بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مشکلات عمده در رابطه با تثبیت مالکیت اراضی ملی و دولتی در ایران، تفسیر نادرست عکسهای هوایی سال 1346 و تغییر مالکیت زمینهای دولتی به نفع افراد سودجو میباشد. بنابراین نیاز به روشی برای تعیین نوع پوشش زمین در این عکسها برای جلوگیری از فساد بسیار مهم میباشد. تکنیکهای طبقهبندی با نظارت مبتنی بر بخشبندی تصاویر را میتوان برای به دست آوردن اطلاعات جغرافیای خاص از یک عکس به کار برد. روشی که در این مقاله معرفی میگردد، طبقهبندی با نظارت بخشهای مختلف یک تصویر بر اساس نوع پوشش زمین با استفاده از ویژگیهایی است که مفسران عکسهای هوایی برای تفسیر عکس از آن استفاده میکنند.
-1 مقدمه
در سال 1341 جنگلها و مراتع کشور ایران ملی اعلام شد و قانون آن به تصویب رسید و در پی آن سازمان جنگلبانی مسئول اجرای قانون مذکور و تحدید حدود و تفکیک زمینهای ملی از مستثنیات - زمینهای زراعی، باغات و تاسیسات - گردید. در پی بروز اختلافات در حدود تعیین شده، کمیسون ماده 56 مسئول رسیدگی به این اختلافات و اصلاح حدود اعلام شده گردید و آرا نیز قطعی بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1367 قانون ماده واحده تعیین تکلیف اراضی اختلافی ملی به تصویب رسید و رسیدگی به شکایات در آن پیشبینی گردید؛ یکی از راههای اصلی تصرف پنهان زمینهای ملی و دولتی سوء استفاده از فرصت به وجود آمده برای ثبت اعتراض در این کمیسیون و اعتراضات مجدد به آراء آن در صورت رد شدن اعتراض و در نهایت تملک اراضی مذکور میباشد.
از مدارک قابل استناد برای تعیین تکلیف تعارضات به وجود آمده تفسیر عکسهای هوایی مقارن با سال اجرایی قانون میباشد به گونهای که اگر در عکسهای هوایی سال 1346 زمین مورد نظر دارای آثار کشاورزی باشد، این زمین در کمیسیون به فرد تعلق خواهد گرفت و در غیر اینصورت به مالکیت دولت در میآید.
اما در اکثر مواقع این تفاسیر از جانب افراد فاقد صلاحیت و یا با دخل و تصرف افراد، مورد تفسیر اشتباه قرار گرفته و اراضی ملی به دست زمینخواران میافتد. بنابراین نیاز به روشی برای تعیین دقیق نوع پوشش زمین در این عکسها که سیاه و سفید هستند ضروری به نظر میرسد.
-2 تفسیر عکسهای هوایی
منظور از تفسیر عکسهای هوایی کاربرد شیوههایی است که توسط آن پدیدههای مختلف، حدود و طبیعت آنها بر روی عکس تعیین شده و بالاخره رابطه آنها با محیط زیست مورد بررسی قرار میگیرد. - شکل - 1 در فرایند تفسیر عکسهای هوایی، مفسر معمولا 4 کار را انجام میدهد که شامل موارد زیر است:
1. آشکار سازی: در این عملیات پدیدههایی که به طور مستقیم مرئی هستند، مثل صفحههای سنگی و همچنین منطقههایی که به طور غیر مستقیم غیر مرئی هستند مثل منطقههای دارای خاک مرطوب با توجه به رنگ آنها بر روی عکس تفکیک میشوند.
2. شناسایی و تشخیص: در این عملیات، پدیدههای مختلف، به نام مشخص میشوند. این عملیات جزو مهمترین عملیات است و مفسر در آن از 8 عامل رنگ، تن، بافت، الگو، مکان، موقعی جغرافیایی، شکل، سایه و اندازه سود می-جوید.
3. تحلیل: در این عملیات ترتیب مکانی پدیدهها یا منطقهها آشکارسازی میشود.
4. قیاس: در این عملیات که نسبتا پیچیده است از اصل تقارب و همگرایی شواهد برای پیشبینی وقوع برخی رابطهها بر روی عکسهای هوایی استفاده میشود.
میتوان گفت که مراحل کشف، مرزبندی و شناسایی عوارض و یا شرایط تصویری و سپس قضاوت و اتخاذ تصمیم نهایی میتواند علم و هنر تفسیر عکس را تشکیل دهد. عوامل مهمی که انسان را قادر به دستیابی به عوامل فوق یعنی کشف، مرزبندی و شناسایی و در نتیجه برآورد موضوع مینماید عبارتاند از: شکل، اندازه، تن، رنگ، نقش، سایه، موقعیت، بافت و عوارض موجود در عکس.
شکل :
برای مفسران کمترین ارزشی شکل این خواهد بود که بتوان به وسیله آن گروه و طبقهای را که یک جسم یا عارضه ناشناخته مربوط به آن میشود، تشخیص داد. بنابراین در اکثر اوقات، شکل اجسام به طور قطع میتواند در شناسایی آنها موثر باشد و اهمیت و کارکرد جسم را به مفسر بازگو کند.
اندازه :
اندازه یکی از عوامل مهم شناسایی و تفسیر عکسهای هوایی است. با سنجش و محاسبه اندازهها میتوان به ماهیت تصاویر پی برد.
تن :
تن عکس عبارت است از سفیدی یا سیاهی نسبی که حاصل از انعکاسات نور به وسیله اجسام است. برای عکس-های سیاه و سفید تن یک عامل اساسی است که ترکیب آن با سایر عوامل شناخت، عوامل اولیه شناسایی عوارض و انجام تفسیر را تشکیل میدهد.
رنگ :
هر جسمی که مقداری از امواج نورانی را منعکس میکند دارای رنگ است. بنابراین رنگ قادر است در شناسایی عوارض عکسی وجزئیات آن کمک بیشتری کند.
نقش یا الگو :
به معنی طرز قرار گرفتن اجسام و عوامل جزئی آنها در کنار یکدیگر میباشد.
سایه. سایه پدیدهای آشناست که در طبیعت میتوان به وسیله آن درباره اندازه و شکل اجسام یا افراد قضاوت نمود.
در عکسهای هواییف بافت اصطلاحا به تناوب حاصل در تغییرات تن یا رنگ گروهی اجسام گفته میشود که به اندازهای کوچکاند که میتوان هریک را جداگانه دید
شکل-1 عکس هوایی دهه 1340
آنچه در این مقاله دنبال میشود کاربرد طبقهبندی با نظارت و بخشبندی تصویر در تفسیر عکسهای هوایی است به گونه-ای که با در نظر گرفتن عواملی که مفسران عکسهای هوایی برای تفسیر یک عکس از آن استفاده میکنند به عنوان ویژگی-هایی برای تفسیر درست و صحیح عکسها به کار برده شود.
-3 طبقه بندی با نظارت
میتوان از تکنیکهای طبقه بندی با نظارت مبتنی بر بخشبندی تصاویر برای تهیه اطلاعات جغرافیای منطقه خاص استفاده کرد. خصوصیت اصلی این تکنیکها، هدف آنها در تشخیص و طبقهبندی قسمتهای مختلف تصاویر میباشد. عبارت بخشبندی به یک خوشه از پیکسلهای مجاور که نماینده هدف مشخصی هستند اشاره میکند. فرایند افراز یک تصویر به بخشهای مختلف را بخشبندی تصویر مینامند. خروجی طبقهبندی مبتنی بر بخشبندی یک مجموعه از موجودیتهایی است که با ویژگی آنها برچسب گذاری میگردند - مانند کلاسهای پوشش زمین - که دقیقا پوشش زمین مورد نظر را مشخص میکنند.