بخشی از مقاله

چکیده

توسعه اقتصادی و عوامل ارتقاء دهنده آن از همان آغاز، نگرانی اصلی اقتصاد دانان بوده است. فرهنگ با معنای چندگانه و پیچیده اش در بین عوامل غیر اقتصادی موثر در توسعه اهمیت ویژه ای دارد. بر این اساس در این مقاله به تحلیل رابطه فرهنگ و توسعه با استفاده از روش تحقیق تحلیلی توصیفی پرداخته می شود. مطالعات نشان می دهد که هرجا تجربه موفقی از توسعه وجود دارد یک فرهنگ مشخص مشاهده می شود که این فرهنگ مشخص، نوع نگاه ویژه ای به انسان، جهان، فعالیت انسان، کار شرافتمندانه و رسالت انسان در روی زمین دارد. ویژگی های فرهنگی چون سخت کوشی، صرفه جویی، صداقت، جدیت، خودتنظیمی، درک افراد از مسئولیت فردی در ارتباط باجهان، ابتکار و نوآوری و...

با توسعه رابطه مستقیم و در مقابل مواردی چون محافظه کاری، جلوگیری از نوآوری، بی اثر بودن تلاش فردی، منزلت دانستن مصرف و اخلاق اشرافی، ویژه گرایی، امتناع از پذیرش ریسک، توجه به فراغت تا کار و...رابطه معکوس با توسعه و رشد اقتصادی دارند. با این وجود فرهنگ می تواند و تغییر می کند. ارزش های فرهنگی در درون و بین نسل ها و جوامع از طریق انتقال تکنولوژی، تجارت و مهاجرت انتقال داده می شوند و مهمتر از همه آموزش نیز شکلی از انتقال ارزش های فرهنگی است که در جوامع ای که به سوی رشد ارزش های مترقی می روند از جمله کشور ایران می تواند فراگیر و موثر باشد.

واژگان کلیدی: توسعه اقتصادی، فرهنگ، آموزش

مقدمه

مقالات مفهوم توسعه ابتدا به عنوان رشد اقتصادی درک می شد یعنی پیش از این به عنوان ابزاری خنثی در نظر گرفته می شد که می توانست فرهنگ را هر آنچه که باشند ارتقاء دهد. اما به تدریج محتوا، اهداف و روش توسعه به طور عمیق تری به صورت مسایل هنجار بنیاد شامل انتخاب های فرهنگی و اخلاقی تشخیص داده شدند - کلارک1، . - 2006 همزمان با گسترش ابعاد مفهوم در حال تکوین توسعه دانشمندان در بررسی علل توسعه یافتگی دامنه مطالعات خود را هم بر عوامل اقتصادی همچون رشد اقتصادی و در آمد و هم عوامل غیر اقتصادی همچون عوامل فرهنگی و اجتماعی گسترش دادند.در بین عوامل غیر اقتصادی عوامل فرهنگی اهمیت ویژه ای دارند اول به دلیل گستردگی مفهوم فرهنگ وقتی به عنوان مجموعه نسبتا ثابت و همگون از برنامه های ذهنی - طبقه بندی ها، چارچوب ها، تصاویر، ارزش ها، هنجارها و... - مشترک بین اعضای جامعه در نظر گرفته می شود - کلارک، . - 2006

دوم به این دلیل که در تمام تجربه های موفق توسعه که در حال حاضر تجربیات عملی و یافته های نظری آنها در دسترس قرار دارد یک نکته مشترک وجود دارد و آن نکته مشترک نیز این است که ما پشت سر همه این تحولات یک فرهنگ مشخصی را مشاهده می کنیم که این فرهنگ مشخص، نوع نگاه ویژه ای به انسان، جهان، فعالیت انسان، کار شرافتمندانه و رسالت انسان درروی زمین دارد - مومنی، . - 1379 بر این اساس این مقاله بر آن است که بعد از پرداختن به روش تحقیق نوشتار به مفاهیم توسعه و فرهنگ و ارتباط این دو بپردازد. سپس ویژگی های فرهنگی توسعه نیافتگی و توسعه یافتگی را بررسی کند و در آخر آموزش را به عنوان یکی از تاثیر گذارترین گزینه های تغییر ویژگی های فرهنگی در راستای اهداف توسعه معرفی نماید.

روش تحقیق

روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی است و از منابع مختلف اسنادی و کتابخانه ای جهت تحلیل ها استفاده شده است. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده، متغیر، شی یا مطلب چگونه است. تحقیقات توصیفی هم جنبه کاربردی دارد و هم جنبه مبنایی. در بعد کاربردی از نتایج در تصمیم گیری و برنامه ریزی استفاده می شود و در بعد بنیادی یا مبنایی به کشف حقایق و واقعیت های جهان خلقت می پردازد. تحقیقات توصیفی از نظر شیوه نگرش به دو دسته تقسیم می شوند: الف - تحقیقات توصیفی محض: محقق صرفا به کشف و تصویر سازی ماهیت و مساله می پردازد. ب - تحقیقات توصیفی - تحلیلی: محقق علاوه بر تصویر سازی آنچه هست به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مساله می پردازد.

مفهوم توسعه

توسعه ی اقتصادی و عوامل ارتقاء دهنده آن از همان آغاز، نگرانی اصلی اقتصاد دانان بوده است. اما با این وجود بعد ازجنگ جهانی دوم توسعه الزاماً جایگاه یک رشته رسمی را کسب کرد. کسب عدالت در توزیع، ثبات اقتصادی و اشتغال کامل از اهداف توسعه اقتصادی شناخته می شوند. با این حال رشد تولید ناخالص داخلی همیشه جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. امید ها بر این بود که فرایند توزیع باعث خواهد شد که رشد درآمد بالاخره به طبقات پایین جامع ریزش کند و مراکز صنعتی آتی با گذشت زمان رفاه بیشتر و گسترده تری را ایجاد کنند - حسن، . - 2006اما با وجود اینکه تولید کل جهان در طول نیمه اخیر قرن بیستم از آنچه که بشر می توانست در طول تمام دوره ی وجودش قبل از جنگ جهانی دوم تولید کند بسیار فراتر رفت، ریزش اقتصادی مورد انتظار رخ نداد.

علاوه براین، رشد پرشتاب منجر به تنزل وحشتناک محیط زیست شد. بطور کلی رشد سریع با افزایش فقر و نابرابری ها و پسرفت های بهت آور زیست محیطی ترسیم شد. بر این اساس مفهوم توسعه یافتگی نیاز به باز بینی داشت. به این ترتیب مفهوم توسعه مرزهای ا قتصادی را در نوردید و ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه را نیز در بر گرفت و ایده هایی همچون کیفیت زندگی، حرکت روبه ارتقای کل نظام اجتماعی، ریشه کنی فقر، کاهش نابرابری ها، برطرف کردن نابرابری های اجتماعی و نگرانی های زیست محیطی همه مفهوم توسعه یافتگی راموردهجوم قرار دادند - هاکیو1، . - 1971

با این وجود هنوز تعریف مورد توافقی از توسعه وجود ندارد زیرا مفهوم در حال تکوینی است که برای همگون سازی پو یای یک فرایند تغییر تلاش می کند و نمی تواند نگرانی های محلی، نیازها و علایق را نادیده بگیرد و همانطور که به تدریج می آموزیم که معانی گسترده اش را برای جنبه های متفاوت زندگیمان در یابیم،تکامل می یابد - حسن، . - 2006بر این اساس متخصصان علوم انسانی در حوزه های مختلف همچون اقتصاد، جامعه شناسی و... تعاریف مختلفی از توسعه ارائه نموده اند.از دیدگاه یورگن هابر ماس - متخصص علوم اجتماعی - توسعه مترادف با گذار از مرحله ای به مرحله ای دیگر در یک جامعه است که اعضای آن، از لحاظ کمی و کیفی گنجایی های فراگیری خود را افزایش می دهند.

برخی با استفاده از نظریات مارکس وبر و دور کیم گذار از جامعه کهنه به نو، گذار از دنیای کشاورزی به دنیای صنعتی و گذار از شیوه زندگی غیر عقلایی به شیوه عقلایی را توسعه می دانند. میردال نیز توسعه را فراگردی از حرکت رو به بالای نظام اجتماعی می داند - چادهاری و دیگران، . - 1388هیگینز توسعه اقتصادی را فرآیندی می داند که اقتصاد از یک دوگانگی - بخش سنتی و مدرن - به یک اقتصاد مدرن برسد.کوزنتس توسعه اقتصادی را افزایش ظرفیت های تولیدی و تنوع در تولیدات یک جامعه در بلند مدت می داند - شهنام طاهری، . - 1380

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید