بخشی از مقاله

چکیده

جادو از آغاز خلقت بشر به صورت یک اعتقاد تام وهمه گیر در میان تمام اقوام و ملل وجود داشته و تا روزگار ما هم اگر چه اثرات آن کم رنگ تر گشته اما هنوز ادامه دارد . مقوله جادو وجادو گری از دیر باز در ادبیات و فرهنگ ایران زمین نیز وجود داشته تا آنجا که بسیاری از متون کهن ادبیات فارسی در سده های گذشته مشحون از مسائل مربوط به جادو وجادو گری می باشد . و شاهنامه فردوسی"بزرگ ترین اثر حماسی ایران " از این نظر مستثنا نیست و بارها وبارها در ذکر داستان ها و اتفاقات شاهنامه از آن بهره می گیرد.

در این پژوهش سعی گردیده ابتدا به واژه جادو و تاریخچه جادو گری پر داخته شود سپس مصادیق این مضمون مانند "سحر ،افسون ،دیو و پری " مورد بررسی قرار گیرد . در انتها این نتیجه بدست آمد که واژه جادودر شاهنامه هم به معنای نیرنگ و حیله به کار رفته و هم به عنوان نیروی ماوراء طبیعی و تسخیر کننده طبیعت ،اشیاء و انسان ها .همچنین در جنگ های بین تورانیان وایرانیان ،تورانیان از جادو استفاده می کنند و ایرانیان و پهلوانان ایرانی با توکل بر خدا جادو ها را باطل می سازند .

مقدمه :

سخن گفته شد گفتنی هم نماند      من از گفته خواهم یکی با تو راند

سخن هرچه گویم همه گفته اند      بر وبوم دانش همه رفته اند

جادو از آغاز خلقت بشر به صورت یک اعتقاد تام و همه گیر در میان اقوام و ملل وجود داشته و تاروزگار ما هم اثرات آن اگر چه بسیار کم رنگ ،ادامه یافته است . در اساطیر و آیین ها ی همه اقوام هند واروپایی نیز جنبه هایی از اعتقاد به جادو وجود دارد همچنین این مقوله از قدیم الایام در ادبیات و فرهنگ ایران زمین وجود داشته است ؛ تا آنجا که بسیاری از متون کهن ادبیات فارسی در سده های گذشته مشحون از مسائل مربوط به جادو وجادو گری می باشد که شاهنامه فردوسی " بزرگ ترین اثر حماسی ایران " را نیز نباید از این قائده کلی مستثنا دانست .

در شاهنامه پیروزی ها ، شکست ها ،جشن ها ،جنگاوری ها و آداب و رسوم مردم به شیوه ها و شکل های مختلف بیان شده است . فردوسی در بیان این موارد تمام تلاش خود را به کار می بندد تا تصویری روشن و دقیق از فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی که بیم فرا موش شدن آن می رفت ارائه دهد . در این تلاش ،فردوسی از تمامی مظاهر موجود در فرهنگ عامه آن زمان کمک می گیرد ،مظاهری از قبیل : عشق ، محبت ، سحر ، جادو ، ابلیس ،دیو ،پری و صدها مضمون دیگر . یکی از مقوله هایی که فردوسی بارها وبارها در ذکر داستان ها و اتفاقات شامنامه از آن بهره می گیرد " جادو وجادو گری وقصه های دیو و پری " است . در این کنکاش بر آنیم تا به پرسش اصلی واساسی پاسخ دهیم وآن این است که"جاد وجادوگری" چیست ؟ و مصادیق به کار گیری این مضمون در شاهنامه کدام است ؟

سحر وجادو در در لغت :

در دائره المعارف فارسی در تعریف "جادو" آمده است: - - جادو یا سحر ،فن تسخیر قوای طبیعی و فوق طبیعی به وسیله ی افسون و اعمال مخصوص دیگر با تشریفات خاص - - - مصاحب ، بی تا ، ذیل واژه جادو - معادل عربی جادو"سحر "است و سحر در لغت عبارت است از - - هر چیزی که مأخذ آن لطیف ودقیق باشد - - . - دهخدا ، 1339 ،ذیل واژه سحر - جادو در اوستا به صورت "یاتو " - - yato در پهلوی یاتوک - yatuk - آمده است.

در اوستا به صورت اسم مذکر و به معنی جادو گر می باشد ؛چنانکه در فارسی و پهلوی نیز به همین معنی به کار رفته است .جادو ها در اوستا از نیروی زیان کاری هستند که به همراه کوپان ها - karapan - ، کوی ها - kavi - ، پری ها راه زنان دو پا ،ستمکاران ،گمراه کنندگان دو پا و گرگ های چهار پا در خدمت اهریمن هستند . این مو جودات زیان کار پس از دیوان هفت گانه ی اصلی که از اولین آفریده های اهریمن هستند دومین گروه خدمت گزار اهریمن به شمار می روند . - جادو وجادو گری در شاهنامه ، ص - 41

تاریخچه جادو گری :

بی تردید جادو ، تاریخی به قدمت تاریخ بشر دارد . باستان شناسان در این باره معتقرند که منشأ جادو به دوران قبل از تاریخ تعلق دارد . از زمانهای بسیار دور ، این احساس در بشر به وجود آمد که با موجودات شریر و ماوراء الطبیعه رو به روست ودر این رویارویی ، آیین های جادویی تنها سلاح او هستند . مردم سراسر جهان در طول تاریخ کم وبیش به جادو گری عقیده داشته اند . در شمال آسیا و اروپا مردم جادو گران خود را "شمن " می نامیدند . در میان آریایی های ساکن هند وایران نیز رو حانیون دینی - مغ - مسئول دور کردن موجودات پلید و باطل کردن سحر و ... بودند . این مورد امری عمومی بود و هیچ گونه اقدام مهمی بدون رجوع به وضع صور فلکی به عمل نمی آمد . هر واقعه ی زمینی به اعتقاد مردم نتیجه ی جنگ ستارگان سعد ونحس در آسمان بود واین در حقیقت همان نبرد بین اهورا مزدا و اهریمن بود.

در برسی جادو و جادو گری به این نتیجه می رسیم که بین جادو و علم ودین ارتباط وجود دارد . از یک سو جادو را می توان شکل تکامل نیافته ی علم دانست ؛به این صورت که انسان بدوی آرزو ها و خواسته های خود را در قالب اعمال جادویی نمودار می کند . مثلا در زمان خشک سالی با پاشیدن آب برزمین و جادوی تقلید ، می خواهد زمین وخدایان را وادار به بارش کند و این خود زمینه ساز پیشرفت های علمی در جهات گوناگون است که از جمله آنها کشف باران مصنوعی به شیوه ی امروزرا می توان نام برد.

کیمیا گری نیز در ابتدا نوعی جادو گری بوده است و کیمیا گران ،جادو می دانسته اند و اوراد جادویی می خوانده اند این علم امروزه در شکل پیشرفته خود همان علم شیمی است .طالع بینی نیز همان نجوم است . " فریزر " جادو گری را خواهر زاده ی نامشروع علم میداند ومی گوید : - - وقتی به یاد می آوریم که جادو در مسیری دیگر راه را برای علم باز کرده است ،مجبوریم بپذیریم که اگر هنر سیاه ،تباه کاری زیادی صورت داده منشأ خبر بسیاری نیز بوده است که اگر فرزند خطاست ،با این وجود مادر حقیقت نیز به شمار می رود.

- - - فریزر ، 1382، ص - 114 وهمچنین به طور کلی مبحث در مان و جادو از دیر باز با هم در ارتباط و تعامل خاصی بوده و انسان هایی که در قدیم می زیسته اند ازاین منظر بهره های فرا وانی برده اند - - انسان های ابتدایی آیین جادویی را به جا می آورد ؛زیرا که بدان ایمان داشت و به سود مندی آن معتقد بود و نظرات پزشکی ابتدایی خود را بر پایه ی آن به کار می بست .هر جا که جادوگران حرفه ای پدیدار می شدند ، هنر درمان کردن نیز به انحصارشان در می آمد .آمیختگی رو حانیت و پزشکی و جادو و مشاغل مر بوط به آن و قدرت برتری یافتن مردان و حتی زنانی که بدین امور می پرداخته اند در میان اقوام ابتدایی از همین طریق صورت پذیرفته است.

حماسه در رزمز راز ملی ، 1383،ص - 177 واژه طب نیز در فرهنگ ها به معنی سحر به کار رفته است - - پزشکی پیش از تاریخ جنبه ی علم نیم تجربی و نیم جادویی داشته و پزشکان جادو گران به آن می پرداخته اند امکان دارد که موفقیّت فوق العاده بعضی از آن جادو گران وابسته به قدرت روحی آنان یا از آن جهت بوده که دیگران به چنین نیرویی بر آنان اعتقاد داشته اند - - - تاریخ طب در ایران پیش از اسلام ،1371 ،ج 1 ،ص - 4 - - مصریان سحر وجادو را در طب دخالت می دادند واصولا این امر در دوران طب قدیم درمیان جمع اقوام دیده می شود.

- - همان ، ص - 12 در نزد ایرانیان کهن مانند بسیاری از اقوام و ملل ،بیماری عامل جادویی داشته و برای دفع آن می باید به جادو گر روی آورد . - همان ص - 114 - - جادو در میان فلاسفه هم راه پیدا کرده .فلاسفه که نمایندگان رهبران عقل و نمطق هستند باز هم به اعمال جادویی اعتقاد داشتند . روش کار آنها به این قرار بود که بر اندام اعتقادات کهن جادویی که با زندگی مردم عجین شده بود جامه های زیبا پوشاندند و آنها را عقل واستدلال نامیدند ؛ فلاسفه ی مکتب فیثاغورث نه تنها نظریه پردازان جادو بلکه مجریان آن نیز بودند . - - - تاریخ جادو گری ، ترجمه ی ایرج گلسرخی ، 1377، ص -  

جادو وجادو گری در شاهنامه :

وازه جادو گری ومشتقات آن ،مانند جادویی ،جادوان ، جادوستان ، جادو پرست ، جادو نژاد ،تقریبأ 148 بار در شاهنامه به کار رفته است .بیشتر کاربرد - - جادو - - در شاهنامه به معنای فریب ونیرنگ است . به نظر میرسد که حماسه سرای بزرگ ایران هر گاه خواسته پلیدی ذات کسی را نشان دهد از واژه - - جادو - - استفاده کرده است . مصداق این مفهوم را در داستان سیاوش می بینیم ؛ سودابه از زن جادو یی می خواهد که با خوردن دارویی بچه هایی که در شکم دارد بیفکند و چنین وانمود کند که بچه ها متعلق به کاووس اند و براثر آزار سیاوش مرده اند .کاری که این زن انجام میدهد ،از عهده هر انسان پلیدی ساخته است و نیروی ماوراء طبیعی به حساب نمی آید . کار این زن نیرنگ وفریبی بیش نیست .

چو دانست سودابه کاو گشت /همان سرد شد بر دل شهریار

یکی چاره جست اندر آن کار زشت / زگیتی درختی به نوّی بکشت

زنی بود با او سپرده درون /  پر از جادوی بود ورنگ و فسون

گران بود اندر شکم بچه داشت /  همی از گرانی به سختی گذاشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید