بخشی از مقاله

چکیده

سیاست های قطر در قبال بیداری اسلامی درعین حال »حقایق« جدیدی را نیز برملا می سازد. بخصوص از نظر ماهیت روابط این کشور به عنوان یک دولت کوچک با همسایگانش ازجمله عربستان. همین »حقایق جدید« است که می طلبد تا در بسیاری از باورهای گذشته نسبت به کشورهای حوزه خلیج فارس که برخی آنها را غیر قابل تصور می دانستند، تجدیدنظر شود. ازجمله این حقایق اینکه قطر کاری نمی کند که »به ضرر منافع عربستان سعودی« باشد و حتی شاید بشود گفت بین آن دو یک نوع هماهنگی از پیش وجود دارد.

این مساله یک وجه دیگر از روابط عربستان و قطر را آشکار می سازد که تاکنون از سوی ناظران پنهان مانده بود زیرا کسانی که به تحلیل ابعاد رقابت قطر و عربستان و تلاش قطر برای خروج از زیر عبای عربستان توجه داشتند معتقد بودند قطر به گونه ای حرکت می کند که به ضرر عربستان باشد. ریشه این رقابت و نزاع مبتنی بر همان اصلی بود که می گوید دولت های کوچک پیوسته تلاش می کنند با دولت های بزرگ همسایه خود چالش کنند، لیکن می بینیم سیاست های قطر این موضوع را تایید نمی کند. روشن است که سیاست های قطر درباره اوضاع یمن یا جنگ داخلی در لیبی یا استمرار خشونت ها در سوریه به گونه ایست که به ضرر عربستان نباشد و حتی درنهایت به سود این کشور باشد.

برای مثال قطر نقشی کلیدی در کشف عواملی داشت که می خواستند ساختمان سفارت عربستان سعودی در بحرین را منفجر کنند .کما اینکه قطر نقشی مهم در افزایش فشار بر نظام حاکم برسوریه دارد که یکی از متحدان ایران به شمار می رود و اگر سقوط کند به سود عربستان سعودی تمام خواهد شد زیرا عربستان با ایران بر سرمناطق نفوذ با یکدیگر رقابت می کند .تعدادی دیپلمات های عرب معتقدند قطر نقش مهمی در لغو عضویت سوریه در اتحادیه عرب بازی کرد و همین کشور بود که خواستار ارسال ناظران عرب به سوریه شد و بعد هم طرح اعزام نیروهای عربی به سوریه را درمیان گذاشت.

تصویر قطر به عنوان یک میانجی منطقهای و بینالمللی فعال با وقوع انقلاب لیبی در سال 2011کاملاً تغییر کرد. این کشور سعی کرد با حمایتهای مالی، نظامی و پشتیبانی خود در سقوط دولت معمر قذافی نقش داشته باشد. قطر حتی با مجهز کردن مخالفان دولت لیبی به سلاح و مهمات و همچنین آموزش دادن آنها تلاش کرد در سقوط دولت لیبی نقش داشته باشد. این تغییر در دیپلماسی عمومی و خارجی قطر تا آن زمان بسیار بیسابقه بوده است.

قطر که سالها نقش میانجی را در روابط بینالمللی داشت، با حمایت کردن از مخالفان دولت لیبی حتی پس از کشته شدن قذافی به جهتگیریهای سیاسی خود سمت و سویی دیگر داد. باید گفت شبکههای خبری نظیر الجزیره بیشتر به کشیده شدن قطر به این سمت و سو و جهتگیری سیاسی کمک کردهاند . کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند که دخالت قطر در امور لیبی از زمان سقوط دولت مستبد قذافی در سال 2011، سمت و سوی جدید سیاست خارجی این کشور را مشخص کرده است. اما چگونه میتوان این جهتگیری جدید سیاسی را تعریف کرد؟ و این موضوع تا کجا کشانده خواهد شد؟ برخی کارشناسان نیز میگویند این جهتگیری سیاسی جدید با روند قبلی متفاوت است که دو عامل عمده در این میان نقش دارد.

اول اینکه، نفوذ فعال قطر در لیبی با یک انگیزه و هدف بسیار مهم شکل گرفته و آن تلاش قطر برای تبدیل شدن به اهرم فعال در جامعه بینالملل بوده است. در مارس 2011 قطر اولین کشور عربی بود که مخالفان دولت لیبی را به رسمیت شناخت و در تشکیل شورای ملی انتقالی لیبی نیز نقش ایفا کرد. قطر در آوریل 2011، زیر چتر اتحادیه عرب با درخواست تشکیل منطقه پرواز ممنوع در لیبی موافقت کرد و شش فروند هواپیمای جنگنده خود را نیز برای کمک به ناتو عازم لیبی کرد. قطر حتی به مخالفان لیبی در هدف قرار دادن شبکههای تلویزیونی متعلق به دولت کمک نمود.

دومین موضوع این است که قطر سعی کرد از راه نفوذ در لیبی و کمک به براندازی دولتهای مستبدی در راستای نقش میانجیگرایانه و یا بهتر باید گفت کمکرسان به ملتهای مظلوم و ستمدیده عمل نماید. قطر برای آنکه بتواند در رأس بازیهای سیاسی منطقهای باقی بماند و همواره خود را پیروز معرفی کند به روشهای مختلفی متوسل شده است. واکنش قطر به انقلاب مصر و یا تحولاتی که در سوریه شاهد آن هستیم بخشی از سیاستی است که سالهاست در پیش گرفته است.

حتی روشهای جدید در سیاست خارجی قطر سبب شده این کشور همچنان موقعیت منطقهای خود را حفظ کند. پس از بحران لیبی، اکنون قطر به عنوان کمکرسان مخالفان در سوریه عمل میکند و نه تنها در انتقال سلاح برای آنها نقش دارد، بلکه سعی کرده با ادامه این نفوذ محافظهکارانه، امنیت ملی خود را حفظ کند و یک جبهه در برابر دولت بشار اسد تشکیل شود که آن نیز اهدافی را پشت پرده دنبال میکند.

تونس

فعالین سیاسی و سیاستمداران سکولار تونسی،عمدتاً درباره تحولات پس از انقلاب یاسمین ،ازجمله مداخله قطری -آمریکایی در این کشور هشدار داده اند. سرمایه گذاری گسترده قطر به نفع جریان النهضه - دارای گرایش اخوانی اعتدالی - در بحبوحه انتخابات اخیر تونس در 2011 م، سبب اعتراض دیگر جریان های این کشور و هشدار نسبت به تبدیل نظام تونس به خلافت تحت زعامت امیر قطر شده است. در همین رابطه، روزنامه فایننشال تایمز بریتانیا، در تاریخ 17 دسامبر 27 - 2011آذر 1390 - ، در گزارشی متذکر شد که پس از ضعف قدرت های منطقه ای ب ه س بب بهار عربی و رقابت ایران وعربستان سعودی، قطر در پی تبدی لشدن به رهبر احتمالی جهان عرب است .

منابع گسترده مالی، ذخایر عظیم گاز و مالکیت تأثیرگذارترین کانال خبری عرب، یعنی الجزیره ، نقش دیپلماسی بزرگ عرب را بازی م یکند - المرکز العربی للدراسات المستقبلیه، - 2011 در ابتدای انقلاب تونس، جرقه سیاست قطری زده شد . با تظاهرات مردمی در 14 ژانویه2011 روبروی مقر وزارت کشور تونس، کانال الجزیره به پوشش گسترده آن اقدام کرد. مردم حاضر در این تظاهرات، تصاویری از الجزیره در دست داشتند که بر آن نوشته این نحوه خبررسانی، به رغم اینکه تمامی رسان ههای غربی مشغول ». تشکر، تشکر الجزیره « بودند پوشش جشن های سال نوی میلادی بودند، بسیار تأثیرگذار بود.

در این چارچوب، الجزیره اقدام.به پخش صحنه های حیرت آور انقلاب تونس کرد - ابراهیمی، - 121:1390 درهمین رابطه، لمازی الحداد، در کتابی با عنوان ، «نیمه پنهان انقلاب تونس» معتقد است همکاری بیشائبه آمریکا و قطر در جهتگیری این انقلاب بسیار مؤثر بود. اواضافه میکند که دیدار الغنوشی از قطر، پس از انقلاب و دعوت از امیر قطردر نخستین روز افتتاحیه مجلس م ؤسسان تونس، خود گویای این مطلب است که چگونه دوحه با کارت اسلام گرایان، نفوذی هوشمند را در خاورمیانه بسترسازی کرده است.

او به همکاری پنهان آمریکا، قطر و عربستان برای فراری دادن بن علی و اعطای پناهندگی سیاسی به او توسط آل سعود، اشاره می کند - الحداد، 33، - 2012 همچنین، حضور دوروزه امیر قطر در سال روز پیروزی انقلاب تونس در تاریخ 14 ژانویه2012 م، مؤید نظرات مخالف در تونس در خصوص این سفر و هشدار نسبت به دخالت قطر درتونس جدید است. به ویژه اینکه، اخباری در خصوص رفیق عبدالسلام، وزیر خارجه کنونی تونس منشر شده که وی مرکز پژوهش های شبکه خبری الجزیره را اداره م یکند و وابستگی شدیدی به این شبکه دارد - قاسم، - 2012 بر این اساس، سیاست خارجی تونس جدید تا حد زیادی با سیاست خارجی قطر هم سووهم رأی شده است.

اخراج سفیر سوریه از تونس، حمایت ا لمرزوق ی-رئیس جمهور کنونی تونس- از مخالفان حکومت بشار اسد و انتقاد تلویحی راشد الغنوشی از سیاست ایران در قبال بحران سوریه، از همین زاویه قابل تحلیل است. ارتباط دوستانه المرزوقی با برهان غلیون-رهبرپیشین مخالفان بشار الاسد - از پاریس و تلاش راشد الغنوشی و رفیق عبدالسلام، وزیر خارجه کنونی تونس، برای گسترش ارتباط این کشور با کشورهای عرب خلیج فارس، به ویژه قطر،گویای نفوذ امیرنشین دوحه در سیاست خارجی تونس است - قاسم، - 2012

مصر

تاریخ 25 ژانویه 2011 ، م یادآور حادثه ای بزرگ در تاریخ مصر است، حادثه ای که بایدآن را برای مصری ها سرنوشت ساز و تعیین کننده برشمرد ، چرا که دوره ای مهم را در تاریخ این انقلاب جوانان مصری که منجر به سقوط دیکتاتوری « کشور رقم زد. انقلاب 25 ژانویه را باید حسنی مبارک و پس از آن، برگزاری انتخابات پارلمانی و پیروزی اسلام گرایان در این کشور دانست. انقلاب مصر با همه فراز و نشیب هایش، بی شک یکی از تأثیرگذارترین وقایع » شد تاریخ خاورمیانه در قرن بیست ویکم است. در دیماه 1390 ، مهمترین رخداد این سال برای مصر رقم خورد و آن برگزاری انتخابات سه مرحله ای در مصر و پیروزی اسلام گرایان در آن بود.

بیش از سی میلیون واجد شرایط در انتخابات شرکت کردند - بیش از 60 درصد واجدین حق رأی - . مطابق نتایج آرا، حزب آزادی و عدالت موفق شد با 47,2 درصد از کل آرای مأخوذه، رتبه نخست را احراز کند. حزب آزادی و عدالت، شاخه سیاسی اخوان المسلمین، در مجموع، 235 کرسی مجلس مردمی - الشعب - - 127 کرسی لیستی و 108 کرسی ازکرسی های فردی را به دست آورد. مجموع تعداد رأی های مربوط به حزب فوق، ده میلیون و 138 هزار و 134 رأی بود.

مقام دوم ازآن اتحاد سلفی ها به رهبری حزب النور شد. این اتحاد به جز النور ، شامل حزب الأصاله و سازندگی و توسعه 1، وابسته به جماعت اسلامی است. این جریان ، 24 درصد آرا را از آن خود کرد. ائتلاف سلفی ها موفق شد 121 کرسی را در مجلس مردمی مصر کسب کند. این دستاورد، حاصل 96 کرسی لیستی و 25 کرسی فردی است. هفت میلیون و 534 هزار و 266 نفر به جریان سلفی رأی دادند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید