بخشی از مقاله
بعنوان يكي از اوليه ترين تئوريهاي محتوايي در انگيزش ، مي توان به نظريه سلسله مراتب نيازها اشاره كرد. در اين تئوري نيازهاي آدمي در پنج طبقه قرار داده شده است كه عبارتند از: نيازهاي جسماني، نياز به امنيت، نياز به محبت، نياز به حرمت، نياز به خوديابي و كمال، نيازهاي مذكور در سازمان بصورت پرداخت حقوق و مزايا و امكانات رفاهي ،ايجاد امنيت شغلي و مقررات حمايتي، تشكلهاي گروهي رسمي و غير رسمي در محيط كار ، قائل شدن حرمت براي فرد و كارا و در مراتب مختلف سازمان و ايجاد امكانات براي شكوفايي توان بالقوه افراد، ارضا مي شوند به طبقه بندي مذكور ، دو نياز دانش اندوزي و شناخت و درك پديده ه ، نياز به زيبايي و نظم،نيز اضافه شده كه قبل از نياز به خوديابي قرار ميگيرند ، شكل شماره 1 سلسله مراتب نيازها را نشان مي دهد. اگر چه تئوري سلسله مراتب نيازها مستقيماً براي انگيزش كاري طراحي نشده است ، اما مي توان نتيجه گرفت كه با ارضاي اين نيازها براي فرد انگيزه به كار درسازمان ايجاد خواهد شد و شايد اين ساده ترين خواستها را بوجود مي آورند و در راه برآوردن اين خواسته هاست كه فرد به رفتار خاصي دست مي زند و انگيزه عمل در او بيدار مي شود.
برخي از صاحبنظران رابطه نياز و انگيزش را به اين صورت توصيف كرده اند كه نياز در فرد ايجاد محرك كرده و محرك باعث مي شود فرد به سمت هدفي براي ارضاي نياز خود حركت كند و انگيزش اتفاق بيفتد.
بر اساس اين نظريه محرك يا انگيزه ، احساس نيازي است كه جهتدار شده و به سمت هدفي موجد حركت شده است. نياز يك احسس است ، اما محرك يا انگيزه حاوي اقدام و عمل بوده و نيرويي زائيده و برخاسته از نياز است.
ايجاد انگيزه در ادامه تحصيل معلمان:
در زمينه ايجاد انگيزه در معلمان جهت شكرت در ضمن خدمت مطالعات فراواني صورت گرفته ، نتايج تحقيقات جكسون در اين مورد به پيشنهاد يك شيوه تكميل شده.
اجراي اين شيوه مستلزم آنست كه ساعات تدريس معلمان كاسته و در عوض ساعاتي به زمان تحليل و برنامه ريزي ، پژوهش و تحقيق توسط آنها افزوده شود . از نظر جكسون پژوهش و تحقيق بيشتر توسط معلمان موجبات ادراك برترآنان مي شود. لذا تداوم تحقيقات را فراهم مي سازد.
تيلن نيز بعد از پژوهش در همين زمينه در سال 1971 مي نويسد: معلمان از نقاط ضعف و تدريس خود به خوبي آگاهي دارند و از برنامه هاي آموزشي كه در برطرف كردن اين تقاط ضعف به انان كمك كند بخوبي استقبال مي كنند.
لورتن نيز در سال 1975 در اينمورد مي نويسد:
رضايتهاي روحي و رواني ناشي از تدريس موفق بعد از شركت در دوره هاي ضمن خدمت بزرگترين پاداش براي معليمن محسوب مي شود.
راين در اين مورد در سال 1978 ، بعد از مطالعات بسيار نتيجه گيري مي نمايد كه اين برنامه ها در اصلاح عملكرد معلمان و رشد حرفه اي آنان نقشي نخواهد داشت مگر آنكه پاداشهاي آشكار و نتايج مادي برايشان به همراه داشته باشد.
در مطالعه ديگري ليتل در سال 1982 مي نويسد:
برنامه هاي آموزشي ضمن خدمتي كه از تجزيه و تحليل فرماهاي دانشگاهي به دور بوده اند بيشترين تاثير را بر مدارس داشته اند و معلمان ازآن استقبال بيشتري كرده اند.
نتايج تحقيقات مومان و فيليبز و لورتي نمايانگر اين واقعيت است كه هرچه پاداشهاي رواني (ميزان رضايت روحي و رواني) در محيط مدرسه كمتر باشد، پاداش مادي بيشتري جهت شركت معلمان در برنامه هاي آموزش ضمن خدمت ضروري بنظر مي رسد.
بهر حال نتايج كلي اين تحقيقات، همچنين مطالعات سرجيواني نشان مي دهد كه معلمان از رضايتهاي روحي و رواني ، لذت بيشتري مي برند تا ساير انواع پاداشها.
آنها زماني كه مي بينند دانش آموزان بهتر ياد مي گيرند بيشتر كوشش مي كنند ، رفتار بهتري ارائه دهند، به معلمان خويش احترام مي گذارند و بطور كلي عملكرد بهتري دارند بيشتر احساس رضايت مي كنند. اين نتيجه گيري بوسيله مطالعات وسيع جويس و پك در سال 1977 تائيد شده است اين مطالعه وسيع در سطح چهل و دو ايالت در امريكا انجام شده نشان مي دهد كه بيشتر از هفتاد درصد از پاسخ دهندگان انگيزه اوليه شركتشان در آموزشهاي ضمن خدمت را افزايش رشد حرفه اي و شخصيتي مي دانند.
سيلور نيز در سال 1982 در يك بررسي تحقيقاتي در مورد انگيزه معلمان براي شركت دردوره هاي ضمن خدمت به همين نتيجه دست يافته است.
مروري اجمالي بر تحقيقات گذشته:
بنابر بررسيهاي انجام شده در زمينه سابقه تحقيق اين موشوع، تحقيقي كه دقيقاٌ در اين راستا انجام شده باشد، يافت نشده ، ليكن پاره اي تحقيقات با عواوين ديگر انجام شده كه مي توان برخي از نتايج آنها را درخصوص عوامل مورد بررسي در تحقيق حاضر ، مفيد فايده باشد. اين بخش بطور اختصار به عمده ترين نتايج اين بررسي ها مي پردازد.
تحقيق آقاي صمد ايزديدر سال 1371
عنوان تحقيق: بررسي كارايي و اثر بخشي آموزشهاي ضمن خدمت معلمان كارداني رشته آموزش ابتدايي در سطح استان مازندران.
هدف تحقيق: بررسي كارايي و اثر بخشي اموزشهاي ضمن خدمت معلمان رشته آموزش ابتدايي ، مقطع كارداني در سطح استان مازندران.
هدفهاي ويژه مطالعه پاسخگويي به سئوالات ذيل است:
1- آيا آموزش ضمن خدمت معلمان در مواردي چون افزايش درصد قبولي و نمره ارزيابي از كار ، پذيرش مسئوليت و روحيه قوي در انجام فعاليت براي دستيابي به اهداف سازمان موفق بوده است؟
2- آيا آموزش ضمن خدمت توانايي معلمان را در روش تدريس، شيوه كلاس داري ، طرح درسو كنترل و اداره كلاس بالا برده است.
3- آموزشهاي ضمن خدمت تا چه اندازه باعث افزايش نظم و انضباط در معلمين گرديده است؟ آيا اين آموزشها معلمان را در برقراري نظم و انضباط در كلاس كمك نموده است.
4- آموزش ضمن خدمت تا چه اندازه باعث افزايش دقت ، همكاري معلمان با يكديگر و با اولياء مدرسه با دانش آموزان و والدين آنها گرديده و تا چه اندازه مهارت تفكر براي حل مشكلات دانش آموزان در معلمين را موجب شده است.
فرضيات تحقيق:
1- شركت معلمان در آموزش ضمن خدمت موجب افزايش نظم و انضباط در معلمان و برقراري نظم و انضباط مي شود.
2- شركت معلمان درآموزش ضمن خدمت باعث افزايش دقت آنان مي شود .
3- شركت معلمان در آموزش ضمن خدمت باعث افزايش همكاري معلمان با يكديگر و مديريت مدرسه ، دانش آموزان و اولياء آنها مي شود.
4- شركت معلمان درآمورش ضمن خدمت مهارت آنها را در تفكر براي حل مشكلات درسي و غير درسي دانش آموزان افزايش مي دهد.
5- شركت معلمان درآموزش ضمن خدمت باعث پذيرش مسئوليت و روحيه قوي در انجام وظايف محوله مي شود.
6- شركت معلمان درآموزش ضمن خدمت توانايي آنان را در امر تدريس اعم از روش تدريس، طرح درس ، كنترل و اداره درس ، افزايش مي دهد.
7- شركت معلمان در آموزش ضمن خدمت منجر به افزايش درصد قبولي دانش آموزان و نمره ارزيابي از كار معلمان مي گردد.
نتايج :
يافته هاي تحقيق نشان مي دهد آموزشهاي ضمن خدمت بعنوان ابزاري جهت بهبود كيفيت عملكرد افراد مطرح مي باشند.
1- 89 درصد از معلمان كاملاً موافق هستند كه نظم و انضباط معلمين در داشتن برنامه زمان بندي شده براي تدريس از جمله تاثيرات آموزش ضمن خدمت مي باشد.
2- 94 درصد معلمان كاملاً موافق هستند كه آموزش ضمن خدمت موجب گرديده تا معلمان رفتار و اعمال شاگردان را منظماً هدايت نمايد.
3- 88 درصد معلمان معتقدند آشنايي معلمان با كارهاي جمعي و نحوه ترتيب و اداره آنها در اثر شركت در آموزش ضمن خدمت است
4- 88 درصد معلمان نسبت به تاثير آموزش ضمن خدمت در ملتزم نمودن معلمين جهت رعايت بيشتر مقررات اداري و آموزشي كاملاً موافق يا موافق هستند.
5- حدود 83 درصد معلمان كاملاً موافق هستند با تاثير آموزش ضمن خدمت در گوش دادن دقيق به سخنان دانش آموزان و استفاده از آنها هنگام توضيح مطالب درس.
6- 93 درصد از معلمان كاملاً موافق افزايش كيفيت ارتباط بين معلمين و دانش آموزان در اثر آموزش ضمن خدمت هستند
7- 96 درصد معلمان اشاره به دقت معليمن درآموزش مسائل اساسي و با ارزش درس در اثر شركت آنها در آموزش ضمن خدمت دارند.
8- 92 درصد معلمان كاملاً موافق هستند كه همكاري معلمان با مديريت مدرسه در اثر شركت در آموزش ضمن خدمت است.
9- 96 درصد معلمان معتقدند با شركت معلمان در آموزش ضمن خدمت تشويق رفتار خوب دانش آموزان افزايش يافته است.
10- 88 درصد معلمان به تاثير آموزش ضمن خدمت در افزايش همكاري و ارتباط معلمان با اولياء از طريق شركت در جلسات انجمن اولياء و مربيان نظر كاملاً موافق دارند.
11- 88 درصد معلمان كاملا وافق هستند كه شركت معلمان در آموزش ضمن خدمت آنان را قادر ساخته تا دانش آموزان را براي برخورد با مشكلات خاص مراحل رشد آماده سازند
12- 90 درصد معلمان نسبت به تاثير آموزش ضمن خدمت بر معلمين جهت همدردي و همدلي با دانش آموزان براي حل مشكلات آنان نظر كاملا موافق دارند.
13- 88 درصد معلم ها كاملا موافق هستند كه شركت در ضمن خدمت موجب مي گردد تا معلمان در برخورد با مسائل و مشكلات غير درسي دانش آموزان و سعي در شناخت و جلوگيري از عوامل اساسي بروز مشكلات داشته باشند.
14- 95 درصد معلمان كاملاً موافق هستند كه معلمان باشركت در آموزشهاي ضمن خدمت همراه با احساس مسئوليت كه درآنها بوجود مي آيد به سرنوشت دانش آموزان بيشتر علاقه مند مي شوند در اين ارتباط رعايت عدالت و برخورد مناسب با استعداد و توانايي و ظرفيت هر يك از دانش آموزان و عدم تبعيض بين آنها بيانگر احساس مسئوليت معلمان است.
15- 80 درصد معلمان موافق اند كه معلمان شركت كننده در آموزش ضمن خدمت بين دانش آموزان تبعيض قائل نمي شودژند.
16- 78درصد معلمان اعتقاد دارند معلمان شركت كننده در آموزش ضمن خدمت از پذيرفتن مسئوليت استقبال مي كنند.
17- 95 درصد معلمان كاملاً موافق هستند كه آموزش ضمن خدمت باعث مي شود معلمان بين تجربيات قبلي، انتظارات و نيازهاي يادگيري شاگردان با هدفهاي آموزشي درس ارتباط معني داري برقرار كنند.
18- 94 درصد معلمان كاملا موافق هستند كه معلمان شركت كننده در آموزش ضمن خدمت هنگام ارائه درس روزانه فقط از يك روش استفاده نمي كنند
19- 97 درصد معلمان معتقدند آموزش ضمن خدمت باعث مي گردد تا معلمان توجه بيشتري به نيازهاي يادگيري شاگران داشته باشند.
20- 82 درصد معلمان كاملا موافق هستند كه معلمان شركت كننده در آموزش ضمن خدمت از طرح درس استفاده مي كنند.
21- 83 درصد معلمان اظهار داشتند كه معلمان شركت كننده از رسانه هاي آموزشي كمك مي گيرند.
22- 94 درصد معلمان كاملا موافق هستند آموزش ضمن خدمت باعث مي شود معلمين از روشهاي مختلف براي كنترل و اداره كلاس استفاده مي كنند
23- 92درصد معلمان موافق بودند كه آموزش ضمن خدمت باعث مي شود كه معلمين شركت كننده در آموزش ضمن خدمت هدف از امتحان را تشويق دانش آموزان به فعاليت بيشتر قرار دهند.
24- 93 درصد معلمان كاملا موافق هستند كه آموزش ضمن خدمت باعث گرديده تا معلمين تغييراتي را كه در جريان تدريس در رفتار دانش آموزان ايجاد شده را ملاك ارزيابي ميزان پيشرفت آنها قرار دهند.
25- 90 درصد معلمان معتقدند كه شركت معلمان باعث مي شود تا آنها هدفهاي تربيتي را اساس ارزشيابي آموزخته هاي دانش آموزان قرار دهند.
بطور كلي يافته هاي عمده تحقيق افزايش توانايي معلمان در تدريس اعم از روش تدريس ، طرح درس ، كنترل و اداره كلاس مي باشد.
تحقيق ديگر از آقاي علي قلي زاده در سال 1371 با عنوان بررسي تحليلي آموزش ضمن خدمت دبيران آموزش و پرورش استان تهران در دهه 70-60 بمنظور ارائه الگوي موثر مي باشد.
هدف اصلي اين تحقيق بررسي آموزش ضمن خدمت كاركنان آموزشي آموزش و پرورش بود.
اهداف فرعي تحقيق:
1- بررسي كمي دوره اي آموزش ضمن خدمت دبيران دوره متوسطه در طول ده سال گذشته در استان تهران.
2- بررسي نظرات شركت كنندگان در دوره هاي آموزش ضمن خدمت استان تهران.
جامعه آماري ، كليه دبيران شركت كننده در دوره هاي آموزش ضمن خدمت استان تهرن در طول دهه 70-60 (تعداد 3994)
نمونه آماري : نمونه گيري متناسب با حجم 5 درصد (200نفر)
مهمترين يافته هاي تحقيق:
1- 75 درصد اعتقاد داشتند كه علاقمندي به تدريس و فعاليتهاي آموزشي يكي از عوال مهم انگيزش براي شركت در دوره هاي آموزش ضمن خدمت مي باشد.
2- 80 درصد اعتقاد داشتند دستيابي به موفقيت شغلي برتر از عوامل موثر انگيزشي است.
3- 30 درصد معلمان وجود روحيه مدرك گرايي در جامعه را موثر دانستند.
4- 85 درصد علت ادامه تحصيل خود را ارتقاء علمي جهت انجام بهتر وظايف شغلي مي دانند.
5- رابطه معني داري بين تطبيق با شريط احراز شغل فعلي و شركت در دوره هاي آموزش ضمن خدمت وجود دارد. كه تفاوت معني داري بين زنان ومردان وجود داشته است.
6- رابطه معني داري بين شكوفا شدن استعدادهاي بالقوه و شركت در دوره هاي آموزش ضمن خدمت بدست نيامد.
7- 70 درصد علت شركت خود را دستيابي به مدارك بالاتر ذكر كرده اند.
8- تفاوت معني داري بين مشكلات خانوادگي و شركت در كلاسها مشاهده گرديده است (80 درصد) درزنان و مردان تفاوت معني داري بود بطوريكه زنان بيشتر از مردان به اين عوامل اشاره داشتند.
9- تفاوت معني داري بين عدم رضايت از شغل و شركت در دوره هاي آموزش ضمن خدمت به دست نيامد.
تحقيق ديگر را آقاي يونس هوشنگ فتحي در سال 1362 با عنوان آموزش ضمن خدمت كاركنان آموزش و پرورش در سطح كاركنان حوزه ستادي آموزشو پرورش انجام داد . نتايج بدست آمده به مقرون به صرفه بودن سرمايه گذاري و صرف وقت در راه آموزش كاركنان اشاره دارد و بازده آنرا به مراتب بيشتر ازهزينه مصرفي مي دانند و به افزايش كارايي از طريق شركت در كلاسهاي كارآموزي و كارورزي تاكيد مي كند.
تحقيق ديگري توسط خانم شهناز نجفي در اصفهان انجام شده كه مختصراً به آن اشاره مي كنيم:
تحليل برنامه هاي آموزش ضمن خدمت معلمان و ارائه پيشنهادات براي بهبود كيفي آن
هدف تحقيق:
شناسايي و بررسي عواملي كه موجب بهبود كيفيت آموزشهاي ضمن خدمت مي شوند.
فرضيات تحقيق:
1- براي بهبود كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت اين برنامه ها بايد بر اساس نيازها ، علائق و گرايشات سني متفاوت معلمين طراحي گردد.
2- براي بهبود كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت بايد گرايشات و علائق معلمان در انتخاب شيوه هاي آموزشي مطلوب مورد توجه قرار گيرند.
3- براي بهبود كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت باين نگرشهاي متفاوت معلمين نسبت به سازمان يا نهاد فراهم كننده برنامه بعنوان يك عامل تعيين كننده مورد توجه قرار گيرد.
4- براي ارتقاء كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت بايد معلمين و مديران و ساير دست اندركاران در تنظيم اهداف ، تعيين موضوع، طرح و اجراي اينگونه برنامه بمنظور انعطاف پذيري بيشتر مشاركت داشته باشند.
5- براي ايجاد انگيزه در معلمين جهت شركت موثر در دوره هاي آموزش ضمن خدمت بايد امتيازات مادي و غير مادي در نظر گرفته شود.
6- براي بهبود كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت بايد نحوه تمركز يا عدم تمركز ، زمان برگزاري و مدت برنامه ها با مشاركت فعال معلمين و ساير استفاده كننگان از برنامه ها ، تعيين شود.
7- براي بهبود كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت، اين برنامه ها بايد همزمان در همه مقاطع تحصيلي و با استفاده از متد هاي جديد آموزشي به اجرا گذارده شود.
8- براي بهبود كيفيت برنامه هاي آموزش ضمن خدمت بايد در مورد تربيت مدرسين و تهيه امكانات براي به هنگام ساختن دانش و آگاهي مدرسين فعلي اقدامات لازم صورت پذيرد.