بخشی از مقاله
چکیده
مبحث »نبوت« یکی از اساسیترین مباحثی است که در علم کلام مطرح میشود و فرق مختلف اسلامی با تکیه بر مبانی فکری خود در این خصوص اظهار نظر میکنند. مولانا جلالالدین یکی از متفکرانی است که در این عرصه نظرات بدیعی از خود ارائه داده و با تکیه بر قدرت علمی - شهودی خود از نگرگاههای مختلف به این اصل پرداخته است؛ علاوه-بر مولوی، فرزند و مرید صادقش یعنی بهاءالدین سلطانولد نیز مسائل کلامی از جمله مسئلهی نبوت را در آثار خود مورد توج ه قرار داده و در این خصوص گفتارهای سودمندی بیان کرده است که نظراتش در بسیاری از موارد ملهم از کلام پدرش خداوندگار است؛ اگر چه او در مسائل عرفانی - کلامی نظرات بدیع و درخوری نیز بیان میکند.
در این جستار مبحث کلامی نبوت در مثنوی معنوی و مثنویهای سلطانولد - ابتدانامه، رباب-نامه و انتهانامه - بررسی میگردد؛ نتیجهی این پژوهش آشکار میکند که مولوی و فرزندش اگر چه راه کشف و شهود را برترین روش در هستیشناسی میدانند و اهل قیل و قال را سخرهی ظواهر می-پندارند، لیکن از مبانی و تعابیر اهل کلام در گفتار خود بهره برده و در خصوص مباحثی چونان نبوت، معجزه، شفاعت، معراج و... به بحث و بررسی پرداختهاند.
مقدمه
علم کلام علم به عقاید دینی به همراه دلایل یقینی است - تفتازانی، 1409ه.ق،ج - 163 :1 که به وسیل آن میتوان از اصول اعتقادی با دلایل عقلی در برابر معارضان دفاع کرد - حلبی، - 7 :1376؛ جرجانی گوید: »علم یبحث فیه عن ذاتِ ا ِ - تعالی - و صفاتِه و أحوالِ الممکناتِ من المبدأ و المعادِ علی قانونِ الإسلامِ - «جرجانی، - 80 :1370؛ بنا بر این تعریف، علم کلام علمی است که از ذات و صفات حق - تعالی - و احوال ممکنات از مبدأ و معاد بر اساس قوانین اسلام بحث میکند.
این علم را اصول حدیث و فقه و به عبارتی فقه اکبر نامیدهاند - تهانوی، 1862م، ج. - 87 :1 صاحب گوهر مراد در تعریف علم کلام از منظر متقدمان آورده است: »صناعتی باشد که قدرت بخشد بر محافظت اوضاع شریعت به دلایلی که مؤلف باشد از مقدمات مسلمه مشهوره در میان اهل شرایع، خواه منتهی شود به بدیهی ات و خواه نه - «لاهیجی، . - 42 : 1383 فارابی گوید: »صناعت کلام ملکهای است که انسان به مدد آن میتواند از راه گفتار، به یاری آراء و افعال محدود و معینی که واضع شریعت آنها را صریحا بیان کرده است بپردازد و هر چه را مخالف آن است، باطل نماید - «فارابی، . - 114 :1389 در مجموع میتوان گفت: »علم کلام دانشی است که به تبیین و تفسیر بنیادهای دینی میپردازد، اصول عقاید دینی را اثبات میکند.
در صدد برمیآید تا شبهاتی را که بر پیکر دین وارد میشود، دفع کند - «خواجگی شیرازی، . - 40 :1375 علم کلام از مسائلی بهره میگیرد که میتوان آنها را در قرآن حدیث پیدا کرد، آنچه بیرون از قرآن و حدیث است مجادله و مخاصمهای آشکار و مخالف شرع و یا کلماتی است فتنهانگیز متعلق به اقوال متناقض طوایف مردمان که پوچ و نامعقول است. در عصر علمای آغازین مجادلات کلامی چندان رایج نبوده و از جمله بدعتها به شمار میآمده است، ولی پس از آن برای رهاندن دل عوامالناس از شکوک از ضروریات محسوب میشود - فیض کاشانی، . - 53-52 :1387
موضوع علم کلام »ذات الله - تعالی - است من حیث هی و ذات ممکنات از جهت آنکه در ربق حاجت به الله - تعالی - است. زیرا که موضوع هر علمی چیزی است که بحث کرده شود در آن علم، از اعراض ذاتیه آن چیز؛ یعنی از اوصافی که منشأ آن ذات است - «حمید مفتی، . - 44 :1374 علم کلام علاوه بر موضوعاتی مانند فلسف طبیعی و مابعد الطبیعی، در موضوعاتی که جنب دینی دارند نیز بحث میکند؛ به تعبیر دیگر: »علم کلام، علاوه بر موضوعات فلسفه طبیعی و ما بعد الطبیعی، در موضوعاتی هم که تنها جنبه دینی دارد بحث میکند، مانند اثبات لزوم نبوت به طور کلی - نبوت عامه - ، و نبوت خاصه - نبوت پیامبر اکرم - ، و بحث در مسأله امامت، و بحث در مسائل جبر و اختیار و عدل خدا، و بحث در کلام ا و قدیم یا مخلوق بودن آن، و اثبات معاد - «حلبی،. - 30 :1376 گروهی نیز موضوع علم کلام را »موجود بما هو موجود بر طبق قانون اسلام«، »عقاید ایمانی« و ... دانستهاند.
فاید علم کلام رساندن انسان به مرتب اجتهاد در اصول دین است به گونهای که بتواند تشنگان حقیقت را از معارف دین سیراب کند و معاندان را با حرب دلایل عقلی ملزم نماید؛ به بیانی دیگر: »فایده و غایت علم کلام آن است که آدمی از مرحله تقلید - در اصول دین - به مرتب اجتهاد و یقین ارتقاء پیدا میکند و خواستاران ارشاد را با ذکر دلائل راهنمائی کرده و معاندین دین را با ذکر دلیل ملزم نموده و قواعد دین را از تزلزل و شبهات معاندین مصون میدارد و نیز اساس علوم شرعی فرعی - فقه - است. زیرا اصل علوم فرعی اصول دین است و نتیجه نهائی همه علوم شرعی فوز دارین یا سعادت دو جهانی است - «.
پیشین تحقیق
در مورد مباحث کلامی خصوصا مبحث نبوت در مثنوی معنوی محققانی چونان جلالالدین همایی در کتاب»مولوینامه - 1385 - «، جلیل مشیدی در کتاب »کلام در کلام مولوی - 1379 - «، محمد علی خالدیان در کتاب »تحلیل و تطبیق اندیشههای کلامی در مثنوی مولوی با نگاهی به دیگر متکلمان - 1388 - « و ... مطالب ارزندهای بیان کردهاند؛ لیکن نگارندگان تا آنجا که پژوهیدهاند، مبحث نبوت به صورت تطبیقی در مثنوی معنوی و مثنویهای سلطانولد بررسی نشده است؛ این پژوهش نه تنها تأثیرپذیری سلطانولد از پدرش مولانا را مشخص میکند، بلکه نظریات بدیع او را در این زمینه به تصویر میکشد.
مباحث کلامی در مثنوی معنوی و مثنویهای سلطانولد
در اندیش مولوی راه اهل مکاشفه برترین راه برای شناخت حق و جهان هستی است، به همین دلیل وی اهل فلسفه و کلام را سخر قیل و قال میداند و معتقد است این شیوه تصنعی است و به ادراک حق منتهی نمیشود:
پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بیتمکین
غیر آن قطب زمان دیدهور کز ثباتش کوه گردد خیره سر
پای نابینا عصا باشد عصا تا نیفتد سرنگون او بر حصا
- مولوی، 1363، ج - 13 :1 غزالی نیز راه رسیدن به هدایت با اتکا به مباحث کلامی را مسدود میپندارد: »اما منفعت کلام جماعتی پندارند که فایده آن کشف حقایق باشد و معرفت چیزها چنانکه هست. هیهات! این مطلوب شریف از کلام حاصل نشود، و شاید که تشویش و تضلیل در آن بیش از کشف و تعریف بود. و این سخن چون از محدثی یا از حشویی بشنوی روا که در خاطرت آید که مردمان آن چه ندانند آن را دشمن دارند. پس از کسی بشنو که در کلام احاطتی تمام داشته است، و پس از کمال احاطت و متابعت نمودن در آن، و به اقصی درجات متکلمان رسیدن، و در گذشتن از آن، و در علمهای دیگر که مناسب نوع کلام است تعمق نمودن، آن را دشمن گرفته است، و به حقیقت دانسته که راه حقایق معرفت از این وجه مسدود است - «غزالی،1386، ج. - 220 :1
مولانا همچنین اهل قیل و قال را اینگونه توصیف میکند:
مولعیم اندر سخنهای دقیق در گرهها باز کردن ما عشیق
تا گره بندیم و بگشاییم ما در شکال و در جواب آیین
همچو مرغی کو گشاید بند گاه بندد تا شود در فن
او بود محروم از صحرا و مرج عمر او اندر گره کاری است