بخشی از مقاله
چکیده
در یک تقسیم بندي ساده، دانش حقوق را به چهار شاخه تقسیم می کنند که عبارت است از: حقوق عمومی، حقوق خصوصی، حقوق بین الملل و حقوق جزایی - کیفري - . اگرچه کتاب هایی تحت عنوان »آیات الاحکام حقوقی« یا »سیاست جنایی اسلام« نگاشته شده است، ولی تحت عناوین چهارگانه شاخه هاي دانش حقوق، کتابی از منظر قرآن کریم نگاشته نشده است. به عبارت دیگر، مباحث زیادي از »حقوق جزایی اسلام« در قرآن کریم بیان شده است، اما هیچ گاه نویسندگان و اندیشمندان مسلمان آن را تبویب، تحلیل و مورد بحث جدي قرار نداده اند. در پژوهش مورد نظر، همان طور که از عنوان آن پیداست، تنها یک شاخه از چهار شاخه علم حقوق یعنی حقوق جزا - کیفري - از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار می گیرد.
پرسش اصلی این است که: با توجه به ضرورت تدوین علم دینی، و تبیین رابطه حقوق جزا - کیفري - با قرآن کریم، دیدگاه قرآن کریم در بحث حقوق جزایی چیست؟ به عبارت دیگر، چه مباحث و مطالبی از حقوق جزاي کلاسیک - حقوق جزاي عمومی و حقوق جزاي اختصاصی و جرم شناسی - در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است؟ و تفاوت و تشابه این دو چیست؟ در اهمیت و ضرورت این بحث باید گفت: .1 دانشجویان و اساتید حقوق در بحث نظریه ها و اهداف و مبانی حقوق جزایی - کیفري - ، کمتر به حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم توجه می کنند.
بنابراین، لازم است این مباحث به طور ریشه اي و بنیادي براي این عزیزان تبیین شود؛ .2 حقوق، بویژه حقوق جزاي ایران، ارتباط تنگاتنگی با فقه اسلامی دارد. یکی از منابع مهم فقه اسلامی، قرآن کریم است. از این رو، ضرورت دارد تا دیدگاه قرآن کریم در این باره بیان شود؛ . از مباحث مهمی که در دهه هاي اخیر مطرح شده است، »علم دینی« و »رابطه قرآن با علوم انسانی« است. یکی از تعاریف این اصطلاح، آن است که »علوم اسلامی« از دیدگاه منابع اسلامی، بویژه قرآن کریم تبیین گردد.
.4 برخی از مباحث حقوق جزاي اسلام که متخذ از قرآن کریم است؛ مانند: قطع دست دزد، مجازات محارب، مجازات زناکار وغیره، در مقایسه با حقوق جزاي غیر اسلامی، از مباحث چالشی و بحث برانگیز است. بنابراین، لازم است با توجه به آیات قرآن کریم و با استفاده از کلام مفسران و فقهاي عظام و اندیشمندان اسلامی، این مباحث تبیین روشن و عقلایی گردد؛ .5 درمواردي که »حقوق جزاي غیر اسلامی« با »حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم« متفاوت است، لازم است برتري »اندیشه هاي جزایی قرآن کریم« به وضوح روشن گردد.
مقدمه
در ده هاي اخیر، بحث هایی در خصوص »علم دینی« مطرح شده است. این امر نه تنها در ایران، بلکه در کشورهاي مسلمان دیگر؛ مانند: پاکستان و مالزي مورد بحث و گفت و گوي اندیشمندان مسلمان بوده است. دلیل این امر آن است که دانشجویان مسلمان پس از ورود به دانشگاه ها، گرایش هاي الحادي پیدا می کنند. از این رو، به فکر اسلامی شدن علوم افتادند. پس از انقلاب اسلامی ایران، ستاد انقلاب فرهنگی و دفتر همکاري حوزه و دانشگاه به همین منظور تشکیل شد.
یکی از دانش هاي مهم علوم انسانی، »دانش حقوق« است. در یک تقسیم بندي ساده، دانش حقوق را به چهار شاخه تقسیم می کنند که عبارت است از: »حقوق عمومی«، »حقوق خصوصی«، »حقوق بین الملل« و »حقوق جزایی - کیفري - .« حقوق عبارت است از: مجموعه قواعد و مقرراتی که بر روابط افراد یک جامعه در زمان معین به کاربرده می شود. به دیگر سخن، حقوق مجموعه اي از بایدها و نبایدهایی است که اعضاي یک جامعه ملزم به رعایت آن هستند و دولت ضمانت اجراي آن را به عهده دارد. تقریبا همه جوامع انسانی از گذشته تاکنون به نوعی با این الزام هاي حقوقی همراه بوده اند.
»حقوق جزا« آن رشته از حقوق عمومی است که با تعریف رفتار یا ترك رفتاري که موجب اخلال در نظم عمومی است و جرم نامیده می شود و با تعیین واکنش هاي قانونی براي هر یک از این رفتارها سعی می نماید که از وقوع جرائم جلوگیري کند و در صورت تحقق جرم، میزان مسؤولیت مرتکب و نحوة تعقیب و انطباق این واکنش ها را با توجه به شخصیت واقعی هر یک از مرتکبین مشخض نموده و نهایتاً اصلاح و تربیت آنان را فراهم سازد در این رشته از حقوق، سخن از اعمالی است که به نظم عمومی زیان می رساند و اثر آن چنان شدید است که دولت باید به وسیله اعدام ، حبس، غرامت، تبعید، شلاق، و مجازات هاي تأمینی و تربیتی، فرد مجرم را کیفر دهد.
حقوق جزا در طی سالیان متمادي و در نتیجه تغییر و تحولات متأثر از نظریات و مباحث متعدد فلسفی، حقوقی، جرم شناسی و بویژه حقوق بشري، به اصول و مبانی مشترکی دست یافته است که زیر بناي عدالت کیفري را تشکیل می دهند و امروزه اصول راهبردي در تدوین قوانین و مقررات ماهوي و شکلی جزایی محسوب می شود. آنچه مسلّم است این است که مبانی حقوق جزایی اسلام، بی شک از میان آموزه هاي گهربار قرآن و اصول فقه اسلام استنباط شده و شالوده و پایه و اساس تدوین قوانین کیفري در کشورهاي اسلامی می باشند.
اگرچه کتاب هایی تحت عنوان »آیات الاحکام« یا »سیاست جنایی اسلام« نگاشته شده است، ولی تحت عناوین چهارگانه شاخه هاي دانش حقوق، کتابی از منظر قرآن کریم نگاشته نشده است. به عبارت دیگر، مباحث زیادي از »حقوق جزایی اسلام« در قرآن کریم بیان شده است، اما هیچ گاه نویسندگان و اندیشمندان مسلمان آن را تبویب، تحلیل و مورد بحث جدي قرار نداده اند. آیاتی از کلام االله مجید، مربوط به مباحث جزایی یا کیفري است.