بخشی از مقاله

چکیده

چهار راس گوسفند نژاد زل دارای فیستولای شکمبه ای در قالب طرح برگشتی تکرار شده در طی چهار دوره 33 برای ارزیابی خصوصیت موثر بودن فیزیکی 4 واریته مختلف کاه برنج طارم ندا، نعمت، سنگی و عسگری مورد استفاده قرار گرفتند. میزان فعالیت جویدن و نشخوار دامها بهصورت چشمی و به فواصل زمانی پنج دقیقهای در دورههای 24 ساعته در روز 15ام برای کلیه دورههای آزمایشی و دامها اندازهگیری شد. وزن دامها در ابتدا و انتهای هر دوره آزمایش در طی هر چهار دوره مورد اندازهگیری قرار گرفت. میزان مصرف ماده خشک بهصورت روزانه در طی پنج روز در روزهای 15 تا 19 هر دوره آزمایشی مورد اندازهگیری قرار گرفت. کل مدفوع دامها نیز در طی روزهای 15 تا 19 هر دوره آزمایشی جمعآوری گردید. مقدار مصرف ماده خشک و متعاقب آن مواد مغذی مصرفی، زمانهای مصرف خوراک، نشخوار و کل فعالیت جویدن معنیداری نداشتند، ولی قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی واریته های طارم ندا و نعمت در مقایسه با واریته های طارم سنگی و عسگری به طور معنی داری بالاتر بودند.

واژگان کلیدی: کاه برنج، فیبر موثر فیزیکی، فعالیت جویدن، سقف شکمبه ای

مقدمه

اندازه گیری شیمیایی فیبر به تنهایی برای معتادل کردن جیره دام های پر تولید کافی نیست، زیرا فیبرها در موثر بودنشان در تحریک فعالیت جویدن متفاوتند و در وهله اول این تفاوت ناشی از تفاوت در خصوصیات فیزیکی آن ها به ویژه اندازه ذرات آن هاست . - 1 - ماهیت شیمیایی و خصوصیات فیزیکی فیبر اعمال شکمبه و متابولیسم مواد مغذی را تحت تاثیر قرار داده و ترکیب این دو خصوصیات و استفاده از آن ها در جیره نویسی نشخوارکنندگان، به نظر می رسد منجر به بروز یک مرحله پیشرفت علمی در مسیر یافتن احتیاجات به فیبر باشد . - 4 - در این راستا این آزمایش برای مقایسه موثر بودن فیزیکی انواع کاه برنج در به عنوان یک منبع رایج فیبر موثر فیزیکی تغذیه نشخوارکنندگان و همچنین تعیین قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی آن طراحی و انجام شده است.

مواد و روش ها

از چهار رأس گوسفند فیستوله دار نژاد زل با وزن 29±3 کیلوگرم که با جیره حاوی علوفه یونجه و کاه برنج به نسبت 50 به 50 در حد نگهداری در قالب یک طرح مربع لاتین تکرار شده 4×4 شامل چهار واریته کاه برنج شامل ندا، نعمت، طارم سگی و طارم عسگری در دو وعده مساوی در ساعات 9 و 21 تغذیه می شدند، استفاده گردید. میزان فعالیت جویدن و نشخوار دامها بهصورت چشمی و به فواصل زمانی پنج دقیقهای در دورههای 24 ساعته در روز 15ام برای کلیه دورههای آزمایشی و دامها اندازهگیری شد. وزن دامها در ابتدا و انتهای هر دوره آزمایش در طی هر چهار دوره مورد اندازه گیری قرار گرفت. میزان مصرف ماده خشک بهصورت روزانه در طی پنج روز در روزهای 15 تا 19 هر دوره آزمایشی مورد اندازهگیری قرار گرفت. کل مدفوع دامها نیز در طی روزهای 15 تا 19 هر دوره آزمایشی جمعآوری گردید . - 4 -

میانگین های داخل هر ردیف که علائم متفاوتی دارند، از نظر آماری اختلاف معنیداری در سطح P<0/05 دارند.

1.    peNDFpspsoriginal با ضرب نمودن مقدار pefpspsoriginal در مقدار NDF مواد خوراکی باقیمانده روی الکهای 19 و 8 میلیمتری به دست آمد - لامرز و همکاران، . - 1996

2.    peNDFpspsnew با ضرب نمودن مقدار pefpspsnew در مقدار NDF مواد خوراکی باقیمانده روی الکهای 19، 8 و 1/18 میلیمتری به دست آمد - کونوناف، . - 2002

peNDFMerten .3 با ضرب نمودن مقدار pefMerten در مقدار NDF مواد خوراکی باقی مانده روی الک 1/18 میلیمتری به دست آمد - مرتنز، . - 1997

نتایج و بحث

وزن گوسفندها در ابتدای آزمایش 28±98 کیلوگرم بود. تغییرات وزن در طی آزمایش معنی دار نبودند. مقدار مصرف ماده خشک، و متعاقب آن ماده آلی، فیبر نا محلول در شوینده خنثی و فیبر موثر فیزیکی برآورد شده با استفاده از انواع سیستم های اندازه گیری تفاوت معنیداری را نشان ندادند. به هر حال، پروتئین خام، NFC، چربی خام و خاکستر مصرفی در بین تیمارهای حاوی انواع کاه برنج تفاوت معنی داری داشتند. مقدار مصرف فیبر موثر فیزیکی - درصد ماده خشک مصرفی - برآورد شده با استفاده از انواع سیستم های اندازه گیری نیز مصرفی در بین تیمارهای حاوی انواع کاه برنج تفاوت معنی داری نداشتند. مواد خوراکی با ذرات بزرگتر، معمولاً منجر به پرکنندگی در شکمبه می شوند، زیرا منجر به نرخ عبور آهسته تر می گردند و نهایتا میزان مصرف خوراک با اتساع شکمبه ای محدود می نمایند.

قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی انواع کاه برنج تفاوت معنی داری داشت. واریته های پایه بلند - طارم ندا و نعمت - قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی بالاتری در مقایسه با واریته های پا کوتاه - طارم سنگی و عسگری - بودند. قابلیت هضم فیبر نا محلول در شوینده خنثی، پروتئین خام، NFC، چربی خام و خاکستر انواع کاه برنج تفاوت معنی داری نداشتند. در این آزمایش، قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی انواع کاه برنج تفاوت معنی داری داشت. واریته های بلند - طارم ندا و نعمت - قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی بالاتری در مقایسه با واریته های کوتاه - طارم سنگی و عسگری -   بودند. قابلیت هضم فیبر نا محلول در شوینده خنثی، پروتئین خام، NFC، چربی خام و خاکستر انواع کاه برنج تفاوت معنی داری نداشتند. زمانهای مصرف خوراک، نشخوار و کل فعالیت جویدن گوسفندان  برای انواع کاه های برنج تفاوت معنی داری نداشتند.

هضم، ماحصل تخمیر میکروبی است که با آنزیم های میکروبی که اغلب متصل به سلول هستند، انجام می شود.  فعالیت آنزیمی آن ها یا راندمان تجزیه کنندگی میکروبی، با توانایی اتصال به ذرات تحت تاثیر قرار می گیرد که یک مرحله حیاتی در فرایند هضمی به شمار می آید. در تمامی سیستم های تعیین فیبر موثر، مبنای اندازه گیری بر این اصل استوار است که محتویات شکمبه به دو بخش قابل عبور و غیر قابل عبور تفکیک می گردند 3 - و . - 4 مواد علوفه ای، به ویژه مواد لیگنوسلولوزی نرخ کاهش اندازه ذرات، نرخ تغییرات جرم حجمی لحظه ای، نرخ تجزیه پذیری و میزان و نرخ تخمیر - به سبب تولید گاز و گاز دار کردن ذرات و تاخیر در افزایش جرم حجمی لحظه ای - کمتری در شکمبه دارند،

لذا این مواد خوراکی با اعمال یک اثر تاخیری بر تبدیل فاز غیر قابل عبور به فاز قابل عبور بر روی هضم مواد مغذی، و متابولیت های شکمبه ای و احتیاجات فیبر تاثیر می گذارند 1 - ، 3 و . - 4 از طرفی، بزرگی بخش غیر قابل عبور به اندازه ذرات خوراک، قابلیت هضم، اندازه بخش بالقوه قابل تجزیه یک ماده خوراکی و نرخ تجزیه پذیری آن ها بستگی دارد . - 5 - لذا به نظر می رسد کاهش قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی در جیره های حاوی انواع کاه برنج ناشی از محتوی بالای NDF، پایین بودن اندازه بخش بالقوه قابل تجزیه و نرخ تجزیه پذیری آن هاست. مواد علوفه ای با اندازه درشت و جرم حجمی لحظه ای کم، مانند انواع کاه های برنج، به نظر می رسد که میزان فیبر در سقف شکمبه ای و زمان ماندگاری ذرات قابل عبور را در شکمبه را افزایش می دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید