بخشی از مقاله

چکیده

نهادهاي اجتماعی در پی رفع نیازمنديهاي انسان هستند. خانواده به عنوان نوعی از نهادهاي نخستین نیز در جهت رفع نیازها و به شیوههاي متعدد، تولید و تربیت اعضاي آینده جامعه را به عهده دارد. همه افراد بشر پنج نوع نیاز دارند. نیازها جسمانی - که هدفش حفظ حیات زیستی انسان است - ، حس صیانت - امنیت و آزادي - ، حس تعلق خاطر و عشق، ارزش و منزلت - خود و دیگران - ، پرورش و رشد شخصی - از طریق رشد امکانات و ظرفیتها و استعدادها - . به نظر میرسد خانواده به عنوان اساسیترین نهاد اجتماعی که میتواند در رشد و شکوفایی اجتماعی و روانی افراد جامعه مؤثر واقع گردد، میبایست جهت رسیدن بدین منظور در رفع پارهاي از نیازها اقدام نماید. درصورت کسب ویژگیهاي یک خانواده مطلوب، میتوان در این زمینه - رفع نیازها - به این نهاد اجتماعی نخستین تکیه نمود. این پژوهش به شیوهي کتابخانهاي با هدف شناخت توانایی خانواده در جهت برآوردن نیازهاي افراد ترسیم شده است.

مقدمه

خانواده در زمرهي عمومیترین سازمانهاي اجتماعی است و براساس ازدواج بین دستکم دو جنس مخالف شکل میگیرد و در آن مناسبات خونی واقعی یا اسناد یافته به چشم میخورد - به همراه این مناسبات شاهد پیوندهایی قراردادي مبتنی بر پذیرش فرزند نیز هستیم - . خانواده معمولاً داراي نوعی اشتراك مکانی است، هرچند همواره چنین نیست و همین نیز وجه تمایز مفاهیم خانواده و خانوار است و کارکردهاي گوناگونی شخصی، جسمانی، اقتصادي، تربیتی و ... را به عهده دارد.

بدین قرار خانواده نمادي اجتماعی است. چون همچون آینهاي عناصر اصلی جامعه را در خود دارد و انعکاسی از نابسامانیهاي اجتماعی است. گذشته از این، خانواده از اهم عوامل مؤثر بر جامعه است. هیچ جامعهاي هرگز نمیتواند به سلامت رسد مگر اینکه از خانوادههایی سالم برخوردار باشد - ساروخانی، . - 136:1384 خانواده از دیدگاهی دیگر معیار شناخت و سنجش نیازهاي اجتماعی و فردي نیز میباشد. نیازهایی که در برخی موارد بیرونی و در برخی موارد درونی میباشند. جوامع دگرگون شده، نیازهاي متنوع را میطلبند، خانواده نیز تا چه اندازه میبایست در جهت نیازها هماهنگ با جامعه تغییر یابد. نیازهاي انسانی همواره به عنوان مسألهاي اساسی مورد توجه روانشناسان و جامعهشناسان بوده است.

آنان بین نیازهاي جسمانی و زیستی از یک سو و نیازهاي روانی و روانشناختی از سوي دیگر، تمایز قائل میشوند. هرچند، در آغاز نیاز را بیشتر یک پدیدهي زیستی میپنداشتند، اما به تدریج جنبهي روانی آن بیشتر مورد توجه قرار گرفت. روانشناسان نیاز را، احساس یک کمبود، همراه با کوشش در جهت برطرف کردن آن و نیز کششی در جهت جبران ناهماهنگی و دستیابی به تعادل روانی تعریف میکنند - رفیعپور،. - 14:1378 انسان موجودي اجتماعی است و در فرایند زندگی در جامعه، علاوه بر نیازهاي زیستی مانند: غذا، آب، خواب، اکسیژن، دفع و ... که تأمین آنها در فواصل زمانی مکرر براي بقاي او ضروري است؛ با نیازهاي دیگري مانند: نیاز به معاشرت با دیگران، تولید اجتماعی، مراعات حال دیگران، تقسیم کار، تعهدات اجتماعی و نیاز به احترام و تفاهم متقابل نیز روبرو است.

این نیازها در جامعه یک سلسله کنشها و واکنشهاي روانی، اجتماعی و اقتصادي را پدید میآورد که در نهایت به پیچیده شدن روابط اجتماعی منجر میگردد - ستوده، . - 251:1380 خانواده انسانی چون گذشته از وظیفهي کودكزایی و کودك پروري، کارکردهاي دیگري نیز مانند تولید اقتصادي و پرورش و آموزش کودکان و رفع نیازها را نیز بر دوش دارد. خانوادهي سالم باید براي پرورش کودك مناسب باشد، سعادت زن و شوهر با آن که بر خانواده ضرورت حیاتی دارد، به تنهایی کافی نیست.

خانواده باید گذشته از تأمین خوشی زن و شوهر، آسایش و پرورش کودکان و رفع نیازهاي زیستی و روانی را هم تا سرحد امکان میسر گرداند. کودکانی که در محیط خانوادگی خود از آسایش برخوردار نباشند و درست پرورش نیابند، متحملاً در بزرگی، مردمی سعادتمند نخواهند شد. با آنکه همواره بخشی از کارکردهاي خانواده به جامعه منتقل و از دامنهي فعالیت خانواده کاسته میشود، اما اهمیت تربیت و ارزش آموزي خانواده برکسی پوشیده نیست. بهتر آن است که خانواده بتواند بهترین ارزشها را به کودك ارائه دهد تا بتواند در برابر دیگر سازمانها نقشی والاتر ایفا کند.

در نتیجه هرجا که بناي تازهاي در راه ارتقاء انسان پدید میآید، نویدي از پیشرفت انسانی به همراه دارد. اگر رفع نیازهایی روانی و اجتماعی به گونهاي صحیح صورت گیرد، این مقدسترین میراث اجتماعی میتواند به گونهاي شایسته نقش خود را ایفا کند. به شبکهاي از پویشهاي پیچیده اجتماعی که به هدف یا هدفهاي مهم معینی ناظر است و کل یگانهاي به شمار میآید، نهاد اجتماعی نام دادهاند. چون این پویشها معمولاً به یاري وسیلههایی محقق میشوند، کلمهي نهاد اجتماعی گذشته از معنی اصلی خود، بر محل و ساختمان و سایر وسایلی که براي این پویشها ضرورت دارند، نیز دلالت میکند. نهادهاي اجتماعی متعددند.

شبکه پویشهاي اقتصادي و شبکه پویشهاي خانوادگی به منزلهي مهمترین نهادهاي اجتماعی هستند« - اگبرن و دیگران، . - 332-333:1352 بر روي هم اگر نیازمنديهاي انسانی را به دو شاخه اصلی و فرعی تقسیم کنیم، میتوانیم نظامهاي نهادي را هم دو گونه نظامهاي نهادي نخستین و نظامهاي نهادي دومین بدانیم. نظام نهادي نخستین، نظام نهادي است که براي رفع حاجتهاي حیاتی انسانی و بقاي جامعه ضرورت دارد و از این رو جهانگیر است.

نظامهاي نهادي اقتصادي مشتمل است بر نهادهاي مهم فراوانی که از راههاي گوناگون، زندگی اعضاي موجود جامعه را تأمین میکنند و نظام نهادي خانوادگی مشتمل بر نهادهاي مهم فراوانی است که به شیوههاي متعدد، تولید و تربیت اعضاي آینده جامعه را برعهده دارند - آگبرن و دیگران، . - 333:1352 به اعتقاد مازلو، همهي افراد بشر، پنج نوع نیاز دارند: الف - نیازهاي جسمانی - هدفش حفظ حیات زیستی انسان است - . ب - حس صیانت - امنیت و آزادي - . ج - حس تعلق خاطر و عشق. د - ارزش و منزلت - خود و دیگران - . ه - پرورش و رشد شخصی - از طریق رشد امکانات و ظرفیتها و استعدادها - . نیازهاي مذکور سلسله مراتبی دارند.

بدین معنا که هر دسته از نیازها تنها وقتی فعال میشود که طبقه پیشین، کم و بیش ارضا شده باشد - توسلی، . - 138:1380 نیازهاي جسمانی: ما انسانها از جهتهاي بسیار به جانوران دیگر میمانیم. مانند آنها زاده میشویم، میخوریم، میخوابیم، میآمیزیم و زاد و ولد میکنیم. همه فعالیتهاي ما و جانوران دیگر به وسیلهي اورگانیسمهاي انسانی و حیوانی پدید میآیند. از این رو باید پذیرفت که رفتار فردي و رفتار جمعی ما از نفوذ اورگانیسم برکنار نیست. بدن انسان به ویژه بدن کودك که در حال رشد سریع میباشد، به مواد پروتئینی، نشاستهاي، چربیها، آب، املاح معدنی و انواع ویتامینها نیاز دارد. در صورتی که این مواد به مقداري که مورد نیاز است به بدن کودك یا نوجوان نرسد، باعث بیماريها و اختلالاتی در رشد آنها میشود.

کم غذایی و یا سوء تغذیه غالباً مقاومت بدن را کاهش داده و فرد را براي ابتلا به بیماريهاي مختلف آماده میسازد. کمبود مواد پروتئین و عدم تعادل نوع آنها، نه تنها رشد طبیعی کودك را متوقف میکند، بلکه در بسیاري از موارد باعث کندي رشد استخوانها و ماهیچهها، ورم عضلانی، اختلالات گوارشی، بیحسی و بهتزدگی کودك میشود. در مورد تأثیر مواد غذایی در حالات روانی آزمایشهاي فراوانی صورت گرفته و معلوم شده است که مثلاً فقدان ویتامین ب1 - تیامین - به پژمردگی و بدبینی منجر شده و افزایش غذاهایی که فقر فسفر و پتاسیم دارند، بدن را از اندوختن کلسیم باز میدارد و از این رو افسردگی و تلخی به بار میآورد - آگبرن، . - 95:1352 حاصل سخن این است که خانواده انسان به قدري در او نفوذ دارد که بسیاري از مقتضیات اورگانیسم او را دگرگون میکند، این محیط در رفع نیازهاي جسمانی تأثیرگذار بر حالات روانی کاملاً مؤثر و مشهود است.

حس صیانت - امنیت و آزادي - : در طول تاریخ خانواده به عنوان کانون امنیت شناخته شده است. افراد پس از حضور در خانواده به خصوص کودکان احساس امنیت بیشتري میکنند. از سوي دیگر خانواده مکانی خصوصی شناخته شده و داراي آزادي بیشتري نیز میباشد، در خارج از محیط خانواده عوامل رسمی و غیررسمی کنترل اجتماعی بر رفتار افراد نظارت دارند. براي آزادي تعاریف فراوانی ارائه شده و در طول تاریخ، همانند مفاهیمی از قبیل »سعادت« پیوسته در معرض تفاسیر گوناگون قرار داشته است.

یکی از معانی "فقدان موانع براي تحقق آرزوهاي انسان است" و شایعتر از آن فقدان منع و جلوگیري است. آزادي شامل این موارد میشود: قابلیتهاي اولیه مانند توانایی در اجتناب از محدودیتهایی مانند گرسنگی، سوءتغذیه، بیماري و مرگ زودرس به علاوه آزاديهایی که با سواد و خواندن، لذت بردن از مشارکت سیاسی، آزادي بیان و غیره همراه است - آمار تیاسن، . - 52 :1382 خانواده از طریق ایجاد امنیت براي اعضایش، آزادي را نیز به آنان آموزش میدهد. آزادي که ناقض حقوق دیگران در خانواده نگردد، در نتیجهي همین آموزش در خانواده، افراد به حقوق و آزادي در جامعه نیز آگاهی مییابند.

حس تعلق خاطر و عشق: یکی از جامعهشناسان آلمانی دربارهي عوامل ازدواج و شکلگیري خانواده در کتاب خود »تحول ازدواج در دوران معاصر« میگوید سه عامل مهم میل به داشتن فرزند، نیاز اقتصادي وعشق افراد را به طرف ازدواج و تشکیل خانواده سوق میدهند - اسعدي، . - 53 :1387 همان گونه که ملاحظه میگردد یکی از عوامل تشکیل خانواده، عشق عنوان گردیده است. طی تحقیقی که توسط سوفرس صورت کردن، %56 زنان و مردان فرانسوي بر این اعتقادند که جز در کانون خانه، عشق پدید نمیآید و %59 سعادت را مقرون خانواده میدانند. بررسی دیگر نشان میدهد که چنین عقیدهاي بالاخص از جانب جوانان نیز ابراز میشود؛ در سال 1957، %82 جوانان ادعا میکنند که وفا اصل اول عشق است و در سال 1969 همین نظر توسط %86 جوانان ابراز میشود و تمامی اینها دال بر ثبات خانواده و تعهد به وفاي بدان است.

حتی ژنرال ارتش را به نشانهي بقاي خانواده و تثبیت ارکان آن، به سوي تمدن زوجین نام نهاد - ساروخانی، . - 18 :1384 روابط پدر، مادر و فرزندان علیرغم اختلافاتی که در بین آنها پیش میآید، روابطی استوار و محبت آمیز است. اعتماد بین خانواده بخصوص در دوران کودکی در اوج قرار دارد. برخی بر این عقیدهاند با کوچکتر شدن خانوادهها، به جاي آن که سخن از کاستی در نقش خانواده برانیم، بهتر است، بر ابعاد کیفی آن توجه بیشتري مبذول داریم. خانواده با تمام ابعادش در تمام طول تاریخ، کانون استراحت و کار بود، اما امروزه کانون فرهنگی- اجتماعی نیز هست.

انسانها به خانه میآیند تا بیاموزند و باز به خانه روي میکنند تا در آن از جهان آگاهی یابند، بنابراین خانوادهي جدید چنان ابعادي دارد که هرگز در تاریخ نداشته است. در این خانواده عشق، محبت که ناشی از روابط عاطفی و صمیمانه میباشد، به بهترین نوع آن آموزش داده میشود. در خانوادهي جدید چنان جاذبههایی پدید آورده است که مردان گزیر پاي را نیز بدان متوجه ساخته است. اهمیت خانواده در سلامت جسم و روان انسانها، ایجاد روحیهي محبت و عشق، جلوگیري از آسیبهاي اجتماعی ناشی از مسائل روانی مربوط به کمبود عشق و علاقه، توسط تمامی روانشناسان و جامعهشناسان مورد تأکید قرار گرفته است.

ارزش و منزلت - خود و دیگران - : آلن بیرو در تعریف و توصیف منزلت اجتماعی مینویسد: ...» از نظر لغوي این لغت به توهماتی اطلاق می- شود منبعث از جادو یا پدیدههایی که عجیب به نظر میرسند. اعتبار اجتماعی - منزلت - نفوذ و اعتباري است که دیگران به شخصی به جهت خصایص گوناگون و کم و بیش واقعی که به او منتسب میدارند، میبخشند .«... منزلت را الزامات تغییر ناپذیر در کسب موقعیتهاي اجتماعی در نظام قشربندي اجتماعی نیز تعریف کردهاند - ملک، . - 8 :1377 همچنین منزلت از دیدگاه مارشال نسبت به پایگاه، از پویایی بیشتري برخوردار است و بیشتر به ویژگیاي خود شخص مربوط میشود، براین اساس مارشال منزلت را »پایگاه اجتماعی شخصی« نامیده و آن را از »پایگاه اجتماعی موقعیتی« متفاوت میداند - همان: . - 9 عوامل متعددي میتواند در چگونگی پایگاه اجتماعی - منزلت - افراد مؤثر باشد. یکی از این عوامل، نیاکان و یا اصل و نسب - خانواده - میباشد.

گافمن نمادهاي پایگاه - منزلت - را در کلمهي ابزارهاي تخصص یافته میداند که موقعیت افراد را نشان میدهند و ارائه میکنند. به طور کلی، هر نشانهاي که دلالت بر مکان و موقعیت فرد یا گروه در زنجیرهي نظم اجتماعی داشته باشد، میتواند نماد آن فرد یا گروه از دیدگاه سایرین به حساب آید - همان: . - 7 منزلت میتواند مورد تأیید و شناسایی طیف گسترده از افراد باشد و یا آن که تنها تأیید آن به گروه محدودي منحصر شود، منزلت همواره کالایی کمیاب بوده است و توزیع آن میان افراد و گروهها به صورت مساوي صورت نگرفته است، ارزشهاي فرهنگی در این شناخت تأثیري اساسی دارند.

اگر تحولات عظیمی در قرون اخیر صورت گرفته است، اما هیچگاه نقش خانواده در منزلت اجتماعی افراد دچار خدشه نشده است. خانواده سالم و داراي نقش اجتماعی مناسب میتواند واگذاري ارزش و منزلت مناسب اجتماعی بر اعضایش کاملاً مؤثر بود و نقش اساسی خود را ارائه این منزلت به افراد ایفاء نماید. از طریق منزلت اجتماعی ناشی از خانواده فرد میتواند تواناییهاي اجتماعی و شخصیتی خود را به طور شایسته ارائه نماید.

پرورش و رشد شخص - از طریق رشد، امکانات، ظرفیتها و استعدادها - : خانواده به عنوان نخستین گروه راهنمایی با دوامترین عاملی است که در رشد شخصیت تأثیر میگذارد. تأثیر خانواده، بهخصوص در سنین اولیه که کودك نقشپذیري بیشتري دارد از اهمیت بیشتري برخوردار است. کودك که در محیط خانوادگی خود و بهوسیلهي آن با زندگی جمعی و فرهنگی جامعه خود آشنا میشود - احمدوند، :1376 . - 88 به طورکلی، فرهنگ و ماهیت خانواده روابط والدین با یکدیگر و یا فرزندان، سن و روابط فرزندان با یکدیگر، موقعیت اقتصادي و اجتماعی خانواده، افکار و عقاید و آداب و رسوم متداول در خانواده در رشد و تکامل روانی و شخصیت فرد مؤثرند.

تحقیقات نشان داده است کودکانی که والدین خود را از دست میدهند]فاقد خانواده میباشند[ و در پرورشگاههایی تربیت میشوند که تحریکهاي کافی ندارند، از نظر ضریب هوشی، 23 نمره کمتر از کودکانی هستند که بهعنوان فرزند خوانده در خانوادهها بزرگ میشود - گنجی، . - 124 :1376 مناسبترین آموزش از طریق خانواده، آموزشی است که در سنین پایین، صفاتی همچون استقلال فردي، کنترل خویشتن، بلندپروازيهاي خاص و اعتماد به نفس را در کودکان تقویت نماید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید