بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله، به چگونگی شکل گیری توسعه، حق بر توسعه و درون نمای کلی آن با نگاهی نو، پرداخته شد و شاخص توسعه انسانی، به عنوان یکی از شاخص های جدید توسعه، تبیین گشت. همچنین، موضوع توسعه امنیت که بحثی نوین در اسناد بین المللی می باشد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصل از این پژوهش که به روش توصیفی از نوع تحلیل اسناد بین المللی نگاشته شده، حاکی از آن می باشد که حق بر توسعه از نسل سوم حقوق بشری یا حقوق همبستگی بوده و مفهوم آن فراتر از توسعه انسانی می باشد.

حق بر توسعه، از مولفه هایی همچون حق بر توسعه به مثابه فرایند، حق بر توسعه به مثابه آزادی، توسعه بهمثابه بُرداری از حقوق و غیره متشکل شده است. می توان گفت که غایت حق توسعه، به رسمیت شناختن حق حیات، حق آزادی مشروط بر رعایت محدودیت های مقرر شده بر آن، نوید رفاه، توسعه های انسانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و در نهایت فراهم نمودن امنیت انسانی و فقر زدایی برای همه انسان ها در کره خاکی، می باشد.

مقدمه

توسعه فرایند دگرگونی و استحاله چندجانبه و دامنه داری است که ابعاد گوناگون زندگی انسان، اعم از توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و رشد و گسترش منابع مادی جامعه را در بر می گیرد. تفکر توسعه، پس از جنگ جهانی دوم و بعد از به وجود آمدن سازمان ملل متحد، تدوین منشور ملل متحد و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر به وجود آمد. کشورهای درحال توسعه خواستار معاهده های عام و فراگیر بیشتری در زمینه حقوق بشر بودند تا همه حقوق و آزادی های شان را شامل گردد. همزمان با ایجاد تفکر انتقال سرمایه از کشورهای توسعه یافته به دیگر کشورها، نگرانی ها و دغدغه های حقوقدانان کشورهای درحال توسعه توسعه خواه و کمتر توسعه یافته رها شده از بند استعمار، نیز، آغاز گشت.

همچنین، با رویکری دیگر، می توان گفت که تفکر توسعه، در کشاکش برخوردها واختلاف نظرهایِاساسیِ لیبرالیست های غربی و سوسیالیت های شرقی، در شرایطی که هر یک به دنبال حقوقی ویژه بودند، شکل گرفت. با فروپاشی الگوی دولت سوسیالیستی در شوروی و اروپای شرقی، الگوی آمریکایی سرمایه داری نئولیبرال، حاکمیت پیدا کرد. ایالات متحده و کشورهای هم پیمانش، برای گسترش سرمایه، منافع علمی و انتقال تکنولوژی نوین خود به کشورهای درحال توسعه، به یک برنامه جامعی نیازمند بودند. از این رو، دو سوم جهان، به عنوان کشورهای درحال توسعه، تعریف و شناخته شدند و کمک های خارجی، به عنوان بخش کوچکی در بودجه ملی آنها، پذیرفته شد. در دهه 1970، اعضای جامعه بین المللی، بارها، جنبه های مختلف حق بر توسعه را بررسی نمودند.

در سال 1977کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد با همت حقوقدانان سنگالی، قطعنامه مورخ 21 فوریه 1977 را تصویب نمودند که بر اساس آن تصمیم گرفته شد تا به موانع تحقق کامل حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، توجه خاص مبذول گشته و اقدامات ملی و بین المللی برای تامین برخورداری از آن حقوق به عمل آید. پس از فراز و نشیب های فراوان، از اواسط دهه 90 به بعد، ادبیات جدیدتری در خصوص حق بر توسعه، شکل گرفت.

تصویب اعلامیه حق بر توسعه در سال 1986 نقطه عطفی در رویکردهای جدیدی در زمینه حق به توسعه می باشد. اعلامیه حق بر توسعه با 146 رای موافق، 1 رای مخالف ایالات متحده آمریکا و 8 رای ممتنع، با اکثریت آرا به تصویب رسید. اعلامیه مذکور، سعی داشت تا مفهوم اصلی حقوق بشر، یعنی تفکیک ناپذیری و پیوسته بودن را دوباره احیا نماید، چرا که حق بر توسعه، حقی است که در قالب حقوق بشر مدرن و در چارچوب نسل سوم یا حقوق همبستگی، مطرح شده و دارای ویژگی های مشترک با حقوق مندرج در این نسل می باشد.

این اعلامیه که مشتمل بر یک مقدمه و ده ماده است، ابتدا به اسناد بین المللی همچون: منشور سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سپس به سایر کنوانسیون ها، قطعنامه ها و توصیه هایی مرتبط با توسعه، اشاره دارد و با یادآوری و تاکید مجدد بر مفاد آنها به تعریف توسعه به عنوان یک فرایند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می پردازد و هدف آن را بهبود کامل رفاه کل مردم جهان، اعلام می نماید. لازم به ذکر است که اعلامیه حق بر توسعه، تاکنون، متضمن اجماع یا ختم مناقشه، نسبت به همه مسائل نبوده است.

امروزه، به غیر از توسعه اقتصادی و دیگر ابعاد توسعه، شاخص توسعه انسانی - Human Development Index - HDI - ، نیز، از پیله سر به بیرون آورده و مد نظر دولت ها، قرار گرفته است. در واقع، عملکرد این شاخص، بدین سان است که میانگین موفقیتهای به دست آمده در یک کشور را محاسبه می نماید. توسعه انسانی دارای سه بعد اصلی است که این ابعاد عبارتند از: "زندگی طولانی و سالم" ، "دستیابی به دانش" و "استانداردهای زندگی آبرومندانه" را اندازه گیری می نماید.

همچنین، امنیت انسانی تقریبا، همزمان با بانک جهانی که مفهوم حکمرانی مطلوب را ارائه داد، برنامه توسعه ملل متحد - - UNDP، دکترین امنیت انسانی - human security - را تدوین نمود. پاسخ به این سوالات، شکل گیری توسعه از چه زمانی آغاز شد؟ حق بر توسعه چیست؟ توسعه انسانی به چه معناست؟ آیا منظور از امنیت، امنیت به مفهوم سنتی خود، یعنی، امنیت نظامی است یا امنیت انسانی؟ هدف از انجام این تحقیق که به روش کتابخانه ای و تحلیل اسنادی نگاشته شده است را مشخص می نماید.

-1 تبیین مفهوم توسعه

توسعه، فرایندی پیچیده و چند بعدی است که مفهوم آن در طول زمان و در میان مکاتب مختلف فکری، تغییرات، فراوانی کرده است. پس از جنگ جهانی دوم با توجه به گسترش ارتباطات جهانی و ورود کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته به صحنه بین المللی توجه به این مفهوم، تلاش برای تعریف آن، یافتن روش های دستیابی به آن و بررسی موانع نیل به این مهم، مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان، اقتصاد دانان، حقوقدانان و سیاسیون قرار گرفت.

امروزه، بسیاری از متخصصان توسعه معتقدند که: "توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و     خواسته های افراد و گروه های اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته، خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی بهتر هستند، سوق می یابد. زندگی بهتر، حداقل، مستلزم وجود حداقل های لازم، برای ادامه حیات در زمینه غذا، مسکن، بهداشت، امنیت و همچنین احساس اعتماد به نفس، یعنی، باور داشتن شخصیت مستقل، عزت نفس و آزادی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید