بخشی از مقاله

چکیده

حوزههای علمیه به منظور شناخت، تبیین، تبلیغ و پاسداری از اسلام تأسیس شدهاند و تحقق بخش فلسفه بعثت انبیا هستند؛ ازاینرو میتوان هدایت انسانها و جوامع و در نهایت پیدایش تمدن اسلامی را از غایات نهایی آنها برشمرد. ازآنجاکه دستیابی به اهداف یادشده با علوم انسانی سکولار میسر نیست، تولید علوم انسانی اسلامی از وظایف درجه اول حوزههای علمیه به شمار میآید. نوشتار حاضر، ضمن توجه به ضرورت تحول در علوم انسانی، حصول علوم انسانی مطلوب را به پیمودن سه گام از سوی حوزه و حوزویان منوط کرده است. این سه گام عبارتاند از: الف - آسیبشناسی و نقد علوم انسانی رایج و متداول؛ ب - تولید ادبیات لازم درباره پی راانگارههای علوم انسانی اسلامی؛ ج - اشراب تعالیم و آموزههای دینی در عناصر و مؤلفههای علوم انسانی.

مقدمه

پیش از گامنهادن در موضوع اصلی این نوشتار، تبیین سه واژه »حوزه«، »تحول« و »علوم انسانی« ضروری مینماید:

1.»حوزه« در لغت به معنای ناحیه، مجتمع و مکان ثقل است - ابنفارس، 1404، ج2، ص - 117 و مراد از آن به عنوان اصطلاحی رایج بهویژه در جهان تشیع مرکز تحصیل علوم دینی میباشد - برای آگاهی بیشتر، ر.ک: جمعی از نویسندگان، 1365، ج6، ص549؛ طارمیراد، 1389، ج14، ص. - 346

2.»تحول« در لغت به معنای برگشتن از حالی به حال دیگر - دهخدا، 1377، ج14، ص - 437، گردیدن، دگرگونشدن و تغییریافتن - ر.ک: معین، 1350، ج1، ص - 1042 است و مقصود از آن در این نوشتار، مجموعهای از تغییرات هدفمند برای رساندن حوزه به جایگاه واقعی خود است که با تغییر وضعیت موجود - ر.ک: قرشی، 1371، ج2، ص - 199، بهروزبودن و بهنگام جلورفتن و از حوادث عقبنماندن و بهروزشدن ساختارها و تکامل برنامهها امکانپذیر است - ر.ک: خامنهای، . - 1386/09/08

3.از »علوم انسانی« تعاریف گوناگونی ارائه شده است. این تعاریف را میتوان در چهار دسته کلی زیر دستهبندی کرد:

الف - علوم انسانی به معنای اعم که شامل مجموعهای از مباحث درباره انسان یا مرتبط با انسان میشود.

ب - علوم انسانی به معنای عام که علوم انسانی را مجموعه دانشهای متشکل از قضایا و قیاسات »تبیینی« اخباری، »تکلیفی« الزامی و »ترجیحی« ارزشی معطوف به بینشها، منشها، کششها و کنشهای فردی و اجتماعی آدمیان در وضعیتهای گوناگون و ظروف مختلف حیات انسانی میداند.

ج - علوم انسانی به معنای خاص که علوم انسانی را عبارت میداند از مجموعه دانشهای- متشکل از قضایا و قیاسات »تبیینی« اخباری، »تکلیفی« الزامی و »ترجیحی« ارزشی یا اخباری صرف- معطوف به رفتارهای انسانها و مناسبات میان آنها- اعم از رفتارهای اختیارییا غیراختیاری یا رفتارهای اختیاری صرف.

د - علوم انسانی به معنای اخص - صرفاً علوم اجتماعی - . این علوم در افق خاص به رشتههایی از معرفت محدود شده است که صرفاً از روش تجربی بهره میبرد. دراین تلقی که علم به معنای «Science» مد نظر است، به علوم انسانی همانند علوم طبیعی نگریسته و روش تجربی برای این علوم برگزیده شده است - برای آگاهی از تفصیل این بحث ر.ک: ترخان، 1396، ص-73 . - 107

هریک از معانی گفتهشده میتواند مراد پژوهشگران در تولید علوم انسانی اسلامی باشد؛ البته از آنجهت که معنای اخص علوم انسانی محل نزاع بین منکران و موافقان علم دینی میباشد، در این نوشتار مورد تأکید و محور بحث خواهد بود.

.1 حوزه و ضرورت تحول

ضرورت تحول در حوزهها به جهت پیشگیری از انزوا2 و جبران عقبماندگیها،3 جای بحث و گفتگوی چندانی ندارد؛ اما چرا حوزهها باید در اسلامیسازی علوم انسانی4یا تولید علوم انسانی اسلامی مشارکت کنند و از این جهت پیش از هر چیز خود تحول یابند و در تحول علوم انسانی نقش فعالی ایفا کنند. توجه به نکاتی که در ادامه میآید، در دستیابی به پاسخ راهگشاست:

.1 حوزههای علمیه در راستای فلسفه بعثت انبیا تأسیس شده است. بر اساس آموزههای قرآنی، هدف از بعثت پیامبران، بهویژه پیامبر عظیمالشأن اسلام9اخراج مردم از ظلمات به نور میباشد: »َرسولاًُ ُْیتلوا َعلیکَُْم آیاتِ ﱠِ ُمَبیناتٍ ِلیخرجَِْ ﱠالذینَ آمَنواُ َو َعِملواُالصﱠالِحاتِ ِمَن الظلماتِﱡُ َإلی النور«ﱡ - طلاق: - 11؛ رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تاکسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، از تاریکیها بهسوی نور خارج سازد.

در آیاتی از قرآن، تلاوت آیات، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت مطرح شده است: »هَوُ الذی َبَعث ِفی الأمیینَﱢ رسولاُ منهُْم یتلوا مبین« - جمعه: - 2؛ و او کسی است که در میان  علیهْم آیاتِِه َو یزکیهْم َو یعَلُمُهُم الِکتابَ َو الحکمه َو إْن کانوا ِمْن ْقبلُ لفی ضَلالٍ  جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب - قرآن -  ِفیهْم و حکمت میآموزد هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. قرآن از زبان حضرت ابراهیم7 میفرماید: »َربﱠنا َوْابَعث َرسُ  ولا ِمنُهْم یتلو َعلیهْم آیاتِک َویعَلُمُهْم الکتابَ َوالحِکمَه َویزکیهم« - بقره: - 129؛ پروردگارا در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند.                                                

بدون شک تحقق اهدافی مانند اخراج از ظلمات به سوی نور، وابسته به سه هدفی است که در آیات گفتهشده بدان اشاره شده است. خداوند با توجه به این نکته میفرماید: »ِکتابٌ أنزلناهُ إلیکَ ِلتخرجَ الناسَ ِمَن الظلماتِ إلی النور بإذن َربﱢهْم إلی صِراطِ الَعزیزالَحمیدِ« - ابراهیم: - 1؛ این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکیهای @شرک و ظلم و طغیان> به سوی روشنایی    
@ایمان و عدل و صلح> به فرمان پروردگارشان درآوری به سوی راه خداوند عزیز و حمید.5در آیات دیگری هدف از ارسال رسول، اقامه عدل و قسط دانسته شده است: »لقد أرَسلناْ    ُرسلناُ    بالَبیناتِ َو أنزلنا َمَعهُُم الِکتابَ َو منْ  إﱠن  المیزانَ ِلیقوم الناسُ بالِقسطِْ  َو أنزلنا الَحدیدَ فیهِ َبأسٌ شدید َو َمنافِعُ    ِللناس َو ِلیعلْم  ینصرهُُُ َو ُرسلهُُ بالغیبَِ قوی َعزیز« - حدید: - 25 

ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب @آسمانی> و میزان - شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه - نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند، بیآنکه او را ببینند.خداوند قوّ ی و شکستناپذیر است.بیگمان تحقق حداکثری اهداف یادشده، بدون پیریزی و تحقق تمدن توحیدی امکانپذیر نبوده و نیست و در پرتو چنین تمدنی است که شرایط تحقق هدایت انسانها و جوامع از ظلمات به نور و اقامه قسط و داد، بیش از هر زمان دیگر فراهم است - ر.ک: ترخان، 1396، ص6. - 229-215

2. این وظایف و شئون، بعد از پیامبر9به امامان: و در زمان غیبت به عالمان دینی7 منتقل شده است.8 بر این اساس حوزههای علمیه اموری مانند شناخت اسلام، شناخت نیازهای جامعه، تبیین و تبلیغ اسلام و پاسداری از آن و کسب شرایط لازم برای امور یادشده - ر.ک: مصباح یزدی، 1388، ص - 81-33 و همچنین تهذیب نفس و خودسازی و تشکیل جامعهای خودساخته و مهذب که در آن عدل و داد، اقامه شود و درنهایت حرکت به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی را بر عهده دارند.

3. جای هیچگونه شکی نیست که تمدنها بر پایه علوم انسانی شکل میگیرند؛ زیرا هر تمدنی مبتنی بر فرهنگ، اقتصاد، سیاست، اخلاق، قدرت نظامی و... میباشد و همه این امور به تئوریهای علوم انسانی وابستهاند؛ به بیانی دیگر هر تمدن از دو بخش نرمافزار و سختافزار تشکیل میشود. بخش نرمافزاری تمدن، همان سبک زندگی است - ر.ک: خامنهای، - 1391/7/23 که وابستگی آن به علوم انسانی روشن میباشد. وابستگی بخش سختافزاری نیز از آن جهت است که تعیین حرکت، مسیر و مقصد یک جامعه و نیز تنظیم برنامههای حوزههای مختلف، با علوم انسانی و فرمولهای به دست آمده از آن میسر است - ر.ک: همو، - 1385/11/02

و ازاینرو علوم انسانی تولید کننده و پشتوانه ثروت میباشند9 و در شکلگیری قدرت، نقش اساسی دارند و میتوانند ابزاری برای سلطهگری باشند؛ همانطوریکه امروزه دنیای غرب با تئوریسازی در این حوزه توانسته است بر منابع طبیعی و انسانی کشورهای دیگر چنگ اندازد و آنان را تحت سلطه خود در آورد؛ همچنانکه میتواند رویکرد غیرسلطهجویانه داشته باشد و اخلاقی شود و در خدمت بشریت به کار آید. بر این اساس با نگاهی به اهداف و وظایف حوزههای علمیه و توقف تحقق آن اهداف بر علوم انسانی، نمیتوان چنین مرکز و نهادی را بیگانه با آن علوم برشمرد.

4.از سویی دیگر شواهد بسیاری بر این مطلب گواهاند که علوم انسانی رایج، سکولارند - ر.ک: ترخان، 1389،ص - 179-131 و نمیتوانند ما را به تمدن نوین اسلامی رهنمون باشند؛ به بیانی دیگر نمیتوان از چنین علومی توقع داشت که تحققبخش اهدافی باشند که در بالا برای حوزههای علمیه بیان شد؛برای نمونه میتوان ناکارآمدی علوم انسانی رایج غربی را در همه مراحل پنجگانه نهضت اسلامی - ر.ک: خامنهای، - 1390/7/24 مورد بررسی قرار داد و مبرهن ساخت؛ زیرا این علوم نتوانسته است از پیشبینی مرحله اول، یعنی انقلاب اسلامی برآید.مرحله دوم - تشکیل نظام اسلامی - نیز بر اساس نظریهپردازی علوم انسانی غربی درباره مدل حکومت و امر سیاست نبوده است.

در مرحله سوم - تشکیل دولت اسلامی - نیز اگرچه تا کنون نهادها و ساختارهای متناسب طراحی شده، اما به دلیل ضعف در علوم انسانی این امکان فراهم نشده است که در همه زمینهها الگوهای اسلامی بر پایه اصول اسلامی و عقلانیت، طراحی و عرضه و پیادهسازی شوند. روشن است که مرحله چهارم-تشکیل جامعه اسلامی، یعنی جامعهای که همه مقاصد، اهداف و آرمانهای اسلام، مانند عدالت فراگیر و... در آن تحقق یافته باشد- را نیز نمیتوان از علوم انسانی سکولار و تئوریهای اقتصاد سرمایهداری و... انتظار داشت. بر این اساس به طریق اولی، مرحله پنجم-تشکیل امت اسلامی یا ایجاد تمدن اسلامی- نیز نیازمند مجاهدت گسترده علمی و عملی و تولید علوم انسانی متناسب با این اهداف میباشد که از آن به علوم انسانی اسلامی تعبیر میشود.

آیت خامنهای درباره سکولاربودن علوم انسانی رایج که به ناکارآمدی این علوم انجامیده است و همچنین وظایف حوزهها نسبت به تولید علوم انسانی اسلامی میگوید:این علوم انسانی که امروز رایج است، محتواهایی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد؛ هدف دیگری دارد. وقتی اینها رایج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند.

حوزههای علمیه و علمای دین پشتوانههایی هستند که موظفاند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون - همو، . - 1389/7/29بر این اساس حوزههای علمیه برای تحققبخشیدن به اهدافی که برای آنها تأسیس شدهاند، باید درپی علوم انسانی اسلامی باشند و این علوم را جایگزین علوم انسانی سکولار کنند. به این نکته نیز باید توجه کرد که تکنولوژیها به عنوان محصول علوم طبیعی از آن جهت که مبتنی بر علوم انسانی سکولار میباشند، نه تنها منتقلکننده فرهنگ سکولار هستند، بلکه ابزارهای مهمی را در

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید