بخشی از مقاله

چکیده

تحولات اخیر در سوریه بدون تردید سختترین چالش داخلی نظام حاکم بر سوریه ، تاکنون بوده است. این تحولات بسیاری از سردرگمیکرده است. البته این امر به نقش دولتهای منطقه را هم در موضعگیری و نوع برخورد با این تحولات دچار تعارض و مهم منطقه ای سوریه و اهمیت این کشور بر تحولات منطقه بر می گردد. بدون تردید بحران در سوریه، محدود به مرزهای داخلی این کشور نبوده و تاثیرات مهم منطقه ای و حتی جهانی داشته است. بحران سوریه بر کشور ایران و ترکیه تاثیر گذاشته و چالش های را در روابط این دو کشور پدید آورده است. رویکرد هایی که توسط ایران و ترکیه در سال های اخیر در عرصه سیاست خارجی دنبال شده ، ریشه در تفاوت های تاریخی و رفتار سیاستگذاران و انگیزه های دو کشور دارد. تفاوت بین اهداف استراتژیک ایران و ترکیه است که دیدگاه ها و سیاست های این دو کشور در قبال تحولات سوریه را تعیین می کند. رفتار تهران و آنکار، بحران سوریه و دیگر تنش های منطقه ای و البته تحولات جهان عرب، نقش تعیین کننده ای در تعریف چشم انداز خاورمیانه دارد.در ادامه این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال سوریه به دنبال چه اهدافی است واین اهداف چه آثار منطقه ای در پی دارد؟

×کلید واژه ها: سوریه، ایران، ترکیه، مطالعه مقایسه ای، سیاست خارجی

×مقدمه

تحولات اخیر در سوریه بدون تردید سختترین چالش داخلی نظام بشار اسد تاکنون بوده است. البته این امر به نقش مهم منطقه ای سوریه و اهمیت بازیگری این کشور بر تحولات منطقه از جمله مباحث مربوط به فلسطین، مقاومت، مذاکرات سازش، مسئله عراق و دیگر مسائل منطقه ای بر میگردد. سوریه تا کنون عامل ثبات در منطقه محسوب میشده و برای ایفای این نقش ثبات آفرین در تحولات منطقه همواره مورد توجه طرفهای منطقه ای و بین المللی بوده است. اما اکنون دولت

سوریه در مقابل تحولات جدید با چالش های سختی روبرو است ، تحولاتی که از تحولات منطقه ای جدید و رویکردها و اقدامات بازیگران خارجی متاثر است.(ایرانی، (1390

سیر رخدادها و تحولات اخیر در سوریه موضوعی فراتر از خواست ها و نیات بازیگران فعال خاورمیانه ازجمله ایران و ترکیه است و در حوزه منافع و اراده بازیگران فرامنطقه ای و جهانی قرار می گیرد. جریان تحول خواهی سوریه از یک طرف جدی و تهدید کننده نظام این کشور است و به دلیل فضای نیم قرن اختناق داخلی و نظام تک حزبی غیر مشارکتی و انباشته شدن مطالبات مردمیدر درون شرایط شکننده-ای را برای حکومت به وجود آورده است. به ویژه این که بر اساس اخبار موجود افراد بسیار زیادی هم کشته شده اند و این مسئله شرایط پیچیده ای را در داخل ایجاد کرده است(براری، .(1391

انقلاب-های عربی به ویژه تحولات سوریه باعث شدند که روابط ترکیه و غرب بازتعریف شود و غرب علاقه مند است، که نقش ترکیه را بیشتر در قالب مدل منطقه-ای و پر کردن خلاء قدرت تقویت کند. ورود ترکیه به این مسئله هم فرصت و هم چالش برای این کشور ایجاد خواهد کرد. فرصت از این بابت که ترکیه بازیگری بیشتری در معادلات منطقه خواهد داشت و چالش از این رو که روابط ترکیه در چارچوب منطقه-گرایی و نگاه به شرق و روابط با همسایگان از جمله با جمهوری اسلامی ایران تضعیف می شود(قاسمیان، .(1390

دیدگاه های دو کشور نسبت به بحران سوریه، فاصله بسیار زیادی از هم دارد، و گمان نمی رود، هیچ یک از دو کشور موضع خود را نسبت به تحولات سوریه تغییر دهند. چرا که تفسیر دو کشور از تحولات کنونی در سوریه به کلی متفاوت است و این فاصله قابل پر کردن نیست. هرچند اختلافات را شاید کمی بتوانند کاهش دهند ولی نگاه طرفین نسبت به بحران سوریه به طور بینادین متفاوت است و این اختلاف قابل رفع نیست. فهم ترکیه و ایران برمبنای ایدئولوژی و چشم انداز سیاسی در منطقه درخصوص سوریه متفاوت است. این نه فقط به علت وجود دولت اسلامی در ایران است، بلکه به رقابت و ریشه های تاریخی دو کشور برمی گردد. اما ترکیه نیز هیچ وقت اجازه نداده است که روابطش با ایران براساس این درک شکل بگیرد؛ ازطرفی، ایران نیز تمایلی نداشته است که روابط خود را با ترکیه برمبنای ایدئولوژی شکل دهد(اکبری، .(1390

در مجموع در مورد آینده روابط دو کشور باید خاطر نشان سازیم، که علیرغم بالا بودن سطح همکاری های دو کشور، وجود رقابت های منطقه ای و اختلاف نظر بر سر موضوعات منطقه ای و جهانی سبب خواهد شد، روابط دو کشور طی ماه--های آینده با فراز و نشیب های گوناگونی روبرو شود.

تحلیل سیاست خارجی ایران

حکومت اسلامی در روابط خارجی ماهیت و سرشتی جهانی و فراملی دارد چرا که دین اسلام به مثابه کامل ترین دین و پیامبر (ص) به مثابه آخرین فرستاده برای جهانیان معرفی شده و رسالت آن جهانی است و اقامه دین خدا، دعوت مردم به اجرای احکام الهی و گسترش دستورهای الهی مورد توجه پیامبر و ائمه معصومین (ع) بوده است.جمهوری اسلامی واحد تحلیل خود را جهانی می داند و کنش های آن نه معطوف به مرزهای کشوری بلکه در مواجهه با این مرزها به عنوان پدیده های مدرن است و ویژگی های جهان شمول حقیقت محور و قدسی آن، نظم حاکم بر مناسبات و روابط بین الملل را به چالش می کشد و ایده دولت واحد جهانی را به عنوان رسالت خود در نظر می گیرد.(آقا محمدی، (1390

همچنین ساخت ایدئولوژیک دولت اسلامی مقوله حمایت از مستضعفان و مبارزه با مستکبران را نیز در خود می پروراند. به رغم وجود پیشینه های ملی و ایرانی در مورد حمایت از ملت های محروم و مستضعف، این اصل بیشتر در دستورهای دین اسلام دارد. (رمضانی، (1380 بند 16 اصل 3 قانون اساسی نیز وظیفه دولت جمهوری اسلامی را تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان تعریف می کند.همچنین در اصل 154 نیز حمایت از ملت های محروم و مستضعف آورده شده است: جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسند.(آقا محمدی، (1390

به طور کلی ساخت ایدئولوژیک در سایست خارجی جمهوری اسلامی ایران به صورت شبکه ای عمل می کند که اجزای تشکیل دهنده آن در یک ارتباط متقابل با همدیگر هستند. مهم ترین جزء آن گزاره تلاش برای برقراری حکومت اسلامی در سطح جهان است و سایر اجزاء در خدمت همین جزء اصلی هستند و هر کدام بسته به نقشی که در شبکه ایفا می کنند دارای جایگاه هستند. (دهقانی، (1384

موقعیت ژئوپولیتیک عنصر ثابت کارگزاری موثر در سیاست خارجی ایران است، چرا که هنوز هم جغرافیا از طریق وسعت و مرزها البته به شکلی به مراتب ظریف تر از آنچه پیشتر تصور می شد تاثیر خود را در کنش سیاسی بر جا می گذارد.(خمینی، (1369 ژئوپولیتیک عبارت است از هدف ایجاد موازنه قدرت با رقیب هایی در سطح منطقه ای و یا جهانی در راستای تامین امنیت، جهت حفظ و گسترش منافع ملی. پس عوامل قدرت از دیدگاه ژئوپولیتیک که در ضعف یا قدرت یک کشور موثرند می تواند آب و هوا، نوع زمین، وسعت خاک و موقعیت سرزمینی باشد. (هیل، (1387

ایران به دلیل داشتن شرایط خاص ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک به شدت تحت تاثیر و تاثیرگذار در شرایط امنیت بین المللی و منطقه ای است. موقعیت ژئوپولیتیک ایران همواره تاریخ گذشته آن را تحت تاثیر قرار داده و در آینده نیز این موقعیت سرنوشت ساز خواهد بود. این موقعیت ایران را به صورت یک کشور بین المللی درآورده که قادر است در معادلات جهانی و منطقه ای نقش برجسته ای را بازی کند. بین المللی بودن ایران باعث شده که مورد توجه کانون های قدرت جهانی از بعد بین المللی و منطقه ای قرار بگیرد. پس این عامل یکی از عوامل پایداری است که به رغم تغییر و تحولاتی که در سطوح گوناگون قدرت همانند توسعه فناوری صورت گرفته همچنان اهمیت خود را در سیاست خارجی ایران حفظ کرده است. (کریمی،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید