بخشی از مقاله

حافظ و ادبیات قزاق

شمسرالدین محمد شیرازي متخلص به حافظ و ملقب به لسانرالغیب یکی از بزرگترین نابغهرهاي نظم فارسی و جهان است. در پرتو آثار خویش شهرت و آوازهرروي در سراسر قلمرو زبان فارسی و بسیاري از کشورهاي اسلامی و غیر آن پیچید. قرنرهاسترکه همگان خاص و عام غزلیات ويررا با شوق و رغبت میرخوانند و به همین دلیلرمورد توجه محققان قرار گرفته است. شعراي نامدار جهان چون گوتهرو بوشکینرتحت تأثیر غزلیات حافظ بودند وردر برابر نبوغش سر تعظیم فرو آوردهراند.

براي مردم قزاق نیز اسم خواجه حافظ شیرازي از قدیم آشنا است. قزاقرها بیشتر آثار وي را از روي ترجمهرهایی به زبانرهاي ازبکی و چغتاي میرخواندند. تأثیرات غزلیات حافظ در ادبیات منظوم قزاق منعکس است. به ویژه به عقیدهري شاعر معروف و محقق قزاق عبدیلده تاژیبایورآن تأثیرات در آثار شاعرانی چون اسیت، اقان، سري، تورماغامبتربیشتر مشاهده میرشوند،ر زیرا آنرها با ادبیات شرق از جمله با آثار حافظ آشنا بودند و در اشعارشان اسم حافظ را با احترام میربرند.

شاعر نامی و روشنگر قزاق آباي قونباي اولیراز آثار شاعران برجسته فارسی زبان الهام گرفته و به عنوانرهاي گوناگون، در مطالب ادبی خویش ازرآن استفاده نموده است. آبايردر اولین شعر خود از روح شعرایی چون حکیم فردوسی طوسی، نظامی گنجوي، سعدي شیرازي، لسانرالغیب حافظ شیرازي براي کار خلاق خویش مدد خواسته است.  یک شعر آبايراز نظر مضمون و وزن با غزلرهاي حافظ شباهتی دارد »نور چشمم«راست. موضوع اصلی شعر عشق الهی است. یکی از شعراي معروف که در اواخر قرن نوزدهم و در اوایل قرن بیستم در سرزمین قزاق به سر میربرد و میراث بزرگ ادبی براي نسل آینده به جا گذاشت شاه کریم خداي برديراست. شاه کریمرکه از مکتب آبايرتعلیم و تربیت آموخته با ادبیات کلاسیک ایران از خردسالگی آشنا بودر.آن چنان که خود میرفرماید:

»اشعار شرق مرا زود بیدار نمود هم چون آینه که روز عالم را آشکار نمود«

شاهکریمراز آثار شعراي مشرق زمین چون حافظ شیرازي، نظامی گنجوي عبرت آموخت و تحت تأثیر اشعار آنرها بود. نویسندهري معروف قزاق مختار مغاوینردر موردرزندگی و آثار وي چنین نوشت: »از میان همهري این شاعران که تعداد آنرها چون ستارگان آسمان زیادند، شاه کریمررعلاقهري خاصی به حافظ شیرازي داشت و حافظ را به عنوان استاد الهامربخش خویش میرشمرد. همیشه به روح وي مراجعه میرکرد و با او درد دل میرکرد حتی در آخر عمر خویش خواجه حافظ را در خوابرمیربیند و در همین مورد شعري تحت عنوان »خواجه حافظ به خوابم آمد . . «ررا سرود.

علاقهري شاهکریمربه فرهنگ و ادبیات فارسی به خصوص در طی سالرهاي یکرهزار و نهرصد و پنج - 1905 - و یکرهزار و نهرصد و شش 1096 - لار بعد از سفرش به حج بیشتر میرشود. از منابع موجود چنین به نظر میررسد که شاعر، وقتی که در مسیر خود در شهر استانبول توقف نمود، آثار شاعران ایرانی را به دست آورد و به جمعرآوري آثار شاعران ایرانی پرداخت و در نهایترحج مذکور باعث ترجمهريرغزلیات حافظ گردید.

»سخن آنرها، دارو براي درد و شیرینرتر از جان چه خوش گفتند شاعران شیرینرزبان بایران، پوشکین، لرمونتوف، نکراسوف، خواجه حافظ، نوایی، هم فیضولی« همان گونه که میربینیم در این شعر شاهکریمراز میان شاعران شرقی، نخست اسم حافظ را که در ادبیات جهان جایگاه خاصی دارد، بر زبان میرآورد. شاهکریمردربارهي غزلیات حافظ که خودش ترجمه کرد، در سال 1918ردر مجلهريررآباي چنین توضیح میردهد: »چند قرن پیش در سرزمین ایران حکیم، دانشمند، عارف، شاعر توانا و شخصیت برجستهراي به نام حافظ میرزیست با این هدف که جوانان با استعداد و با ذوق قزاق را با سخنانش آشنا بسازم، غزل زیرررا ترجمه کردم.«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید