بخشی از مقاله

چکیده

هدف نهایی مقالهی حاضر شناخت اجمالی مفهوم و اندیشه دولت از منظر قرآن و روایات است . روش استفاده شده کتابخانه ای است.در این مقاله منظور از مفهوم و اندیشه دولت بررسی وجوب ، ضرورت ، اهمیت و نیز نوع مدل نظام رهبری - امامت - در چاچوب مبانی بینشی اسلام و نصوص قطعی آن مانند قرآن و سنت و سیره معتبر پیامبر و امامان معصوم - علیهم السلام - است. پرسش اصلی مقاله این است که در باره مفهوم دولت و نیز وجوب و ضرورت آن و نیز نوع مدل رهبری چه نظام فکری و اندیشه ای از قرآن و سیره پیامبر - ص - قابل بهره برداری است؟ نتایج نظری نشان می دهد:

-1 سنت و سیره پیامبر اکرم - ص - از همان آغاز که از مکه به مدینه هجرت فرمودند، گواهی میدهد که آن حضرت به دنبال تشکیل حکومت بودند. این مبنا و ملاک مورد قبول متفکران اسلامی اعم از شیعه و سنّی در تشکیل دولت اسلامی است.

-2 پس از وفات آن حضرت - ص - هیچ یک از مسلمانان در ضرورت و وجوب تشکیل حکومت اسلامی و نیاز جامعه به امامت و رهبری شک نکرده و تردیدی به خود راه ندادهاند،

-3 اختلافنظر بین فرقههای مختلف اسلامی در این است که آیا پیامبر اکرم - ص - پس از خود امیرالمؤمنین - ع - را به عنوان والی و حاکم مسلمین تعیین نموده، یا اینکه تعیین خلیفه را به مسلمانان واگذار کرده است.

-4 طبق نظر اهل سنت، تعیین خلیفه به شورا و گزینش اهل حل و عقد واگذار گردیده، اما به عقیده شیعیان امامیه پیامبر اکرم - ص - که خود دارای مقام ولایتالنﱠبیﱡومصداقأولی »بالمؤمنینَ مِنْ أَنْفُسهم« - قرآن - 6:33 بود، تکلیف حاکم بعد از خود را مشخص کرد.

-5 دانشمندان شیعه مدل »نظام امامتو« دانشمندان سنّی مدل »نظام خلافت« را ارایه دادند.

واژگان کلیدی: مفهوم دولت ، وجوب دولت ،قرآن، روایات


.1 مفهوم واژه حکومت

حکومت در لغت در معانی فرمان دادن، امر کردن، فرمانروایی، سلطنت، پادشاهی، داوری و قضاوت آمده است. - معین، فرهنگ فارسی، ماده حکم - . راغب اصفهانی حکومت را با یک برداشت از مادهحَکَمَ« » به معنی منع ذکر کرده و هرگونه مراقبت و ممانعتی که در جهت مصلحت افراد انجام میشود را حکومت میداند؛ در برداشت دوم، حکومت را از ماده حُکْم بیان نموده و هرگونه قضاوت و تبیین باید و نبایدها را حکومت میداند و مینویسد: »الحکم ان یقضی بشیء علی شیء فیقول هو کذا أو لیس بکذا« حکومت این است که راجع به امری داوری کند و بگوید چنین است و چنین نیست. - راغب اصفهانی، 1404 ه.ق : » . - 126 -127ابن منظور« مینویسد: »" حکمت و احکمت«حکَمتُومعنایبه منعتُ و رددتُ است و به همین جهت مردم کسی را حاکم میخوانند که جلوی تجاوز و برتری خواهی را میگیرد و در جامعه تعدیل برقرار میکند".

»اصمعی« میگوید: " اصل حکومت این است که از ظلم و تجاوز جلوگیری گردد". ازهری اشاره میکند: "حکم همان قضاوت کردن بین مردم است" و نیز میگوید: " ابراهیم نخعی روایتی نقل کرده است که:حکّم» الیتیم کما تحکم ولدک. . . . «، بدین معنا که یتیمان را آن سان مواظبت کن که مواظب فرزندت هستی و آنان را از درافتادن در مفاسد منع کن و همانگونه که در اندیشه خوشبختی فرزندت هستی به فکر اصلاح وخوشبختی یتیمان باش و همانگونه که برای نجات فرزندت تلاش میکنی برای نجات یتیمان نیز تلاش کن تا گرفتار بدیها و کژیها نگردند". - ابن منظور، بیتا : . - 141-145 با مرور به معانی لغوی حکومت، می توان این نتیجه را گرفت که حکومت؛ عبارت است از نوعی مراقبت و نظارت درجهت مصالح مردم و جلوگیری از تجاوز و برتریخواهی و برقراری تعادل در جامعه.

.2 مفهوم حکومت و دولت در عرف سیاست و حقوق تاکنون حکومت و دولت درعرف و سیاست در معانی گوناگونی به کار رفتهاست. در مواردی مشابه و در پاره ای
دیگر متفاوتند. دولت در اصطلاح جدید اجتماع انسانهایی است که در سرزمین خاصی سکونت کردهاند و دارای حکومتی هستند که بر آنها اعمال حکومت میکند. براساس این تعریف، دولت در معنای وسیع کلمه، دارای چهار رکن اساسی است: قلمرو یا سرزمین، جمعیت یا ملّت، حکومت - سه قوه - و حاکمیّت - آقایی . - 303 :1378 به اعتقاد پهلوان - 1379 - دولت از نظر سیاسی در زبان فارسی با معانی سلطنت، هیأت سلطنت، اقتدار، حکومت، قدرت، فرمانروایی، گروهی که بر کشور حکومت کنند، قوه مجریه، نظام اداری کشور، مملکت، هیأت وزیران، نظام سیاسی، جمع سه قوه - مجریه، قضائیه و مقنّنه - ، و هیأت حاکمه" به کار رفته است. در این مقاله با اندک تسامح؛دولت و حکومت به یک معنی آمده است.

.3 لزوم وجود حکومت و اهمیت جایگاه آن در اسلام

مطالعه آیات و روایات و فقه مذاهب مختلف اسلامی اعم از شیعه و سنی این مطلب را روشن میسازد که دین اسلام مطابق فطرت و خواست طبیعی انسان است وتنها به بیان مقررات عبادی اکتفا نکرده بلکه در تمامی زمینههای زندگی انسان، از آن جمله در زمینه حکومت دارای طرح است. - زنجانی، . - 1377:99شریعت مقدس اسلام به عنوان دین فطرت و تکمیلکننده ادیان الهی و پاسخگوی تمامی نیازهای بشر تشکیل حکومت را یکی از اهداف اساسی خود قرار داده است. شریف - 1369 - در اثر خود به نقل از "ابن حزم اندلسی" آورده است. »تمامی فرقههای اهل سنّت و تمامی مرجئهو شیعه و خوارج بر وجوب امامت اتّفاق دارند، و برآنند که بر امّت اسلام واجب است از امام عادلی که در میان آنها احکام خداوند را بر پا سازد و احکام شریعت پیامبر - ص - را در جامعه اسلامی به اجرا درآورد، اطاعت و فرمانبرداری کند، جز فرقهای از خوارج به نام "نجدات" که آنها میگویند: لازم نیست مردم از امام و پیشوایی اطاعت کنند، بلکه بر آنها واجب است در میان خود حق را بر پا سازند و براساس آن رفتار کنند. ما هیچ احدی از بازماندگان این فرقه را ندیدیم، این فرقه منسوب به "نجده بن عمیر الحنفی" است.

نظر این فرقه مردود است و اجماع همه افراد که ما یادآور شدیم، بر بطلان این نظریّه کافی است. قرآنو سنّت هم به وجوب وجود امام تصریح دارند. از جمله در قرآن میفرماید:
ااالله و اَطیعوُا» الرّسولَ و اُولی الاَمرِ مِنْکُم«و احادیث صحیحه بسیاری درباره اطاعت از ائمّه و وجوب امام موجود است.« - شریف،. - 87:1369 "ابن خلدون" نیز معتقد به وجوب خلافت است، وی میگوید:نَصْب» امام واجب است و وجوب آن در شرع به اجماع، صحابه پیامبر - ص - و تابعین اثبات شده است، زیرا در هنگام وفات پیامبر - ص - اصحاب آن حضرت پیشدستی کرده و با ابیبکر بیعت کردند و در کارهایشان تسلیم رأی او شدند و در همه اعصار پس از آن نیز چنین بود؛ و به همین سبب بود که مردم در هیچ عصری دچار هرج و مرج نشدند.

این خود دلیل بر اجماعی است که بر وجوب نصب امام دلالت میکند.« - ابن خلدون به نقل از شریف، . - 246:1369در همین رابطه ابن ابی الحدید" مینویسد:در» مذهب شیعه و سنّی درباره وجوب حکومت اجماع دارند، اما تفسیر آن دو از مفهوم و متعلّق وجوب متفاوت استاهل. سنّت عقیده دارند که تشکیل حکومت و تعیین حاکم به عهده مسلمانان و جامعه اسلامی است و بر آنان واجب است که حاکمی را از بین خود تعیین و از اوامر او اطاعت نمایند، ولی بر مبنای عقیده شیعه، انتخاب به عهده مردم نیست و این بر خداوند است که براساس برهان لطف حاکم شایستهای برای جامعه اسلامی تعیین نمایند.« - ابن ابی الحدید، . - 307 : 1378

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید