بخشی از مقاله
• بازنگري اجمالي عمليات بيت المقدس و مسائل جانبي آن
حوادث تاريخي بويژه رويدادهايي كه در نبردهاي سنگين نظامي به وجود مي آيد گاهي آنچنان تعيين كننده و سرنوشت ساز واقع مي شود كه دايره تأثيرات شگرف آن از محدوده زماني و مكاني فراترمي رود. رويداد سوم خرداد۱۳۶۱ يكي از بزرگترين حوادث اين سرزمين است كه به حق درخشانترين صفحه جنگ را رقم زده و در اعمال اقتدار بين المللي ايران تحت تلألو انوار درخشان انقلاب اسلامي نقش ويژه اي داشته است.
اين نوشتار سعي دارد در يك فرصت كوتاه با تكيه بر بعد نظامي، حوادث مربوط به سوم خرداد۱۳۶۱ را مرور كرده و گذري به زواياي ناپيداي اين رويداد عظيم بنمايد.
خرمشهر زيباترين بندر ايران
خرمشهر با ۲۵۰هزارسكنه در سال۱۳۵۹ بزرگترين بندر تجاري كشور بوده كه توانايي انتقــــال ۱/۵ميليون تن كالا را كه از طريق خليج فارس وارد مي شود به سراسر ايران دارد. اتصال به شبكه سراسري راه آهن، سواحل مناسب جهت كشتي هاي بزرگ، نزديكي به منابع نفتي و پالايشگاه آبادان از ويژگي هاي خرمشهر است، بهره مندي از طبيعت زيبا و سرسبز و نخلستانهاي پربار جلوه هاي اين شهر را كه عروس بنادر ايران به شمار مي رفت دوچندان مي نمايد اين بندر مهم و استراتژيك مرزي از ديرباز مورد طمع بيگانگان بوده و بارها مورد تجاوز و دست اندازي واقع شده است كه مهمترين موارد آن به شرح ذيل است:
ـ اشغال ۳روزه خرمشهر توسط حاكم بغداد و امير وقت كويت در زمان حمله محمدشاه قاجار به هرات (حدود سال۱۱۱۵) كه به دستور انگلستان انجام گرفت وقتل و غارت بي سابقه اي به وقوع پيوست كه به دستور حاكم عثماني تخليه گرديد.
ـ اشغال توسط انگلستان با استفاده از خاك عثماني در زمان ناصرالدين شاه كه در مقابل دادن
هرات خرمشهر از اشغال آزاد شد.
ـ اشغال در شهريور۱۳۲۰ توسط انگليسي ها و آزادي آن بنا به توافق استعماري ابرقدرتها.
ـ اشغال در ۱۳۵۹ و آزادسازي آن با عمليات بيت المقدس با قدرت رزمندگان اسلام و بدون دادن باج و يا دخالت بيگانه.
پايمردي و مقاومت در برابر تجاوز
از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي شيطنت هاي استكبار جهاني با دخالت هاي مرئي ونامرئي عراق در حوادث سياسي اجتماعي ايران شروع مي شود. تحريك حس قوميت عرب، تقويت سازمانهاي به اصطلاح خلق عرب، بمباران و تجاوزات هوائي و تبليغات مسموم و شديد رواني در رسانه ها از جمله اين اقدامات است.
صالح مهدي عماش معاون نخست وزير و وزير كشور عراق در شروع حاكميت بعثيها اينگونه ادعامي كند. «عراق هرگز در مورد شط العرب با ايران اختلاف نداشته است، شط العرب جزئي از خاك عراق است. اختلاف در مورد عربستان (خوزستان) بوده كه قسمتي از خاك عراق است و در دوره قيمومت خارجي، ضميمه ايران شده و برخلاف خواست مردم عراق، اهواز ناميده مي شود.
براساس اين ايده و عقيده و يا ايجاد زمينه هاي مناسب، صدام در منطقه جنوب تلاش اصلي خود را براي فتح خرشهر قرار داده و بعدازظهر دوشنبه۵۹/۶/۳۱ كه شهر نسبتاً وضعيت آرامي داشته و تلاش هايي براي مقابله با تهاجم احتمالي صورت مي پذيرد مورد هجوم باراني از آتش قرار مي گيرد و در كمتر از يك ساعت تمام شهر در آتش مي سوزد و آنهاكه زنده مانده اند اجساد پاره پاره بستگانشان را نظاره مي كنند.
۹۰قبضه توپ و خمپاره عراقي بدون وقفه آتش مي ريزد و سرانجام عراق از طريق شلمچه با تيپهاي۲۶ و ۶زرهي به طرف خرمشهر حركت مي كند.
مقاومت قدم به قدم نيروهاي مردمي و سپاه پاسداران در كنار يگانهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران مستقر در منطقه در طول ۳۵روز درمقابل ارتش مجهز و آماده عراق فصل زريني در حماسه هاي نبرد شهري به شمار مي رود.
خرمشهر در چهارم آبانماه۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمد و در طول ۵۷۸روز اشغال شاهد جنايت بي شمار عراقي ها در اين شهر بود. غنيمت بردن تمامي اموال دولتي و مردم كه يك رقم آن
۵۷۰۰ اتومبيل در گمرك بوده است و تخريب كامل شهر از عمده اين جنايت هاست. اسناد به دست آمده از ارتش عراق عمق جنايت را نشان مي دهد كه چگونه صدها اصله درخت خرما وهزاران ساختمان با مواد منفجره و لودر تخريب شده اند و اموال مردم به غارت رفته است.
مقدمات عمليات بيت المقدس
تثبيت دشمن و متوقف كردن او در روزهاي اول جنگ باعث شد تا عراق بدون دستيابي به اهداف بلندپروازانه خود، نداي صلح طلبي سردهد. اما رهبري داهيانه امام (ره) مبني بر خروج متجاوز كه با فرمان شكست حصر آبادان، تحركي در جبهه ها پديد آورد از قادسيه صدام جهنمي پديد ساخت كه تبديل به گورستان ارتش عراق گرديد.
انجام عمليات هاي ثامن الائمه، طريق القدس و فتح المبين توسط دلاور مردان ارتش جمهوري اسلامي ايران و قهرمانان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نظر طراحان و كارشناسان نظامي را به طرف خرمشهر معطوف داشت.
پدافند دشمن در غرب كارون و ايجاد منطقه وسيّع آبگرفتگي و همچنين برقراري مواضع پدافندي مناسب، دشمن را مطمئن ساخته بودكه نيروهاي اسلام به سادگي نمي توانند خرمشهر را فتح نمايند و بر همين اساس اين ادعاي صدام به طور مداوم تكرار مي شد كه اگر نيروهاي ايراني خرمشهر را پس بگيرند كليد بصره را به آنها خواهم داد.
طراحي عمليات
در طرح ريزي عمليات بيت المقدس كه در سلسله طرحهاي كربلا عنوان كربلا۳ را گرفته بود
براساس يك اصل كلي نظامي به نكات فراواني توجه شد و طراحان كه از كارشناسان ورزيده نظامي و اساتيد زبده دانشكده افسري و ستاد بودند به اين نكات توجه خاص داشتند: وضعيت دشمن از نظر تركيب، استعداد، گسترش، نقاط ضعف، نقاط قوت، تفكر تاكتيكي زمين منطقه نبرد و...
ـ اطلاعات لازم از سه محور عمده به دست آمده ۱ـ عكس هوائي توسط خلبانان شجاع نيروي هوائي ۲ـ شناسايي زميني توسط گشتي ها ۳ـ اسرا و پناهندگان عراقي، تجزيه و تحليل اطلاعات فوق و برآورد كارشناسي و طراحان نظامي ارتش جمهوري اسلامي ايران آنچنان به واقعيت نزديك بود كه بعداز پيروزي اسناد به دست آمده آن را تأييد نمود.
عمده قواي دشمن در منطقه لشگرهاي زرهي ۱۰ـ۶ـ۹ـ۳ و لشگرهاي پياده۱۱ و ۱۰ و لشگر ۵مكانيزه همراه تعدادي تيپ پياده و مكانيزه زرهي مستقل و مأمور بوده است. جمع نيروهاي دشمن قبل از شروع عمليات حدود ۲۰تيپ و در انتهاي نبرد با توجه به اطلاعات دريافتي از اسرا به حدود ۴۸تيپ كه تقريباً ۱۴لشگر را تشكيل مي دهد، بالغ گرديد.
ـ لازم به يادآوري است كه منطقه طرح ريزي شده ۴۰برابر منطقه ثامن الائمه، ۱۰برابر منطقه طريق القدس، ۳برابر منطقه فتح المبين و ۹برابر منطقه عملياتي والفجر۸ بوده است.
انعكاس فتح خرمشهر در رسانه هاي خارجي
ـ مطبوعات آمريكايي يكصدا اعتراف كردند «پس از برتري ايران، سران نظامي عراق كه از قدرت تهاجمي نيروهاي ايراني حيرت زده شده بودند پس از هر حمله ايران به شدت شكست خورده وعقب نشيني كردند، آمريكا شكست عراق از ايران راخطري بزرگ تلقي مي كند، مقامات دولت ريگان گفتند انهدام نيروهاي عراق توسط ايران براي منافع غرب موقعيت خطرناكي به وجود مي آورد.»
ـ خبرگزاري فرانسه در ادامه بيان حمايت مردم از رزمندگان مي نويسد: «واشنگتن از اين بيم دارد كه موفقيتهاي ايران ضربه اي مهلك و مرگ آور به رژيم صدام حسين وارد آورد.»
ـ آسوشيتدپرس «خرمشهر از جايگاههاي بزرگ جنگ محسوب مي شود و بيرون راندن عراقي ها به آن معناست كه عراقي ها عملاً تمام مناطق استراتژيكي را كه در آغاز جنگ تصرف كرده بودند از دست داده اند.»
ـ مايكل كندي خبرنگار روزنامه لوس آنجلس تايمز: يك ژنرال عراق گفت: «ماعلاقه اي به ماندن در اينجا نداريم اينجا يك صحراي خشك و خالي است و مي تواند ارزاني خودشان باشد كه اينگونه صحبت ها با استراتژي عراق در آغاز جنگ كاملاً مغايرت دارد.»
ـ نيوزويك «عراق مي خواست با هجوم به سرزمينهاي ايران شاهد سقوط جمهوري اسلامي باش
د ولي اين آرزو با برتري نيروهاي ايراني اتفاق نيفتاد.»
ـ روزنامه لوكوتيذين دوپاري در اواسط عمليات نوشت: «لشكريان ارتش به حمايت سپاه پاسداران پيشروي خود را به سوي مرز ادامه مي دهند و باز پس گيري خرمشهر هدف نهائي عمليات بيت المقدس است.»
ـ روزنامه الثوره بغداد: «ما هرگز قصد تصرف اراضي ايران را نداشته ايم.»
ـ خبرگزاري فرانسه: «اين موفقيتها حاكي از آن است كه جمهوري اسلامي ايران موفق شده ارتش باقي مانده از رژيم گذشته را در نيروي منسجمي ادغام نمايد واين از لحاظ شيوه هاي جنگي مورد استفاده و چه از نظر عناصر خادم به يك رژيم انقلابي بي سابقه است.»
ـ خبرنگار ژاپني مايلي جي شيمبون: «فتح خرمشهر تنها ده ساعت طول كشيد و اين گوياي ضعف شديد رزمي ارتش عراق و وجود ايمان و قدرت نيروهاي جمهوري اسلامي بود.»
ـ واشنگتن پست: «بازپس گيري بندر خرمشهر نمايانگر پيروزي تقريباً كامل ايران در اين جنگ بوده است.»
ـ واشنگتن پست: «ايران تاكتيك حمله زميني را به نحو احسن انجام داده است براساس محاسبات پنتاگون از چهارحمله عظيم ايران، اين حمله (بيت المقدس) قاطع ترين آنهاست.»
ـ گاردين انگليس: «سقوط خرمشهر يعني سقوط آخرين و مهمترين افتخار جنگي عراق كه ايرانيها با بازپس گيري آن اين برگ برنده را كه به وسيله آن عراق مي كوشيد ايران را پاي ميز مذاكره بكشاند از دست بغداد ربودند.»
ـ الكساندر هيگ وزير خارجه اسبق امريكا گفت: «بيم آن مي رودكه اين درگيري به كشورهاي همسايه گسترش پيدا كند و موجب تغييرات گسترده و غيرقابل پيش بيني در توازن نيروهاي منطقه شود.»
ـ راديو مونت كارلو فرانسه بازپس گيري خرمشهر را توسط نيروهاي ايراني غيرممكن قلمداد كرده
بود.
ـ بي.بي.سي كه مبلغ سياستهاي استعماري امپراتوري ورشكسته و پيرانگليس است اعلان كرد چنانچه ايران درصدد بازپس گيري خرمشهر برآيد سخت ترين گردو را براي شكستن برگزيده است.
و در پايان لازم به يادآوري است يكي از بزرگترين جشن هاي مردمي انقلاب كه در طول تاريخ دنيا
نيز بسياركم سابقه است در بعدازظهر سوم خرداد۶۱ با اعلان آزاد شدن خرمشهر از صداي جمهوري اسلامي ايران برپا گرديد كه تا پاسي از شب ادامه داشت در اين جشن با شكوه مردم به شكرانه فضل و عنايت خداوند ساعت ۹شب فرياد الله اكبر سر داده و با پخش شيريني از نظاميان داخل شهرها قدرداني مي كردند.
خرمشهرفرهنگنامه مقاومت و ايثار
خرمشهر فرهنگنامه مقاومت و ايثار، دليري و شهامت و عشق و ايمان رزمندگان ۸سال دفاع مقدس است. اين شهر در منطقه جنوب خوزستان نزديكترين شهر از راه خشكي و آبي به عراق است. لذا نيروهاي عراقي از همان روزهاي اول جنگ تحميلي هلهله كنان با تصور اينكه در مدت كمي خرمشهر سقوط خواهدكرد، حمله خود را از مسير شلمچه آغاز كردند. اما طولي نكشيد كه با مقاومت غيرقابل انتظار جوانان اين شهر و نيروهاي ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي روبرو شدند و جنگي تمام عيار و خانه به خانه درگرفت. بيست و پنجمين روز نبرد از شديدترين روزهاي درگيري بود، زيرا يگانهاي متعدد دشمن با پشتيباني تانك ها و زره پوشها كه به شهر نفوذ كرده بودند، در محورهاي مختلف سنگر به سنگر با به شهادت رساندن يامجروح كردن رزمندگان تا بعدازظهر مواضع ما را يكي پس از ديگري تصرف كردند. در نتيجه به مركز شهر (پل خرمشهر) تسلط يافتند. ولي يورش شجاعانه حماسازان خرمشهر در عصر همين روز بارديگر خرمشهر را از سقوط حتمي نجات داد و نيروهاي دشمن عقب رانده شدند. اين مقاومت حماسي دلاور مردان رزمنده، نام خرمشهر را به خونين شهر تبديل كرد. اما فشار روزافزون آتش توپخانه، خمپاره، تانك هاي سرمست و بمبارانهاي لحظه به لحظه هوايي باعث شد كه خرمشهر پس از ۳۵روز مقاومت جانانه به تصرف نيروهاي عراقي درآيد.
نيروهاي دشمن در طول يكسال و نيم تجاوز خود، طي يك رشته عمليات مهندسي پيچيده آن را به صورت يكي ازمحكمترين مواضع پدافندي خود درآورده بودند. واحدهاي مهندسي تابع سپاه سوم ارتش عراق با تخريب سيستماتيك قسمت اعظم شهر وايجاد ميادين مين و كانالهاي زيرزميني، چنان ساختار دفاعي مستحكمي در اين شهر ايجاد كرده بودند كه به فرض احتمال نفوذ نيروهاي ايراني در كليه مواضع و استحكامات پيرامون و داخل خرمشهر، باز او قادر بود در صورت لزوم وارد يك جنگ شهري طولاني با نيروهاي ايراني شود. حتي براي جلوگيري از فرود چتربازان ايراني تيرآهن، ماشين هاي سوخته و نخلها را قطع كرده با فاصله معيني در حوالي خرمشهر علم كرده بود.
پس از اتمام عمليات فتح المبين بلافاصله تخريب مناطق مسكوني خرمشهر توسط واحدهاي مهندسي سپاه سوم عراق به طور جدي آغاز گرديد به گونه اي كه صداي انفجارهاي مهيبي در شرق رودخانه كارون شنيده مي شد. احداث استحكامات در داخل شهر و نحوه تخريب و مين گذاري آن به منظور ممانعت از ورود ما، از شمال و شرق شهر به طور جدي دنبال مي شد.
صدام فكر مي كرد با تصرف خرمشهر و آبادان مي تواند به آرزوي ديرينه خود يعني تسلط كامل براروند برسد، تا اينكه پس از ۱۹ماه اشغال در مرحله سوم عمليات بيت المقدس در تاريخ ۶۱/۳/۳ با رمز «ياعلي بن ابيطالب(ع)» خرمشهر آزاد شد. بيشترين اسير در طول ۸سال دفاع مقدس يعني هجده هزار نفر از نيروهاي عراقي در اين عمليات به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.
از نقاط مهمي كه به عنوان يادهاي سبز در خاطرات رزمندگان و مردم ما باقي مانده است، مي توان ميدان مقاومت، مسجد جامع، شلمچه، بندرگمرك خرمشهر، پل خرمشهر، پل نو، نهرعرايض، نر خين و … را نام برد.
مقاومت 35 روزه خرمشهر
مردم خرمشهر در روزهاي اول كه جنگ غافلگيرانه تحميل شد، 35 روز مقاومت كردند،اما يك كشوري مثل كويت نتوانست نيم ساعت در مقابل صدام دوام بياورد و عراقيها در نقاطي كه كاملا اختصاصي بود، از جمله در بندر مينا احمدي كويت و در داخل كاخي كه متعلق به امير كويت بود، مقر فرماندهي تشكيل دادند، بنابراين با اين مقايسه، مشخص ميشود عظمت كار مردم در روزهاي اول جنگ چگونه بوده است.؟ يا مثلا بر اثر فشاري كه در جنگ جهاني دوم به روسها وارد شد، مردم شهر را آتش زدند و با اين نگاه كه دشمن با زمين سوخته مواجه شود، در يك حالت انفعال قرار گرفتند؛ مواقعي هم بوده است كه ميل به دفاع در همين كشورهاي اروپايي از بين رفته است.
از لحظهاي كه رزمندگان اسلام خرمشهر را بنا به ضرورت ترك ميكنند، از همان لحظه در فكر بازپسگيري شهر هستند و سرانجام اين كار محقق شد. البته شرايط هميشه براي رزمندگان سخت بوده است. در همين عمليات بيتالمقدس، وقتي رزمندگان اسلام ميخواهند به جاده آسفالته برسند، در يك مقطعي، فشار يا تكهاي عراقي خيلي سنگين بوده است. يكي از رزمندگان در همان موقع اظهار ميكرد كه آن قدر فشار زياد بود كه اگر زمين دهان باز ميكرد، بچهها حاضر بودند داخل زمين بروند، ولي عقبنشيني نكنند.
اگرچه عمليات بيتالمقدس در مقايسه با عملياتهاي كربلاي پنج و والفجر 8 آنچنان پيچيدگي ندارد، ولي اعجاري در ماجراي خرمشهر است كه آن را از ساير عملياتها ممتاز ميكند. ابعاد روا
ني سياسي و بعضي از ابتكارات در شرايط خاص از جمله اين اعجاز است. يكي از جلوههاي اين عمليات، رخنه رزمندگان اسلام از كارون هست، يعني عبور از كارون و سرپل كه بچهها در منطقه كارون ميگيرند، كار فوقالعدهاي است. دشمن هم در اوائل جنگ و محاصره آبادان از كارون عبور كرده و پل زده بود و در نهايت، سرپل تصرف شده توسط دشمن 150 كيلومترمربع بود اما رزمندگان اسلام در شرايطي كه با آتش سنگين دشمن مواجه بودند هزار و 800 كلومترمربع را آزاد مي
كنند كه مقدمهاي براي عملياتهاي بعدي شد.
نكته برجسته ديگر اين كه مهمترين ضربه را رزمندگان اسلام در نقطهاي به دشمن زدند كه نقطه تجمع و عمده قواي آنها بود و ستون فقرات منطقه علمياتي محسوب ميشد، در منطقه ايستگاه حسينيه و جاده خرمشهر فشار زيادي بر دشمن وارد آمد و اينجا جايي بود كه دشمن تصور نميكرد، چون معمولا همه فكر ميكنند منطقه مركزي امن است، اما اين جا برعكس بود و دشمن مجبور به عقب نشيني شد.
در عين حال كه در اين عمليات يك شهر مهم و حساسي چون خرمشهر آزاد ميشود، اما بصره هم تهديد ميشود و دشمن در آن ايام نه تنها براي بصره، بلكه نگران بغداد ميشود و در خاطرات صدام هست كه گفته ما زماني كه خرمشهر را ترك كرديم يك تيپ بيشتر براي دفاع از بغداد نداشتيم. مسئله بعدي و مهم در اين عمليات اين است كه در مرحله سوم، دشمن با عقبنشيني از جفير مواضع پدافندي جديدي تشكيل ميدهد و در روز 19 ارديبهشت سال 61 بچهها تك هماهنگ شدهاي براي آزادي خرمشهر انجام مي دهند، اما موفق نميشوند. فشارهاي دشمن عموما به اين صورت بوده كه با حمله نيروهاي زرهي به پياده، درصدد تجزيه نيروهاي پياده به گروههاي كوچك و در نهايت از بين بردن آنها بود، يعني نبرد تن و تانك روي ميدهد و در كل ما در عمليات بيتالمقدس نزديك به هفت هزار نفر شهيد ميدهيم.
در مرحله سوم عمليات تلاش عراق اين بود كه جلوي عمليات بعدي را بگيرد و در اين فعل و انفعالات پاسگاه شهابي را تصرف ميكند. چهار روز تبليغات گستردهاي از سوي رسانههاي غربي و كشورهاي عربي صورت ميگيرد. در اجلاس سران كشورهاي عربي خليج فارس بررسي ميكنند كه چه كاري ميتوانند براي صدام انجام دهند تا حركات جديدي انجام شود. بعد از چهار روز كه مباحث بينتيجه ميماند واجلاس به رياض كشيده ميشود، با عمليات متقابل از سوي نيروهاي اسلام، پاسگاه شهابي آزاد ميشود و در نهايت در مرحله چهارم عمليات، خرمشهر آزاد ميشود.
معمولا در فضاهاي رسانهاي وقتي مباحث را بررسي ميكنيم ميبينيم كه اين فضاها تاثيرات خود را ميگذارد مثلا در عمليات بيتالمقدس قرارگاه كربلا از سوي روزنامههاي وقت تحت فشار بود كه
آيا مثلا فردا خرمشهر آزاد ميشود يا چند ساعت ديگر خرمشهر آزاد ميشود يا نه تا ما بتوانيم خبر آن را ا منعكس كنيم. نقش رسانه خيلي مهم است در اين كه اخبار را طوري منتقل كنند كه بر مسوولان فشار نيايد و دشمن نيز سوء استفاده نكند.
ادامه دفاع بعد از آزادسازي خرمشهر
اين مسئله را ميتوان از چند جهت بررسي كرد اما من به دو بعد نظامي و سياسي آن اشاره
ميكنم.
در بعد نظامي، اصلي به نام تامين داريم كه ميگويد شما براي امنيت دادن به يك هدف (شهر ،ارتفاع و...) بايد آن قدر دشمن را به عقب برانيد تا تيرهاي مستقيم و منحني زن نتواند به آن هدف يا شهر صدمه بزند و آنجا را زير آتش بگيرد. در عمليات بيتالمقدس خرمشهر آزاد شده بود، اما دشمن در مسافتي آن طرفتر موضع گرفته بود.
مطلب دوم مربوط به بعد سياسي است. در اين بحث، هيچ مقام رسمي كه بتواند اين تضمين را در آن زمان بدهد، نبوده است و فقط حرفهاي رسانهاي بوده است، هيچ كس نيامد به ما بگويد بعد از آزادسازي خرمشهر جبران مافات ميكنيم و اگر سير فرمايشات حضرت امام (ره) را در طول جنگ تا پذيرش قطعنامه را بررسي كنيد، ميبينيد كه دشمن قابل اعتماد نبوده است. حتي بعد از پذيرش قطعنامه با هزار دستگاه تانك تا سه راه حميديه رخنه كرده بود. بنابراين جنگ با قطعنامه متوقف نشد بلكه با يك عمليات اساسي رزمندگان در جنوب و انهدام نيروي دشمن متوقف شد، آنها خيال ميكردند ما در موضع ضعف قرار داريم كه قعطنامه را پذيرفتيم.ردر ماجراي نامه اخير رييس جمهور هم چه بسا آمريكايي ها چنين احساسي داشته باشند.
وقتي قطعنامه 598 را پذيرفتيم، دشمن دوباره حمله كرد، اما بچهها دشمن را ظرف چند ساعت بيرون كردند و بعد از اين ماجرا عراق تيرش به سنگ خورد و آخرين تيرش را هم با حمله منافقين رها كرد و باز هم موفق نشد. بنابراين دشمن نشان داده بود هميشه زبان زور را ميفهمد و اگر ما از موضع قدرت با آنها برخورد نميكرديم، نميتوانستيم او را متوقف كنيم. در ماجراي خرمشهر هم فرصت براي ما استثنايي بود، چون دشمن در موضع ضعف بود.
از نظر نظامي دو اصل ديگري وجود دارد به نام اصل استفاده از موفقيت و اصل تعاقب. اصل تعاقب ميگويد: دشمن را تا حدي كه ممكن است تعقيب كنيد تا ميل جنگيدن در او از بين برود و اين ر حالي است كه مناطقي مانند نفت شهر، ارتفاعات آغ داغ و برخي مناطق مرزي در اختيار آنها بود و اينها مانع بود تا به آنها حسن نيت داشته باشيم، چرا كه نشان مي داد دشمن هنوز ميل به جنگ دارد.
اصل استفاده از موفقيت نيز ميگويد: شما وقتي در يك عمليات موفق شديد بايد حداكثر استفاده را از موفقيت به دست آمده به عمل آوريد تا اراده جنگ در دشمن از بين برود، اين در مورد عراق
صادق نبوده است. ضمن اين كه صدام يك انسان اهل فريب بود و اين بارها بعدها به اثبات رسيد (مثلادر حمله به كويت). وقتي او به دوست نيز خود رحم نكرد، چطور ميتوانست در برابر ايران صداقت داشته باشد.؟
به طور كلي ارزيابيهايي كه امسال داشتم احساس كردم، افراد اقناع شدهاند، چون ما سوالاتي از قبيل اين كه چرا جنگ بعد از آزادسازي خرمشهر ادامه يافت؟ نديدم و اين نشان ميهد به اندازه كافي به اين سوالات پاسخ داده شده است.
چرا بعد ازآزادسازي ،خرمشهر به بصره حركت نكرديم؟
اين طور نبود كه ما در عمليات آسيب نديده باشيم. آسيب ديده بوديم ;و بايد خودمان را بازسازي ميكرديم كه با اين كار به عمليات رمضان رسيديم و از سوي ديگر بعد از رسيدن به مرزهاي بينالمللي بايد بررسي ميشد آيا ما بايد به خاك عراق وارد شويم يانه؟
اينجا ذكر يك نكته ضروري است و آن جنگ پاك است، چون ما همه جا پاكي را در رزم رزمندگان اسلام ميبينيم. نگاهي به استفتائات رزمندگان اسلام بعد از ورود به خاك عراق بكنيد خيلي جالب است! مثلا سوال ميكنند آيا نمازي كه بر روي خاك عراق ميخوانيم صحيح است و خاك آن غصبي تلقي نميشود؟ اين نشان ميدهد كه چقدر اين نگاه مقدس و پاك بوده است و بايد از نظر جامعهشناسي و فهم معارف بازنگري شود. يا رزمندهاي كه لباس به غنيمت گرفته سوال ميكرد با اين غنيمت چه بايد كرد؟ خيلي از اين موارد وجود دارد.
در عمليات بيتالمقدس توان ما براي دو عمليات متمركز نشده بود، بلكه براي يك عمليات متمركز شده بود و آن هم خودش عمليات سنگيني بود. در تمام مراحل بيتالمقدس ارتش و سپاه دوشادوش هم عمل كردند و در خيلي از موارد و در طرحها و برنامههاي تصويب شده، كارشناسان يك نظر را داشتند. شناساييهاي صورت گرفته مشترك و نگاه واحد بود. حالا ممكن است كه در برخي تاكتيكها اختلاف نظر بوده باشد كه از تجارب و تعاليم افراد ناشي ميشد. در عمليات بيتالمقدس در قرارگاه كربلا هيچ منيتي نبود حتي در جزئيات هم شهيد صياد نظر ميداد.بنده شاهد بودم وقتي خاكريزي دور همين قرارگاه ميزدند، شهيد صياد كه درآن زمان فرمانده نيروي زميني ارتش بود. روز اول يا دوم عمليات بود شهيد صياد ايستاده بود و شخصا به راننده ميگفت، مثلا ارتفاع و عرض خاكريز چقدر باشد، اين جزئيات را را يادآوري ميكرد. با خودم گفتم عجب حوصلهاي دارد، فرماندهي نيروي زميني ارتش است، اما چقدر به نكات ريز حساس است كه مبادا خسارتي وارد شود. يعني با تدبير،دقت و نظم، مسائل بررسي ميشد و كار، كار جمعي بود، و هيچ كس نميتواند بگويد خرمشهر را من آزاد كردم، همانطوري كه امام فرمودند: خرمشهر را خدا
آزاد كرد.
تا عمليات خيبر بيشتر به اين ميانديشيديم كه دشمن كجا را اشغال كرده تا به او حمله كرده و مناطق اشغالي را پس بگيريم.يعني زمين براي ما تعيين كننده بود، وقتي بخش اعظمي از خاك كشورمان از دست عراق آزاد شد،ه به اين نكته توجه كرديم كه دشمن در كجا مستقر است؟
امام راحل جنگ اسرائيل را كه بعد از بيتالمقدس به جنوب لبنان حمله كرد و تا بيروت هم آمد، از زاويه ديگري ميديدند و آن اين كه استكبار ميخواهد ما را از تنبيه صدام باز بدارد و ما را تجزيه قوا بكند و اين اصل از اصول نظامي پذيرفته شده است كه تمركز قوا در صحنه عمليات براي شكست خط دشمن لازم است و با توجه به علايق ما به كشورهاي اسلامي، بنا بود ما را از جبهه اصلي خارج كنند كه امام راحل آن جمله معروف را فرمودند و مدتها شعار رزمندگان بود و من معتقدم اين شعار از زوايه ديگري امروز معنا دارد و ما بايد اين شعار را زنده بداريم كه راه قدس از كربلا ميگذرد.
«فتح خرمشهر فتح خاك نيست ، بلكه فتح ارزشهاست.» امام خميني (ره )
پس از حمله سراسري عراق درتاريخ 31/6/59 عملاً خرمشهر از بعدازظهر همان روز زير آتش سنگين ارتش عراق قرار گرفت دشمن با اجراي آتش سنگين وهجوم قواي رزمي به خرمشهر ومحاصره آن ، طرح ريزي كرده بود كه هماهنگ بابرنامه اشغال سه روزه استان خوزستان ، خرمشهر را زير اشغال خود گيرد.
پيشروي يگان هاي زرهي و پياده عراق به سمت شهر از اولين ساعات جنگ بود و در چهارمين روز از دو محور جاده شلمچه و جاده اهواز به دروازه هاي شهر رسيدند و طي چند حمله سعي داشتند به داخل شهر نفوذ كنند كه هر باربا مقاومت مدافعين عقب نشيني مي كردند .
دلير مردان و جوانان خرمشهري با استقامت وصف ناپذيري در برابر حملات يگان هاي زرهي مكانيزه وپياده عراق مقاومت مي كردند و35روز دشمن را در پشت دروازه ها و كوچه پس كوچه هاي اين ديار خونين متوقف نمودند.
35روز ايستادگي و مقاومت مظلومانه مردم خرمشهر با دست خالي مقابل دشمن تا دندان مسلح زمينه را براي حضور منظم تر ارتش و سازمان دهي نيروهاي مردمي از شهرهاي كوچك درقالب يگ
ان هاي سپاه وواحدهاي جنگ هاي نامنظم شهيد چمران فراهم آورد .
ليكن با خيانت بني صدر و ليبر الهاي ملي گرا و عدم كمك رساني به رزمندگان اسلام و حملات پي درپي زميني و هوايي عراق در سحرگاه چهارم آبان ماه سال 59 آخرين مدافعين خرمشهر با عبور از كارون پس از 35روز مقاومت قهرمانانه عقب نشستند و شهر تبديل به خونين شهر شد .
نقاط مهم شهر خرمشهر به ترتيب اشغال
پل نو
اين پل برروي نهر عرايض درغرب خرمشهر ودر مسير جاده شلمچه احداث شده بود.
ارتش عراق درآغاز هجوم سراسري 3 روزه به نهر عرايض رسيد ، ليكن براي عبور از پل نو چندين روز جنگيد وسرانجام پس از 19 ماه در 3/3/61 آزاد شد.
پليس راه
ابتداي جاده خرمشهر _ اهواز كه به جبهه پليس راه مشهور بود، شاهد حوادث فراواني در اولين هجوم دشمن بود چراكه رزمندگان اسلام موفق شدند با استفاده از جاده خرمشهر _ اهواز از پليس راه عبور كنند ووارد شهر شوند.
ميدان كشتارگاه
اين ميدان محل اتصال نيروهايي بودكه از پليس راه وپل نو به دشمن هجوم مي كردند. ومي بايست دراين منطقه با يكديگر هماهنگ شده وسپس به سوي شهر پيش روي كنند.
بندر و گمرك
بندروگمرك خرمشهر از مهم ترين بنادر كشور، قبل از آغاز جنگ بود ، ارتش عراق درزمان هجوم خود گمرك مملو از اجناس رابه غارت برد وآن رابه آتش كشاند. دشمن درنظر داشت گمرك رابه عنوان محل نبرد استفاده كند ليكن مقاومت نيروهاي مردمي تلفات سنگين رابه دشمن وارد مي ساخت و19 روز طول كشيد تا دشمن توانست موقعيت خود رادرحوالي ساحلي گمرك تبثيت نمايد.
پاد گان دژ
اين پادگان محل حضورلشكرهاي نيروي زميني ارتش بود، وبه همين منظور درپادگان دژكه فرماندهي پاسگاه هاي دژ رانيز برعهده داشت ، صلاح ومهمات كافي براي يك مقاومت 48 ساعته ذخيره شده بود، اين پادگان هم توسط نيروهاي بعث تصرف وسلاح هاي آن به غارت دشمن رفت .
مركزشهر
درطول 35 روز جنگ ومقاومت درخرمشهر تمام نقاط ومحله هاي آن زير آتش سنگين دشمن قرار گرفت باسقوط پليس راه ونفوذ دشمن به نقاطي از شهر مثل كوي طالقاني درتاريخ 21/7/59 تقريباٌ هرسه روز يكبار خرمشهر تاآستانه سقوط پيش مي رفت ودر 24/7/59 خونين ترين درگيري ها رخ داد وخرمشهر ، خونين شهر نام گرفت ومدافعان اين شهر با حماسه هاي خود با دشمن مقابله مي كردند.
پل خرمشهر
اين پل روي كارون احداث شده وشمال وجنوب خرمشهر رابه هم وصل مي كند616 متر طول و8 متر عرض دارد.
از سومين روز هجوم دشمن كه عراق جاده خرمشهر _ اهواز راقطع كرد، تنها راه پشتيباني
مدافعان همين پل بود ودشمن از همان ابتدا درصدد بود با اجراي آتش روي آن، امكان تر دد از اين پل را غير ممكن سازد . سرانجام از 3/8/59 با تسلط دشمن برپل ، حماسه مقاومت 35 روزه مدافعان خرمشهر پايان يافت.
مسجد جامع
مسجد جامع خرمشهر سمبل مقاومت خرمشهر شناخته مي شود ودرطول 35 روز مقاومت ، مركز فرماندهي وستاد نيروهاي مردمي ، تبادل اخبار تجهيز وتسليح وآموزش نيروهاي رزمنده ، مداواي اورژانسي مجروحين ونگهداري موقت شهدا، همگي درمسجد جامع صورت مي پذيرفت وآن گاه كه مدافعان از كارون گذشتند مسجد جامع نيز خاموش تا سوم خرداد 1361 مشاهد اشك شوق وشادي توام با سجده شكر رزمندگان اسلام بود.
مقاومت دليرانه ايستادگي وپايداري مردم ايران ورشادتهاي رزمندگان درجبهه هاي حق عليه باطل به كفرستيزان اسلام آموخت كه در مصاف با دشمن درس جهاد، شهامت واستقامت پياده مي نمايند.
كارنامه 8 سال دفاع مقدس نيروهاي انقلابي وايثارگرجمهوري اسلامي ايران خود گواه پيروزي حق برباطل است
يكي از فتح الفتوحات رزمندگان اسلام در جنگ تحميلي عمليات بيت المقدس بود، كه مي بايست خرمشهر رابه دليل اهميت استراتژيك وجايگاه مهم نظامي از دست اشغالگران آزاد مي شد.
حماسه جاويد فتح خرمشهر با طلوع فجر سوم خرداد 1361 درشهر خرمشهر با فجر پيروزي مقارن شد.
فتح با شكوه خرمشهرفاتحاني داشت همچون محمد جهان آرا ، احمد متوسليان وهمدلي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي.
سلام وصلوات خداوند برارواح طيبه شهيدان وبر رزمنده با اخلاص بي نشان ، حاج احمدمتوسليان
درسوم خرداد 1361 يكي از پرشكوه ترين وغرور آميز ترين افتخارات ملت رشيد ايران رقم خورد وشكوه وعزت ايرانيان دراين روز به بهترين وجه خود به منصه ظهور رسيد ،قدرت ، ايمان
اراده پايداري وايثار به عنوان اصلي ترين عامل شوكت وعظمت ملت ايران ، غرور استكبار مسكتبران زمان رادرهم كوبيد.
عمليات بيت المقدس
رمز عمليات : يا علي بن ابيطالب (ع)
هدف عمليات: آزاد سازي خرمشهر ،پادگان حميد، هويزه،چفير وحسينيه
منطقه عملياتي: غرب كارون ،جنوب غربي اهوازوشمال خرمشهر
تاريخ شروع: ساعت 30 دقيقه بامداد 10/2/61 13
مدت عمليات: 25 روز طي 3 مرحله
وسعت منطقه عملياتي: 6000 كيلومترمربع
درخشانترين صحنه جنگ
نگاهي به عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر
1 ـ كليات : صحنه عمليات خوزستان با عرض بيش از سيصدكيلومتر و با توجه به وضعيت زمين به سه بخش يا منطقه نبرد مستقل تقسيم شد كه هريك با موقعيت و ويژگيهاي خاص , هدفهاي استراتژيكي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران را براي بيرون راندن متجاوز و در صورت لزوم ادامه عمليات , مشخص و معين ميكرد.
منطقه نبرد سوسنگرد و بستان (جبهه مياني ) يا منطقه رابط بين دو جبهه شمالي و جنوبي خوزستان در عمليات طريق القدس (كربلا ـ1 ) و منطقه نبرد غرب دزفول و شوش (جبهه شمالي ) در عمليات فتح المبين (كربلاـ 2 ) در ابعاد وسيع از لوث وجود نيروهاي متجاوز پاك گرديد.
سومين منطقه نبرد در صحنه عمليات خوزستان را منطقه استراتژيك جنوب غرب اهواز و خرمشهر (جبهه جنوبي ) تشكيل داده كه تقريبا از آذرماه 1359 يعني سه ماه بعد از آغاز تجاوز عمومي و سراسري عراق مورد توجه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت . گرچه قبل از اين تاريخ چند تلاش محدود آفندي بمنظور سد پيشروي دشمن , عقب راندن دشمن از مواضع متصرفي در نزديك اهواز و محدود ساختن سرپل دشمن در شرق كارون اجرا شد ليكن بعلت عدم اطلاع صحيح از وضعيت و مقدورات يگانهاي متجاوز تقريبا نتايجي حاصل نگرديد.
اولين اقدام آفندي نسبتا گسترده با نام عمليات نصر در 15 ديماه 1359 بمنظور بيرون راندن دشمن از مواضع كرخه كور و تصرف پادگان حميد اجرا شد و عليرغم موفقيت هاي اوليه و وصول سريع به هدفهاي مرحله يكم و انهدام يك تيپ مكانيزه عراقي , براثر پاتكهاي سنگين و سريع دشمن , عمليات به ناكامي انجاميد ولي نيروهاي خودي توانستند خط پدافندي در جنوب محور حميديه ـ سوسنگرد را تثبيت نمايند. همزمان با عمليات نصر , عمليات آفندي ديگري با نام توكل در 20 ديماه 1359 در منطقه سرپل دشمن در شرق كارون بمنظور رفع محاصره آبادان اجرا شد كه نتيجه اي كلي از آن عايد نشده و وضع اين بخش از منطقه نبرد خوزستان بهمان حالتي كه در ماه اول جنگ شكل گرفته بود باقي ماند.
از اقدامات عمده ديگري كه در منطقه غرب و جنوب اهواز تا قبل از اجراي عمليات بيت المقدس انجام گرفت , اجراي طرح « آب اندازي » مي باشد , طرح مذكور توسط سازمان آب و برق خوزستان زيرنظر نيروهاي مسلح در دو منطقه شمال كرخه كور (جنوب محور حميديه ـ سوسنگرد) و جنوب غربي اهواز بمورد اجرا گذاشته شد و چون در طراحي و اجراي عمليات بيت المقدس موضوع آب اندازي عاملي قابل توجه و موثر از ويژگي هاي منطقه عمليات را تشكيل مي داد بشرح زير مورد بررسي قرار مي گيرد :
الف ـ منطقه شمال كرخه كور : در محلي به نام جرگه سيدعلي بر روي رودخانه كرخه سدي احداث شد و از طريق يك كانال مصنوعي آب پشت سد ابتدا به منطقه شمال محور حميديه ـ سوسنگرد و سپس با حفر كانالهائي در زير جاده مذكور به جنوب آن هدايت گرديد.
اجراي طرح آب اندازي كه با صرف هزينه و تلاش بسيار صورت گرفت باعث شد مناطق وسيعي در جنوب جاده حميديه ـ سوسنگرد تا كرانه شمالي رودخانه كور و شمال هويزه زير آب رفته و نيروهاي دشمن لاجرم به كرانه جنوبي كرخه كور تغيير موضع دهند و در پاره اي نقاط مثل طراح كه بعلت اندكي ارتفاع بيشتر زمين , به زير آب نرفت , عناصري از دشمن همچنان در آن باقي ماندند ولي بهر صورت خطر قطع جاده حميديه ـ سوسنگرد و تهديد اهواز از اين سمت تا حدود زيادي برطرف و مواضع پدافندي لشگر 16 زرهي قابل اطمينان بيشتر گرديد و اين لشگر توانست در پناه آب گرفتگي منطقه , تعدادي از يگانهاي خود را برداشت كرده و براي عمليات در غرب سوسنگرد وارد عمل نمايد.
ب ـ منطقه جنوب غرب اهواز : در محلي واقع در شمال اهواز آب رودخانه كارون بوسيله پمپاژ و از طريق يك كانال مصنوعي به جنوب غربي اهواز و به غرب جاده مرتفع اهواز ـ خرمشهر در داخل مواضع دشمن هدايت گرديد و با ايجاد سد خاكي كوچك ديگري در محلي بنام چهارطاق واقع در انحناي رودخانه كرخه كور , آب اين رودخانه نيز به آن اضافه گرديد. طرح آب اندازي در منطقه جنوب غرب اهواز به منظور دستيابي به اهداف زير به اجرا گذاشته شد :
1 ـ مجبور ساختن دشمن به تغيير موضع يگانهاي توپخانه اي كه از اين منطقه شهر اهواز را گلوله باران مي كردند.
2 ـ عقب راندن نيروهاي دشمن از محور اهواز ـ خرمشهر
3 ـ قابل اطمينان ساختن مواضع پدافندي خودي در جنوب غربي اهواز با استفاده از مانع آبي و رفع تهديد تجاوز دشمن به اهواز از سمت مزبور
نيروهاي عراقي در اين قسمت بر اثر جاري شدن آب تا حدودي عقب نشيني كردند ولي با استفاده از امكانات مهندسي قابل توجه , با احداث خاكريز و ايجاد سيل بند در جلوي مواضع خود و همچنين شكاف جاده اهوازـ خرمشهر درحوالي ايستگاه آب تيمور در سه نقطه و هر شكاف بعرض 20 متر , آب را به شرق جاده و در نتيجه مجددا به داخل رودخانه كارون هدايت كردند كه اين عكس العمل دشمن اثرات زيادي را در برداشت :
1 ـ از توسعه منطقه آب گرفته در مواضع عراقي ها در جنوب اهواز جلوگيري شد.
2 ـ منطقه آب گرفته وسيعي در منطقه عمومي پادگان حميد در غرب كارون بين نيروهاي خودي وعراقي ها بوجود آمد و بدين ترتيب حفاظت جناح شرقي دشمن در مقابل حملات احتمالي نيروهاي خودي به عقبه و مركز تداركاتي عراقي ها مستقر در منطقه عمومي جفير قابل اطمينان گرديد.
3 ـ زمينه صرفه جوئي در قوا را براي متجاوز فراهم ساخت .
با اين ترتيب اگرچه آب انداختن منطقه اهوازـ خرمشهر همه نتايج موردنظر را با توجه به عكس العمل دشمن به بار نياورد ليكن با توجه به مقدورات و توانائيهاي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در اواخر سال 1359 و اوايل سال 1360 , اجراي طرح آب اندازي بطور نسبي بيشتر به نفع نيروهاي خودي و كمكي به تحكيم مواضع , صرفه جوئي در قوا و جلوگيري از پيشروي متجاوز بسوي اهواز بود. در اواسط سال 1360 كه نيروهاي خودي حالت آفندي بخود گرفتند دستور توقف در جاري ساختن آب به منطقه , به سازمان آب و برق خوزستان مجري طرحهاي ياد شده ابلاغ گرديد و خشك كردن مناطق آب گرفته شده بيشتر مورد توجه قرار گرفت .
2 ـ وضعيت : طرح ريزي عملي طرح كربلا ـ3 از نهم فروردين ماه 1361 و هنگاميكه نبرد فتح المبين (طرح عملياتي كربلاـ2 ) با سرعت غيرمنتظره اي به پايان موفقيت آميز و درخشان خود نزديك ميشد آغاز گرديد.
تدبير كلي : قبل از آنكه متجاوز از ضربه نبرد فتح بخود آمده و كمر راست كند و در زماني كوتاه تر از آنچه دشمن برآورد مينمايد كه نيروهاي ما براي حمله بعدي آماده مي شوند , خيلي سريع براي آفند در جبهه اهوازـ خرمشهر آماده شده و با هجوم سنگين بر دشمن و انهدام وي , سومين منطقه استراتژيك خوزستان را آزاد نمايند. لذا شايد بتوان گفت اجراي سريع و غافلگير كننده طرح عمليات كربلا ـ3 نوعي مرحله استفاده از موفقيت نبرد فتح المبين براي نيروهاي مسلح ما باشد كه با پيروزيهاي غرور آفرين ثامن الائمه , طريق القدس و فتح المبين آزموده شده , روحيه و توان تهاجمي شگرفي يافته بودند و مشاركت نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با ارتش جمهوري اسلامي ايران نتايج مثبت خود را در سركوبي متجاوز به اثبات رسانده بود.
بطور خلاصه قبل از آغاز عمليات بيت المقدس منطقه عملياتي اهوازـ خرمشهر بشكل مثلثي بود كه ضلع شرقي آن با طول حدود يكصد كيلومتر در امتداد رودخانه كارون از خرمشهر تا آبادي مليحان واقع در بيست كيلومتري جنوب غربي اهواز و ضلع شمالي آن حدود شصت كيلومتر از مليحان در امتداد كرانه جنوبي رودخانه كرخه كورـ هويزه ـ رودخانه نيسان تا هورالعظيم و وتر اين مثلث را ن
يز خط مرز دو كشور از محلي تلاقي رودخانه نيسان تا هورالعظيم تا پاسگاه ژاندارمري حدود واقع در كرانه نهر خين بطول يكصدوپنجاه كيلومتر تشكيل مي داد. طرح و تدبير پدافندي نيروهاي متجاوز عراق از اين منطقه را مي توان بشرح زير مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار داد :
الف ـ تدبير پدافند در بخش يكم (ضلع شمالي مثلث ) شامل شرق هورالعظيم ـ ساحل رود
خانه هاي نيسان و كرخه و ادامه خط دفاعي در حوالي آبادي مليحان و بطرف جنوب تا پادگان حميد : پدافند سرسختانه در اين جبهه باايجاد استحكامات فشرده , بهره برداري از موانع هورالعظيم و مناطق آب گرفتگي , تهيه قدرت آتش زياد و تهيه احتياط هاي قوي براي انهدام رخنه هاي احتمالي با استقرار حداقل دو لشگر تقويت شده 5 مكانيزه و 6 زرهي .
ب ـ تدبير پدافند در بخش دوم شامل منطقه خرمشهر : پدافند سرسختانه از منطقه خرمشهر و جلوگيري از هرگونه تلاش نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران براي دستيابي به اين شهر با ايجاد استحكامات بسيار سنگين و متوالي (در عمق ) در شرق و جنوب شهر خرمشهر بمنظور خنثي كردن هرگونه تلاش عبور از رودخانه , احداث خاكريزهاي شرقي ـ غربي متوالي و موازي در شمال خرمشهر براي جلوگيري از هرگونه تلاش آفندي شمالي ـ جنوبي بطرف خرمشهر , ايجاد يك سلسله موانع ضدهوابرد و ميادين مين براي جلوگيري از هرگونه عمليات فرود چترباز , هوابرد و متحرك هوائي عمدتا در غرب خرمشهر , ايجاد استحكامات بسيار زياد در داخل خرمشهر براي جنگ خانه به خانه در صورت وصول نيروهاي خودي به شهر خرمشهر.
پ ـ تدبير پدافند در بخش سوم (ضلع شرقي ) در امتداد ساحل رودخانه كارون : با الهام از نظريه فيلسوف نظامي چين « سن تزو » و تاكتيسين هاي شرق كه مي گويند : « بگذاريد دشمن از رودخانه بگذرد ولي قبل از آنكه بتواند بطور كامل در ساحل دور انسجام پيدا كند بر عليه او عكس العمل نشان دهيد » نيروهاي عراقي ساحل رودخانه كارون در حدفاصل رودخانه تا جاده اهواز ـ خرمشهر را اشغال ننموده و به گسترش يگانهاي سبك تاميني و پوششي و اتكا به كاربرد احتياطهاي متحرك و غيرمتمركز بر عليه نيروهائي كه موفق به عبور از كارون مي شدند , بسنده نمودند بطوريكه لشكر سوم زرهي عراق با استقرار در سه محل مجزا در غرب جاده اهوازـ خرمشهر عهده دار اين وظيفه بود.
اقدامات دشمن براي حفاظت از خرمشهر به روايت اسناد دشمن
آزادي خرمشهر به عنوان بزرگترين پيروزي سياسي – نظامي جمهوري اسلامي ايران در سال دوم جنگ، از اهميت بسياري برخوردار بود. در اين عمليات 5400 كيلومترمربع از سرزمينهاي اشغالي آزاد شد و دشمن متجاوز براي اجتناب از تلفات بيشتر وحفظ ارتش خود و همچنين حفظ بصره با سرافكندگي بسيار از خاك ايران عقب نشست. در واقع مقاومت دشمن در خرمشهر، كه موجب زمينگير شدن نيروهاي عراقي و در نتيجه،فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام شد، شكست و هزيمت را براي عراق به ارمغان آورد.
به گزارش سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بدون ترديد دش
من با وجود وضعيت نامطلوبي كه با آن روبهرو بود و به دليل اهميت منطقه خرمشهر، تلاش ميكرد،اين منطقه را به عنوان تنها برگ برنده حفظ كرده و جنگ را آبرومندانه تمام كند، ضمن اينكه از احتمال سقوط بصره نيز نگران بود.
در چنين وضعيتي و به موازات تلاش رزمندگان اسلام براي آزادسازي خرمشهر، دشمن تلاشهاي مضاعفي را براي آمادگي نيروهاي خود جهت حفظ خرمشهر انجام داد به همين دليل دشمن در اين عمليات به لحاظ مكان و تا اندازهاي در مورد زمان غافلگير نشد.
در اينجا براي اثبات اهميت اين عمليات و آزادي خرمشهر توسط رزمندگان پرتوان اسلام،ترجمه سند ابلاغيه فرماندهي لشكر 11 عراق به يگانهاي تابعه و مستقر در منطقه كه ماموريت حفاظت و پدافند از خرمشهر را بر عهده داشتند را ارائه مينماييم.
طرح نبرد پدافندي براي محور لشكر 11 پياده
ماموريت:
لشكر 11 پياده و نيروهاي تحت امر آن از رود كارون و شهر خرمشهر داخل تا سيلبند شماره 1 پدافند كرده و مانع عبور دشمن (ايران) به كناره نزديك رود شوند.
الف) تمامي پرسنل تيپها و يگانهاي موجود بايستي تا آخرين فشنگ و آخرين سرباز از امتداد رود كارون وكناره نزديك منطقه ممتد از شمال سيلبند شماره 1 تا جنوب غربي منطقه بندر خرمشهر در كنار اروند رود پدافند كرده و شعار همه بايد پايداري در شكست دادن دشمن و جلوگيري از عبور او باشد.
ب) هنگاميكه دشمن با تجمع خود آماده هجوم ميگردد،توپخانه مناطق تجمع و راههاي نقل و انتقالش را گلوله باران كند به طوري كه بيشترين تعداد ممكن از نفرات و تجهيزاتش نابود شود تا عمليات او مختل و تجمع نيروهايش شكست خورده و بزرگترين خسارتهاي ممكن بر آنها وارد گردد.
ج) هنگام آغاز حمله دشمن، توپخانه بايد به اجراي برنامه آتش بپردازد و مناطق تجمع و محل يگانها و مناطق گسترش واحدها و راههاي پيشروي دشمن را گلوله باران كند، به طوري كه بيشترين مقدار ممكن از مهمات و تجهيزاتش نابود شده و با وارد نمودن تلفات جاني زياد او را فلج نمايد و تا حد توان از اجراي حمله دشمن جلوگيري شود.
د) به هنگام شروع آتش تهيه دشمن (در صورت بكارگيري آن) بايستي توپخانه پشتيباني عمومي، توپخانه دشمن را خاموش كند.
ه) تمامي يگانها و نيروهاي احتياط موجود در لشكر در حال آماده باش باشند.
و) در خلال آتش تهيه دشمن نيروها به پناهگاهها و سنگرها بروند به طوريكه قادر به ديدهباني و مراقبت دشمن باشند و تيراندازي از سنگرها و دريچههاي آتش طوري باشد كه حفاظت نيروها را تامين كند.
ز) هنگام شروع حمله و تلاش براي گذشتن از رودخانه، به انهدام دشمن پرداخته و تمام سلاحهاي پشتيباني تيپها و يگانها نيز در كار توپخانه مشاركت داشته باشد و دشمن را در كنار
ه دو رود منهدم كنند.
ح) در خلال عبور دشمن از رود، يگانها بايد او را منهدم كنند و در مناطقي كه مهمات آتشزا موجود ميباشد به آتش زدن كارون اقدام شود تا مانع رسيدن دشمن به كناره نزديك رود گردد و اگر دشمن توانست از رود عبور كند او را در كناره نزديك رود منهدم كنند.
ط) چنانچه دشمن بتواند مواضع گردانهاي خط مقدم را بشكند و آنها را پشت سر بگذارن
د، بايستي نيروي پاتك كننده گردان براي انهدام و عقب راندن دشمن دست به پاتك بزنند.
ي) در صورت موفقيت پاتك گردان، لازم است موضع پدافندي از طرف گردان تقويت شود.
ك) در صورتي كه گردان قدرت پاتك نداشته باشد تا رسيدن نيروهاي احتياطي تيپ،همان نيروها بايستي مواضع خودشان را نگه دارند تا از گسترش حمله و پيشروي دشمن جلوگيري به عمل آيد.
ل) لازم است كه گروهانهاي موجود در جناحها حمله دشمن را تثبيت و محدود كنند تا گروهانهاي عقبي به انهدام دشمن بپردازند و جلوي او را گرفته و مانع از پيشروي او به جلو شود.
م) نيروي پاتك كننده تيپ بايد بر مواضعي كه دشمن بدانجا رسيده،جهت انهدام و راندن دشمن و براي ممانعت از گسترش حملهاش پاتك كند.
ن) در صورت عدم توانايي تيپ براي پاتك و عقب راندن دشمن تا انجام پاتك به وسيله نيروهاي احتياطي همان نيروها،دشمن را محاصره كرده واز گسترش حملهاش جلوگيري كنند.
س) نيروهاي احتياطي لشگر 11 عبارتند از:
1)تيپ 33 نيروي مخصوص
2) گردان تانك القعقاع منهاي يك گروهان تانك بعلاوه يك گروهان كماندويي
3) چهار گروه موشكي هوت
4) نيروهاي علي كه متشكل از 2 گروهان كماندويي و 2 گروه موشكي ميلان ميباشد.
ع) در صورت حمله دشمن به خرمشهر:
1) تيپ 33 نيروي مخصوص به عنوان اولويت اول به كار گرفته خواهد شد و طبقه برنامه پيشبيني شده براي اين منظور،اقدام به پاتك خواهد كرد.
2) نيروي قعقاع به عنوان اولويت دوم براي شهر خرمشهر به كار گرفته ميشود و نيروي علي بعنوان اولويت سوم جهت انهدام دشمن وممانعت از هرگونه موفقيت او در شهر بكار گرفته خواهد شد.
3) در حالتي كه نيروهاي احتياط لشكر وارد عمل ميگردند، مراتب به آگاهي قرارگاه سپاه برسد. در صورتيكه تيپ 33 نيروي مخصوص توان انهدام و به عقب راندن دشمن را داشته باشد نيروهاي احتياطي (دو نيروي القعقاع و علي) به تقويت وضعيت بپردازند.
4) اگر تي 33 نيروي مخصوص توانايي عقب راندن و انهدام دشمن را نداشت، تا زماني كه نيروهاي احتياطي (القعقاع وعلي) براي انهدام و عقبراني دشمن وارد عمل شوند دشمن را محاسبه و از گسترش حمله او جلوگيري نمايد.
5) لازم است در صورت وارد عمل نمودن نيروهاي احتياطي براي خرمشهر، مساله تامين نيروهاي احتياطي ديرگ (نيروهاي پاتك كنند. تيپهاي 44 و 48 و 501) و جمعآوري آنها توسط ل
شكر مربوطه جهت استفاده به موقع از آن پيشبيني شود.
6) در صورت روشن بودن و شناخته شدن جهتهاي حمله دشمن، ميتوان گردانهاي
تيپهاي ياد شده در بند (و) را كه در عقب ميباشند به جلو كشيد.
ف) هنگام حمله دشمن به يگانهاي ما در خارج خرمشهر
1) بر اساس پيشرفت وضعيت و شناخت مقاصد دشمن و جهتهاي اصلي حمله، نيروي القعقاع بعنوان اولويت اول براي انهدام دشمن در محور تي 48 و 44 و در صورت عدم توانايي آن نيروي، گدعلي بعنوان اولويت دوم بكار گرفته شود و اگر اين نيرو هم توان انهدام دشمن را نداشت، دشمن را در محور تيپي كه در آن نفوذ شده و محاصره و از پيشروي او جلوگيري نمايند.
2) تيپ 33 نيروي مخصوص به عنوان اولويت دوم براي انهدام دشمن در طول محورهاي تيپها بكار گرفته ميشود.
3) اگر دشمن در يك زمان به محور دو تيپ حمله كند نيروي القعقاع براي پاتك در محور يكي از تيپها و نيروي علي جهت پاتك در محور ديگر، و تيپ ديگر، و تيپ 33 ن.م بعنوان اولويت دوم براي انهدام دشمن در محوري كه مورد تهديد و خطر واقع شد بكار گرفته شود.
ص) لازم است هيئت ستاد لشكر اخبار لازم را در مورد دشمن از نظر نيرو، امكانات، سلاح و جهتهاي حمله را به جناب فرمانده تقديم كند تا براساس آن تصميمات لازم را از طرف فرماندهي جهت وارد عمل كردن نيروهاي احتياط، اتخاذ گردد.
ق) درهمه حالات، قرارگاه سپاه را از وضعيت مطلع كرده و هنگاميكه نيروهاي احتياطي وارد عمل شده ولي توانايي انهدام دشمن را نداشته، درخواست دخالت براي خاتمه دادن به وضعيت برحسب تصميم فرماندهي سپاه و براساس اخبار ارسالي از لشكر ميباشد.
ر) در همه حالات، اگر دشمن موفق به رخنه در يكي از موقعيتها شود، يگانهاي تيپ لازم است كه موفقيتهاي خود را براي جلوگيري از گسترش حمله و توقف دشمن در هر شرايطي، توپخانه طرح آتش تهيه نمايد.
ت) لازم است جهت انهدام دشمن كه ممكن است در كناره نزديك رود جاي پايي كسب كند و يا براي پشتيباني نيروهاي پاتك كننده، پشتيباني نزديك هوايي درخواست شود.
ث) در همه حالات جهت انهدام نيروي زرهي و زدن نيروهاي عقبي (پشت سر زرهي) و سرپلهايي كه ممكن است موفق به تشكيل آن شود لازم است هليكوپتر درخواست شود.