بخشی از مقاله

چکیده

منطقه مورد مطالعه که به نام کوههای بیدو-کله گاو شناخته می شود از لحاظ جغرافیایی در استان کرمان و در شمال شهرستان بردسیر واقع شده است. این منطقه از لحاظ تقسیمات ساختاری ایران در بخش جنوب شرقی مجموعه ماگمایی ارومیه دختر قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، شناسایی مناطق محتمل کانهزایی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از دادههای ژئوشیمیایی رسوبات آبراهه ای می باشد.

در این تحقیق اثر مولفه سینژنتیک با استفاده از روش جداسازی جوامع سنگی بالادست حذف گردید و جداسازی آنومالی از زمینه بر اساس روش آماری کلاسیک X+tS انجام شد. نهایتا مطالعات ژئوشیمیایی انجام شده، وجود آنومالیهای مس، مولیبدن، سرب، روی، تنگستن و آنتیموان را در منطقه بیدو- کله گاو نشان داد. آنومالی های مس و مولیبدن در بخشهای مرکزی و شرقی منطقه وجود دارند و در ارتباط با سنگهای گرانیتی الیگومیوسن و آتشفشانی های نئوژن توسعه یافته اند. آنومالی های سرب و روی نیز بیشتر در بخش شرقی و در ارتباط با آتشفشانی های نئوژن است؛ در حالیکه آنومالی های آنتیموان و تنگستن نسبتا پراکنده است و تعیین منشا آن نیاز به مطالعات بیشتر دارد.

مقدمه

به طور کلی اکتشافات ژئوشیمیایی آبراهه ای از رایج ترین روش های اکتشافی می باشد که به صورت وسیع در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. این روش عموما برای پی جوئی های ناحیه ای و شناسایی مقدماتی نواحی امیدبخش کانی سازی در مناطقی که دارای آبراهه هستند و وسعت حوضه آبریز زیاد باشد به کار می رود در سرزمین ایران و از جمله استان کرمان نیز از این روش به ویژه در مناطقی که در مرز کوه و دشت هستند و دارای بارندگی در حد متوسط می باشند استفاده شده است.

با وجودی که اکتشافات ژئوشیمیایی در کرمان و خصوصاً در کمربند مس سابقه طولانی دارد ولی اکتشاف سیستماتیک و به روش آبراههای به شرکت چارتر و ایدرو و بعد از آن زمینشناسان یوگوسلاو برمیگردد. سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور کار اکتشافات ژئوشیمی آبراههای را از دهه 70 آغاز نموده و همچنان ادامه دارد و تقریباً کل کمربند فلزایی مس در کرمان را مورد اکتشاف قرار داده است. البته در این مطالعات اکتشافی، مناطق بر اساس ورقه های زمین شناسی 1:100000 تفکیک شده اند و بر این اساس در بسیاری موارد ، یک گستره جغرافیایی واحد که دارای لیتولوژی های مشخصی بوده است بخاطر قرار گیری در مرز نقشه ها، در چندین ورقه مورد پردازش قرار گرفته است که باعث عدم پیوستگی و غیر یکدست بودن پردازش شده است.

منطقه مورد مطالعه که به نام رشته کوههای بیدو کله گاو شناخته می شود از لحاظ جغرافیایی در استان کرمان و در شمال شهرستان بردسیر واقع شده است. این منطقه از لحاظ تقسیمات ساختاری در بخش جنوب شرقی مجموعه ماگمایی ارومیه دختر واقع در ایران مرکزی قرار می گیرد این منطقه بخشی از رشته کمربند آتشفشانی رسوبی دهج ساردوئیه است و به دلیل موقعیت خاص قرارگیری خود در زون مهم اکتشافی یعنی زون ارومیه دختر، از جمله مناطق دارای اهمیت از نظر اکتشاف ذخایر معدنی میباشد. هدف از این پژوهش، شناسایی مناطق محتمل کانهزایی با استفاده از داده های ژئوشیمیایی رسوبات آبراههای در منطقه مورد مطالعه می باشد.

بحث

کوههای بیدو کله گاو از ارتفاعات واقع در حدفاصل شهرستانهای بردسیر و رفسنجان است که از لحاظ سنگ شناسی از سنگهای رسوبی و آذرین با سن کرتاسه تا نئوژن تشکیل شده است. برای انجام مطالعات ژئوشیمی آبراهه ای در منطقه مورد مطالعه، از داده های ژئوشیمیایی متعلق به سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور که بر روی رسوبات آبراهه ای ورقه های 1:100000رفسنجان 1، بردسیر و باغین انجام شده است استفاده گردید. در مجموع تعداد 318 داده که دارای آنالیز 12 عنصری شامل Zn، Pb، Cr، Ni، Cu، As، Sb، Co، Ba، W، B و Mo بودند مورد استفاده قرار گرفت. در شکل 2 نقاط نمونه برداری بر روی تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه نشان داده شده است.

تصویر ماهواره ای منطقه بیدو- کله گاو استخراج شده از Google Earth همراه با موقعیت نمونه های برداشت شده در ابتدا قبل از انجام پردازش های آماری، پیش پردازش داده ها شامل تخمین داد های سنسورد و رفع اثر سینژنتیک مدنظر قرار گرفت. وجود داده های سنسورد در مجموعه داده ها باعث بروز مشکلاتی از جمله ارزیابی غیردقیق در تعیین مقدار زمینه و شدت بی هنجاری های ژئوشیمیایی می شود تخمین مقادیر سنسورد از طریق روش های جایگزینی ساده، روش ترسیمی و روش بیشترین درست نمایی کوهن انجام می شود در منطقه مورد مطالعه، داده های سنسورد در آنالیز عناصر انتخابی وجود نداشت و به همین دلیل نیاز به جایگزینی داده سنسورد وجود نداشت.

حذف اثر مولفه سینژنتیک مرحله بعدی پیش پردازش داده هاست. برای حذف اثر مؤلفه سنژنتیک باید جوامع سنگی مؤثر در هر نمونه را مشخص کرد. در برداشت های ناحیه ای با رسوبات آبراهه ای، واحد های سنگی مؤثردر مؤلفه سنژنتیک واحدهایی هستند که در بالا دست نمونه در حوضه آبریز قرار دارند. در این حالت لازم است نقشه نمونه برداری بر نقشه زمین شناسی منطبق شود. سپس با مشخص کردن حوضه آبریز هر نمونه - بالا دست نمونه - تمامی واحدهای سنگی که رسوبات حاصل از فرسایش آن سهمی در تشکیل نمونه داشته اند شناسایی می شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید