بخشی از مقاله

چکیده:

در این طرح نمای کلی از نرمافزار "جستجوی ماشینی کلمات هم معنا در بازیابی اطلاعات " تهیه و ارائه گردیده است و در آن عملکرد نرمافزار به گونهای است که با ارائه یک واژه میتوان مترادف همان واژه را مشاهده نمود و چنانچه این واژه با مترادف آن مورد نظر جستجوگر نباشد، کاربر می تواند با تغییر یا تصحیح آن نسبت به جستجوی مجدد، اقدام نماید و نیز چنانچه واژه ی مذکور دارای شکل نوشتاری دیگری نیز باشد ، جستجوگر می تواند با تغییر نوشتار و جستجوی مجدد به هدف خود برسد و با این کار از حذف اطلاعات و مدارک مورد نیاز جلوگیری به عملآوَرَد و مانع از بازیافت مدارک و اسناد کاذب گردد.

اگرچه از دیدگاه تعدادی از زبانشناسان ممکن است "دو واژه در زنجیره ای از واژه ها هم معنا باشند، اما در زنجیره ی دیگری از واژه و قبول نقش های دستوری متفاوت، معنای متفاوتی ارائه نمایند." اما، در اینجا فقط واژه هایی را که در زنجیره ای از واژه ها هم معنا باشند را واژه مترادف می گیریم و بر اساس این واژه ها طرح خود را بنا می نهیم.این سیستم برای اولین بار بطور علمی و عملی در مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری به اجرا در آمده است. آنچه مشاهده میشود، بخشی از تحقیق انجام گرفته در این مرکز میباشد. از این نظام در شبکه درونی و سایت مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری استفاده میشود.

کلید واژه ها :واژه های مترادف، بازیابی اطلاعات، رایسست.

-1مقدمه:
یکی از پر کاربرد ترین بخش های هر سایتی، بخش جستجوی آن می باشد.جستجو در سایت، بدلیل کاهش زمان کاربر در رسیدن به هدف بسیار مهم است، از آنجایی که امروزه قریب به اتفاق سایت های پویا از بانک های اطلاعاتی استفاده می کنند و مطالب و محتویات سایت را داخل این بانک های اطلاعاتی قرار می دهند، مبحث جستجو در بانک های اطلاعاتی اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است.با رشد و پیشرفت روز افزون علوم رایانه در جهان و هجوم این علوم به کشورهای جهان سوم و استفاده روزافزون افراد و تحصیل کرده های این کشورها از این علوم موجب گردیده تا زبانهای مختلف خود را با این فن آوری ها همسو کنند، این مشکل زمانی مضاعف می شود که علاوه بر زبان، خط نیز نیازمند همسو شدن با این فن آوری باشد.زبان و خط فارسی نیز یکی از این زبانها است که با پیشرفت این فن آوری روز به روز نیاز به بررسی و تغییر و تحول و هم سو و هم شکل شدن بیشتری را از سوی متخصصان رایانه و زبانشناسان می طلبد.

یکی از راههای پاسخگویی به این نیازها ایجاد نرم افزارهای مختلف جهت تبدیل و تغییر شکل رایانه ای زبان و خط فارسی است. اگرچه از دیدگاه تعدادی از زبانشناسان ممکن است "دو واژه در زنجیره ای از واژه ها هم معنا باشند، اما در زنجیره ی دیگری از واژه و قبول نقش های دستوری متفاوت، معنای متفاوتی ارائه نمایند." اما، در اینجا فقط واژه هایی را که در زنجیره ای از واژه ها هم معنا باشند را واژه مترادف می گیریم و بر اساس این واژه ها طرح خود را بنا می نهیم.لازم بذکر است که واژه های مترادف در درک و فهم یک واژه نقش مهمی را ایفا می کنند. از این رو دانستن واژه های مترادف یک واژه می توانداز تشتت آرای جستجوگر در انتخاب کلید واژه بکاهد و او را در انتخاب درست و بجای یک کلید واژه یاری دهد.

-1-1بیان مسئله: مترادف:

مدرسی - 1385 - "مترادف" را با "هم معنایی" یکی دانسته و می نویسد: واژه ها،یا عباراتی که دارای معنای یکسانی هستند، هم معنا خوانده می شوند . هم معنایی وقتی ممکن است که بتوان به جای جزء یا اجزایی از یک زنجیره- ی زبانی ، جزء یا اجزای دیگر نهاد. بدون این که معنی زنجیره تغییر یابد. - مدرسی، - 1385مترادف : به اصطلاح لغویون لفظی است که از حیث معنی بالفظ و جمله ی قبل یکی باشد - بهار - 1369مترادف در لغت به معنی پی در پی و متوالی و شریک چیزی در اسم. دو سه لفظ که در معنی شریک باشند، چنانکه، قلب و فواد و جنان که هر سه به معنی دل است. دو یا چند لفظ مختلف که بر یک معنی دلالت کنند. - دهخدا - .1371بعضی از واژه ها از حیث لفظ، جدا، ولی از حیث معنی یکی هستند: علم و دانش، نور و روشنایی، خانه و سرا، جامه و لباس، صبر و شکیبایی، صلح وآشتی، دشت و بیابان، خوب و نیک، غم و اندوه، غمگین واندوهناک، این گونه کلمه ها را مترادف گویند. - احمدی گیوی، انوری؛ - .1388

پالمر معتقد است که، اگر دو واژه دارای یک واژه متضاد باشند، این دو کلمه با یکدیگر مترادف هستند. - صفوی - 1360مترادف؛ به کلماتی گفته می شود که اگرچه از نظر ظاهر باهم متفاوت هستند اما در هنگام کاربرد معنای یگانه ای را در ذهن شنونده و خواننده متبادر سازند.موقعی که واژه ها دلالت بر شیئی یکسان میکنند، بطور غیر فنی تر آنها "هم معنا" تلقی می شوند.معمولا در این قبیل موارد تفاوت سبکی در میان است. - فالک - 1371کلمه ای که معنایی مشابه، معادل یا یکسان با کلمه دیگری دارد، هم معنا گفته می شود، غالبا اتفاق می افتد که در شرایط خاصی یک کلمه مناسب تر از دیگری باشدو گاهی نیز ممکن است دو کلمه فقط در جمله های خاصی هم معنا باشد . - ریچارد، - 1372

ما در موارد بسیار زیادی دوست داریم یک چیز واحد را به طرق گوناگون بیان کنیم . هر چه مهارتمان در نوشتن بیشتر باشد، به همان میزان نیز بر تعداد شیوه های بیان افزوده می گردد. این امر، جستجو گران اطلاعات را با این مشکل روبرو می سازد که می بایست جمله بندی احتمالی نویسنده را حدس بزنند. ما به سیستم های بازیابی خاصی نیاز داریم که قادر باشند ایده ها را انطباق دهندنه واژه ها را. علاوه بر این در نقاط مختلف دنیا و رشته های مختلف، ممکن است برای اشاره به چیزی واحد از عبارات مختلفی استفاده شود. در یک سیستم انطباق دقیق، چنانچه از واژه های برابرمترادف استفاده نکنیم، اطلاعات مهمی را از دست خواهیم داد.

سیستم پردازش زبان طبیعی باید بتواند پرسش را به صورت خودکاراز طریق اسامی مکان و واژه های مترادف مناسب، گسترش دهد. - مهراد و فلاحتی - 1384تعدادی از زبانشناسان معتقدند که وجود معنای یگانه در دو واژه ی متفاوت وجود ندارد ویا بسیار نادر می باشد. علت آنکه دو واژه ی مطلقا مترادف در هیچ زبانی وجود ندارد، عدم انطباق و تشابه کامل اجزای تشکیل دهنده ی معنا یعنی مولفه های معنایی است. بر این اساس ما هر گروه از واژه ها را که به یک حوزه ی معنایی خاص تعلق دارند و با توجه به همسانی مقوله دستوری شان ، آنها را مترادف می دانیم. بنابر این اگر دو یا چند واژه ی هم مقوله جزو حوزه و شبکه معنایی واحد و مشابه باشند، آن واژه ها مترادف خواهند بود. - خدا پرستی ؛ - 1376

دو واژه هنگامی هم معنا تلقی می شوند که مجموعه مشخصه های آن ها یکسان باشد؛ می توان هم معناها را به منزله تفسیرهای واژگانی انگاشت. یافتن دو هم معنای کامل دشوار است. موقعی که دو واژه معانی یکسان دارند، به نظر می رسد که یکی از آنها با کسب مشخصه معنایی اضافی و تمایز دهنده؛ به جدایی از دیگری می گراید. - فالک، - 1371مدرسی - 1385 - می نویسد: باید توجه داشت که دو واژه هنگامی هم معنا تلقی می شوند، که مجموعه ی مشخصه های آنها یکسان باشد، می توان هم معناها را به منزله ی تفسیر واژگانی انگاشت. یافتن دو هم معنای کامل دشوار است.بنابر آنچه که گفته شد، هم معنایی = - مترادف - کامل بسیار نادر است. بدین ترتیب حتی در واژه هایی که معانی آنها بسیار نزدیک به هم است. در جنبه های ظریفی که عموما منشا کاربردشناختی دارند، از هم متفاوت اند، مثلا معانی واژه های گنجانده شده در هر یک از قلابهای زیر به هم نزدیک- اند.}

ثابت، پایدار، پایا، برقرار، برجای،برمکان{ ، }هدف، آماجگاه، برجاس، نشانه گاه{، و بسیاری گروه های واژگانی دیگر، که با نگاه اجمالی به لغت نامه می توان به گستردگی این نوع رابطه ی مفهومی در زبان فارسی پی برد. هر فارسی زبانی می داند که واژه ی "هدف" و" آماجگاه" کاربردهای یکسانی ندارند . بنا براین، با مطالعه در محتوا و مشخصه های واژه، معلوم می شود که دو واژه هیچ گاه به طور دقیق هم معنا نیستند، زیرا ممکن است بار محتوایی و معنایی آنها به مقدارکمی باهم تفاوت داشته باشد. به نظر می آید که امکانات زبانی، اجازه ندهند که دو واژه، معنای واحدی را به طور کامل داشته باشند. فقط گاهی واژه ها در برخی از همنشینی ها روی زنجیره ی گفتار، می توانند معنای واحدی بیابند. - مدرسی،. - 1385

بنابراین ترادف بین دو واژه نسبی است و هیچ دو واژه ای بطور مطلق، مترادف هم نمی باشند. دکتر خداپرستی نیز معتقد است که، در مبحث مترادفات سخن از پدیده ای مفرد و واحد نیست. بلکه شاهد مجموعه پدیده ها و حالاتی هستیم که شمار آن به دوازده می رسد. این مقوله های تقابلی دوازده گانه عبارتند از مقولات: سبکی/ معنایی/ مجازی/ حقیقی/ نحوی/ نقشی/ تام/ تقریبی/ مطلق/ کامل/ عاطفی و تبیینی که هریک از این مقولات زیر مجموعه هایی دارند که بر اساس معیار هایی مشخص ، از شاخه اصلی منشعب می شوند. - خداپرستی؛ - .1376بطور کلی هم معنایی، همنامی - همآوایی، همنویسی - ، چند معنایی و شمول معنایی را می توان در شبکه روابط مفهومی مورد مطالعه قرارداد.

هم معنایی:

معمولاً گفته می شود که واژه های "هم معنا" آنهایی هستند که معنایشان یکسان باشد. اما چنین تعریفی خلاف اصل اقتصاد زبان و اصل کم کوشی استعموماً. هم معنایی کامل وجود ندارد، بلکه می توان گفت که بین برخی از واژه ها رابطه "شباهت معنایی" یا "هم معنایی" ناقص بر قرار است.واژه هایی که معانی آنها بسیار نزدیک هم است، در جنبه های ظریفی، کهعموماً منشاء کاربردشناختی دارند، از هم متفاوتهستند؛مثلاً معانی واژه های قرارگرفته در هر یک از گروههای زیر نزدیک به هم هستند - ثابت، پایدار،پایا، برقرار، برجای - ، - هدف، آماجگاه، نشانه گاه - ، - برتری،علّو، اعتلا، رجحان، بالاتری، اعلایی، ارفعی - ، - نافرمانی کردن، سرپیچیدن، سربرتافتن، روی گرداندن، عنانبرتافتن - ، - زرنگ،جَلد، چابک، چالاک،چُست - ، با نگاهی اجمالی به لغت نامه می توان به گستردگی این نوع رابطه مفهومی در زبان فارسی پی برد .

هر فارسی زبانی جایگاه کاربرد هریک از واژه ها را بخوبی می داند. بنابراین تفاوت های موجود میان واژه هایهم معنا برخاسته از کاربردهای لهجه ای، سبکی - ادبی، غیرادبی، و....... - گونه ای - گفتاری، نوشتاری، رسمی، غیررسمی - درزمانی، و غیره هستند. اکثر این قسم تفاوت ها با کاربرد واژه و با مسائل کاربرد شناختی مرتبط هستند. البته چنانچه تفاوتهای کاربرد شناختی را کنار نهیم و آنهارا به عنوان جنبه های افتراق واژه ها مطرح نسازیم، می توان گفت که در هر زبانی ، هم معناهای بسیاری را می توان یافت. - غلامعلی زاده - 1374مدرسی - - 1385 انواع هم معنایی را بدین صورت بیان می کند:

الف - هم معنایی گونه ای: واژه های هم معنا ممکن است به یک گونه ی زبانی متفاوت تعلق داشته باشند، مانند: مادندر، در گونه ی خراسانی/ نامادری، در گونه تهرانی.

ب - هم معنایی سبکی: دو داژه امکان دارددر دو سبک با کاربرد و موقعیت خاص بت یکدیگر هم معنا شوند، برای نمونه واژه های "زن" و "خانم" و "همسر" و "ضعیفه" و "مادر بچه ها" که در سبک های فرهنگی و گفتاری متفاوت هم معنا می شوند.

ج - هم معنایی غیر عاطفی : گاهی دو واژه هم معنا هستند. اما با عاطفی متفاوتی دارند، اما از نظر محتوای معنایی یکی هستند، مانند: "دوست" و "یار. "

د - هم معنایی بافتی: برخی از واژه های هم معنا محدودیت همنشینی دارند، یعنی تنها با واژه های خاصی می توانند ارتباط برقرار کنند و با آنها همنشین شوند. برای نمونه "سرا" و" خانه" با آنکه هم معنا هستند، اما " خانه" با "مریض" ترکیب واژگانی "مریضخانه" را می سازد، ولی "سرا" با "مریض" همچون ترکیبی نساخته است. "فاسد"و"خراب" نیز چنین است وباواژه ی "دیوار" همین گونه است.

ه - هم معنایی عام و خاص: معنای برخی از واژه ها، از واژه های دیگر هم معنا آن عام تر و فراگیرتر است. از این رو، در بعضی از جاها می توانند هم معنا باشند، مانند ماشین و اتومبیل، ماشین عام تر و کاربرد وسیع تری از اتومبیل دارد. زیرا برهرگونه دستگاه مکانیکی می تواند اطلاق شود، اما اتومبیل چنین نیست.

و - همنامی: واژه هایی هستند که شکل آوایی و نوشتاری یکسان، اما معانی مختلف دارند. مانند واژه ی شیر - شیر آب ، شیر جنگل ، شیر خوردنی - . در این مثال یکسانی هم در صورت آوایی و هم در صورت نوشتاری وجود دارد.باید توجه داشت که هم آوایی و هم نویسی مواردی از همنامی ناقص هستند.

ز - هم نویسه - همنامی ناقص - : دو واژه زمانی هم نویسه اند که صورت نوشتاری یکسان، اما صورت های آوایی متفاوت داشته باشند، مانند: شورو دور که صورتهای نوشتاری این واژه ها همسان، اما صورت های تلفظی آنها جداگانه است.

-1-1-1عوامل ایجاد ترادف در واژه ها: بهار معتقد است که:

لغاتی هستند که منباب زینت کلام و از برای موازنه و ترادف برگزیده شده است ، و هر چند در قرن چهارم و نیمه ی اول قرن پنجم موازنه و مترادفات موجود نبوده است، لیکن بکلی عبارات عاری از آن نیست، و در خطبها و آغاز فصلها و موارد مدح یا اغراق محتاج بدان بوده اند، و اگر هم در نثر محتاج چنین لغات نبوده اند از شعرا که احتیاج به موازنه و مترادفات داشته اند به دیگران سرایت کرده است. - بهار؛ - 1369علل ایجاد مترادفات، تزاحم لهجه ها و تبلور مجاز ها است که به حقیقت بدل شده است ، مثل - - گردیدن - - که در اصل به معنی حرکت دوری بوده است یا گردش از حالی به حالی و مجازأ به معنی صیرورت استعمال شده و امروز حقیقه بدان معنی بکار میرود کذا - - نمودن - - که در اصل به معنی ارائه دادن یا ارائه شدن چیزی است و بعد مجازا معنی - - کردن - - گرفت و امروز حقیقه به این معنی استعمال میشود میگویند : قاصد روانه گردید - و رسالت خود را ادا نمود و نیز هر چه از قرن چهارم پایین تر میاییم لغات مذکور در این فصلزیادتر میشود ، و مترادفات بیشتر میگردد ، و در مترادفات لغات عربی مخصوصأ زیادتر به کار میرود.

هر چه از قرن ششم فروتر آییم مترادفات و موازنات و سجع ها و لغات عربی زیادتر میگردد و ما هر یک را به جای خود ذکر خواهیم کرد.با لجمله بر این قاعده در قرن چهارم لغات دینی یا لغاتی که فارسی نداشته و یا فارسی آن فصیح نبوده است و یا از جریان و استعمال نثری افتاده و مخصوص به شعر شده بود ، و لغات تازی اداری یا لغاتی که منباب ترادف استعمال میشده ، در نثر آن زمان رایج است ، ولی مجموع آن لغات از صدی پنج زیاد تر نیست ، و آن هم به شرطی که عبارت ترجمه ی عربی باشد . و در هر عبارتی که مستقیمأ از طرف مؤلف و مصنف انشاء میشد و نقل از عربی نبود ، و یا از منابع فارسی یا پهلوی نقل و ترجمه گردیده بود ، صدی سه زیادتر عربی ندارد . - بهار؛ - 1369در ایجاد واژه های مترادف و هم معنایی نو، عوامل بسیاری نقش دارند، که به تعدادی از آن ها در زیر اشاره می شود.یکی از این عوامل که در فرایند فوق تاثیر دارد، گونه های مختلف زبانی است، که بدین روش بین دو گونه متفاوت زبانی ایجاد ارتباط خاص می شود و در این مقوله، مجموعه ای مترادف حاصل می آید. مانند: گریختن ،جیم شدن و...مورد دیگر، اطلاق خاص به عام است که موجب ایجاد واژه ی مترادف می شود : مانند حله که خود جامه است اما گاهی به جامه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید