بخشی از مقاله
ناگفتههای نهضت ملی شدن صنعت نفت
گفت و گو با حجت الاسلام روح الله حسینیان
در آستانه سالگرد ملی شدن صنعت نفت هستیم، معروف است كه شما در مورد عوامل ملی شدن صنعت نفت سخن دیگری غیر از آنچه معروف است دارید؟
بله، من معتقدم آنچه در ملی شدن صنعت نفت شهرت پیدا كرده، و تاریخ نویسان ملی گرا آن را شهرت دارند یا با اسناد و مدارك هم خوانی ندارد به همین جهت معتقدم باید پرونده نهضت ملی شدن صنعت نفت بار دیگر بازخوانی شود.
تحقیقات من نشان میدهد طرح اندیشهی ملی شدن صنعت نفت و سپس تبدیل آن به یك خواست عمومی و سپس بسیج تودههای مردم توسط نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله كاشانی انجام گرفته است.
آیا اعتقاد شما این است كه مصدق و جبههی ملی در ملی شدن صنعت نفت نقشی نداشتهاند ؟
در واقع ملی شدن صنعت یك فرایندی بود كه از بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین آغاز شد. میتوانیم عوامل مهم ملی شدن صنعت نفت را در نقش طیفی از نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله كاشانی و طیف آرمانگرا را به رهبری فداییان اسلام از یك طرف نقش نمایندگان مجلس و نقش نیروهای ملی گرا تبیین كنیم كه هر كدام از اینها در زمان خاصی نقشی را ایفا كردند كه هیچ كدام تأثیری مانند نقش نیروهای مذهبی در حوزهی زمانی گسترده نداشتهاند.
قدری واضحتر نقش این سه عامل را بیان کنید؟
اجازه دهید ابتدا به نقش نمایندگان در مجلس شورای ملی بپردازم در این زمان نمایندگان از چند طیف تشكیل میشدند. نیروهای چپ گرا و طرفدار سیاست شوروی و به اصطلاح روس فیلها و طیف دیگر از راست گرایان طرفدار انگلیس یا انگلوفیلها این دو طیف در مجلس چهاردهم و پانزدهم فعال بودند. البته در مجلس پانزدهم یك اقلیت قدرت مند در اطراف سید حسین مكی تجمع كردند كه نقش مهمی را در حوزهی نفت ایفا كردند.
عمدهی فعالیت چپ گرایان و راست گرایان محدود كردن منافع قدرتهای شوروی و انگلیس بود. به این معنا كه راست گرایان سعی میكردند منافع شوروی را محدود یا مورد ضربه قرار دهند و چپ گرایان منافع انگلیس را مورد هدف قرار میدادند به همین جهت چند طرح در مجلس به تصویب رسید كه حائز اهمیت است اولین طرح توسط مصدق تهیه شد. یعنی درست در زمانی كه كافتارادزه معاون كمیساریای ملی امور خارجه برای مذاكره یك قرار داد نفتی دارد ایران شده بود، مصدق با یك طرح دولت از هر گونه مذاكره قانونی در مورد نفت منع كرد. این طرح در یازدهم آذر 1323 به تصویب مجلس رسید.
طرفداران شوروی كه در مجلس از تصویب این طرح یكه خورده بودند درست در فردای آن روز طرح لغو قرارداد 1312 نفتی با انگلیس را به مجلس پیشنهاد كردند. ولی مصدق با آن مخالفت كرد و اعلام نمود قرارداد چون طرفینی است نمیشود یك طرفه آن را لغو كرد.
چپ گرایان كه از طرح این ماده واحد شكست خوردند در انتظار فرصت بودند تا مجددا مسئلهی مقاوله نامهی نفتی شوروی و احمد قوام در مجلس مطرح شد. این بار چپ گرایان توانستند از فضای موجود استفاده و در طرح رد مقاوله نامه بندی را اضافه كنند كه ضربتی همانند به منافع انگلیس بود. در بند (ه) این طرح دولت موظف شد تا برای احقاق حق ایران از شركت نفت جنوب اقداماتی را به عمل آورد.
بند(ه) سرانجام منجر به قرارداد الحاقی گس – گلشائیان شد. این قرارداد در پایان دورهی مجلس 15 در مجلس مطرح شد، اما اقلیت مجلس پانزدهم با نطقهای طولانی مانع از تصویب آن شدند. بعد از لایحه گس گلشائیان تمام هم و غم انگلیس، دربار و راست گرایان بر این شد كه این قرارداد را به تصویب برسانند و به همین جهت مثلث قدرت دولت قدرتمند رزمآرا را سر كار آوردند تا این لایحه را تصویب كند و رزمآرا با تمام قدرت این مأموریت خود را آغاز كرد.
د رمجموع نقش نمایندگان مجلس به ممنوعیت امتیاز نفت به شوروی و اصلاح قرارداد نفتی ایران انگلیس در ضمن لایحهی گس – گلشائیان شد. باید اذعان كرد بحثها ی نفتی در مجلس در مردم و جامعه اثر بسیار مثبت داشت.
از اینجا به بعد نقش نیروهای مذهبی جدیتر و مؤثر میشود و آیتالله كاشانی و روحانیون طیف وابسته به وی در بسیاری از جمعیتها، سخنرانیها، خطبهها اعیاد قربان و فطر شعار «نفت ایران برای ایرانی» را مطرح كرده بودند و آیتالله كاشانی به خاطر اطلاعیهای كه در همین زمینه صادر
كرد به بهانهی ترور شاه به لبنان تبعید شد. آیتالله در لبنان با ارسال نامههای سرگشاده بر شعار «نفت ایران برای ایرانی» پای میفشرد. وی در بازگشت پیروزمندانهی خود در اولین سخنرانی، سخن از ملی كردن صنعت نفت به بیان آورد و در اولین بیانیه رسمی كه توسط مصدق در مجلس قرائت گردید روی ملی شدن صنعت نفت اصرار كرد و قرارداد الحاقی گس گلشائیان را مردود شمرد.
مهمترین واقعهای كه در این مقطع اتفاق افتاد انتخابات دورهی شانزدهم مجلس بود كه دربار به رهبری هژیر با دخالت در آن مانع شمارش آراء اعضای جبهه ملی میشد.
در اینجا بود كه نیروهای آرمانگرای اسلامی وارد كارزار شدند و با دو عملیات سرنوشت ساز دو مانع عمده را بر طرف و موجب به قدرت رسیدن نیروهای جبهه ملی گردیدند.
فداییان اسلام با ترور هژیر رژیم را وادار به عقب نشینی كردند و رژیم مجبور شد نتیجهی انتخابات را مخدوش و باطل اعلام كند و با تجدید انتخابات اعضای جبهه ملی به مجلس راه یافتند.
دومین نقش مهم را باز فداییان اسلام ایفا كردند. بعد از اینكه نیروهای مذهبی تودهها و بسیج كرده بودند به اعتقاد اعضای جبهه ملی و سایر مبارزین این رزمآرا تنها مانع ملی شدن صنعت نفت بود و فداییان اسلام قدرت مندترین مانع را از سر راه برداشتند و درست یك هفته بعد مجلس مجبور شد رأی به ملی شدن صنعت نفت صادر نماید.
آیت الله کاشانی به دلیل مقبولیتی که بین عالمان بزرگ بلاد داشت،توانست مراجع محلی را به صحنه بکشاند و آنان با حمایت از آیت الله و صدور بیانیه امواج مردمی ایجاد کردند.
آیت الله خوانساری یکی از مراجع بزرگ آیت سید محمد روحانی و آیت الله شاهردی از قم، آیت الله بهاءالدین محلاتی از شیراز، آیت الله چهار سوقی از اصفهان، آیت الله حاج شیخ باقر رسولی از رشت، آیت الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی از مشهد همچنین روحانیون مانند حاج سید حسین خادمی اصفهانی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، حاج سید مصطفی سیدالعراقین، حاج
شیخ مهدی نجفی و فقیه سبزواری با صدور بیانیهها،فتاوا و سخنرانیها توانستند نیروهای مذهبی را بسیج کنند و هر روز تظاهراتی در شهرهای بزرگ ایران برای ملی شدن صنعت نفت بر پا کنند. جالب اینجاست که ترجح بند همه ی فتواها و بیانیهها حمایت از رهبری آیت الله کاشانی بود. آیت الله خوانساری در بیابان فتوائیه خود افزودند: «با اینکه مثل حضرت مستطاب آیت الله کاشانی دامت برکاته که مجتهد عادل و با شهامت و دلسوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای مردم، برای بیداری مردم تلاش میکند دیگر مجال عذری برای کسی نمیماند» سایر آیات هم با همین لحن از رهبری آیت الله کاشانی حمایت کردند.
پس مصدق از چه وقتی به نهضت مردمی ملی شدن صنعت نفت پیوست؟
اسنادی که موجود است تا آذرماه 1329 که تقریبا ملی شدن صنعت نفت به یک خواست عمومی تبدیل شده بود، هیچ نشانی از موافقت مصدق با ملی شدن صنعت نفت در دست نیست. صورت مجلس دوره چهاردهم نشان میدهد که مصدق با ملی شدن صنعت نفت مخالفت کرده است و آن را قرار دادی طرفینی میداند که یک طرفه نمیشود فسخ کرد. در مجلس پانزدهم نیز نامه ی مصدق از احمد آباد به مجلس نشان میدهد که مصدق از ملی شدن صنعت نفت سخنی به بیان نمیآورد، بلکه متاسفانه با قرار داد استعماری گس – گلشاییان با مختصر اصلاحات که شیلینگ کاغذی به شیلنیگ طلا تبدیل شود موافقت میکند.
در مجلس شانزدهم نیز فقط نطقی از مصدق ضبط شده است که صحبت از ملی شدن صنعت نفت دارد که آنهم مربوط به بیانیه آیت الله کاشانی است. آیت الله کاشانی بعد از بازگشت پیروزمندانه بیانیه ای صادر کرد و چون نماینده مجلس بود ولی در مجلس شرکت نمیکرد، بیانیه اش را به مصدق داد و مصدق در 29 خرداد در مجلس از طرف ایشان قرائت کرد.
حتی در صورت مذاکرات کمیسیون نفت که مصدق رئیس آن بود نیز صحبتی از مصدق که دلالت بر پیشنهاد ملی شدن نفت توسط او را داشته باشد، ضبط نشده است. برای اولین باز در مهرماه حائری زاده پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را داده است.
جالب این است که خود مصدق هم در خاطراتش پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را به فاطمی نسبت میدهد. هر چند این ادعا در جایی ضبط نشده در عین حال نشان میدهد که خود مصدق هم ادعایی ندارد.
علت این بود که اصولا مصدق و اکثریت اعضای تشکیل دهند جبهه ملی هدفی ضد استعماری نداشتند، آنها در پی انتخاب آزاد بودند به همین جهت در آبان 1328 که تشکیل جبهه ملی را اعلام کردند هیچ اشاره ای به مبارزه بیرونی نداشتند و سخنی از استعمار به میان نیاوردند.
تنها سندی که درست است و نشان میدهد اعضای جبهه ملی و مصدق به دنبال ملی کردن صنعت نفت بودند سندی است که دلالت دارد جلسه ای در منزل حاج محمود نریمان با حضور آیت
الله کاشانی، شایگان،مکی، صالح، آزاد، بقایی و مصدق تشکیل شد پیشنهادی مطرح شد و به امضای آقایان رسید که نفت ملی شود، ولی مصدق در آن جلسه از امضا خودداری کرد. به گزارش حائری زاده در 29 اردیبهشت 1332 در مجلس شورای ملی، مصدق در آن جلسه مخالفت کرد و استدلال کرد اگر قرارداد 1933 رضا شاه را لغو کنیم قرارداد دارسی به فوت خود باقی میماند. البته بعدها مصدق را راضی کردند زیر آن ورقه را امضاء کند. به همین خاطر امضای مصدق آخرین امضا و با قلم دیگری است.
اینجا یک سوال اساسی مطرح میشود و آن اینکه با اینکه مصدق به عنوان رئیس کمیسیون نفت چندان با ملی شدن نفت موافق نبود و سایر اعضای کمیسیون هم به دلیل خاستگاه طبقاتی و وابستگی به قدرتها و دربار علی القاعده نباید با ملی شدن نفت موافق باشند پس چطور کمیسیون نفت روز 17 اسفند پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در صحن مجلس مطرح کرد؟
سوال بسیار دقیقی است و شاید تحلیل آن بسیاری از تاریکیهای تاریخی را حل کند. شاید بهترین پاسخ به این سوال، تحلیل متن پیشنهاد مذکور است. در متن پیشنهاد چنین آمده است: «نظر به اینکه ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون نفت قرار گرفته....»
این متن نشان میدهد که پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت از خارج از کمیسیون نفت وارد شده و واژه واصله این معنا را به خوبی روشن میکند.
بنابراین بهتر است حوادث بیرونی قبل از آن روز را مورد مطالعه قرار دهیم.
عرض کردم که بعد از بازگشت پیروزمندانه آیت الله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت تبدیل به یک خواست ملی شد. علما وارد صحنه شد. جالب این است که عبارت کمیسیون نفت قبل از آن درست در بیانیهها علما و آمده بود. شما به این عبارت آیت الله شاهرودی در بیانیه اش توجه کنید: «جای هیچ گونه تردیدی نیست که کوتاه کردن دست اجانب از کشور و مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشو بر هر مسلمانی لازم و واجب است. »
عبارت بیانیه آیت الله قمی شاید گویاتر باشد: «چون آیت الله کاشانی در راس این نهضت مقدس قرار گرفته اند و کمال جدیت امر و قیام میفرمایند بر ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور راهی برای شبهه باقی نمیماند».
ممکن است اقدامات آیت الله کاشانی را پس از بازگشت به ایران توضیح دهید؟
اتفاقا با اشاره به اقدامات آیت الله کاشانی نقش نیروهای مذهبی در ملی شدن صنعت نفت روشن تر میشود.
آیت الله کاشانی علاوه بر سخنرانیها، اعزام مبلغ به شهرها، پیام به علما و مردم، چند كار مهم و تعیین كننده كرد. درست یك هفته بعد از ورود به ایران یعنی قبل از حكومت رزم آرا و درست در زمانی كه قرارداد الحاقی در مجلس مورد بحث قرار گرفته بود، پیامی به مجلس فرستاد كه این پیام توسط مصدق در 28 خرداد در مجلس قرائت شد. قبل از طرح ملی شدن در كمیسیون نفت یا صحن مجلس آیت الله در این پیام رسما اعلام كرد كه «مردم با هر قراردادی كه قرارداد 1312 را تثبیت كند مخالف هستند.» آیت الله از طرف مردم اعلام كرد كه: «نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به
هر ترتیبی كه بخواهد نسبت به آن رفتار میكند و قرارداد غیرقانونی كه با اكراه و اجبار تحمیل شود، هیچ نوع ارزش قضایی ندارد.»
بعد از روی كار آمدن رزم آرا و تلاش وی برای تصویب قرارداد الحاقی، آیت الله بیانیه ای صادر كرد كه بازتاب گسترده ای در مطبوعات داخلی و خارجی داشت. آیت الله با برشمردن مصیبتهای مردم تصریح كرد كه: «ملی شدن صنعت نفت در ایران تنها چاره ی بیچارگیهای ماست». آیت الله در همین اطلاعیه با فتوای دینی خطاب به مردم گفتند: «ناچارم این آرزوی عمومی را یك بار دیگر بیان كنم تا با نام سعادت ملت ایران و به منظور كمك به تامین صلح جهانی همه ی افراد مملكت بخواهند كه صنعت نفت ایران در مناطق كشور بدون استثنا ملی اعلام شود.»
یك هفته بعد بود كه كمیسیون نفت قرارداد الحاقی را رد كرد و آن را فاقد توانایی برای استیفای حقوق ملت دانست. بعد از اینكه كمیسیون نفت قرارداد الحاقی را رد كرد آیت الله كاشانی بر اقدامات اجتماعی خود افزود. وی چندین تظاهرات بزرگ را در تهران ترتیب داد.
آیت الله با صدور اطلاعیه از مردم خواست تا اول دی برای درخواست ملی كردن صنعت نفت در مسجد شاه اجتماع كنند و این اولین اجتماع عظیمی میباشد كه در آن سخنرانان و مردم خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند.
مجددا آیت الله یك هفته بعد را اعلام تظاهرات كرد. مردم عظیمی در میدان بهارستان اجتماع كردند
به قول حسین هیكل كه آن روز شاهد آن تظاهرات بوده چنین گزارش كرده «صدای آیت الله كاشانی در تمام گوشه و كنار دنیا همچنین میپیچد.» وی این تظاهرات را صد هزار نفر تخمین زد كه مثل قضا و قدرالهی به سوی پارلمان پیش میرفتند و كا
خ شاه به نیروهای انتظامی دستور داد در مقابل آیت الله استقامت نكنند.
مجددا آیت الله در ششم بهمن تظاهرات عظیمی را در مسجد شاه ترتیب داد كه خواست سخنرانان و تظاهر كنندگان، ملی شدن صنعت نفت در سراسر كشور بود.
مهمترین حمایت آیت الله از تظاهرات 11 اسفند فداییان اسلام بود كه آیت الله با صدور اطلاعیه از مردم خواست تا در تظاهرات آنها شركت كنند. در همین تظاهرات بود كه سید عبدالحسین واحدی مرد شماره 2 به رزم آرا اتمام جهت كرد یا نفت باید ملی شود یا كشته خواهد شد.
شجاعانه ترین موضع گیری آیت الله روز بعد از قتل رزم آرا بود. با قتل رزم آرا خیلیها وحشت كرده بودند و میخواستند به صورت موقت هم كه شده خود را مخفی كنند ولی آیت الله یك روز بعد از قتل وی اعلام راهپیمایی كرد. این تظاهرات درجلو مجلس در میدان بهارستان برقرار گردید و كمیسیون نفت در همان روز تصمیم خود را مبنی بر ملی شدن صنعت نفت اعلام كرد.
سرانجام تصمیم 17 اسفند كمیسون نفت در روز 24 اسفند در مجلس طرح شد و ملی شدن صنعت نفت به تصویب رسید.
شاید تفسیر رادیو لندن توضیح بیشتری بر نقش آیت الله باشد. رادیو لندن با تفسیری بی ادبانه و با لحنی عصبانی همان شب اعلام كرد: این طرح توسط عدهای مرتجع همچنین یك عده ملای متعصب كه در رأس آنها سید ابوالقاسم كاشانی است پشتیبانی شده است.
عملیات قتل رزمآرا توسط فداییان اسلام چقدر اهمیت داشت و این عمل چه نقشی را ایفا كرد؟
طبق اسناد موجود انگلیس، دربار و شركت نفت همهی تلاش خود را متحد كرده بودند كه لایحهی الحاقی تصویب شود و هر سه نیرو رزمآرا را مرد این پیكار یافتند. رزمآرا تمام توان خود را به كار برد. طبق اسناد موجود همهی كسانی که در این اواخر یعنی بهمن و اسفند 29 به این نتیجه رسیده بودند كه باید نفت ملی شود به این نتیجه رسیده بودند كه همهی عوامل اجتماعی و زمینهها برا
ی ملی شدن صنعت نفت آماده شده و به اصطلاح مقتضی موجود است، ولی مانع هم موجود است و این تنها مانع باید برداشته شود و این تحلیل درست از كار در آمد و در همین مجلسی كه كمیسیون نفت نمیتوانست تصمیم بگیرد یک روز بعد از قتل رزمآرا كمیسیون تصمیم گرفت و خواستار ملی شدن صنعت نفت شد چون تنها از رزمآرا میترسیدند.
جالب است بدانید كه در اواخر آذر ماه یازده نفر از نمایندگان جبهه ملی و غیره طرحی را برای ملی كردن نفت تهیه و یازده امضاء جمع کردند ولی یك نفر دیگر در مجلس نبود كه این طرح را امضا كند كه قابل طرح در مجلس باشد، همین مجلس در 24 اسفند تقریبا به اتفاق آرا ملی شدن صنعت نفت را تصویب كردند، و این میتواند نشان دهد كه رفتن رزمآرا چقدر نقشآفرین بود.