماديس براي جنوب غربي آلمان كه در فصل زمستان پوشش ابر و تغييرات برف معمولا بالاست مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج مطالعه در نهايت تلفيق مشاهدات زميني و ماهوارهاي ماديس را يك رويكرد موثر براي توليد دادههاي برف سنجي از راه دور بيان كردند. به مطالعه تغييرات پوشش برف آند پرداختند. تغييرات بارش برف در اين منطقه بهعلت كمبود دادههاي آب و هوايي و ناهموار توزيع شده مورد مطالعه قرار نگرفته بود.

آنان طي اين مطالعه به تعيين ميزان ماندگاري برف٨براي سالهاي ٢٠١٦-٢٠٠٠ از تصاوير ٨ روزه ماديس و بهرهگيري از روش من كندال و سن وسيل پرداختند. نتايج كلي آنان گوياي كاهش شديد برف در شرق آند بود. به مطالعه تغييرات مكاني و زماني پو شش برف فلات تبت برا ساس مح صول برف ماديس پرداختند. آنان در طي اين مطالعه مح صولات پوشش برف بازه زماني ٢٠١٤-٢٠٠١ را براي بررسي كسري پوشش برف در فلات تبت و هفت حوضه بالادست رودخانه استفاده نمودند همچنين ارتباط احتمالي كسري پوشش برف با تغييرات بارندگي و دما را نيز ارزيابي كردند.

نتايج مطالعه آنان بيانگر اين بود كه تغييرات SCF٩به تغييرات دما و بارندگي مرتبط است و بارش سالانه بهعنوان عامل اصلي تاثيرگذار بر تغييرات پوشش برف در فلات تبت ميباشد. رايگاني و همكاران - ١٣٨٧ - به محاسبه تغييرات نقشههاي پوشش برفي تهيه شده از تصاوير ماهوارهاي MODIS در دورههاي فاقد تصوير در حوزه آبخيز سد زاينده رود پرداختند. در اين مطالعه براي تهيه نقشه پوشش برفي از تصاويرماديس و شاخص NDSI١٠استفاده شد. آنان باتوجه به ابري بودن سطح منطقه، به كمك مدل رقومي ارتفاعي منطقه و ايجاد روابط رگرسيوني ميان درجه حرارت، ارتفاع و تصوير جهت شيب، تغييرات سطوح برفدار در روز ٥ اسفند ١٣٨٢ كه تصاوير ماديس مناسب براي آن موجود نبود سطح پوشش برف را برآورد نمودند.

نتايج آنان گوياي تاييد اين روش بهمنظور تهيه ت صاوير سطح پو شيده از برف بهعنوان يكي از كاربردهاي موثر و مطمئن بود. ابراهيمي و همكاران - ١٣٩١ - به مطالعه روند تغييرات پوشش برف در مناطق برفخيز ايران با استفاده از دادههاي سنجنده ماديس پرداختند. به اين منظور از محصول روزانه پوشش برف ماديس در يك دوره ده ساله - ٢٠١٠-٢٠٠١ - براي نمايش نواحي پوشيده از برف استفاده نمودند. نتايج آنان بيانگر كاهش چشمگير بارش برف در تمامي مناطق كوهستاني و برفخيز كشور در طي ده سال گذشته بود.

به مطالعه كاربرد تصاوير ماهواره NOAA١١براي تعيين روند تغييرات سطح پوشش برف شمالغرب ايران پرداختند. آنان طي اين مطالعه نقشه پوشش برف دوره سرد سال - نوامبر-مارس - براي دوره آماري ٢٠٠٨-١٩٨٨ با فوا صل زماني پانزده روزه را بد ست آوردند و روند تغييرات سطح پو شش برف را با آزمون ناپارامتريك من-كندال بررسي نمودند. نتايج آنان گوياي وجود روند معنيداري براي سطح پوشش برف در منطقه را تاييد ننمود.

به پايش تغييرات برف با استفاده از تصاوير سنجنده موديس در منطقه شمالغرب ايران پرداختند. آنان در طي اين مطالعه از تصاوير سنجنده ماديس در بازه زماني ٢٠٠٩-٢٠٠٠ و شاخص NDSI، روش طبقه بنديهاي نظارت نشده و نظارت شده استفاده نمودند. نتايج آنان بيان داشت كه روش طبقهبندي نظارت شده روشي مناسب است و بررسي نق شههاي مربوط به تغييرات پو شش برفي در ماه آوريل ن شان داد كه كمترين مقدار پو شش برف مربوط به سال ٢٠٠٨ و بي شترين مقدار مربوط به سال ٢٠٠٧ميباشد. كه خود گوياي تغييرات ١٠٠٠در صدي در طول يك دهه در ميزان پو شش برف شمالغرب ايران است.

مطالعهاي با هدف پايش پوشش برف و تغييرپذيري مكاني و زماني آن در دامنههاي جنوبي البرز را انجام دادند. به اين منظور از دادهاي ساعتي و ماهانه ايستگاههاي منطقه و محصولات برف سنجنده ماديس براي زمستانهاي - دسامبر-فوريه - سال ٢٠٠٩-٢٠٠٧ استفاده نمودند. كه نتايج آنان گوياي افزايش پو شش برف در اوايل پاييز و اواخر زم ستان و كاهش چ شمگير در ف صل بهار ا ست كه ن شاندهنده كوتاه شدن دوره تداوم پو شش برف و افزايش دوره ذوب آن ا ست.

همچنين نتايج آنان از نظر ارتفاعي، پو شش برف ن سبت به ارتفاعات را در حال پسرويي نشان داد. حال از آنجايي كه بيشتر مناطق برفگير ايران در ارتفاعات كوهستاني قرار دارند و در اين مناطق شبكه ايستگاههاي ديدباني و اندازهگيري برف توسعه نيافته است. لذا براي دستيابي به پايشي كاربردي توام با ارائه برنامهريزي مدون جهت مديريتي پايدار در مناطق و حوضههاي كوهستاني، پايش از راه دور و با استفاده از ماهوارهها است.

زيرا جهت شناخت وضع موجود يك منطقه، ا ستفاده از شاخصها و نماگرهاي جامع كه بتواند وضع موجود را به خوبي تحليل كند، ضرورتي اجتناب ناپذير است. هدف از اين مطالعه تعيين سهم روزانه و متوسط درصد سالانه سطح پوشش برف طبقات ارتفاعي زيرحوضه چهلگزي استان كردستان با استفاده از تصاوير سنجنده ماديس، جهت د ستيابي به الگوي مديريتي خاص در را ستاي تعيين ترتيب طبقات ارتفاعي برفگير در بازه زماني بارش تا ذوب ن سبت به مساحت هرطبقه در اين زيرحوضه ميباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید