بخشی از مقاله

چکیده:

خواب پدیده اي پیچیده است، که از دیرباز ذهن انسان را به خود مشغول داشته است و می توان ادعا کرد با وجودي که خواب قدمتی به اندازه ي تاریخ انسان دارد، هم چنان رازآمیز و تأمل برانگیز باقی مانده است. خواب و رویا در ایران باستان
هم بسیار اهمیت داشته و آنها دیدن خواب را در سرنوشت خود بسیار موثر میدانستهاند گاهی خوابی میدیدند و مدتها به
آن فکر میکردند چون معتقد بودند که خوابها به حقیقت میپیوندند.
پادشاهان نیز به خواب ها اعتقاد داشتند و همیشه در دربار خود خوابگزارانی داشتند تا بعد از دیدن خواب، براي ایشان

تعبیر خواب کند هر کسی قادر به این کار نبوده است و کسی می توانست این کار را انجام دهد که یا داراي فرّه ایزدي بوده یا به نوعی از نیروي الهی و توانایی فکري بالا بهره دانست.
در شاهنامهي فردوسی نیز خواب پنجره اي است به سوي نادیده ها و ناشنیده ها، که ناشناخته اند و در این اثر ارزشمند

خواب هایی وجود دارد که همه به نوعی تعبیر شده اند بعضی از خواب ها اهورایی بوده و بعضی خواب ها اهورایی و اهریمنی و گاهی خوابها اهریمنی با توجه به شفقت و فکر و اندیشه فردي که خواب میدیده نوع خواب هم متفاوت بوده است.

درآمد

خواب و رویا در اساطیر ایرانی اهمیت فراوان داشته است و آنها دیدن خواب را در سرنوشت خود موثّر می دانستند. پادشاهان در دربار خود خوابگزارانی داشته اند که بعد از دیدن خواب به آنها مراجعه می کردند تا براي آنان تعبیرخواب کنند. سخنان خوابگزاران مدت ها پادشاه را به فکر فرو می برد و پایهي بسیاري از جنگ ها، ازدواجها، تولّد و مرگ و ... با خواب و تعبیر آن رقم میخورد.

اندیشمندان زیادي در زمینهي خواب و رویا نظر داده و خواسته اند راهی براي ورود به این دنیاي پر از شگفتی داشته باشند. مثلاً؛ سقراط ادعا می کند که رویا ماهیت و مبداء الهی دارد به طوري که به وسیلهي رویا میتوان آینده را پیشبینی کرد.
در شاهنامه فردوسی خواب و رویاهاي بسیاري دیده می شود که ناشی از باور و اعتقاد مردم ایران باستان بوده است. آنان اعتقاد داشتند که عناصر طبیعی و غیر طبیعی در زمان خواب به سراغ آنها آمده و در سرنوشتشان موثّر بوده و باعث به وجود آمدن حوادث اصلی میشود.
فردوسی حتی دیدن خواب و تعبیر آن را نشانی ازعلمِ پیامبري می داند، آنجا که میفرماید:

»نگر خواب را بیهده نشمري      یکی بهره دانی ز پیغمبري«

در شاهنامهي فردوسی موارد بسیاري از خواب و تعبیر آنها دیده میشود که سرنوشت افراد در خواب و رویایشان تعیین می گردد. هر فرد عادي نمی توانسته این خواب ها را تعبیر کند و این افراد یا داراي فرّه ایزدي یا دانش و علم فراوان بودهاند.
خواب و رویا در شاهنامه و تعبیر آن ارزش خاصی براي پادشاهان، شاهزادگان، پهلوانان و دیگر بزرگان دارد و تعبیر خواب آنها اساس بسیاري از تصمیمات، عملکردها و برنامه ریزي هاي آنان می گردد. بر اساس خوابی که می بینند، جنگی را آغاز می کنند یا از وقوع جنگ ها پیشگیري می نمایند. پایه ي بسیاري از ازدواج ها در دیدن خواب و رویا و تعبیر آنها ریخته میشود و در خوابهاست که از تولد فرزند آگاه میشوند و حتی به جنس و نام نوزاد پی

1 کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی- مدرس مراکز پیش دانشگاهی شهر کرج استان البرز
می برند، فردوسی براي تمام موارد فوق شواهد بسیاري را به نظم می کشدو معتقد است، براي تعبیر خواب و رویا بایستی از نیروي الهی مدد جسته و داراي دین و فرّه ایزدي بود.

در شعر فردوسی رویاها به انسان هشدار می دهند که هر گناهی، روزي آشکار می گردد و هر قدرتی در دنیا، روزي فرو می پاشد. آنچه در این خواب ها نشان داده می شود این است که همه این خوابها تعبیر درستی دارند و تحقق مییابند؛ زیرا اعتقاد به خواب از قدیم در بین مردم رواج داشته است و آنان وقتی خوابی میدیدند و آن را تعبیر می کردند و سعی داشتند خواب را با آن وفق دهند. به بیان دیگر خواب هاي شاهنامه، الهی و حقیقی هستند و حالتی جبري داشته و پهلوانان داستان نیز به این خوابها اعتقاد دارند و آن را در سرنوشت خود دخیل میدانند.

خواب و رویا در شاهنامه

رویا در پندار اساطیري، برزخی میان عالم شهود و عالم غیب است. بسیاري از رویدادهاي داستان هاي حماسی قبل از آنکه در عالم بیداري وقوع یابند، در خواب رخ مینمایند.

رویا و اعتقاد به درستی آن، میراث اندیشه هاي اساطیري است. تبانی اختران با یکدیگر گونه اي نو از رایزنی خدایان در باب تقدیر زمینیان است. حماسه پردازان جهان، رویا را از روانی ناخودآگاه برخوردار می دیده اند و رویا در تصور آنان، آگاه شدن از میل و گرایش ضمیر ناخودآگاه عالَم است. خوابهاي حماسه معمولاً از گروه خواب هاي رحمانی است و همواره خداوند بندگان خاص خویش را در خواب راه می نمایاند؛ و آنان را از دور افتادن در بند بديها بر حذر میدارد، که در شاهنامه نیز چنین مواردي وجود دارد.

»فردوسی براي تمام موارد فوق شواهد بسیاري را به نظم می کشد. براي تعبیر خواب و رویا بایستی از نیروي الهی مدد جسته و داراي دین و فرّه ي ایزدي باشد. بنابراین تعبیر این گونه خواب و رویاها در شاهنامه توسط موبدان و خوابگزاران صورت می گیرد. او بسیاري از رویاهاي هشدارگونه ي شاهنامه را با وحی الهی یکسان میپندارد؛اما این وحی و الهام از سوي پروردگار را خاص پیامبران نمیداند. به اعتقاد او هر انسانی که روان روشنی داشته باشد، می تواند همه ي بودنی ها را چون آتش بر روي آب ببیند و از راز و رمز رویاها پرده بردارد. فردوسی به بهانهي رویا توجه خوانندگان را به این نکته جلب می کند، که وقتی همه ي حواس ظاهري آدمی از کار می افتد و او به خواب می رود، حواس باطنی او به کار می آید و بیداري راستین بر او رخ می نماید. آن هنگام که بیدار است، روانش، در خواب است؛ و چون به خواب می رود، بیداري روح و روان، آغاز می گردد.« - از رنگ گل تا رنج خار،

فردوسی در شاهنامه، مکرّر رویاي صادقه یا خواب اهورایی را پنجره اي به جهان غیب و ابزاري براي شناخت غیر محسوس میداند. براي نمونه، در گزارش زندگانی خسرو انوشیروان در همان سرآغاز داستان »خواب دیدن نوشین روان و به درگاه آمدن بزرگمهر« قبل از سخن گفتن از خواب معروف انوشیروان که تعبیر آن موجب برکشیده شدن بزرگمهر شد، در بارهي اهمیت خواب میگوید:
»نگر خواب را بیهده نشمري    یکی بهره دانی ز پیغمبري
بویژه که شاه جهان بیندش    روان درخشنده بگزیندش
ستاره زند راي با چرخ و ماه    سخنها پراکنده کرده به راه
روانهاي روشن ببیند به خواب    همه بودنیها چو آتش بر آب مفهوم بیت نخستین، آن است که رویا یکی از »بهره«هاي - بخش هاي - نزول وحی به پیامبران است. مفهوم بیت سوم آن است که ستارگان آسمان با »چرخ و ماه« - افلاك - که به عقیدهي قدما داراي نفس مجرّدند، در بارهي سرنوشت مردم روي زمین و پیشامدهاي آیندهي جهان، رایزنی میکنند و بعد روانهاي روشن و نفوس نورانی
- بویژه پیامبران، شاهان و پهلوانان - در حال خواب، آنچه را که ستارگان و عقول فلکی از آن آگاهی دارند، در عالم
 
دنیاي خواب و خوابگزاري در شاهنامه فردوسی

رویا مشاهده می کنند؛ و بدین گونه از آینده باخبر میشوند. به عبارت دیگر اکثر رویدادها و تحولات مهم زمینی، پیش از آنکه در عالم خارج صورت وقوع یابند، براي کسانی که در حال خواب به جهان برین، ّمتصل گردند، به گونه اي نمادین و سمبولیک مجسم می شوند. لذا رویا در نظر فردوسی - همچنان که نه تنها در اغلب ادیان و مذاهب بلکه در فلسفهي یونانی و مخصوصاً در نظر سقراط و افلاطون نیز - دریچه اي به عالم غیب است.

در اغلب موارد، رویا در شاهنامه وسیله اي براي غیب گویی شناخته شده است. براي نمونه یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در نامه اي که به ماهوي سوري و مرزبان خراسان نوشته است، از خواب انوشیروان در خصوص حملهي تازیان به ایران چنین یاد کرده است:
»که نوشین روان دیده بود این بخواب چنان دید کز تازیان صد هزار گذر یافتندي به اروند رود کنون خواب را پاسخ آمد پدید شود خوار هر کس که هست ارجمند پراگنده گردد بدي در جهان
کزین تخت بپراگند رنگ و آب هیونان مست و گسسته مهار نماندي برین بوم و بر تار و پود...

ز ما بخت گردون بخواهد کشید فرومایه را بخت گردد بلند گزند آشکارا و خوبی نهان«
تعبیر خواب در شاهنامه

»پرسش و پاسخ در باب خواب و تعبیر آن در شاهنامه مکرّر استفاده شده است. پرسیدن همیشه در باره خوابی است که قهرمان داستان می بیند و از دانایان و خواب گزاران تعبیر آن را میخواهد که به پاسخگویی از سوي آنان می انجامد. گاهی از اوقات اهمیت خواب و راز دار بودن آن جز پرسش و پاسخ در باب تعبیر آن، سخنانی را در لزوم بازگو نکردن آن ایجاب می کرده و زمانی دیگر پیش از آن که خواب با خواب گزاران در میان گذاشته شود با یکی از نزدیکان مطرح شده است که این خود وسیله اي بوده، در دست داستان پرداز تا اگر بخواهد بر درازاي داستان بیفزاید.« - از رنگ گل تا رنج خار، 1379، ص. - 335

در باور شاهنامه رویا دریچه اي ست به سوي نادیده ها، ناشنیده ها و سرانجام ناشناخته ها. تنها در خواب است که آدمی را اجازه ي سرکشیدن به سرا پرده ي سپهر برین داده اند. به همین سبب است که خواب پاره اي از پیامبري ست و چه بسیار رویاهایی که با وحی از یک جنس میباشند:
»نگر خواب را بیهده نشمري      یکی بهره دانی ز پیغمبري«

شباهنگام که ستارگان و ماه و دیگر سپهر افروزان با هم به رایزنی نشسته اند، تا در کار زمینیان تدبیر کنند؛ و تقدیر هر کسی را چنانکه شایسته می بینند، رقم زنند. سخنانشان در فضا پراکنده میشود و روان هاي خفتگان با شنیدن آن سروش غیبی، پی به راز کارشان میبرند و بودنیها را به خواب میبینند.
»ستاره زند راي با چرخ و ماه    سخنها پراگنده کرده به راه
روانهاي روشن ببیند به خواب    همه بودنیها چو آتش بر آب«

ویژگی خوابگزاران

خوابگزاران در شاهنامه، مقام بزرگی دارند و پادشاهان در همه ي امور خود به آنها رجوع میکنند؛ و اغلب به تعبیر آنها در مورد خواب هایشان، ترتیب اثر میدهند. خوابگزاران در شاهنامه از موبدان و اخترشناسان هستند و به خوابها گوش فرا میدهند و با دانش خود راز و رمز آنها را میگشایند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید