بخشی از مقاله
چکیده:
یکی از اصول مهم و ضروری در ترجمه قرآن کریم که از چنان جامعیتی برخوردار است دقت در ترجمه و انتقال دقیق مفاهیم و ظرایف قرآنی به زبان مقصد است. مترجم قرآن پیش از ترجمه باید در ساختارهای زبانی قرآن و زبان مقصد دانش کافی را داشته باشد. زیرا ساختهای زبانی نقش مهمی در صحت فرآیند ترجمه دارند. تمیز از جمله نقشهای زبانیاست که در زبان عربی مطرح است. این قاعده نحوی در سطح ساخت شناسی هیچ شباهتی با دستور زبان فارسی ندارد و تنها اشتراک این دو زبان در این مبحث تنها در سطح ترمینولوژی - اصطلاح شناسی - است آنگاه که برخی دستوریان بر برخی ساختارهای دستوری نام تمیز را مینهند.از این روی تمیز در آیاتی که مصداق وجود نقش تمیز در زبان عربی هستند باید در سطح ساخت شناسی نیز معادل یابی گردد.
در این نگارش نگارنده ترجمه شادروان الهی قمشهای را مد نظر قرار میدهد و آیاتی که دربردارنده نقش تمیز هستند را استخراج نموده و ترجمهای که ایشان ارائه نمودهاند را بررسی میکند و در انتهای هر آیه ترجمه پیشنهادی خود را ارائه میدهد. البته ذکر این نکته در اینجا ضروری مینماید که ذکر نکاتی چند در این نگارش از باب خردهگیری بر مترجم نیست. و سرانجام باید اذعان نمود که هر نوع پیشنهادی در این جستار باز خالی از نقد و اشکال نخواهد بود؛ زیرا تنها سخنی که در آن هیچ اختلافی نیست کلام االله متعال است و هر آنچه غیرخالی آن از اشکال و ایراد نیست
-1مقدمه
از روایات و شواهد تاریخی چنین استنباط میگردد که ترجمه قرآن کریم به زبانهای مختلف از جمله زبان فارسی پیشینهای به بلندای روزگار پیامبر - ص - دارد. حتی میتوان گفت ترجمه قرآن به زبانهای دیگر همزاد با خود قرآن است
تاریخ ترجمه قرآن به زبانهای مختلف از آغاز تا کنون شاهد ترجمههای متفاوتی است که هر یک به اقتضای شرایط روزگار خود متفاوت با ترجمه دیگر عصر است. در نیم قرن اخیر با توجه به رشد کیفی ترجمههای قرآن شاهد ترجمههای مفید و شیوایی از قرآن کریم بودهایم. اما با این وجود باز هم کمتر ترجمهای خالی از ایراد و اشکال است.
در بررسی و تحلیل روشهای ترجمه هر مترجمی، ناگزیر باید بر ساختارهای زبانی زبان مبدأ و مقصد کاملاً آگاه و مسلط بود تا بتوان تحلیل و بررسی دقیق و درستی انجام داد. افزون بر این باید بتوان میان ساختارهای زبانی و از جمله ساختارهای نحوی دو زبان تعادلی مناسب و صحیح برقرار کرد. تمیز یکی از این ساختهای نحوی است که در ترجمه نیاز به تعادلیابی دارد. زیرا تمیز یکی از ساختهای نحوی است که در سطح ساختشناسی با معادلش در دستور فارسی متفاوت است. اشتراک این دو زبان در حوزه تمیز تنها از جنبه اصطلاح شناسی است. از جنبه ساختشناسی آنچه که دستوریان آن را تمیز مینامند در نحو عربی مفعول دوم واقع میشود و آنچه که در عربی تمیز نامیده میشود در دستور فارسی در ساختهای متفاوت و با نامها و عناوین دیگری وجود دارد.
در این نوشته ابتدا به بحث درباره تمیز در زبان عربی و سپس معادل ساختاری آن در زبان فارسی پرداخته شده است. سپس ترجمه استاد الهی قمشهای از آیاتی که نقش تمیز را دارند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در هر آیه پس از ایراد اشکالات وارد بر ترجمه ایشان، نگارنده ترجمه پیشنهادی خود را ارائه میدهد و البته این به معنای خرده گیری بر مترجم و برتر دانستن ترجمه خویش نیست. بلکه نگارنده آن را گامی برای هرچه بهتر شدن و ارتقای کیفیت ترجمه-های فارسی قرآن میداند.
-2-1 پیشینه پژوهش
تألیف و پژوهشهای محدودی در نقد بر ترجمه استاد شادروان الهی قمشهای به رشته تحریر درآمده است. اما چنان که بایسته به تمامی ابعاد ترجمه ایشان پرداخته نشده و هر ناقدی به گوشهای از آن اکتفا نموده است. اولین نقدی که بر ترجمه ایشان نوشته شده است نقد شادروان ابوالقاسم پاینده است. سید عبدالوهاب طالقانی نیز در کیهان اندیشه به نقد ده نمونه از لغزشهای آن میپردازد. بهاءالدین خرمشاهی نیز نقدی مبسوط و گسترده بر آن در کتاب قرآن پژوهی می-نویسد. شهره شاهسوندی نیز در مقاله »بررسی زبان شناختی آیاتی از چهار ترجمه قرآن مجید« از دیدگاه زبان شناختی به نقد این ترجمه پرداخته است. حسین استاد ولی نیز در نشریه بینات گزارشی از ترجمه ایشان را ارائه میدهد. اما هیچ کدام از ناقدان مذکور به ساخت تمیز در ترجمه استاد الهی قمشهای نپرداختهاند.
در این جستار سعی بر آن است که ضمن ارائه برابرهای فارسی ساخت تمیز عربی، ساخت تمیز در ترجمه الهی قمشهای مورد بررسی قرار گیرد و میزان توفیق وی تحلیل و ارزیابی گردد.
-2تاریخچه نقد ترجمه قرآن
پیش از این گفته شد ترجمه قرآن کریم به زبانهای دیگر عمری به درازای خود قرآن دارد. و مترجمانی از زبانهای گوناگون سعی در رساندن این پیام الهی به همزبانان خود و تشنهکامان معرفت الهی داشتهاند. اما این هرگز به معنای صحت و درستی ترجمه آنان نیست بلکه همانگونه که پیشتر گفتیم تنها کتاب بینقص و عیب خود این کتاب آسمانی است. و هر ترجمهای بالطبع نقدی نیز در پی داشته است. به ویژه ترجمهای معاصر که بیش از آثار گذشته زیر ذرّهبین ناقدان قرار میگیرد.
نخستی نقدی که در مطبوعات ایران بر ترجمه فارسی قرآن وارد شده است نقد نسبتاً کوتاه شهید مرتضی مطهری است که در بهار 1377 بر ترجمه ابوالقاسم پاینده نوشته شده است - حجت، . - 54 :1383 سپس تاریخچه نقد پس از رکودی هجده ساله گامهای بعدی خویش را برداشت - همان:. - 55 در ادامه همین روند، نقد ترجمههای قرآن با چاپ حدود 23 مقاله در نقد و جوابیه نقد به اوج خود رسید. روندی که پس از این صعود با سیر نزولی روبرو میگردد
اما از میان همه نقدهایی که در این سالها بر ترجمه فارسی قرآن صورت گرفته است تنها کتاب »عیار نقد بر ترجمان وحی« نگاشته هادی حجت در سال1379 توسط انتشارات فرهنگگستر به چاپ رسیده است. نگارنده در این پژوهش از آن بهره جسته است.
-3معرفی ترجمه استاد الهی قمشهای
ترجمه الهی قمشهای که گاه منتخب التفاسیر نیز نامیده میشود ترجمه تفسیرگونهای است که نخستین بار در سال 1323ه.ش به چاپ رسید و پس از آن با تیتراژ بسیار زیاد به چاپ میرسد. این ترجمه طلیعه ترجمه نوین و امروزین قرآن به شمار میرود. و علی رغم اینکه پرتیتراژترین، مقبولترین و محبوبترین ترجمه معاصر بوده است اما در عین حال مملوء از اشتباهات و اغلاط است و در واقع پراشتباهترین ترجمه معاصر نیز بوده است
اما با همه این وجود فضل تقدم بر برخی از ترجمههای قرآن دارد و هنوز گاهی برخی تعابیرش برای ترجمه و برگردان قرآن به فارسی مشکل گشاست
اخیراً تنی چند چون دکتر حسینی الهی قمشهای، محمد باقر محمودی و حسین مسعودی اصلاحاتی بر آن نگاشتهاند و اخیراً حسین استادولی از محققان معاصر این ترجمه را از اشتباهات علمی، زبانی و ادبی پیراسته است. ویژگی و وجه تمایز این ترجمه از ترجمه-های پیشیناش سادهگی زبان آن و عام پسندانه بودن آن است
حسین استادولی در گزارشی ویژگیهای مثبت و منفی این ترجمه را برمیشمارد. ویژگیهای مثبت عبارتند از: قلم روان نویسنده و اینکه ترجمهای است دارای خلاصه التفاسیر. اما ویژگیهای منفی آن اندک نیست از جمه آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: /1 بیدقتی وی در کار ترجمه؛ /2 ضعف ادبی ترجمه وی؛ /3أمیختگی متن و شرح؛ /4نقل به معنا؛ /5افتادگیها؛ /6نقص ویرایش؛ /7اجمال و تفصیلها
-4اقسام تمیز در عربی
تمیز در عربی دارای اقسام زیر است:
-1-4تمیز مفرد - تمیز ذات - که ابهامی را از اسم مفرد ماقبلش برطرف میکند. این نوع تمیز یا اصالتاً تمیز محسوب میشود یا اینکه از باب ملحقات تمیز است