بخشی از مقاله

نجــــوم

جهاني كه زيستگاه ما در آن است جايگاهي بس بزرگتر از آن چه ما تصور مي كنيم است فقط در 60 سال اخير يا همين حدود ها كه ما در يافتيم جهان ما چه عظمتي دارد. اكنون ما توانسته ايم به سطح ماه پاي بگذاريم و 9 سياره كشف كنيم ما كهكشان هاي اطراف را شناخته ايم از ويژگي هاي سيارات ديگري توسط ماهواره ها و راديو و تلسكوپ ها و كاوشگر ها با خبر شويم .


توانسته ايم جهان اطراف را بهتر بشناسيم . علاقه ي مابه اين مبحث آگاه شدن از خلقت خدا و پرده برداشتن از شگفتي هاي آفرينش اوست كه چنين انسان را در تفكر خود برداشتن از شگفتي هاي آفرينش اوست كه چنين انسان را در تفكر خود غرق كرده است و او را وامي دارد تا براي رسيدن به اهدافش دانش بياموزد و تحقيق كند تا اين جهان و ايران را به قله صعود برساند.


من لم يشكر المخلوق
يشكر الخالق
1 ـ با تشكر فراوان از خداوند كريم كه مارا ياري كرد كه در اين راه موفق باشيم .
2 ـ از معلم عزيزمان خانم سبزواري نيز تشكر فراوان داريم كه به ما آموخت چگونه تحقيق كنيم .
3 ـ از دبير و ديگر كساني كه ما را ياري كردند تشكر مي كنيم .
4ـ از پدر و مادر عزيزمان كه ياري مان كردند نيز تشكر مي كنيم .
5 ـ ما نيز تلاش مي كنيم در اين راه همين گونه بكوشيم .

 


مراحل تحقيق
1 ـ انتخاب موضوع و تعريف آن :
ما با توجه به توان علمي و تخصص و علاقه ي شخصي با همكاري دبيران و او ليا، خود موضوعي را جهت ارزيابي و تحقيق انتخاب مي كنيم . مثال : تاثير طرح نجوم در طرز تفكر افراد جامعه به خصوص علاقه مندان .
2 ـ تجديد تحليل موضوع تحقيق :
دامنه وحدود موضوع در قالب زمان ، مكان ، جمعيت وموضوع مشخص باشد مثلا : مشخص شود كه منظور از نجوم چيست ؟
ـ دانش آموزان مورد نظر دختر يا پسر هستند ؟
در كدام دوره تحصيلي ودر چه سالي بررسي مي شود ؟
و...
3 ـ جستجو ومطالعه منابع تحقيق :
با توجه به موضوع تحقيق به مقالاتي كه در روزنامه ، كتاب ، مجله يا...نوشته شده است ، مراجعه كرديم ويا اگر در جاهاي ديگر همانند اين تحقيق صورت گرفته بود مطالعه شد وتسلط بيشتري پيدا كرديم .
4ـ ارائه فرضيه :
بعد از جمع آوري اطلاعات مقدماتي نسبت به موضوع ، نوبت به ارائه فرضيه مي شود

فرضيه : حدس وگمان :
ماقبل از جمع آوري اطلاعات تحقيق است كه پايه واساس پژوهش قرار مي گيرد . در مثال فرضيه هاي زير را مي توان ارائه نمود : طرح نجوم : سبب ايجاد اطلاعات بيشتر در مورد نجوم در بين مردم مي شود و...
5ـ انجام فنون وروش تحقيق :
ما پس از طرح فرضيه واطلاعات به دست آمده از روش هاي مناسب ( مصاحبه ، مشاهده ، پرسشنامه و.. )براي تحقيق خود استفاده مي كنيم.
6ـ جمع آوري اطلاعات:
ما با استفاده از روش وابزار مناسب اطلاعات لازم را كسب و جمع آوري مي نمائيم تا فرضيه هاي ارائه شده اش را رد يا اثبات كنيم . مثلا در طرح نجوم با مراجعه با كادر دفتري مدرسه واولياء دانش آموزان يا با استفاده از مصاحبه به صورت تصادفي از تعدادي افراد اطلاعات را جمع آوري مي كنيم .
7ـ تجزيه وتحليل اطلاعات = ماپس از تعقيق وجمع آوري اطلاعات تجزيه وتحليل آن مي پردازيم . مابا توجه به پاسخ سوالات افراد مختلف اطلاعات فراواني را به دست مي آوريم . كه ب

ايد پاسخ هاي هر سوال را به صورت جداگانه بررسي كنيم تا به نتيجه برسيم .

8ـ ارائه نظريه يا تئوري :
اگر با تجزيه وتحليل اطلاعات حدس وگمان تاييد يا اثبات شد به يك نظريه جديد دست يافته ايم .
طرح نجوم در طرز تفكر دانش آموزان به منظور آشنايي بيشتر باپيرامون خود بيش تر آشنا شويم .
9ـ ارائه گزارش تحقيق : (نتيجه گيري) :
ما بعد از مشخص شدن اثبات يا رد فرضيه به نوشتن وارائه گزارش مي پردازيم واطلاعات را در اختيار ساير افراد قرار مي دهد .
موضوع :
نجوم
پس از انتخاب موضوع ومطالعه مقالاتي كه در ارتباط با طرح نجوم بود و همچنين با مراجعه به كتاب ها مجله ها روزنامه يا .... وهمچنين سايت هاي اينترنتي اطلاعاتي را كسب نموديم وفرضيه مان را ارائه نموديم كه عبارت است از: (( طرح نجوم سبب شناخت جهان پيرامون خود مي شود )) .

مقدمه :
از زماني كه بشر از خود واز جهاني كه در آن سكني دارد آگاه شده است . آسمان را با ترس و شگفتي ، منبع جذبه اي پايدار و افسون كننده دانسته است. ترس و شگفتي ، مطالعه و علم را سبب مي شود . بشر كه بي وقفه در تلاش فائق آمدن بر جهل وحل اسرار بود، سرانجام علم نجوم را پديد آورد.
نجوم علم مواضع ، حركات ، ساختمان ها ، سر گذاشتها و سرنوشت هاي اجرام آسماني است. نجوم در سير تحول خود به عنوان يك علم ، بسياري از قونين بنيادي حاكم بر اين اجرام را كشف كرده است. اما ،ما هيت پژوهش علمي است كه كار آن هر گز پايان نپذير د واينجا نيز چون علم ديگر ، تلاش هاي بسيار به جا مانده كه بايد انجام گيرد.


مراحل تحقيق:
خلاصه تحقيق :
ما اين تحقيق را به خاطر اينكه به نجوم علاقه داشتيم ، انجام داديم .
اين تحقيق درباره ي جهان اطراف ماست جهاني كه در آن زندگي مي كنيم .
بعضي ها راجع به اين جهان نمي دانند كه چه چيزهايي در اطرافشان مي گذرد.
اين تحقيق راجع به سياره هاي جهان است كهكشان ها و ستاره هاي اطراف ما.
در اين تحقيق نخست را جع به فضا هاي اطراف و سپس به راجع به فضا هاي دور نوشته شده است.
ما سعي خودرا كرد يم تا اين تحقيق را به خوبي انجام دهيم ، اميد واريم از اين تحقيق بهره لازم را ببريد.
با تشكر

فهرست
تاريخ نجوم 1
اجزاي جهان 8
ستاره گان 9
پارسك ها 25
ابزار نجوم 25
ماه 27
صورفلكي 44
سيارات 45
نتيجه گيري 56
نظرات وپيشنهادات 57
منابع وماخذ 58
پي نوشت 59

 

تاريخ نجوم
دوره زمين مركزي
دوره كهكشاني
دوره كيهاني

تاريخ نجوم : 1
نجوم دوره اسلامي :
اعراب پيش از اسلام در نجوم محاسباتي و پيش بيني وضعيت افلاك تبحري نداشتند و دانش آنان محدود مي شد به جهت يابي از طريق ستارگان و منازلي كه براي ماه معين نموده بودند . بقيه دانش ايشان از نجوم مربوطه به پيش گويي هاي جوي وطا لع بيني بوده است .
او اخر قرن دوم هجري شروع آشنايي مسلمانان بافلسفه و علوم يونانيان از غرب ، و رياضيات و فلسفه و عرفان هند وايران از شرق بوده است . خلفاي عباسي اهتمام زيادي در حمايت از نهضت ترجمه آثار خارجي داشتند. هر چند به نظر مي رسد خلفادر تشويق نهضت ترجمه به دنبال اهداف سياسي خود بوده اند ، چرا كه با پرداختن به فلسفه يوناني و عرفان شرقي و امتزاج آنها با علوم قرآني مي توانستند داعيان حقيقي خلافت را هرچه بيشتر در حاشيه قرار دهند . ولي دانشمندان آن دوره نه براي قرب به خلفا ، بلكه براي ارزشي كه در علومي مانند نجوم و رياضيات يافته بودند و همچنين نياز هاي كاربردي به نجوم ( براي شمارزمان) و رياضيات و هندسه ، ذوق و شوق بسياري نسبت به اين علوم در خود احساس مي نمودند.
بتّاني يكي از منجمين سخت كوش آن دوره مي گويد ، «در نهاد آدمي طبعي وجود دارد كه براي دستيابي به حقيقت اشياء كوتاهي مي كند ، ولي مي تواند با سخت كوشي و خويشتن داري مخصوصا به روزگار دراز ، را از ميان برد. درستي نظر وبه كار انداختن انديشه و برد باري بر رسيدن به چيز ها البته هر اندازه دشوار باشد، به طبع آدمي مدد مي رساند. و مايه نيكبختي مي شود وكمي برد باري و تنبلي و شيفتگي بر خود نمايي در نزد پادشاهان به بهانه اينكه به چيزي دست يافته است كه دسترسي به آن ممكن نيست ، مايه خزلان است . از بزرگترين دانشها از حيث مقام و دلچسب ترين و جانفروزترين علوم كه سخت باعث تيزي فكر و نظر مي شود و عقل را پرورش مي دهد ، پس از علوم ديني ، كه نداشتن آن بر آدمي روانيست ، علم صناعت نجوم است .»
در آن زمان گفته مي شد كه سه دانش وجود دارد. فقه براي دين ، طب براي تن ، ونجوم براي زمان .
مسلمانان در عصر نهضت علمي خود به چيز نياز

مند بودند كه آنان را به پژوهش كامل در مسائل نجومي رهبري كند كتابهايي كه آنان را به انديشيدن و ملا حظه كردن برانگيزاند وبه رسيدن به شناخت علتهاي ظواهر ونمودها تحريك كند ، و شوق دست يافتن به علم نجوم به خاطرجلالت قدرآن ،ونه به خاطرمنافع مادي كه از آن حاصل مي شود ، در جان ايشان بيدار كند .از روي خوشبختي به كتابهاي يونانيان دست يافتند. از جمله كتاب اصول اقليدس . كتاب المجسطي بطليموس كه طريقه تطبيق واستعمال اين براهين را در حركت آسماني و چگونگي رصد كردن و لزوم مداومت براين كار را به ايشان نشان داد.
ارتباط بعضي احكام شريعت با مسائل نجومي سبب

توجه بيشتر مسلمانان به شناسايي امور
ابن سينا حدود يا تعريفات با مقدمه مترجم همراه بامتن عربي ،ترجمه محمدمهدي فولادوند،دوم ،تهران انتشارات سروش1366
تاريخ نجوم: 2
تاريخ نجوم رامي توان به سه دوره تقسيم كرد:دوره زمين مركزي،دوره كهكشاني،ودوره كيهاني..آغازدوره اول درتاريخ باستان است وپايان آن درقرن شانزدهم .دوره دوم ازقرن هفدهم تاقرن نوزدهم طول كشيدودوره سوم درقرن حاضرآغازشدوهنوزادامه دارد.
1 ـ دوره ي زمين مركزي :
منجمان نخستين معنقدبودند كه زمين بايد در مركز جهان باشد، و فرض مي كردند كه خورشيد ، ماه و ستارگان به دور زمين ساكن مي گردند. علاقه ي آنان كه به معناي امروزي كلمه چندان علمي نبود ، به طور عمده معطوف بود به مسائلي علمي ، به رابطه واقعي يا فرضي رويدادهاي اسماني با حوادث زميني و به جست و جوي آسمان به خاطر يافتن نشانه هائي از وقايع سعد و نحس .
با وجود اين كشف هاي برجسته اي در اين دوران صورت پذير فت . گاهشماري با دقت زياد رشد كرد.
دايره البروج ـ مسير ظاهري خورشيد از ميان ستارگان ـ به دقت تمام تعريف شد. دوره كامل كسوف و خسوف تعيين گرديد . و حتي در قرن دوم پيش از ميلاد به حركت محورزمين پي برده شد.
پايان دوره زمين مركزي در قرن شانزدهم با شخصيت بزرگ نيكو لا توس ( 1543 ـ 1473 ) پيوند نزديك دارد.
ادامه ي نجوم :
ادامه ي دوره كهكشاني : مكمل يكديكر بودند: تلسكوپ رويت ستارگان را باوضوحي بيشتر ممكن مي سازد ، طيف نما نور ستارگان را تجزيه مي كند و اطلاعاتي در باره ستارگان در اختيار ما مي گذارد . نبوغ . نجوم نيزمانندهرعلم ديگربراي پيشرفت خودنيازمندتلاش مغزهاي بزرگي است كه بتواندبينش،تخيل،شهود و نيز دانش زياد را بر اطلاعات رصدي تط

بيق دهند ، يو هانس كپلر ( 1630 ـ 1571 ) و سرايزاك نيو تون ( 1727 ـ 1642 ) كپلر با كشف قوانين حركت سيارات و نيو تون با كشف قانون گرنش عمومي ، در زمره اين انديشمندان بودند .
دوره ي كيهاني :
در اين دوره آشكارشد كه كهكشان ستارگاني كه خورشيد ما بدان تعلق دارد فقط يكي از كهكشانهاي بسياري است كه برخي بزگترو برخي كوچكتر از كهكشان ما هستند . بخشي زيادي از تحقيقات نجومي نيم قرن اخيربه اين كوشش اختصاص داشته است كه تصويري (( كامل )) از جهان به دست آوريم .


تلسكوپ هاي نوري بزرگتر و نيز تلسكوپ هاي راديويي عظيم براي كمك به اين تحقيقات ساخته شده اند .
نا بغه ي نظري بزرگي كه در ذهن عامه مردم پيش از همه با اين دوره ارتباط داده مي شود ، دكتر آلبرت اينشتاين فقيد ( 1955 ـ 1879 ) است( هرچند كه او در درجه اول يك فيزيكدان و رياضيدان بود . )
كيهانشناسي و اختر فيزيك سخت به نظريه نسبيت او متكي هستند . در اين دوره ي نجومي است كه ما زندگي مي كنيم . وتا پايان آن راه دازي در پيش است .
ادامه تاريخ نجوم :
2 ـ دوره كهكشاني : مي توان گفت كه نجوم جديد با اين دوره آغاز مي شود . كو پر نيكوس نشان داد كه زمين ، نه تنها مركز زمين نيست ، بلكه فقط يكي از سيارات است كه به دور خورشيد مركزي مي گردد . معلوم شدن كه زمين كه به هيچ روي منحصر به فرد نيست ، سياره اي كاملا معمولي است كه به طرزي معمولي ، حركاتي معمولي دارد. در حقيقت آشكار شد كه خورشيد مركزي

خود ستاره اي از ستاره هاي بيشمار آسمان است ، يكي از ميليون ها ستاره مشابه حول وحوش ماست كه برخي بزرگتر وبرخي كوچكتر از خورشيد ، برخي سنگينتر ويرخي سبكتر از آن هستنددر اين دوره روش مطالعه پيوسته علمي تر شد وانگيزه اصلي آن ميل به شناخت ومهم قوانين بنيادي حاكم بر حكومت اجرام آسماني وتوضيح چيزهايي كه چشم مي ديد بود پي پردامنه ، وسايل پيشرفته وكار نبوغ آميز علمي بود رصدها اطلاعات وسيعي كه اهميت بنيادي داشتند با كار سخت رصد كنندگان دقيق ، كه نام بزرگ تيكو براثر (1601ـ1546) درصدرآنان است جمع آوري گرديد .
وسايل البته معرفي تلسكوپ به نجوم توسط گاليلوگاليله (1642ـ1546) در 1610، نشانه مرحله مهمي در تكامل علم نجوم به شمار مي رود ، همانطور كه اختراع بعدي طيف نمانيز چنين بود .


فهرست اجزاي جهان
ستارگان
سحابي ها
سيارك ها
شهاب ها
شهابو ارها
خورشيد
منظومه ها

اجزاي جهان 2
ستارگان: 3
ستارگان گوي هاي بسيار بزرگي از گاز بسيار گرم هستند كه به واسطه نورشان مي درخشند . در سطح دماي آنها هزاران درجه است ودر داخل دمايشان بسيار بيشتر است در اين دماها ماده نمي تواند به صورتهاي جامد ويا مايع وجود داشته باشد . گازهايي كه ستارگان راتشكيل بسيار غليظ تر از گازهايي هستند كه معمولا بر سطح زمين وجود دارند چگالي هاي فوق العاده زياد آنها در نتيجه فشارهاي عظيمي است كه در درون آنها وجود داردستارگان درفضاحركت مي كنند،اماحركت آنهابهدرهزارسال نيزحركت قابل ملاحظه اي درآنهامشهودنمي افتدنقش والگوي انهادرحال حاضركم وبيش دقيقاهمان است كه هزارسال پيش بود.اين اثبات ظاهري درنتيجه فاصله عظيمي است كه ميان ماوانهاوجوددارد. با اين فواصل چندين هزار سال طول خواهد كشيد تا تغيير قابل ملاحضه اي در نقش ستارگان پديد آيد : اين اثبات ظاهري مكان ستارگان موجب شده است كه نام متداول «ثوابت» به آنها اطلاق شود.


ستارگان دنباله دار : 4
ستارگان دنباله دار اجرامي آسماني با شكلي منحصر به فردواندازه بزرگ هستند كه گهگاه حاضر مي شوند . يك ستاره دنباله دار نمونه، تشكيل شده از يك كره نوراني يا داس كه به استوانه اي دقيق ودراز به نام دنباله «ذنب» متصل است راس ممكن است به بزرگي خورشيد به نظر آيد ودنباله قوسي را در آسمان رسم مي كند ستاره دنباله دار به چشم برهنه چون ماه بي حركت به نظر مي آيد ، در واقع با سرعت صدها كيلومتر در ثانيه حركت مي كند سرعت دقيق آن را مي توان از روي تغيير مكان آن نسبت به ستارگان ثابت تعيين كرد كمتر از هفتصد ستاره دنباله دار شناخته

شده اند وهر ساله نيز چند ستاره دنباله دار جديد كشف مي شود . اكثريت اعظيم آنها به قدري كم سوهستند كه با چشم برهنه مرئي نيستند ستارگان دنباله دار نسبتا بزرگ نادرند اينها به طور متوسط يكي دو بار در طول يك عمر پديدار مي شوند از حدود 627 ستاره دنباله دار شناخته شده ، بيش از 259 تاي آنها را مي شناسيم كه در مدارهاي بسته يعني در مسير هاي كم وبيش كشيده وسيگار مانند، حركت مي كنند اين واقعيت كه مداري بسته است يعني اول وآخري ندارد ، داراي

اهميت زيادي است . ستارگان دنباله داري كه چنين مدارهايي را مي پيمايند پيوسته مسير واحدي را دور مي زنند ، بسياري از آنها چندين بار به نزديكي زمين بازگشته اندو مشاهده شده اند. مدارهاي 368 ستاره دنباله دار ديگري با سهوي ويا هندلولوي است به احتمال زياد.
ستاره: 5
اين نوشتار درباره ستاره در معني اجرام فضايي است. براي معني ديگر ستاره به صفحه ستاره ( رياضي ) رجوع نمائيد.
ستارگان : 6
كره هاي سوزاني از گاز مي باشند كه بر خلاف سيارات خود منبع نوراند . انرژي ستارگان ناشي از واكنشهاي هسته اي است . ماده اصلي تشكيل دهنده بيشتر ستارگان هيدروژن است. هيدورژن موجود در ستارگان طي فرآيند همجوشي هسته اي به هليوم تبديل مي شود ودرحين اين

واكنش گرما و نور بسيار زيادي تابش مي يابد . هر ستاره داراي دوره عمر مي باشد كه بسته به نوع ستاره متفاوت است. ستارگان حجيم با نور بيشتر و حرارت زياد عمر كوتاهتري نسبت به ستارگان كم نور و كوچك دارند . پايان عمر هر ستاره بستگي به ميزان ذخيره هيدورژن در آن دارد. زماني كه هيدروژن درون ستاره اي پايان يابد هيليوم تبديل به سوخت اصلي مي شودو مي سوزد .سوختن هليوم سبب ايجاد گرماي بسيار زيادي مي شودكه تا آن زمان در ستاره پيش نيامده بوده است . اين گرماي زياد سبب انبساط ستاره مي شود و حجم آن را چند برابر مي كند . مثلا اگر زماني خورشيد شروع به سوزاندن هيوم كند آنقدر انبساط مي يابد كه زمين در حجم زياد آن محومي شود ! اين انبساط تا سرحد مريخ ادامه پيدا كرده وسپس متوقف مي شود. مرحله بعدي بستگي به نوع ستاره دارد . ستارگان عظيم پس از اين مرحله آن قدر انبساط يافته اند كه ديگر نمي تواند جاذبه اي روي سطوح بيروني خود داشته باشند . پس از آن اين ستارگان منفجر شده وتبديل به نواختر مي گردند. هرچه ستاره بزرگتر ميزان نواختر بزرگتر غولها تبديل به ابرنواختر مي گردند . پس از آن اين ستاره ها بسته به نوع نواخترادامه عمر مي دهند . نواختران معمولي تبديل به كوتوله شده وعمري طولاني را آغاز مي كنند اما ابر نواختران در خود فرو مي ريزند وستارگان بسيار كوچك وحجيمي به نام ستارگان به نام ستارگان نوتروني بوجود مي آورند . اين ستارگان عمر طولاني ديگري در پيش خواهند داشت . بعد از آن كوتوله ها يا كوتوله هاي سفيد تبديل به كوتوله سياه شده وتا آخر جهان زندگي خواهند كرد. واژه ستاره در زبان پهلوي به ريخت starag واختر آمده بود .
به گروهي از ستارگان كه با نيروي گرانش به هم پيوستگي داشته باشند خوشه ستاره اي مي گويند .
ستارگان : 5
فواصل ميان ستارگان بسي بيشتر از فواصل ميان سيارات است حتي نزديك ترين ستاره به خورشيد در فاصله 270000 واحد نجومي است با استفاد ه از اين مقياس پيش (كه در آن يك متر

به جاي يك واحد نجومي يا 150ميليون كيلومتر گرفته شد) نزديك ترين ستاره به خورشيد در فاصله ي 270 كيلومتر خواهد بود . به اين دو واحد بايد با دقت بيشتري توجه كرد فواصل ميان سيارات برحسب متر بيان شد در حالي كه فاصله ميان ستارگان بر حسب كيلومتر تصوير ذهني ممكن است به تصوير اين تفاوت كمك كند . خورشيد وهمه سيارات را در خانه اي دايره اي شكل به شعاع 40 متر جاي داد . نزديك ترين ستاره ورا مقياس ما در خانه اي است كه 270 كيلومتر از ما فاصل

ه دارد ستارگان ديگر نيز در اين مقياس به فواصل هزار ها وصدها هزارهاوصدهزار كيلومتر از خورشيد قرار دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید