بخشی از مقاله
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا حسابداری تاثیر معناداری در وضعیت اقتصادی در دوران پساتحریم دارد؟ با کدام ابزارها میتواند تاثیرگذار باشد؟ و آیا حسابداری میتواند منجر به بهبود وضعیت اقتصادی شود؟ در این پژوهش با استفاده از سه معیار اساسی در حسابداری که شامل: شفافیت اطلاعات مالی، اصلاح سیستمهای حسابداری، سیاستهای مالیاتی است به ارزیابی موضوع فوق الذکر پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که اگر در دوران پسا تحریم بتوانیم از فرصتهای به وجود آمده به طورکارآمدتری استفاده کنیم که این امر مستلزم توجه بیشتر به نقش حسابداری است، میتواند منجر به رشد و بهبود وضعیت اقتصادی کشور شود.
سیاستها برای مرحله پسا تحریم باید بر اساس اقتصاد مقاومتی باشد و باید به تقویت بخش خصوصی، تلاش برای استقرار اقتصاد رقابتی در سطح بینالمللی، پرهیز از خام فروشی نفت، تلاش برای اقتصادیتر و سودآورتر کردن و پایدارتر شدن سرمایهگذاریها در کشور، تشویق سرمایهگذاران خارجی به مشارکت با ایران برای انتقال فناوری و تامین بازار داخلی و صادرات محصولات، افزایش صادرات غیرنفتی و رفع موانع صادرات، افزایش انضباط مالی کارگزاران دولتی و برخورد با تخلفات، استقرار نظام جامع مالیاتی و افزایش عدالت مالیاتی و توسعه و بینالمللی شدن بازار سرمایه، بپردازیم.
واژگان کلیدی: حسابداری، دوران پساتحریم، شفافیت مالی، حاکمیت شرکتی، اصلاح سیاستهای مالیاتی.
مقدمه
در حال حاضر با وجود تورم، افزایش نرخ بیکاری و کاهش سرمایهگذاری در دوران تحریم که بازار ایران به خود دیده است منجر به شرایط نامطلوب اقتصادی شده است. مذاکرات صورت گرفته ایران و کشورهای 5+1 و ایجاد یک برنامه جامع اقدام مشترک - برجام - میتواند ایران را وارد عصر شکوفایی اقتصادی کند. در صورتی که در دوران پساتحریم از فرصتها به نحو مطلوب و کارآمد استفاده شود اثر با اهمیتی بر اقتصاد گذاشته و منجر به پیشرفتهای اقتصادی خواهد شد. در این راستا حسابداری به عنوان یک نظام اقتصادی و یک زبان ارتباطی مشترک کمک ارزندهای در این امر خواهد کرد.در حرفه حسابرسی رفع تحریمها موجب دستیابی موسسات حسابرسی به فناوریهای جدید حسابرسی شامل حسابرسی فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارهای جدید در حسابرسی خواهد شد.
از سوی دیگر در دوران پساتحریم بیشتر موانع جذب سرمایهگذاری-های خارجی برطرف خواهد شد و توسعه و ارتقا بهرهگیری از استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی را طلب خواهد کرد. همچنین پیشبینی میشود سیاستهای مالیاتی دولت در آینده با توجه به نیاز دولت در انظباط اقتصادی شدیدتر و دقیقتر اعمال و منجر به افزایش درآمد مالیاتی خواهد شد از طرفی با اجرای این طرح، وابستگی کشور به درآمدهای نفتی کاهش خواهد یافت. بازار سرمایه که نقش مهم و حیاتی در اقتصاد کشور ایفا میکند منجر به ورود اطلاعات شفاف جهت تصمیمگیریهای اقتصادی استفادهکنندگان خواهد شد.در این مقاله راهکارهای فوق و اثرات آنها مورد بررسی قرار میگیرند. با توجه به این موارد در بخشهای بعد به تاثیر نقش حسابداری برای استفاده بهتر از فرصت پیشرو میپردازیم.
الف - شفافیت اطلاعات مالی:
شفافیت را می توان وجود اطلاعات در مورد عملکرد مالی، فرصتهای سرمایهگذاری، ساختار حقوقی، ارزش و ریسک شرکت در اقتصاد تعریف کرد - بوش من و اسمیت . - 2004 وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اساسی پاسخگویی تصمیمگیری-های اقتصادی آگاهانه و از ملزومات بیبدیل توسعه و رشد اقتصادی در بخش خصوصی و دولتی است. صاحبان سرمایه، اعتباردهندگان، دولت و دیگر استفادهکنندگان برای تصمیم گیری در زمینه خرید، فروش، نگهداری سهام، اعطای وام، ارزیابی عملکرد مدیران و دیگر تصمیمات اقتصادی مهم به اطلاعات مالی معتبر، مربوط و قابل فهم نیاز دارند.
در صورتی که این تصمیمات اقتصادی مبتنی بر اطلاعات شفاف و قابل مقایسه نباشد، منابع اقتصادی تلف و اقتصاد کشور آسیب میبیند - کمیته تدوین استاندارد های حسابداری- سازمان حسابرسی - .از طرفی صورتهای مالی که منبع اصلی آگاهی و اطلاع رسانی به سهامداران است اگر پیچیده، مبهم و غیر شفاف باشد؛ در مورد ریسکهای موجود در شرکت، اطلاعاتی را ارائه نمیدهد - کردستانی و علوی. - 1389در این مقاله شفافیت مالی را با استفاده از سه معیار حاکمیت شرکتی، حسابرسی و هموارسازی سود بررسی نمودیم:
- 1 حاکمیت شرکتی :
حاکمیت شرکتی فرآیندها و سیستمهایی است که به وسیله آنها فعالیتها در امور شرکت، مدیریت و هدایت میشود که هدف آن ساختن محیطی سرشار از اعتماد و اطمینان بین کسانی است که منافع متضاد در شرکت دارند و دستیابی به پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذی نفعان در شرکت است.حاکمیت شرکتی یکی از عناصر اصلی در بهبود کارایی و رشد اقتصادی و همچنین تقویت حس اعتماد سرمایهگذاران است. موضوع حاکمیت شرکتی در مورد روابط میان مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت است. حاکمیت شرکتی ساختاری را فراهم میکند که از طریق آن اهداف شرکت تامین شود. حاکمیت شرکتی مناسب سبب شده تا هیئت مدیره و مدیریت شرکت به پیگیری اهدافی که به نفع شرکت و سهامداران است ترغیب شده و نظارت موثر بر این روند را تسهیل کند.
وجود یک سیستم حاکمیت شرکتی موثر در شرکت و تسری آن در اقتصاد کشور اعتماد لازم را برای عملکرد مناسب اقتصاد بازار تامین میکند، هزینه سرمایه کاهش مییابد، شرکتها به تخصیص کارآمد منابع تشویق میشوند و با این کار، رشد اقتصادی کشور به خصوص در شرایط به وجود آمده در پساتحریم تقویت میشود.عواملی چون اخلاق حرفهای و آگاهی شرکت از عوامل زیست محیطی و منافع اجتماعی جامعهای که شرکت در آن فعالیت دارد، برحسن شهرت و وضعیت بلندمدت شرکت تاثیر می گذارد. سهامداران نهادی، سهامداران منفرد، اعتباردهندگان، کمیته حسابرسی، حسابرسی داخلی، دولت و حتی کارکنان همه و همه اجزای حاکمیت شرکتی هستند که به عنوان ناظران بیرونی و درونی، عملکرد مدیریت را در چارچوب قوانین و مقررات درون و برون سازمانی و استاندارد های حسابداری کنترل مینمایند.
همین کنترل عملکرد مدیریت و ارائه مسئولیت پاسخگویی و حسابدهی آن و توجه به منافع تمامی ذینفعان، خود ایجادکننده و تقویتکنندهی شفافیت مالی است. شفافیت مالی دسترسی آسان، به موقع و با کمترین هزینه به اطلاعات شرکت است که ساختارها و اجزای مذکور سبب ایجاد و تسهیل این امر میشود.اگر دولت و شرکتهای ایرانی بخواهند از مزایای بازارهای جهانی سرمایه و سرمایهگذاری خارجی برخودار شوند و سرمایههای کم هزینه بلندمدت را جذب کنند باید برنامههای حاکمیت شرکتی آنها معتبر و برای اعتباردهندگان فهمیدنی و مطابق با اصول بین المللی باشد.
شفافیت و کیفیت اطلاعات مالی در این امر نقش مهمی را ایفا می کند. زیرا اگر اطلاعات شفاف، درست و منصفانه ارائه شده باشند فرآیند جذب سرمایه به سهولت بیشتری صورت میپذیرد. چارچوب حاکمیت شرکتی باید افشای بهنگام و دقیق تمام مسائل مهم، از جمله وضعیت مالی، عملکرد مالی مالکیت و حاکمیت شرکتی را تضمین کند. این چارچوب باید به شیوهای موثر چنان تکمیل شود که ارائه تحلیلها و توصیههای تحلیلگران، کارگزاران، موسسات و سایرین را که با تصمیمات سرمایهگذاران ارتباط دارند، تسهیل کند و در عین حال از تضاد منافع جدی که ممکن است به انجام تحلیلها لطمه بزند دور باشد. البته چارچوب حاکمیت شرکتی شامل موارد متعددی نظیر مسئولیتهای هیئت مدیره، رفتار یکسان با تمامی سهامداران، نقش ذینفعان در