بخشی از مقاله
چکیده
در هزاره سوم رشد و توسعه شتابان فناوری اطلاعات وارتباطات زمینه ورود جامعه جهانی به عصراطلاعات و شکلگیری جامعه اطلاعاتی را فراهم آورده و متضمن پذیرش این حقیقت است که سرعت، گستردگی و حجم وسیع اطلاعات و شبکههای اطلاعاتی، امکان هرگونه تکروی یا انزواطلبی را از فرهنگ ملل سلب نموده است.
بسیاری از متفکرین ونظریه پردازان علوم اجتماعی وفرهنگی، بر این باورند که ترکیب و همگرایی میان فناوریهای جدید اطلاعاتی وارتباطی سبب تحولات عمده ای درتجدید ساختار نظام جدید سرمایه داری در نهادهای مختلف اجتماعی وفرهنگی در دهه های اخیر را سبب شده و مرحله ی جدیدی را در جوامع بشری بنیان نهاده است، که با عناوینی چون جامعه فراصنعتی - دانیل بل - پست مدرنیزم - ژان بودریار - گستره همگانی - هابرماس - جامعه شبکهای - مانوئل کاستلز - و جامعه اطلاعاتی توصیف و تبیین شده است.
در فضای موجود تولید وتوزیع اطلاعات واستفاده بدون حد وحصراز آن به لحاظ زمان ومکان وبه سبب وجودکانالهای ارتباطی نوظهور در شکلگیری، تحول یا تداوم فرهنگ ها در خور قیاس با قرن ها و حتی دهه های پیشین نبوده و زمینه ساز تغییرات و دگرگونی های عمده در بخشهای مختلف بویژه در حوزه فرهنگی می باشد.در این مقاله به مفهوم جامعه اطلاعاتی، ویژگیها ،معیارهاوبه ظرفیتهای موثر آن در توسعه فرهنگی اشاره گردیده است.
کلید واژگان :فناوری اطلاعات وارتباطات ،جامعه اطلاعاتی ، فرهنگ، توسعه فرهنگی
مقدمه
با پیدایش شبکه های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی جهانی و تأثیرپذیری همه جانبه زندگی بشر از آن ، زمینه تغییر وتحول جهان در عرصه های مختلفی فراهم آمده است که بعضی از محققان فضای موجود ودگرگونی های اخیر رابه »جامعه اطلاعاتی ارتباط داده اند.امروزه کارشناسان از اطلاعات به عنوان مهمترین ویژگی جهان مدرن یاد می کنند؛ به گونه ای که بیشترین توجه سیاستمداران و مدیران کشور ها صرف اطلاعاتی شدن زندگی اجتماعی شده است.
آنها معتقدند: اطلاعات به چنان اهمیتی دست یافته که شایستگی آن را دارد تا به صورت نماد عصر حاضر، با آن برخورد شود و به عنوان محور برنامه های کلان و خرد توسعه قرار گیرد. در بررسی استانداردهای جامعه اطلاعاتی می بینیم که الگوهای زندگی عادی و شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی، اطلاع رسانی و عرصه دادوستد به گونه ای مشخص از توسعه و پیشرفت اطلاعات و دانش فنی توزیع و تولید آن متاثر است. کارشناسان این تحولات را نشئت گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطلاعات در طیف گسترده و فراوانی رسانه های جمعی که اکثر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می یابند، می دانند.
فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بستر همگرایی و تعاطی اندیشه ها و تواناییهای دانش نوین الگوها و استانداردهای جامعه اطلاعاتی را با هدف دستیابی به توسعه بر مبنای دانایی با نگرش جهانی ترسیم کرده و به اجرا در آورده است. از سوی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات به علت کانون همگرایی دو اصل مهم: فرهنگ سازی، یعنی محتوای اطلاعاتی و دانشی و ابزارهای اطلاع رسانی و ارتباطی تاثیر مهم و بسزایی در ایجاد تحولات و تغییرات فرهنگی در جامعه دارد. از این رو می توان فرآیند دانش سازی و دانش پراکنی را در سطح جامعه هدف مدیریت و کنترل کرد و این دیدگاه را به تمامی امور جامعه تسری بخشید.
جامعه اطلاعاتی
مفهوم جامعه اطلاعاتی در واقع ابداع ژاپنیهاست که در سال 1978 توسط سایمن نورا و آلن مینک طیگزارشی که به نخستوزیر فرانسه ارایه گردید به غرب صادر شد این مفهوم را اول بار تادائو اومه سائو در1963 در مقالهای درباره نظریه تکامل اجتماعی بر مبنای تراکم صنایع اطلاعات مطرح کرد. مقاله مذکور درشماره ژانویه 1964 روزنامه هوسوآساهی به بحث گذاشته شد و سردبیران این روزنامه در معرفی این بحث برای نخستین بار از واژه جامعه اطلاعاتی استفاده کردند.
چندی بعد محققان و آینده پژوهان ژاپنی چون ماسوداوهایاشی این واژه را متداول ساختند ودر نیمه دوم دهه 1990 م، از ترکیب رسانههای همگانی جهانی و ارتباطات رایانهای، سیستمهای الکترونیکی شکل گرفت که به تمام زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سرایت یافت. ویژگی مهم این سیستم، توانایی بالقوه آن برای ارتباط متقابل بود. ضمن آنکه واژههای گوناگونی را نیز آفرید، واژگانی چون: جامعه اطلاعاتی فناوری اطلاعاتی، جامعه شبکهای دموکراسی دیجیتالی و هویت دیجیتالی . همه اینها، گواه ایجاد جامعهای نوین مبتنی بر فناوری جدید است.
فناوری اطلاعات وارتباطات یکی از محصولات عمده انقلا بهای علمی است که نقش فزایند ه ای را درحیات بشری ودر جوامع امروزی داشته است. امروزه آثار تکنولوژی ارتباطی در زندگی بشربگونه ای است که نمی توان نوعی از زندگی بدون فناوریهای اطلاعاتی وارتباطات را تصور کرد. ارتباطات فراگیر وهمگانی است ودر بسیاری از فعالیت های اجتماعی افراد دخالت دارد ... این امر تنها به این علت نیست که آن ها بر نگر شهای افراد به شیوه های خاصی تاثیر می گذارند, بلکه از آن رو است که وسیله دسترسی به اطلاعاتی هستند که بسیاری از فعالیتهای اجتماعی بدان بستگی دارد.
با پیدایش فناوریهای نوین ارتباطی و رسانه های جدید در عصر مدرن, ابعاد تازه ای در تعاملات انسانی بوجود آمده است. تحول در تکنولوژی ارتباطی نه تنها اشکال جدید تعامل را به وجود آورده , بلکه به انواع جدید کنش که ویژگیها و پیآمدهای مشخصی نیزدارند, فرصت ظهور داده و منجر به تغییر در روابط فردی، میان فردی و اجتماعی شده است.ویژگی بارز کنش مورد نظرآن است که پاسخ گوی اعمال یا افراد دیگری هستند که در بافت های مکانی و زمانی دور واقع شد ه اند. به عبارت دیگر, تحول رسانه های ارتباطی موجب شده است تا در جهان مدرن, کنش و تعامل با »دیگران غایب «امری عادی به نظر برسد.
واساساً پویایی مدرنیته از همین جدایی زمان و مکان و بازترکیب شان سرچشمه می گیرد. صورت هایی که منطقه بندی دقیق زمانی و مکانی زندگی اجتماعی را امکا ن پذیر ساخته و سبب از جاکندگی نظام های اجتماعی و فرهنگی [شده و سامان دهی نو اندیشانه روابط اجتماعی را در پرتو رخدادهای درونی دانشی که بر افراد و گرو هها اثر می گذارند را به دنبال دارد.جامعه اطلاعاتی جامعه ای نوظهور و در حال ایجاد است و هنوز بیشتر، از گفتمان این جامعه در سطح بین المللی صحبت در میان است.
بر این اساس، جوامع باید بر مبنای ضرورت آینده نگری ارتباطی، به سوی جامعه اطلاعاتی حرکت کنند. این آیندهنگری باید مبتنی بر تقویت پژوهشها باشد. از طریق پژوهش و نتایج آن است که میتوان به سیاستگذاری و برنامهریزی رسید و به هدفهای جامعه اطلاعاتی نایل شد.فرانک وبستر که درباره جامعه شناسی جامعه اطلاعاتی تحقیق می کند بر این باور است که جامعه اطلاعاتی یک جامعه آرمانی است.
اگرچه جوامعی وجود دارند که به سمت جامعه اطلاعاتی حرکت کرده اند و در مراحل مختلف این مسیر قرار دارند اما درهیچ کجای دنیا جامعهای نداریم که به قله آرمانی جامعه اطلاعاتی رسیده باشد. فواصل جوامع در راه اطلاعاتی شدن با هم متفاوت است. کسانی که به اندازهگیری این فاصله هم میپردازند به ابزار و امکانات عینی نظر دارند نه خود اطلاعات و چگونگی حرکت آن در جامعه. اطلاعات ممکن است هر ابزاری را در خدمت بگیرد تا در جامعه حرکت کند.
معیارهای جامعه اطلاعاتی
اساس دیدگاه ها، نظریات و الگوهای متفاوت در خصوص جامعه اطلاعاتی، میتوان به 5 تعریف از جامعه اطلاعاتی اشاره کرد که بطور اجمالی، براساس معیارهای مشخص زیر از یکدیگر متمایز میشوند: معیارهای تکنولوژیک: میتوان گفت بهترین تعریف جامعه اطلاعاتی بر نوآوری فوقالعاده تکنولوژیک بنا شده و مفهوم کلیدی در این معیار آن است که پیشرفتهای خیره کننده در پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات، به کاربرد تکنولوژیهای اطلاعاتی در تمامی زوایای حیات اجتماعی انجامیده است. از کاهش شدید هزینه کامپیوترها و افزایش فوقالعاده قدرت و کاربرد آنها در همه جا، میتوان چنین برداشت کرد که براساس کاربرد فراوان کامپیوتر، وارد عصری نوین میشویم.
در تعریفهای دقیقتر از جامعه اطلاعاتی، تا حدودی بر نزدیکی و همسویی ارتباطات دور و کامپیوترها توجه میشود. به عبارتی، کامپیوتری شدن ارتباطات راه دور ، به مفهوم اتصال یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر بوده و بنابراین، چشماندازی از پیوند پایانهها در درون و میان ادارات، بانک ها، خانهها، فروشگاه ها، کارخانجات و مدارس را بوجود میآورد که به عنوان شبکه اطلاعاتی نیز تعبیر می شود - همانند شبکه برق - و در این سناریو، با گسترش شبکه کامپیوتری خدمات، عناصر اساسی تشکیلدهنده یک جامعه اطلاعاتی بوجود میآید.
معیار اقتصادی: فرتیز ماچلوپ امریکایی در تعریف جامعه اطلاعاتی از معیارهای اقتصادی بهره گرفته و با مقیاسهای آماری، به قلمرو صنایع اطلاعاتی گام نهاده و 5 گروه را به شرح ذیل مشخص میکند:آموزش و پرورش - مدارس، کتابخانهها، دانشگاهها - رسانههای ارتباطی - رادیو و تلویزیون، تبلیغات بازرگانی - ماشینهای اطلاعاتی - تجهیزات رایانهای، ابزارهای موسیقی - خدمات اطلاعاتی - قانون، بیمه، پزشکی - دیگر فعالیتهای اطلاعاتی - پژوهش و توسعه و فعالیتهای عامالمنفعه - وی سپس برای هر یک از گروه های فوق، ارزش اقتصادی قائل شده و سهم هر یک از آنها را در تولید ناخالص ملی مطرح میسازد. بنابراین، اگر روند مذکور به عنوان بخشی از افزایش تولید ناخالص ملی به شمار آید، شاید بتوان ادعای ظهور یک اقتصاد اطلاعاتی در گذر زمان را پیشبینی کرد.
به عنوان نمونه، ماچلوپ نشان داد که در سال 1958، 29 درصد تولید ناخالص ملی ایالات متحده از صنایع اطلاعاتی ناشی شده که نرخ رشد بسیار بالایی محسوب میشد. براساس آمار فوق است که میگویند اقتصاد امریکا از اقتصاد کالایی به اقتصاد اطلاعاتی تغییر وضعیت داده، یعنی مشخصه بارز اقتصاد در جامعه امریکا آن است که دانش و سازمان، آفرینندگان اصلی ثروت اند. معیار شغلی: معیاری است که بر مساله تغییرات مشاغل متمرکز میشود. به عبارتی، از هنگامی که مشاغل اطلاعاتی به وجه غالب در میان مشاغل موجود تبدیل میشوند، ما به یک جامعه اطلاعات دست مییابیم. یعنی زمانی که تعداد کارکنان ادارات، آموزگاران، هنرپیشگان، خبرنگاران و قضات بر تعداد معدنچیان، فلزکاران، کارگران، بنادر و کارگران فزونی مییابد، زمان جامعه اطلاعاتی فرا رسیده است.
یونشر کار را به دو بخش اطلاعات، شامل کسانی که کارکرد اصلی آنها تولید، پردازش و به کار بردن اطلاعات است و بخش تولید، شامل کارکنانی کهعمدتاً به فرآوری، تکمیل و بکار بردن کالاهای مادی است، تقسیم میکند.معیار مکانی: مباحث مربوط به معیار مکانی،عمدتاً بر شبکههای اطلاعاتی تأکید دارد که مکان های جغرافیایی را به یکدیگر پیوند داده و تأثیرات شگرفی بر سازمان زمان و مکان دارند. به قول جان گودارد.
اطلاعات در حال اشغال صحنه سازمان اقتصاد جهانی است و تکنولوژیهای ارتباطی و کامپیوتری، زیرساختی را فراهم میکنند که با پردازش اطلاعات، امکان تجارت سریع را تسهیل کرده و داد و ستد اطلاعات به لطف رشد انفجارگونه خدمات مانند رسانهها، به گونهای بسیار پرشتاب و استثنایی توسعه یافته و رشد اطلاعاتی سازی اقتصاد، در حال ایجاد وحدت میان اقتصادهای ملی و منطقهای است که با جهانی شدن اقتصاد، مرزهای جغرافیایی کنار گذارده میشود. با در آمیختن روندهای فوق، بر مرکزیت شبکههای اطلاعاتی که شهرها و جهان را به یکدیگر پیوند میدهد، افزوده می شود.
معیار فرهنگی: طی دهههای گذشته، هر یک از ما در زندگی روزمره به چشم خود می بینیم که حجم اطلاعات در گردش به طرزشگفتآوری در مقایسه با چند سال قبل افزایش یافته است . برنامه های تلویزیونی به صورت 24 ساعته درچندین کانال تهیه و عرضه می شوند. رادیوها نیز در کانالهای بسیار زیادی بهطور 24 ساعته برنامه پخش می کنند. ویدئو، تلویزیون های کابلی و تلویزیون های ماهوارهای و حتی خدمات اطلاعات رایانهای نظیرتلهتکس تحقق یافته است. همه این رسانه ها به صورت ملی ، منطقه ای و بین المللی در دسترس مردم قرارگرفته است.