بخشی از مقاله

چکیده

در این تحقیق با استفاده از دانش سنجش از دور و کاربرد آن در زمین شناسی اقدام به شناسایی واحدهای سنگی مرتبط با کانیزایی در محدوده معدن روی گوجر در ناحیه راور در شمال استان کرمان شده است. فلز روی دارای ارزش بالایی می باشد و به همین دلیل شناسایی واحدهای مرتبط و سنگ میزبان که در آن کانی سازی رخ داده اهمیت شایانی دارد. معدن روی گوجر از نوع دره می سی سی پی میباشد .

در این کانسارها سنگ میزبان کانیزایی سنگهای کربناتی می باشند. با استفاده از پردازش دادههای سنجنده ASTER اقدام به شناسایی و تفکیک واحد های سنگی شد. در این مطالعه از روش های نسبت باندی، نقشه بردار زاویه طیفی و ناآمیختگی طیفی خطی استفاده گردید. اگر چه هر سه روش انجام شده در رابطه با واحد های تبخیری نتایج به نسبت قابل قبول ارائه نمودند ولی ناآمیختگی طیفی و نقشه بردار زاویه طیفی نتیجه قابل اعتماد تری داشتند. از آنجا که دولومیتی شدن واحدهای کربناتی، دگرسانی اصلی در این نوع کانیزایی میباشد و تشکیل کانی روی بیشتر در منطقه دولومیتی متمرکز است تفکیک واحدهای دولومیتی از سنگ آهک اهمیت بسیار زیادی دارد. در رابطه با تفکیک واحدهای سنگ آهک از دولومیت روشهای باند جذب نسبی و ناآمیختگی طیفی نتیجه مناسب تری نسبت به نقشه بردار زاویه طیفی ارائه میدهند.

-1 مقدمه

در طی قرن 19 و اوایل قرن 20 فلز روی تقریبا بطور مستقیم ازسنگ معدن اسمیتسونیت استخراج می-گشت. به دنبال توسعه های صورت گرفته مرتبط با استخراج و فرآوری و فلوتاسیون در اوایل قرن 20، عمده استخراج فلز روی از کانسارهای سولفیدی صورت میگرفت. با پیشرفت های صورت گرفته اخیر در فرآوری مواد معدنی مانند اسخراج انحلالی، تغلیظ بوسیله اسید و فناوری الکترووینینگ - که بوسیله جریان الکتریکی اقدام به استخراج فلزات از کانسنگ مینماید - ، کانسارهای غیر سولفیدی روی از نظر تجاری در آغاز قرن 21 مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفتند. کانسارهای غیر سولفیدی روی به دو دسته کلی سوپرژن و هیپوژن تقسیم بندی میشوند که البته خود دارای زیر شاخه هایی هستند .

نهشته های سوپرژن که از طریق اکسید شدن نهشته های گوگردی و غیر گوگردی تولید گشته اند اغلب از نوع غیر سولفیدی هستند و در گستره ای از جهان توزیع شده اند. اغلب نهشته های سوپرژن غیر سولفیدی در سنگ های کربناتی به عنوان سنگ میزبان رخ میدهند که مرهون واکنش پذیری بالای سنگ های کربناتی با محلول های اسیدی-اکسیدی غنی از روی که حاصل شکسته شدن از کانی اسفالریت میباشند به وجود میآیند. اکثریت نهشته های سوپرژن از نوع دره می سی سی پی یا از نوع جانشینی با حرارت بالا هستند .[1]

ازمعادن روی غیر سولفیدی در ایران میتوان به معادن روی ایرانکوه، مهدی آباد و کوه سرمه اشاره داشت .[2] معدن روی گوجر یکی از مهمترین معادن روی و سرب غیرسولفیدی در استان کرمان است. محدوده مورد مطالعه در ایالت زمینساختی ایران مرکزی و در گوشه جنوب خاوری مثلث ایران مرکزی جای میگیرد. هوکریده و همکاران - 1960 - مدل چینخوردگی ناحیه مورد بحث را از نوع آلپی فرض میکنند. معدن گوجر در فاصله 60 کیلومتری شمالشرق شهر راور واقع شده است که در قسمت مرکزی چهارگوش زمینشناسی1:250000 راور و قسمت جنوب شرقی ورقه زمینشناسی1:100000 بهاباد قرار گرفته است.

واحدهای سنگی اصلی این محدوده از نظر زمانی مربوط به دوران اول و دوم زمینشناسی میباشند. این واحدها شامل سریهای کربناته - سنگ آهک و دولومیت - میباشند که توسط رسوبات عهد حاضر احاطه شدهاند از نظر زیرتقسیمات زمینشناسی ایران مرکزی منطقه گوجر در کمربند رسوبی راور-کوهبنان- بهاباد قرار گرفته است. در این بلوک، بطور عمده سنگهای پالئوزوئیک بالا متشکل از ماسهسنگ و شیل سازندهای جمال و سرخشیل - پرمین - و مزوزوئیک - تریاس-ژوراسیک زیرین - متشکل از دولومیتهای سازند شتری - تریاس - رخنمون دارند و بیش از 40 کانسار و نشانه معدنی سرب و روی شناخته شده که کانسنگ چیره آنها ترکیب اکسیدی دارد در آن حضور دارند.

اغلب، عیار روی، بیش از عیار سرب بوده و مجموع عیار بیش از 12 درصد است. بر اساس نقشههای 1/250000 و 1/100000 تمام توالی کربناتی موجود در منطقه گوجر متعلق به سازند شتری به سن تریاس میباشد. ولی بر اساس مطالعات زمینشناسی محلی و تفصیلی این سنگها متعلق به دونین-کربونیفر و تریاس زیرین تا میانی میباشند. یکی از موارد مورد توجه که میتوان در کانسارهای سرب و روی نوع دره می سی سی پی بدان اشاره نمود سنگ میزبان آن هاست که از نوع کربناتی می باشد.

جهت تفکیک و شناسایی مقدماتی واحدهای سنگی، داده های سنجش از دور نقش مهمی را ایفا میکنند. در واقع یکی از کاربردهای بسیار مفید و راهگشا دانش سنجش از دور در زمین شناسی شناسایی و تفکیک واحدهای سنگی می باشد. سنجنده ASTER به دلیل دارا بودن توان تفکیک طیفی و مکانی مناسب جهت مطالعات زمین شناسی مناسب است. این سنجنده در محدوده طیفی مادون قرمز موج کوتاه دارای پنج باند می باشد که برای شناسایی واحدهای سنگی از جمله کربنات ها - سنگ آهک و دولومیت - میتواند مفید باشد. در این تحقیق با استفاده از تصویر برداری باند جذبی نسبی، نقشه بردار زاویه طیفی و نا آمیختگی طیفی خطی تفکیک واحدهای کربناتی - سنگ آهک و دولومیت - و واحدهای تبخیری صورت گرفت.

نسبت باندی :1 نسبت گیری طیفی از تقسیم مقادیر DN2 در یک باند طیفی بر مقادیر DN مربوط به باند دیگر برای هرپیکسل به وجود می آیند مزیت اصلی این تصاویر این است که خصوصیات رنگی یا طیفی پدیده های تصویر را بدون توجه به تغییرات در شرایط نور دهی - بدلیل تغییرات توپوگرافی - منتقل می کنند. تصاویر نسبی اغلب برای آشکار کردن تغییرات طیفی ظریف که به وسیله تغییرات روشنایی در تصاویر مربوط به هر باند طیفی یا ترکیبات رنگی استاندارد ذیربط ناپدید شده اند به کار می روند. باندهای طیفی معمولا طوری انتخاب میشوند که یک باند طیفی در محدوده جذب و باند دیگر در محدوده حداکثر بازتابش هدف خاص قرار گیرد. این نحوه انتخاب باعث آشکار شدن ترکیب شیمیایی مواد زمینی درتصویر حاصل میشود درحالیکه اثر اندازه دانه، شیب توپوگرافی، موقعیت خورشید وجو پوشانده می شود.[3]

تصویر برداری باند جذب نسبی:3 کراولی و همکاران تصاویر نسبت ویژه ای را برای نمایش کنتراست طیفی سیماهای جذبی به کار گرفتند. در روش تصویر برداری باند جذب نسبی برای نمایش هر سیمای جذبی مخرج کسر باندی است که نزدیک ترین موقعیت به بیشترین جذب را اشغال کرده و صورت کسر مجموع دو باند بازتابی مجاور آن می باشد.[4] نقشه بردار زاویه طیفی:4 براساس رده بندی طیفی استوار است.در این روش شباهت بین طیف مرجع و طیف پیکسل به وسیله محاسبه زاویه بین طیف ها در یک فضای چند بعدی تصور می شود. در این روش پیکسل های روشن کمترین جورشدگی و پیکسل های با درجه روشنایی کمتر، بیشترین جورشدگی را با طیف مرجع نشان می هد.[5]

ناآمیختگی طیفی خطی:5 این روش برای نمایش فراوانی نسبی مواد با توجه به خصوصیات طیفی آنها مورد استفاده قرار می گیرد و درصد فراوانی هر یک از عضوهای انتهایی را در یک پیکسل واحد محاسبه می کند. این روش به شدت تحت تاثیر عضو انتهایی قرار داشته و هرگونه تغییری در عضو انتهایی موجب تغییر در نتایج می شود. مخلوط شدگی طیفی زمانی رخ می دهد که موادی با خصوصیات طیفی متفاوت با یک پیکسل واحد نشان داده شوند. میزان بازتابش هر پیکسل در تصویر، ترکیبی از بازتابش همه عضوهای انتهایی موجود در آن پیکسل است. اگر مقیاس مخلوط شدگی بزرگ باشد، مخلوط شدگی به شکل خطی است. دو روش کاملا مختلف در تکنیک ناآمخیتگی استفاده می شود: عضوهای انتهایی شناخته شده و عضوهای انتهایی ناشناخته.[6]

-2 نتایج

ابتدا با روش میانگین بازتاب نسبی داخلی6 پیش پردازش صورت پذیرفت سپس با استفاده از ترکیب رنگی کاذب 856 در RGB واحدهای کربناتی به رنگ سبز آبی به نمایش در می آید[7] - شکل. - 1 این ترکیب رنگی کلیه واحدهای کربناتی، اعم از سنگ آهک و دولومیت که دگرسان شده اند را نمایان می سازد و تفکیک این واحدها از هم امکان پذیر نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید