بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به تأثیرگذاري زیست محیطی ناشی از عملیات هاي مختلف واحد بهره برداري منطقه نفتی دارخوین و ورود آلاینده ها، به کارگیري و یا پیاده سازي روش ها، سیستم ها و یا رویه هاي مدیریت زیست محیطی ضروري به نظر می رسد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردي و از نوع روش توصیفی-تحلیلی است.
با استفاده از تحقیقات میدانی و توزیع پرسشنامه و انجام مصاحبه هاي حضوري مشخص شد که سازمان از نظر عوامل داخلی با نمره نهایی 3,125 داراي قوت و از نظر عوامل خارجی با نمره2,468، تقریبا" دوچار ضعف است. منتها نتیجه محاسبات ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک نشان دهنده وضعیت تهاجمی منطقه نفتی می باشد. بنابراین می تواند از توان مالی، توان صنعت، ثبات نسبی محیط و مزیت رقابتی قابل قبول موجود، بهترین استفاده را برده و سیستم مدیریت زیست محیطی ISO 14001 را به صورت شایسته و بایسته پیاده سازي نماید.
-1 مقدمه
توسعه پایدار به مفهوم اداره و بهره برداري صحیح و کارا از منابع موجود - پایه، طبیعی، مالی - و نیروي انسانی براي دستیابی به اگوي مطلوب است و با به کارگیري امکانات فنی، ساختار و تشکیلات مناسب براي رفع نیاز نسل امروز و آینده به طور مستمر و رضایت بخش می کوشد. بنابراین یکی از اصول حرکت به سوي توسعه پایدار توجه خاص به محیط زیست است. جامعه اگر خواهان توسعه اي پایدار است، در وهله نخست می بایست شناختی کامل از محیط زیست و منابع طبیعی خود به دست آورد و دوم با برنامه ریزي دقیق و راهبردي در حفظ آن بکوشد
هر گونه برنامه ریزي استراتژیک داراي فرآیندي پویا است. این نوع برنامه ریزي با آینده نگري درباره واقعیت ها و موقعیت هاي موجود، راهبردها و تاکتیک هاي اثر گذار در صدد بر می آید براي رسیدن به آینده فراروي بکوشد. برنامه ریزي استراتژیک یک فرآیند خطی نیست که به صورت گام به گام در یک چهارچوب غیر قابل انعطاف به اجرا در آید بلکه آنچه در آن اصل است، مشارکت همه دست اندرکاران در تعریف مقاصد، رسالت ها، کمک رسانی و تدوین الگوهاي عمل براي دست یابی به هدف است
مدیریت استراتژیک عبارت است از فرآیند تضمین دست یابی سازمان به فواید ناشی از به کارگیري استراتژي هاي سازمانی مناسب، همچنین هنر و علم فرمول بندي، اجرا و ارزیابی تصمیمات چند بعدي با تأکید بر یکپارچه سازي عوامل مدیریت، بازاریابی، امور مالی، تولید و خدمات و غیره می باشد. استراتژي یک برنامه نیست بلکه یک طرز نگرش است که اساس آن بر تشخیص فرصت هاي اصلی و محقق ساختن منافع نهفته در آن قرار دارد
برنامه ریزي استراتژیک غالبا" به عنوان نظامی تلقی می شود که در آن شرکت ها در سطوح و مشاغل مختلف اقدام به تصمیمگیري، اجرا و کنترل آن می نمایند
همه سازمان هاي عمومی و خصوصی، تولیدي و خدماتی، انتفاعی و غیر انتفاعی، از مدیریت استراتژیک به منظور مقاومت در مقابل رقابت شدید بازار به طور گسترده استفاده می کنند. مدیریت استراتژیک فرآیندي است که سازمان ها می توانند با شناخت متقابل خود و محیط پیرامون خود، استراتژي هاي خود را تنظیم، اجرا و نظارت کنند
چهارچوب مفهومی براي تحلیل هاي سیستمی می توانند شامل بررسی عوامل و مقایسه تنگناها، تهدیدها، جنبه هاي آسیب زننده، فرصت ها، تقاضاها و موقعیت هاي محیط بیرونی و نقاط قوت و ضعف سازمان باشند
روش هاي تدوین استراتژي، ابزارهاي مهم حمایت کننده براي تصمیم گیري می باشند و به صورت معمول براي تحلیل سیستماتیک محیط داخلی و خارجی یک سازمان به کار برده می شود. این روش ها ممکن است یک ابزار تحلیلی براي تعیین رابطه اهمیت فاکتورها یا توانایی ارزیابی متناسب گزینه هاي تصمیم گیري بر مبناي این عوامل را ارائه نکنند و تنها عوامل مجزا را به صورت مختصر شرح می دهد.
نتایج تحلیل این روش ها به تحلیل گرها اجازه دسته بندي عوامل داخلی و خارجی در ارتباط با تصمیم گرفته شده را می دهد، بنابراین آنها را قادر می سازد تا فرصت ها و تهدیدها را با نقاط قوت و ضعف مقایسه نمایند، اگر چه نتیجه تحلیل اغلب فقط یک لیست یا یک نسبت کیفی ناقص از عوامل داخلی و خارجی می باشد و این تحلیل نمی تواند فرآیند تصمیم گیري استراتژیک به صورت جامع را ارزشیابی نماید
این تحلیل شامل اثر داخلی - نقاط قوت و ضعف - و اثرات خارجی - فرصت ها وتهدیدها - در هر بخش و یا هر نوع تجارت است
انسان همیشه کوشیده است تا از قانون طبیعت فرمان نبرد و بر عکس، طبیعت را به زیر فرمان در آورد، این بدان معنی است که تصویب قوانین به تنهایی نمی تواند ضمانت حمایت از محیط زیست را تامین کند، بلکه وجود یک برنامه مدیریتی و اجرایی کار آمد را می طلبد.
