بخشی از مقاله
چشمانداز جهانی جامعهی اطلاعاتی
از اوايل دههي 1990، با پيشرفت و گسترش شبكهها و بزرگراههاي اطلاعاتي جديد الكتروني و افزايش كاربرد تكنولوژيهاي نوين ارتباطي در سراسر جهان، مسائل بينالمللي ناشي از آنها، اهميت خاصي پيدا كردهاند. به همين جهت، در سالهاي اخير، به موازات توسعهي استفاده از شبكههاي اطلاعاتي و به ويژه شبكهي «اينترنت» ، توجه به اين مسائل بيشتر شده است. به طوري كه علاوه بر تصميمها و اقدامهاي تازهاي كه در بعضي از كشورهاي پيشرفتهي صنعتي دربارهي چگونگي
كاربرد ارتباطات و اطلاعات الكتروني و ايجاد جامعهي اطلاعاتي صورت گرفتهاند، برخي سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي، مانند «سازمان همكاري و توسعهي اقتصادي»، «شوراي اروپا»، «اتحاديهي اروپايي» و گروه «8 كشور بزرگ صنعتي» نيز به ارزيابي و تصميمگيري در زمينههاي مختلف كاربرد اين گونه ارتباطات و اطلاعات و مسائل جامعهي اطلاعاتي آينده، پرداختهاند. براي شناخت عوامل و شرايط زمينهساز فعاليتها و برنامههاي جديد كشورها، سازمانها و نهادهاي مذكور، يادآوري چگونگي پيدائي و پيشرفت تكنولوژي شبكهي اطلاعاتي «اينترنت» در ايالات متحدهي آمريكا و سياستها و برنامههاي مهم اين كشور و ساير كشورهاي بزرگ غربي دربارهي بزرگراهها و زيرساختهاي اطلاعاتي و جامعهي اطلاعاتي طرف توجه آنها، ضروري است. 1- «اينترنت» و «جامعهي اطلاعاتي» پيدائي و پيشرفت «اينترنت»، در ايجاد شرايط گذر از «جامعهي صنعتي»، به «جامعهي اطلاعاتي» جايگاه برجستهاي پيدا كرده است. شبكهي «اينترنت»، كه اكنون به قول برخي از محققان ارتباطي ، ستون فقرات ارتباطات اطلاعاتي سراسري كرهي زمين و به عبارت ديگر، «شبكه شبكههاي اطلاعرساني» جهان شناخته ميشود، معرف ساختار تحول يافتهي يك شبكهي اطلاعاتي نظامي است. اين شبكه، در اوايل دههي 1960 به دنبال پرتاب نخستين قمرهاي مصنوعي اتحاد جماهير شوروي به فضاي ماوراء جو زمين و افزايش نگراني ايالات متحدهي آمريكا از خطرات حملات هستهاي آن كشور، به منظور حفظ و حراست اسرار نظامي ارتش آمريكا در شرايط بسيار مخوف جنگ هستهاي، از طرف «آژانس طرحهاي پژوهشي پيشرفته» (آرپا)1، در وزارت دفاع ايالات متحده، پايهگذاري شد. شبكهي ياد شده، كه بر اساس سيستم تكنولوژي كليدهاي ارتباطي مستقل و مرتبط به بستههاي اطلاعاتي جداگانه، استوار گرديده بود، به منظور جلوگيري از هدف قرار گرفتن آنها در يك جنگ هستهاي احتمالي، از دسترسي مراكز فرماندهي و كنترل نظامي بركنار گذاشته شده بود. به گونهاي كه هر مجموعهي اطلاعاتي، مسير خاص خود را در ميان مدارهاي ارتباطي مختلف شبكهي موردنظر، به صورت افقي طرح ميكرد و در عين حال، امكان گردآوري تمام آنها، از هر واحد خاص نيز وجود داشت. مدتي بعد، تحت تأثير پيشرفت تكنولوژي
ديجيتال، امكان جمعآوري و بستهبندي هرگونه پيام و از جمله اصوات، تصويرها و دادهها و ايجاد شبكههاي اطلاعاتي منتقلكنندهي انواع نمادها، بدون نياز به هرگونه مزكر كنترل، پديد آمد و به اين ترتيب، با استفاده از فراگيري بسيار گستردهي زبان ديجيتال و شبكهبندي نظام ارتباطي، شالودهي تكنولوژيك ارتباطات افقي جهاني، فراهم شد. نخستين شبكهي اطلاعاتي از اين نوع، كه به عنو
ان قدرداني از مؤسسهي بنيانگذار آن، «آرپانت»2 نامگذاري گرديد، در سال 1969، به روي مراكز تحقيقاتي همكاري كننده با وزارت دفاع ايالات متحدهي آمريكا و از جمله دانشگاه كاليفرنيا و دانشگاه هاروارد، گشوده شد و در پي آن، پژوهشگران براي برقراري ارتباط علمي متقابل با يكديگر، از اين شبكه به بهرهبرداري پرداختند. در سال 1983، براي جدا ساختن كامل كاربردهاي نظامي و غيرنظامي شبكهي مذكور، در كنار «آرپانت»، كه از آن پس منحصراً به وسيلهي محققان دانشگاهي و مراكز علمي مورد استفاده قرار ميگرفت، شبكهي مستقلي موسوم به «ميلنت»3، براي پژوهشگران نظامي، تأسيس گرديد. در طول سالهاي بعد دههي 1980، «بنياد ملّي علوم» ايالات متحده نيز به تقـويت و توسعهي شبكهي «آرپانت» كمك كرد و علاوه بر ايجاد يك شبكهي خاص علمي4، شبكهي ديگري با همكاري كمپاني مشهور «اي. بي. ام»5 ، به نام «بيت نت»6 ، براي استفادهي محققان زمينههاي غيرعلمي، تأسيس نمود. با توجه به آن كه تمام شبكههاي مذكور، در فعاليتها و تماسهاي ارتباطي خود، از سيستم اطلاعات «آرپانت» بهرهمند ميشدند، مدتي نام اين شبكهي ميان شبكهاي، ( آرپا ـ اينترنت)7 گفته ميشد و سرانجام، به «اينترنت» 8، موسوم گرديد. به موازات اين تحولات و براي پاسخگوئي به رشد فعاليتهاي ارتباطي از طريق شبكههاي اطلاعاتي و به ويژه «اينترنت»، تكنولوژي كامپيوتري نيز رو به تكامل و توسعه گذاشت. به اين معنا، كه از يك طرف، دستگاههاي «كامپيوتر شخصي»9 ، به بازار آمدند و امكان گسترش شبكهها را افرايش دادند و از طرف ديگر، توانائيهاي فني كامپيوتري نيز بالا رفتند. شبكهي «آرپانت» در سالهاي دههي 1970 ، از ارتباطهاي داراي 56 هزار بيت10 در ثانيه استفاده ميكرد. در سال 1987، خطوط ارتباطي اين شبكه، از توانائي انتقال، 5/1 ميليون بيت در ثانيه برخوردار شدند. سرعت انتقال پيامهاي «اينترنت»، در سال 1992، به 45 ميليون بيت در ثانيه ـ معادل 5 هزار صفحه در ثانيه ـ افزايش يافت و درسال 1995، تكنولوژي كامپيوتري مورد استفادهي «اينترنت»، به حد بسيار فوقالعادهاي از پيشرفت رسيد. به طوري كه براي آن، امكان انتقال اطلاعاتي معادل مجموعهي دهها ميليون كتابها و نشريات كتابخانهي كنگرهي ايالات متحدهي آمريكا در هر دقيقه، فراهم گرديد. درعين حال، افزايش توانائي فني انتقال پيامهاي ارتباطي از طريق «اينترنت»، به تنهائي براي گسترش شبكههاي اطلاعرساني در سطح جهاني كافي نبود و به اين منظور، ارتباط متقابل رايانهها نيز ضرورت داشت. به همين لحاظ، براي از ميان بردن اين مانع، از سيستم ارتباطي ويژهاي معروف به «يونيكس»11، كه در سال 1969در آزمايشگاههاي كمپاني معروف «بل»12 اختراع گرديده بود، كمك گرفته شد. كاربرد سيستم «يونيكس»، از سال 1983، كه كوششهاي محققان دانشگاه كاليفرنيا در «بركلي»، با مساعدت مالي «آژانس طرحهاي پژوهشي پيشرفته» وزارت دفاع آمريكا، براي انطباق مجموعهاي از پروتكلهاي علمي، موسوم به «پروتكل كنترل انتقال بر پروتكل ارتباط متقابل»13 با اين سيستم،به موفقيت رسيدند، رو به گسترش گذاشت و به اين ترتيب، رايانهها امكان يافتند كه علاوه برايجاد ارتباط متقابل با يكديگر، به رمزگذاري و رمزگشائي مجموعههاي دادههاي مورد انتقال بسيار سريع در شبكهي «اينترنت» نيز اقدام كنند. از آن زمان، شبكههاي اطلاعاتي محلي و منطقهاي، توانائي پيدا كردند با هم ارتباط متقابل برقرار سازند و دادهها و پيامهاي خود را به هر كجا كه خطوط تلفن
ي و رايانههاي مجهز به دستگاه «مودم»14 ـ براي اتصال رايانه به تلفن ـ وجود دارند، انتقال دهند. به اين گونه، شبكهسازيهاي اطلاعاتي در سراسر جهان توسعه يافتند و مقدمات استفاده از «بزرگراههاي اطلاعاتي» نيز فراهم گرديدند. بايد يادآور شد كه از اوايل دههي 1990، همراه با پيشرفت و گسترش تكنولوژي رايانهاي «اينترنت»، كاربرد آن بيشتر به سه زمينهي خاص، شامل «پست الكتروني»15، سرويسهاي اطلاعات درخواستي و بر روي خط16، مانند سرويس «تار عنكبوت گستردهي جهاني»17 و «گروههاي مباحثهاي و خبري»18 معطوف گرديده است. توسعهي استفاده از شبكهي «اينترنت»، در دورهي كوتاه فعاليت آن، بسيار چشمگير بوده است. در سال 1973، شبكهي مذكور تنها 25 رايانه را در برميگرفت و تا پايان دههي 1970 نيز نميتوانست سالانه بيش از 256 رايانه را در كنار خود داشته باشد. در اوايل دههي 1980 و به دنبال تحولات فني مختلف، هنوز بيش از 25 شبكه، با حدود چند صد رايانهي اصلي و چند هزار نفر كاربران آنها، امكان استفاده از آن را دارا نبودند. در حالي كه در اواسط دههي 1990، در سراسر جهان 44 هزار شبكهي اطلاعاتي، شامل 2/3 ميليون دستگاه رايانه و 25 ميليون نفر كاربران آنها، از طريق «اينترنت»، امكان ارتباط متقابل پيدا كرده بودند. در اين ميان، بر مبناي تحقيقي كه در اوت 1995 صورت گرفته بود، مشخص ميشد كه 24 ميليون نفر آمريكائي از «اينترنت» استفاده ميكنند و 36 ميليون نفر هم امكان دسترسي به آن را دارا هستند. تحقيقات بعدي هم نشان دادهاند كه استفادهكنندگان اين شبكه در آمريكا، هر سال نسبت به سال پيش، دو برابر ميشوند، از لحاظ عدهي كاربران «اينترنت» در سطح جهاني هم، اكنون با توجه به توانائيهاي بالقوهي اين شبكه، پيشبيني ميگردد كه در اواسط دههي اول قرن بيست و يكم، صدها ميليون نفر در سراسر دنيا، از آن بهرهمند خواهند شد. همچنين به نظر كارشناسان، «اينترنت» زماني خواهد توانست 600 ميليون شبكهي رايانهاي را به هم متصل سازد. در مورد عوامل پيشرفت و گسترش شبكهي «اينترنت»، ميتوان از دو گونه عناصر متضاد، نام برد. بايد خاطر نشان ساخت كه در اين زمينه، از يك سو برنامههاي امنيتانديشي وزارت دفاع ايالات متحده و همكاريهاي علمي برخي از دانشگاههاي مشهور آمريكا در ايجاد شرايط فني كاربردي كردن يك انقلاب جديد در تكنولوژيهاي ارتباطي، تأثير گذاشتند و از سوي ديگر، مظاهر فرهنگ آزادانديشي و اعتراضگري مراكز دانشگاهي آمريكائي، كه در دهههاي 1960 و 1970 در جنبش دانشجوئي آرمانخواهانهي آن كشور به خودنمائي پرداخته بودند، نيز به سبب كوششهاي علمي دانشجويان در جهت مردمي كردن اين گونه شبكهها، در توسعهي آن سهم عمدهاي ايفاء نمودند. در واقع، اختراع دستگاه «مودم»، كه اكنون از لوازم اساسي استفاده از «اينترنت» به شمار ميرود، در سال1978،به وسيلهي دو تن از پيشگامان جنبش مذكور، با نامهاي «وارد كريستنسن»19 و «راندي سيوس»20، كه در دانشگاه شيكاگو
تحصيل ميكردند، صورت گرفت. آن دو دانشجو، در فاصلههاي دور از يكديگر زندگي مينمودند و براي خودداري از رفت و آمد متقابل در زمستان سرد و يخبندان شيكاگو و ايجاد امكان مبادلهي مستقيم برنامههاي ميكرورايانهاي خويش از طريق تلفن، به تهيهي دستگاه «مودم» دست زدند. يك سال بعد، دانشجويان ياد شده، شيوهي استفاده از اين دستگاه، موسوم به «ايكس مودم پروتكل»21 را، كه به رايانههاي شخصي امكان ميداد تا پروندههاي طرحها و برنامههاي اطلاعاتي خود را بدون استفاده از يك سرويس ديگر، به طور مستقيم انتقال دهند، اعلان كردند. آن دو به لحاظ علاقه
و توجه ويژهاي كه به گسترش هر چه بيشتر توانائيهاي ارتباطي رايانهاي و مردمي كردن اين گونه ارتباطات داشتند، از دريافت هرگونه حق اختراع خودداري نمودند و كاربرد اين دستگاه را مجاني شناختند. به اين طريق، كاربران شبكههاي رايانهاي خارج از شبكهي «آرپانت» نيز امكان مبادلهي اطلاعات خويش را پيدا كردند. در همان سال، سه دانشجوي دانشگاه «ديوك»22 در كاروليناي شمالي هم به شيوهي جديدي براي اتصال مستقيم و متقابل رايانههاي شخصي از طريق يك خط تلفن، دست يافتند و به كمك آن، شبكهي تازهاي موسوم به «يوزنت»23 پديد آوردند، كه مهمترين ابتكار آن، ايجاد گروههاي مباحثه و گفت و شنود و تبادل اخبار خاص بود. مخترعان اين شبكهي اطلاعاتي نيز نرم افزار مخصوص استفاده از آن را مجاناً در اختيار علاقهمندان قرار دادند. در سالهاي بعد، به موازات كاهش بهاي رايانههاي شخصي و افزايش قدرت ارتباطي آنها، شبكههاي اطلاعرساني گوناگوني، كه بيشتر به انتشار اخبار رويدادهاي انعكاس نيافته از طريق خبرگزاريها و شبكههاي خبري متعارف، دست ميزدند و به شبكههاي «بولتين بورد سيستم»24 معروف شدند، پديد آمدند. اين شبكهها كه ابتداد در ايالات متحدهي آمريكا و سپس در سراسر دنيا مورد استفاده قرار گرفتند، به زودي كاربردهاي سياسي بسيار مهمي پيدا كردند. به طوري كه به دنبال جنبش آزاديخواهانهي دانشجويان چيني و حوادث خونين ميدان «تيانانمن» پكن درسال 1989، دانشجويان چيني مقيم خارج آن كشور، با اعتراضهاي منتشر شده از طريق اينگونه شبكهها، تواناتي بالقوهي امكانات ارتباطي نوين رايانهاي در دنياي امروز را آشكار ساختند، بهرهبرداري سياسي فرمانده ماركوس، رهبر زاپاتيستهاي انقلابي مكزيك، از امكانات ارتباطي شبكهي «اينترنت» براي انتشار پيامهاي حاوي هدفها و برنامههاي اين جنبش، در فوريهي 1995، به هنگام عقبنشيني به عمق جنگلهاي انبوه اين كشور، در جهت آگاهيدهي به مردم جهان و وسايل ارتباط جمعي و مقابله با سياستهاي دولت مكزيك، نيز در اين زمينه اهميت خاص داشته است. 2- سياستها و برنامههاي ايالات متحدهي آمريكا و ساير كشورهاي بزرگ غربي در مورد جامعهي اطلاعاتي از اوائل دههي 1990، همراه با پيشرفت و گسترش كاربرد شبكهي اطلاعرساني «اينترنت»، تحت تأثير دگرگونيهاي سريع تكنولوژيهاي نوين ارتباطات و اطلاعات و به ويژه، امكانات جديد توسعهي خطوط فيبرنوري و رمزگذاري و رمزگشائي ديجيتال، پيامها و اطلاعات موردانتقال از طريق شيوههاي سهگانهي ارتباطي ( ارتباطات جمعي راديو ـ تلويزيوني، ارتباطات دور و ارتباطات كامپيوتري) و به عبارت روشنتر، بر اثر همگرائي اين شيوههاي ارتباطي و كاربردي شدن ابزارهاي چند رسانهاي، براي انتقال همزمان اصوات و تصاوير و دادهها و اطلاعات، كوششهاي خاصي در ايالات متحدهي آمريكا و ساير كشورهاي بزرگ صنعتي، براي ايجاد «بزرگراههاي اطلاعاتي»، آغاز شدند. الف ـ ايالات متحدهي آمريكا اصطلاح «بزرگراههاياطلاعاتي»25، ظاهراً نخستين بار در سال 1987، به وسيلهي «آلبرت گور»26، سناتور وقت و معاون بعدي رياست جمهوري ايالات متحدهي آمريكا، ضمن يك سخنراني مطرح شده بود. اين اصطلاح در نوامبر 1991، در متن قانون جديدي راجع به پيشبرد استفاده ا
ز كامپيوتر27، كه از سوي كنگرهي آن كشور تصويب گرديد، نيز به خودنمائي پرداخت. هدف اصلي اين قانون، كه از طرف سناتور گور پيشنهاد شده بود و مورد پشتيباني «جرج بوش»، رئيس جمهوري وقت آمريكا هم قرار گرفته بود، به حفظ و حراست رهبري ايالات متحده در زمينهي تكنولوژيهاي اطلاعاتي و ارتباطي، از طريق ايجاد يك شبكهي ملّي بسيار نيرومند مطالعاتي وتحقيقاتي، معطوف بود.يك سال بعد،بلافاصله پس از پيروزي «بيلكلينتون» و سناتور «آلبرت گور»، نامزدهاي حزب دموكرات، در انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده ( نوامبر 1992)، رئيسجمهوري جديد و معاون وي، «بزرگراههاياطلاعاتي» را به عنوان يكي از محورهاي اصلي برنامههاي اقتصادي دول
ت تازهي آمريكا، معرفي كردند. چند روز پس از آغاز زمامداري «بيل كلينتون»، وي و «آلبرت گور»، در فوريهي 1993طي بيانيهاي، نقش تكنولوژيهاي جديد ارتباطي در رشد اقتصادي ايالات متحدهي را مورد تأكيد قرار دادند و ضمن آن، هدفهاي ايجاد و توسعهي بزرگراههاي اطلاعاتي را چنين توصيف نمودند: «آن جا كه در گذشته، قدرت اقتصادي ايالات متحدهي آمريكا، با توجه به عمق بندرها و وضعيت راههاي ما مشخص ميشد، امروز هم اين قدرت، با درنظر گرفتن توانائي ما براي انتقال سريع و مطمئن مقادير بزرگ اطلاعات و توانائي ما براي كاربرد اين اطلاعات و شناخت آنها، مشخص ميشود. همچنان كـه شبكهي بزرگراههاي دولت فدرال، تحول تاريخي مهمي در تجارت ما پديد آورد. بزرگراههاي اطلاعاتي» كنوني ـ با توانائي حمل و نقل انديشهها، دادهها و تصويرها در سراسر كشور و در سراسر جهان ـ براي قابليت رقابتي معارضهگر و قدرت اقتصادي آمريكا، نقش اساسي دارند...» در ماه سپتامبر همانسال نيز دولت آمريكا، يك «برنامهي عمل در مورد زيرساخت اطلاعاتي ملّي»28 منتشر كرد و ضمن آن، مجموعهي كوششها و اقدامهاي ضروري براي پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» را تعيين نمود. همزمان با تلاشهاي رهبران ايالات متحده براي برتريجوئي جهاني اين كشور در زمينهي بزرگراههاي اطلاعاتي» و زيرساختهاي تكنولوژيهاي نوين اطلاعات و محتويات معرفتي پيامهاي موردانتقال از طريق آنها، كه تنها در داخل اين كشور براي آنها، ضرورت اختصاص 400 ميليارد دلار سرمايه از سوي كمپانيهاي بزرگ ارتباطي، پيشبيني شده بود، به ارائه سخنرانيها و گفتمانهاي اميدواركننده دربارهي دستآوردهاي تازهي اين تكنولوژيها و پيامها براي تمام كشورهاي دنيا، در كنفرانسهاي بينالمللي نيز توجه خاصي مبذول گرديد. «آلبرت گور»، در ماه مارس 1994، طي يك سخنراني هيجانآميز در كنفرانس عمومي نمايندگان عالي مقام و تامالاختيار كشورهاي عضو «اتحاديهي بين المللي ارتباطات دور»، كه در «بوئنوس آيرس» مركز آرژانتين برگزار شد، در مورد اهميت ايجاد و توسعهي «زير ساخت اطلاعاتي جهاني»29 و ضرورت گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» در تمام كشورها و سراسر دنيا، سخن گفت. وي در اين سخنراني، نكات زير را خاطر نشان ساخت: «... هدف اصلي، تأمين يك سرويس اطلاعاتي عمومي و جهاني است كه براي تمام اعضاي جوامع ما قابل دسترسي باشد و به اين طريق، امكان نوعي گفتگوي جهاني را پديد آورد كه در آن هر فرد بتواند سخن خود را بيان كند ... «زير ساخت اطلاعاتي جهاني» تنها يك استحالهي عملي دموكراسي نخواهد بود. بلكه در واقع امر نيز عملكرد دموكراسي را با افزايش و گسترش مشاركت شهروندان در تصميمگيريها، تقويت خواهد كرد. اين زيرساخت، به توانائي كشورها براي همكاري مشترك در ميان آنها، مساعدت خواهد نمود. من در اين زمينه، يك عصر جديد دموكراسي آتني، كه در مجامع گفت و شنودي ايجاد شده از طريق زيرساخت اطلاعاتي جهاني پديد خواهد آمد، پيش رو ميبينم...» معاون رئيسجمهوري آمريكا، در همين سخ
نراني، ضمن تأكيد بر نقش مهم شبكههاي جديد اطلاعاتي به عنوان ابزارهاي توسعه و همبستگي جهاني و ضرورت ادارهي اين شبكهها از طريق مؤسسات خصوصي در تمام كشورها، ابراز اميداواري كرد كه شبكههاي مذكور بتوانند مسائل مربوط به عدم تعادلهاي بزرگ اجتماعي و اقتصادي كنوني دنيا را، كه مانع پيشرفت كشورهاست، حل كنند. در حدود يك سال بعد، «آلبرت گور»، در كنفرانس سران هفت كشور بزرگ صنعتي جهان در زمينهي تكنولوژيهاي نوين ارتباطي و «بزرگراههاي اطلاعاتي»، كه در روزهاي 25 و 26 فوريهي 1995، از سوي «اتحاديهي اروپايي»، در بروكسل، پايتخت بلژيك تشكيل شد، سخنراني مهم ديگري راجع به «برنامهي همكاري در زمينهي زيرساخت اطلاعاتي جهاني»30 ايراد كرد. دولت ايالات متحدهي آمريكا، در سالهاي اخير به موازات سياستها و برنامههاي ياد شده در مورد تدارك پيشرفت و گسترش «بزرگراههاي اطلاعاتي» در داخل آن كشور و در سطح جهاني، هدفهاي برتريجويانهي كمپانيهاي خصوصي بزرگ آمريكائي و مخصوصاً انحصارهاي ارتباطي، در جهت دستيابي به منافع موردنظر در عرصهي رقابتهاي بينالمللي با كمپانيهاي ساير كشورهاي سرمايهداري را، مورد حمايت قرار داده است و به همين لحاظ، با برخي از كوششهاي كشورهاي اروپاي غربي و «اتحاديهي اروپايي» براي وضع مقررات محدود كننده در برابر فعاليتهاي آزاد و بي حد و حصر مؤسسههاي ارتباطي انحصارگر ايالات متحده در زمينههاي نوين الكتروني، مخالفت كرده است. يكي از اقدامهاي مهم دولت آمريكا در حمايت از جهاني سازي فعاليتهاي اقتصادي، كاربرد تكنولوژيهاي ارتباطي الكتروني و تحكيم و تقويت اين فعاليتها، انتشار گزارش مهمي موسوم به «چارچوب كلي تجارت الكتروني جهاني»31 است. اين گزارش كه به سرپرستي «ايراماگازينر»32 تهيه و تدوين شده بود و در اول ژوئيهي 1997، چندماه پس از آغاز دورهي دوم رياست جمهوري «بيل كلينتون»، شخصاً به وسيلهي خود وي اعلام و معرفي گرديد، از توسعهي بدون هرگونه مانع تجارت الكتروني در ايالات متحده و سراسر جهان، پشتيباني كرده است. در گزارش مذكور ، ضمن تأكيد بر اهميت و ضرورت توجه به «زيرساخت اطلاعاتي ملّي» و
«زيرساختهاي اطلاعاتي جهاني»، چنين گفته شده است: «تجارت جهاني نرم افزارهاي اطلاعاتي، توليدات سرگرم كننده ( فيلمها، ويدئوها، بازيها، نوارهاي ضبط صوت)، سرويسهاي اطلاعاتي (پايگاههاي دادهها، روزنامههاي كامپيوتري)، اطلاعات فني، اجازهنامههاي محصولات توليدي، خدمات مالي و خدمات حرفهاي (فعاليتهاي مشاورهاي فني و بازرگاني، حسابداري، مشاورههاي حقوقي، آژانسهاي مسافرتي و غيره )، در طول ده سال اخير به صورت بسيار گسترده، توسعه يافته است. اين تجارت جهاني، اكنون به تنهائي 40 ميليارد دلار از صادرات آمريكا را در برمي
گيرد و جالب توجه آن كه يك بخش مهم و رو به افزايش داد و ستدهاي مذكور، از طريق ارتباطات مستقيم الكتروني، صورت ميپذيرد ...»