بخشی از مقاله

چکیده

در میان ترجمههای انگلیسی که از آثار مولانا منتشر شده است، هیچ یک به اندازه آثار کلمن بارکس، شاعر آمریکایی و استاد بازنشسته ادبیات در دانشگاه جورجیا نتوانسته توجه مخاطبان عام آمریکایی را به خود جلب کند. از طرف دیگر، از آنجا که تصویر ادبیات یک کشور از طریق ترجمه در یک زبان و فرهنگ دیگر بازتاب مییابد، مطالعه کیفیت ترجمههای ادبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا از طریق بررسی مقابلهای بخشهایی از روایت بارکس از دفتر اول مثنوی راهبردهای ترجمه او را شناسایی کند و با توجه به دیدگاه نظری آندره لفور، یکی از نظریهپردازان مطالعات ترجمه بررسی کند که این راهبردها چگونه اشعار مولانا را در جامعه مقصد بازنمایی کردهاند.

یافتهها نشان میدهد که بارکس از راهبردهای روزآمدسازی، سادهسازی، مختصرسازی، متعارفسازی، آشکارسازی و حذف - فرهنگزدایی و غیر دینیسازی - استفاده کرده است. ایدئولوژی بارکس که در راهبردهای ترجمه او به ویژه غیر دینیسازی نمود یافته است، در مواردی موجب حذف مضمون دینی و عرفانی اشعار شده و به کمرنگ شدن تصویر مولانا از لحاظ مذهبی انجامیده است. ایدئولوژی همچنین در مواردی بارکس را به سازگار کردن سپهر گفتمان مولانا با دنیای مخاطب آمریکایی رهنمون کرده است که این امر تصویر مولانا را به فرهنگ مادی و جسمانی جامعه آمریکایی متمایل ساخته است. بوطیقای غالب در ادبیات مقصد یعنی شعر آزاد معاصر آمریکایی نیز نقش مهمی در اتخاذ راهبردهایی داشته است که در نهایت به سبک ساده و لحن طبیعی اشعار منجر شده است.

کلیدواژه: مولانا، بارکس، ترجمه، راهبرد، ایدئولوژی

مقدمه

از قرن هیجدهم میلادی تاکنون بیشتر آثار مولانا بارها و بارها به طور کامل یا گزیده به زبان انگلیسی ترجمه شده است. با وجود این، ترجمه این آثار نه از کیفیت یکسانی برخوردار شدهاند و نه با استقبال یکسانی از سوی مخاطب مواجه گردیدهاند. ترجمههای قدیمیتر مانند ترجمه ردهاوس ، از روی متن اصلی و با رعایت دقت و امانت صورت گرفتهاند و عمدتا متخصصان را مخاطب قرار دادهاند، در حالی که روایتهای جدیدتر مانند آثار بارکس و گوپتا  در واقع بازنویسی ترجمههای انگلیسی قدیمیتر به زبان انگلیسی معاصر هستند و مخاطبهای عمومی بیشتری را جذب کردهاند.

از میان این دست از روایتها، ترجمه کلمن بارکس از اشعار مولانا در آمریکا با استقبال شگفتانگیزی روبهرو شده، به طوری که رومی به عنوان محبوبترین شاعر این کشور شناخته شده است. بارکس اهل چاتانوگای تنسی است. او در دانشگاه کالیفرنیا و کارولینای شمالی تحصیل کرده است و پایاننامه دکتری خود را درباره رمانهای کوتاه ژوزف کنراد نگاشته است. بارکس پس از اخذ درجه دکتری، در دانشگاه جورجیا به تدریس ادبیات پرداخته و اکنون استاد بازنشسته این دانشگاه است.

او میگوید نخستین بار از طریق دوست آمریکایی شاعرش رابرت بلای با مولانا آشنا شده است، به طوری که بلای نسخهای از ترجمه آربری از اشعار مولانا را به او داده و به او گفته است که »این اشعار باید از قفس رها شوند.« بارکس در سال 1976 روی این اشعار کار میکند و یک سال بعد، از طریق آشنایی با باوا محیالدین، یک صوفی سریلانکایی به تصوف روی میآورد. از آنجا که بارکس فارسی نمیداند، با یک زبانشناس ایرانی به نام جان موین - جواد معین - همکاری میکند که ترجمههای فارسی به انگلیسی نسبتا تحتاللفظی از اشعار مولانا را در اختیار او قرار میدهد.

بارکس این ترجمهها را به شعر معاصر آمریکایی برمیگرداند. بارکس و بلای روایتهایی را نیز بر اساس ترجمههای آربری و نیکلسون مینویسند و اثری را با عنوان »شب و خواب1« به چاپ میرسانند. بارکس و بلای روایتهای خود را در اجراهای زنده نیز قرائت میکنند. بعد از این اثر، بارکس »راز گشاده2« را به چاپ میرساند که در هر تصویر مولانا در آمریکا: مطالعهی موردی رومی اصل سال با افزایش فروش مواجه میشود. بدین ترتیب، او آثار متعددی را منتشر میکند که با استقبال چشمگیری از سوی مخاطبان مواجه میشود. بارکس در آثار بعدی خود علاوه بر ترجمههای جان موین، آربری و نیکلسون از آثار گوپتا و نویت ارگین و مترجمهای دیگر نیز بهره میجوید.

با توجه به اینکه بارکس با زبان و ادب و فرهنگ و عرفان ایرانی آشنایی نداشته است، اینکه چگونه آثار او میتواند این چنین محبوبیتی در میان مخاطبان آمریکایی پیدا کند که ترجمههای قبلی از آن بینصیب بودهاند به نوبه خود قابل بررسی است. از طرف دیگر، نحوه بازنمود یک اثر ادبی در زبان و فرهنگ دیگر یکی از موضوعات اساسی مطالعات فرهنگی ترجمه در دهههای اخیر بوده است. آندره لفور ، یکی از نظریهپردازان مطالعات ترجمه، ترجمه را بازنویسی متن مبدأ به شمار میآورد و معتقد است که همه بازنویسیها از جمله ترجمه، ادبیات را برای کارکرد در یک جامعه به شیوهای خاص، دستکاری یا تحریف میکنند.

به زعم لفور، ایدئولوژی مترجم - یا به خواست و اراده خود او و یا به صورت محدودیت تحمیلی - و بوطیقای غالب در ادبیات مقصد - شامل ژانرها، نمادها، مضامین اصلی و موقعیتها و شخصیتهای اصلی - ، به ترتیب اولویت، دو عاملی هستند که بر بازنمایی اثر ادبی از طریق ترجمه تأثیر میگذارند. ایدئولوژی، راهبرد اولیهای که مترجم به کار میگیرد و بنابراین راه حل مسائل مرتبط با سپهر گفتمان - اشیاء، مفاهیم و آداب و رسوم مربوط به دنیای نویسنده اصلی - و زبان متن اصلی را تعیین میکند. از این رو پژوهش حاضر در صدد است به بررسی تطبیقی کم و کیف بخشی از آثار بارکس بپردازد تا مشخص کند که بارکس از چه راهبردهایی برای بازنویسی اشعار مولانا استفاده کرده است و این راهبردها چگونه تصویر آثار مولانا را در جامعه مقصد منعکس کردهاند.

پیشینه پژوهش

با وجود اهمیت بررسی آثار بارکس، مطالعات اندکی در این زمینه صورت گرفته است و این مطالعات اغلب رویکردی کلینگر و نقادانه داشتهاند و نمونههای محدودی از اشعار یا جنبه خاصی از آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند. فرانکلین لوئیس در فصل چهاردهم کتاب ارزشمندی به نام مولانا، از دیروز تا امروز، از شرق تا غرب3 که درباره مولانا و اندیشههای وی و تأثیر این اندیشهها بر متفکران، نویسندگان، هنرمندان و سیاستمداران شرق و غرب به رشته تحریر در آورده است، به ترجمه ها و روایتهای انجام شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید