بخشی از مقاله

بررسی تاثير آموزش موسيقی در آرامش روحی و روانی کودکان پيش دبستانی از نظر مربيان آموزشی

چکيده پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثير آموزش موسيقی بر آرامش روحی و روانی کودکان پيش دبستانی از نظر مربيان آنها انجام گرفته است. فرضياتی که در این پژوهش مطرح شدند عبارتند از : -1 بين آموزش موسيقی و آرامش روانی کودکان پيش دبستانی رابطه معنا داری وجود دارد. -2 بين آموزش موسيقی به کودکان پيش دبستانی و خالقيت آنان رابطه معناداری وجود دارد. -3 بين آموزش موسيقی به کودکان پيش دبستانی و ضریب هوشی آنان رابطه معنادار وجود دارد. -4 بين گوش دادن به موسيقی توسط کودکان پيش دبستانی و نوع موسيقی و بد رفتاری آنان رابطه معنا دار وجود دارد. روش تحقيق موردنظر دراین پژوهش همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کل مربيان آموزشی دوره پيش دبستانی شهر بوشهر می باشد که عبارت از 482 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 214 نفر محاسبه شد که با روش نمونه گيری تصادفی جهت پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطالعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای شامل 22 سؤال در مقياس پنج درجه ای ليکرت می باشد. جهت تجزیه و تحليل اطالعات نيز، ابتدا با استفاده از تکنيك های آمار توصيفی به منظور خالصه وطبقه بندی داده ها ، تعيين فراوانی پاسخ ها ، ميانگين و درصد گيری استفاده شده و جهت آزمون فرضيات پژوهش نيز از آزمون همبستگی پيرسون استفاده شده است . نتایج حاصل از بررسی فرضيات پژوهش به تأیيد سه فرضيه تحقيق انجاميد و تنها یك فرضيه رد شد. نتایج نشان داد که بين آموزش و گوش دادن موسيقی توسط کودکان و آرامش روحی، خالقيت و کاهش بدرفتاری آنان رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بين آموزش موسيقی و گوش دادن به موسيقی و ضریب هوشی کودکان رابطه معنادار وجود ندارد.

واژگان کليدی : آموزش موسيقی، آرامش روحی و رانی، کودکان پيش دبستانی، مربيان آموزشی.


1


مقدمه

جهان امروز دستخوش تغييرات شگرف و تحوالت بنيادین است. تأثير تحوالت در عرصه های گوناگون علمی لحظه به لحظه صورت دنيای اطراف را دیگرگون می سازد. سلطه رسانه ها و تبليغ به مصرف انبوه توليدات فرهنگی و غيرفرهنگی که با طراحی بسيار پيچيده همراه است، قدرت انتخاب را از کودک سلب می کند، سالیق را در درازمدت تحت کنترل توليدکنندگان در می آورد. اگر صد سال پيش پدیده کالس و تخته و معلم یك پدیده مدرن تلقی می شد امروز ما در عرصه های گوناگون با فناوری آموزش روبرو هستيم. در جریان این گسترش روزافزون فناوری در حيطه های گوناگون زندگی، نمی توان خود را چون قبيله ای بدوی از آن دور نگه داشت. بلکه ناگزیر باید در این عرصه پا گذاشت و ابتکار عمل را در دست گرفت و هستی خود را سامانی دوباره بخشيد و ارزش های نو خلق کرد.

کودک مانند ما بزرگترها ناچار به استفاده از تکنولوژی است. ولی طراحی وسایلی که کودک استفاده می کند در بردارنده شاخص های فرهنگی سرزمين او نيست و یا اینکه در آنها بسيار کم به هویت ملی و بومی آن پرداخته شده است. امروز ما صحبت از سلطه فرهنگی می کنيم، درحالی که در نظام آموزشی و پرورشی ما نشانه ای از آموزش موسيقی که بخشی مهم از هویت، فرهنگ و هنر سرزمين ماست وجود ندارد. واقعيت این است که معيارهای کودک در انتخاب و استفاده از فرآورده های فرهنگی تحت تأثير سليقه ها و داده های جذاب و ماهرانه جهانی قرار می گيرد، و متأسفانه این تأثيرپذیری چون بدون آگاهی است، فقط در سطح صورت می پذیرد، بدون اینکه عمقی داشته باشد او از فرهنگ خود نشانه ای برای مقایسه و تلفيق این فرهنگ ها داشته باشد. با نگاهی به سليقه های جوانان در سال های اخير مشاهده می کنيم تأثير امواج تبليغات گوناگون روی آنها بسيار شدید است. چراکه آنها در نظام تعليم و تربيت خود آگاهی های الزم را در زمينه ریشه ها و چشمه های فرهنگ خود دریافت نکرده اند و اصوالً شناختی در زمينه تاریخ و فرهنگ و هنر شهر و کشور خود ندارند، درنتيجه آنها قدرت نقد و بررسی و انتخاب را ندارند و همين جاست که اهميت آموزشِ مفاهيم فرهنگی، به ویژه موسيقی در تعليم و تربيت مشخص می شود.


موسيقی یکی از عوامل مؤثر برای تخليه روح و روان شناخته شده است. حال اگر موسيقی ای که مربوط به سنين کودکی باشد برای آنها گذاشته شود می تواند تأثيرات مثبتی را در بر داشته باشد که از جمله آنها: شادابی و نشاط، آرامش روحی و روانی، آمادگی ذهنی برای فراگيری می باشد. نظم و سا ختار موجود در موسيقی برای کودکان و سالمندانی که دنيای ذهنی پراکنده ای دارند می تواند مفيد بوده و آنها را از آشفتگی احساسی دور کند )ميرزاخانی، .)1831 بررسی ها نشان می دهد که گوش دادن به موسيقی های خاص و شاد بدون کالم به تعادل روحی و عاطفی کودکان کمك می کند. همچنين موسيقی باعث افزایش رشد جنين و رشد ذهنی کودک می گردد. اثر موسيقی بر جنين سادهترین ابزار موسيقی که دارای ریتم است قلب انسان است که حرکت منظم و آهنگينی توليد میکند و شنيدن صدای ضربان قلب جنين درون شکم مادرش مبين زندگی تازه و نشانهای دال بر وجود یك انسان است. مطالعهها نشان میدهد، زدن سازی توسط مادر هنگام بارداری اثر مطلوبی در جنين به جا میگذارد و شنيدن صداهای دلنشين برای جنين خوشآیند است و به رشد بهتر او منجر میشود )زاده محمدی، .)1831 موسيقی از دیرباز به عنوان یك پدیده تاریخی در زندگی انسانها حضور گوناگون و پررنگی داشته است. بشر اوليه به کمك حنجره و ابزاروآالت ابتدایی از سنگ و چوب، موسيقی اوليه را توليد کرده است.در حال حاضر به نقش موسيقی در پرورش استعدادهای کودک و حتی رشد شخصيتی او پی بردهاند . بنابراین برای آموزش نکات تربيتی از موسيقی استفاده میکنند. در عده ای از کودکان پرخاشگری، حرکات ناموزون و یا سکوتهای طوالنی و .. دیده می شود که اگر به اصل این موضوع برگردیم، می بينيم که یکی از عوامل این گونه حاالت، شنيدن و دیدن این موزیکهاست که باعث اثر مستقيم روی آنان شده است که در سنين باالتر می توان طرز پوشيدن لباس و آداب و منش شان به تقليد از آن گروهها باشد که در بعضی موارد دچار حوادثی غير

2

قابل جبران می شود که باید کامالً جدی گرفت . حال اگر موسيقی ای را که مربوط به سنين آنان است قبل از رفتن به مهد کودک و یا مدرسه برایشان گذاشته شود و حس حاکم بر فضایی را که فرزندانمان دوست دارند، برایشان درست شده باشد می تواند تأثيرات خوبی را در آنان مشاهده کرد، مانند: شادابی و نشاط، آرامش روحی و روانی، مطالب آمادگی ذهنی برای فراگيری. کودک امروز، آینده فردای جامعه هر کشور را تضمين می کند و به نوعی اگر به خالقيتهایی که در وجودشان هست، ارزش و بها داده شود می توانند در آینده نزدیك به نوعی به ارزشهای خود و جامعه آن کشور جامه عمل بپوشاند و می توان گفت، ایده ها و نظرهایشان با کوچك بودن از دید ما ایده های بزرگی از دید خودشان است که اگر این ایده ها را از بعدی دیگر نگاه کنيم، می تواند به نوعی ایده های بزرگی برای ما هم به شمار آید. در بعضی از انسانها دیده می شود که در سنين پایين آموزشهایی دیده اند که به نسبت طرز فکرشان و خالقيتهایشان باالتر از دیگر افراد آن گروه سنی است و می توان گفت که از کودکی مسيری را برای خود روشن کرده اند )کوشانفر، . )1831 کودکانی وجود دارند که با وجود اینکه در سنين پایينی هستند، نوازندگان خوبی اند و یا عده ای از آنان کار با رایانه را براحتی انجام می دهند.

موسيقی کودک ، به موسيقی اطالق می شود که آهنگسازی و اجرای آن توسط افراد بزرگسال ، برای کودکان انجام گرفته باشد.در متون معتبر اروپایی مقصود از موسيقی کودک، معموالً آهنگ هایی ست که به طور ویژه برای مخاطب نوجوان نوشته شده و آهنگسازان این قطعات ، از ميان بزرگساالن می باشند. اگر به تاریخچه موسيقی کودک نگاهی بيندازیم ، مشاهده می کنيم که از هر دو جنبه ء آموزشی و سرگرمی به این مقوله پرداخته شده است. موسيقی ، اغلب به عنوان وسيله ای جالب و مفرح جهت آشنایی کودک با فرهنگ کشور خود و سایر ملل دنيا ، آموزش اخالق نيك و پسندیده ، و پرورش استعدادها و مهارت های نهفته در او به کار می رود.بسياری از ترانه های کودکان ، مربوط به ترانه ها و ملودی های قومی آن ملت می باشد. ولی در سال های اخير ، ژانر ویژه ای در حوزه ء موسيقی آموزشی بوجود آمده که از محبوبيتی فراگير برخوردار شده است . تا زمانی که موسيقی کودک، صرفاً نقشی واسطه را در موسيقی ایفا می کرد ، مقولهء ضبط و نشر آن همواره به سایر بخش ها در موسيقی گره خورده بود. "مری یك برهء کوچك داشت" اولين کاماتی بودند که توسط توماس ادیسون در سال 7711 ضبط شد. در 7777 اولين دسك های ضبط شده با نام "صفحه" برای فروش عرضه شدند. یکی از این کارها " ترانه های غاز مادر" بود. اولين فهرست کارهای ضبط شده توسط بسياری از ناشران شاخص در صنعت ضبط موسيقی _ مانند : ادیسون ، برلينر و ویکتور همگی شامل بخشهایی ویژه و مستقل برای موسيقی کودک بودند. در دهه های 7391 ، 7391 و 7391 کمپانی های ضبط موسيقی ، به نشر آثار ویژهء کودک ادامه دادند. در ميان این ناشران، کمپانی های : والت دیزنی ، آر سی ای ویکتور ، دکا رکوردز ، کپيتول رکوردز ، برادران وارنر و کلمبيا رکوردز آثاری را منتشر کردند که بر پایهء کارتون های محبوب و یا ترانه های Nursery Rhymes2 ساخته شده بود. اغلب این آلبوم ها دارای بروشوری بود که بچه ها می توانستند توسط آن ، ترانه را با خواننده همراهی کنند. بسياری از چهره های شاخص در تئاتر ، رادیو و انيميشن _ مانند : بينگ کراسبی ، هارولد پيری )گيلدر اسليو بزرگ( ، ارسان ولس ، دان دوليتل ، ژانت مك دونالد ، روی راجرز ، فانی برایس ، بيل بوید ، اینگرید برگمن

و فردریك مارچ در ساخت این آثار حضور داشتند )چيت سازیان، .)7971

تحقيقات نشان میدهد آموزش موسيقی در کودکان پيش از دبستان باعث افزایش استدالل زمانی – فضایی در آنان میشود. دست آورد کيفی دیگر از برنامه آموزش موسيقی افزایش « حرمت خود » در کودکان است که بعنوان پایه و زیرساخت در تمرینات کودکان درنظر گرفته میشود. پاسخهای ریتميك به آوازها، بدن را بخوبی ذهن درگير میکند. در ميان کودکان کسانی که بسختی درمورد خودشان صحبت میکنند و یا از مشارکت در تجربيات هنری سرباز میزنند ممکن است که از درک جنبه حرکتی و هيجانی فعاليتهای موسيقی لذت ببرند. از این رو تشویق کودکان به خلق موسيقی مخصوص خودشان تجربيات بيشتری را در ارتباط با آن میسازد. بدین ترتيب درحاليکه کودکان مشغول یادگيری هستند آنان تفکر من میتوانم را بطور

8


طبيعی درخود گسترش میدهند. کودکان اغلب با شرکت در فعاليتهای موسيقی احساس شایستگی میکنند. همينطور حرکت در موسيقی تحول استعداد حرکات بدنی را در کودک تشویق میکند )استور، (3131

نگرشی بر جایگاه موسيقی کودک در اجتماع و خانواده

با ظهور موسيقی های جدید غربی و ورود آن به جمع موسيقی های ایرانی و به طبع آن جذب جوانان و نوجوانان به این نوع موسيقی ها ؛ بستر سازی جهت ترویج بيشتر موسيقی ایرانی را بيش از بيش ضروری می نمایاند. توليد آثار فاخر موسيقایی ، نو آوری در موسيقی ایرانی متناسب با ذائقه قشر امروزی و حمایت از هنرمندان موسيقی ایرانی از جمله عواملی ست که ميتواند زمينه ساز ترویج این هنر واال در بين قشری گردد که بيشترین و تاثير گذار ترین جمعيت کشور را به خود اختصاص داده است

. اما ميتوان یکی از مهمترین عوامل جهت ترویج موسيقی فاخر ایرانی را آموزش بيان نمود . آموزش موسيقی ميتواند از دوره کودکی آغاز و ادامه یابد که همين امر باعث تربيت هنرمندان بسياری ميگردد که به طبع آن موسيقيدانان ارزشمندی تحویل جامعه هنری ایران خواهد شد . آموزش موسيقی از سنين کودکی امریست که توجه بسيار اندکی بدان گردیده است و آنطور که باید جدی گرفته نشده است . متاسفانه هيچگاه دربين خانواده ها به آموزش موسيقی کودک به عنوان یك ضرورت مهم وآینده سازکودکان نگریسنه نگریسته نشده . اگرچند آموزش موسيقی به کودکان ميتواند باعث رشد و بالندگی ذهن و قدرت خالقيت این قشر در آینده گردد. به یاد داشته باشيم که تنها هدف از یادگيری موسيقی در دوران کودکی صرفا به جهت روشن نگاه داشتن چراغ موسيقی ایرانی نيست و ميتوان بزرگترین مزایای یادگيری موسيقی در دوران کودکی را شادابی ذهن کودک ، قدرت تحليل مسائل ریاضی و خالقيت و کنجکاوی وی بر شمرد . جدی نگرفتن موسيقی کودک نه تنها در خانواده که توليدات رسانه ملی نيز مشاهده ميگردد با اندکی تامل ميتوان به راحتی به این نکتهپی برد که توليدات صدا و سيما برای کودکان صرفاً جنبه مشغول کنندگی دارد و در آن سعی نگردیده است مجالی برای بروز کنجکاوی و خالقيت کودک داده شود . هيچگاه نباید فراموش نمود که کودکان نسبت به بزرگساالن از ذهن پویا تر و خالقيت و توانایی باالتری بر خوردارند ، در این دوره است که ميتوان آینده این عزیزان را رقم زد ؛ در هنگام فعاليت کودک در زمينه موسيقی ، او می آموزد چگونه از کوشش خود لذت ببرد و نيز یاد ميگيرد که نميتوان خيلی آسان به نتيجه رسيد ؛ او یاد ميگيرد که چگونه نقش خود را سالم ایفا کند و چگونه صبور باشد ؛ موسيقی به کودک کمك ميکند تا همکاری تعامل و اعتماد به نفس او افزایش یابد خودش را بشناسد باور کند و اظهار وجود نماید ؛ نيز ترسهایش را کنار گذارد . موسيقی نه تنها ميتواند موجب رشد کودک و بالندگی او گردد بلکه مادران در دوران بارداری نيز ميتوانند با گوش سپردن به موسيقی های آرام و مالیم تاثير آن را بر روی جنين خود احساس نمایند .دکتر الکساندر المونت بر این اعتقاد است که هر نوع موسيقی که فرد خود دوست دارد قابل اجراست و ميتواند از آن برای جنين و یا کودک خود استفاده کند اما ترجيحا آرامش بخش باشد ؛ الزم به ذکر است فرکانس های بم و باس بهتر ميتوانند در مایع درون رحم به حرکت در آیند )شرفخانی، (7971

روش های علمی و جدید آموزش موسيقی کودکان برای سنين مختلف طبقه بندی گردیده و سالهاست که در کشورهای صاحب سبك موسيقی رواج یافته است تا کودک را با اصول علمی و عملی موسيقی آشنا سازد. از جمله ميتوان به روشهایی چون : ارف، مارتنو، داکرز و کدای اشاره نمود که هر یك از آنها می تواند تا سطوحی هنرجو را که در سطح کودک و نوجوان هستند از جهت دانش ارتقاء دهند. این درحاليست که در جامعه ما ؛ متاسفانه موسيقی کودک نادیده گرفته شده است و آنطور که باید بر آن اهميت داده نشده است . در این مورد نميتوان تمام قصور را متوجه دولتمردان دانست . که البته کم نيز مقصر نيستند ؛ عدم توجه به موسيقی اصيل ایرانی و مردود دانستن یکی از اصلی ترین مشکالت و موانع هميشگی پيش روی موسيقيست چه کودک و چه بزرگسال . عدم حمایت مالی و معنوی موسسات دولتی من جمله وزارت آموزش و پرورش ؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی و ارگانهای دولتی از آموزشگاههای موسيقی کودک روحيه مضاعف متوليان و مربيان این مراکز را کاهش ميدهد و ميل و رغبت آنان به فعاليت در زمينه آموزش به کودکان را ميکاهد . باید توجه نمود که در این خصوص

1

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید