بخشی از مقاله

چکیده

این اقدام پژوهی در جهت تاثیر راهکارها در بالا بردن میزان خلاقیت در دانش آموزان متوسطه می باشد. جامعه آماری پژوهش: 30 نفر از دانشآموزان سال اول دبیرستان مورد نظر که از بین چهار کلاس اول به طور تصادفی انتخاب شدهاند.

ابزار تحقیق

پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس است. که حاوی 60 سؤآل است که هر سؤال مشتمل که آزمونگر این پرسشنامه 2 بار اجرا کرده یک بار قبل از راهکارهای ایجاد خلاقیت یکبار بعد از اجرای آن و تأثیر این راهکار مورد ارزیابی قرار میگیرد. خلاصه نتایج پژوهش: راهکارهای ایجاد خلاقیت در بالا بردن خلاقیت دانشآموزان دوره متوسطه پایه اول تأثیر بسزایی داشته و معلمان میتوانند با اجرای این راهکارها خلاقیت دانشآموزانشان را بالا ببرند.

کلیدواژه ها: بارش مغزی،خلاقیت،شیوه های نوین تدریس

تعریف واژه خلاقیت

تعاریف مختلفی برای خلاقیت ارائه شده است مانند به کارگیری توانایی های ذهنی برای به وجود آوردن اندیشه، فکر و مفهوم جدید خلاقیت مخصوص انسان خاص نیست. همه قادرند در هر سطحی از علم، شرایط اجتماعی و اقتصادی از توان خلاقه خویش بهره ببرند خلاقیت گوهر درخ شان و گرانبهایی ا ست که با ان سان زاده می شود و همواره با جوهر او مت صل ا ست و همی شه همراه انسان است.

خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایدهها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایدههاست. خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. شیوه های نوین تدریس شیوه هایی که معلم توسط آنها برای تفهیم بهتر مطالب درس استفاده می کند.بر اساس این شیوه ها معلم تنها یاد دهنده محسوب نمی شود.و دانش آموزان نیز در تولید دانش نقش خواهند داشت.

بارش مغزی

در زبان انگلی سی معادل این واژه Brain stroming می با شد.بر ا ساس این شیوه معلم سوالات و یا مو ضوعاتی را سر کلاس مطرح می کند که از دانش آموزان انتظار دارد برای آن پا سخ ها و یا راه حل های پیدا کنند و کاری به در ست و یا غلط بودن آنها نداشته باشند. روش حل مساله : وقتی که فرد با یک موقعیتی جدیدی رو به رو می شود که با اطلاعات فعلی خود قادر به حل کردن آن نیست و مجبور به جمع آوری اطلاعات برای حل کردن آن می شود ، می گویند با مساله مواجه شده است.

مقدمه

ما به سه نوع تفکر کاربردی نیاز داریم که عبارتند از: تصمیمگیری، حل مسأله و تفکر اخلاق.این سه مورد را میتوان از یکدیگر جدا کرد:مهارت تصمیمگیری یعنی تصمیم بگیریم که چه اقدامی انجام دهیم؟ در این فرآیند معمولاً باید از بین چند گزینه دست به انتخاب بزنیم. هدف فرآیند حل م سأله معمولاً ر سیدن به راه حل، پا سخ یا نتیجهگیری ا ست. در مقابل، نتیجهی تفکر خلاق چیزی نی ست جز ایدههای تازه هر شخ صی که میخواهد بهترین کارایی را دا شته با شد. او باید بهترین ت صمیمات را بگیرد، م شکلات را به شیوهای بهینه حل کند و ایدهها و نوآوریهای خلاق را ابداع کند. فرضیه: خلاقیت در فعالیتهای دانشآموزان تأثیر بسزایی دارد.

توصیف وضع موجود برنامههای در سی بر محور پرورش تفکر و ایجاد خلاقیت در دانشآموزان به طور مطلوب انجام نگرفته ا ست و توانایی معلمان برای ایجاد خلاقیت در دانشآموزان و همچنین فضای آموزشی موجود و امکانات فعالیت و رفتارهای مبتنی بر تفکر را فراهم نمیآورد. و اگر همه جای آموزش و پرورش منادی فکری و عملی پرورش تفکر شوند، میتوان امیدوار بود که اوضاع تعلیم و تربیت عوض خواهد شد. اکنون با وضع موجود فاصله داریم.

بیان مسئله

هر معلمی میخواهد بهترین کارایی را داشته باشد این مطلب در صورتی میسر میشود که او بهترین تصمیمات را بگیرد، مشکلات را بشناسد و به نحو احسن عمل نماید و ایدهها و نوآوریهای خلاق که لازمهی کارش است به انجام برساند.

سؤآلات

با چه راهکارهایی میتوان در دانشآموزان تفکر خلاق ایجاد کرد؟ شیوههای عملی برای بهبود مهارتها کداماند؟ از چه مدلی میتوان هم برای تصمیمگیری و هم حل مسأله استفاده کرد؟ چگونه میتوان مهارتهای تفکر خلاق خود را شدت و حدت بخشید؟ از آنجایی که هیچ عبادتی مثل فکر کردن نیست، اما چگونه این تفکر را به دیگران بیاموزیم؟

معرفی خود اینجانبه شهلا حریری مقدم فرزند جلال متولد 45/12/2 به شماره پرسنلی 20434168 و کد ملی 4280645523 مدرک تحصیلی فوقلیسانس برنامهریزی درسی و با 23 سال سابقه کاری در شغل دبیری ناحیه یک کرج که اینک در دبیرستان سیدجواد جوادی مشغول به تدریس دین و زندگی هستم، بر آن شدم تا درباره راهکارهای ایجاد تفکر خلاق در دانشآموزان مطالبی را به رشته نگارش در آورم. امید است که مثمر ثمر واقع شود.

کارکردهای ذهنی

ذهن سه کارکرد عمده دارد که عبارتند از: 1 تجزیه، 2 ترکیب و تخیل، 3 ارزشیابی. در شکلهای کاربردی تفکر مؤثر - مثل تصمیمگیری، حل مسأله و تفکر خلاق یا نوآوری - همهی این سه کارکرد دخیل هستند. اگر این کارکردها سالم باشند کیفیت اندیشهی فرد بالاتر خواهد رفت. ولی افراد کمی پیدا میشوند که بین این سه کارکرد تعادل و توازن برقرار کنند. قدرتهای روحی متفاوت ما یکی از علل اصلی احتیاج ما به یکدیگر است: تفکر مؤثر در همهی شکلهای خود، هم فعالیتی انفرادی و هم اجتماعی است.

تجزیه

واژه ای analysis به معنای تجزیه از یک فعل یونانی به نام »شل کردن« گرفته شده و به معنای تفکیک یک کل به اجزای تشکیلدهندهی آن است. مهارت تجزیه و تحلیل در یک مسأله: یعنی یک مسأله را به قسمتهای تشکیلدهندهی آن تقسیم کنید. تفکر تحلیلی رابطهی تنگاتنگی با استدلال منطقی یا گام به گام دارد. با توجه به اینکه یکی از مهارتهایی که در برخورد با مسأله بکار گرفته میشود توان شما در قیاس کردن است.منطق دو بخش ا سا سی دارد: قیاس و ا ستقراء. قیاس، فرآیند نتیجهگیری از معلومات یا فر ضیات ا ست؛ یعنی ا ستنباط از کل به جزء میباشد. استقراء بر عکس است؛ یعنی رسیدن به یک قانون یا اصل کلی از روی مشاهدهی نمونهها؛ این روش هستهی روش علمی است.

ترکیب

ترکیب یعنی کنار هم قرار دادن چند چیز. جهت ترکیب خلاف جهت تجزیه است. وقتی چیزهایی را روی هم سوار میکنید، چیزی میسازید در واقع دست به عمل ترکیب زدهاید. همهی محصولات و خدمات نتیجهی ترکیب هستند. در ذهن میشود ترکیبات زیادی صورت گیرد. در چنین حالتی، عامل دیگری وارد میدان می شود که تخیل نام دارد. تخیل ت صویری ا ست و ت صویر، کلیتی بیش از حا صل جمع اجزاء است. اگر انسان تخیل خود را به کار اندازد، نادیدنیهای زیادی را میتواند ببیند.

ارزشیابی

کارکرد سوم عبارت است از: تعیین معیار موفقیت، ارزشگذاری، ارزیابی عملکرد و نظر دادن در مورد دیگران مثل گزینش. »انتقاد« شکلی از ارزیابی است. از نظر عامهی مردم، انتقاد به معنای نارضایتی است و به نوعی قضاوتی منفی است. اما در کاربرد رسمیتر خود میتواند به معنای تحلیل خنثی یا حتی ارزشیابی رضایتمندانه باشد. قضاوت کردن همیشه نامطلوب نیست. در همهی ارزشیابی یک عنصر عینی - خارج از خودتان - و یک عنصر ذهنی وجود دارد. همهی انسانها وقتی متولد میشوند ظرفیت و توانایی ارزشیابی را دارند. چیزی را که در حقیقت مورد ارزیابی قرار میدهید - یعنی همان ارزشهایمان - تا حد زیادی به محیط و فرهنگمان بستگی دارد.

معرفی اصل ذهن عمیق

با هم ذهن نیمه آگاه داریم و هم ذهن آگاه. اما از بخش حیاتیای که آن را »ذهن عمیق« نامیدهاند در تفکر ما نقش دارد آگاهی زیادی نداریم. وقتی در خواب هستیم یا آگاهانه در حال انجام کاری کاملاً متفاوت - مثل باغبانی یا شستن ظروف - میتوانیم تجزیه، ترکیب یا ارزیابی کنیم. اصل ذهن عمیق به هیچ وجه نامنظم و ت صادفی نی ست، بلکه نقش مهمی در ک شفیات علمی وهنر خلاق ایفا می کند ذهن عمیق منبع الهام و شهود که حس ششم نامیده میشود نیز هست.

تامسون در زندگی نامهاش به قلم خود به نام »پس از این که شصت ساله شدم - 1975 - نحوهی عملکرد ذهن عمیق را به شرح زیر توصیف میکند:وقتی یک مشکل تازه پیش میآمد، در مورد آن تأمل میکردم و اگر به جوابی نمیرسیدم مدتی آن را رها میکردم و میگذاشتم تا این مسأله در ذهنم گردش کند تا شاید راهنمایی پیدا کنم که آن را بازیابی کنم. در اکثر موارد در روزهای بعد موفق به حل مسأله میشدم. گویی این مراحل ناخودآگاه صورت میگرفت. اعتقاد راسخ دارم که در طول آن مدت، آگاهانه به مسأله فکر نمیکردم بلکه این ذهن نیمهآگاه من بود که به طور مستمر زیر و رو میکرد و به حافظهی من مرتبط مینمود.

استفاده از ذهن عمیق در تصمیمگیری، حل مسأله و تفکر خلاق اصل مهمی است. آیا میتوانیم توانایی ذهن عمیق خود را توسعه دهیم؟ پاسخ بله است. اولین گام، »آگاهی«ای است که کارایی داشته باشد. راز موفقیت تفکر مؤثر این است: کار با دانهی طبیعی ذهن و رشد این دانه یا به قولی حرکت با جریان روان ذهن. جان دیویی2 فیلسوف آمریکایی، از بنیانگذاران فلسفهی پراگماتیسم، که در آموزش و پرورش به آزادی و آموزش از راه تجزیه و عمل معتقد است:وقتی کارها خوب پیش میروند زیاد فکر نمیکنیم. تنها وقتی مشکلی یا مانعی روند طبیعی زندگی را مختلف میکند مجبور میشویم که هدفمندتر عمل کنیم و فکر کنیم که میخواهیم چه کار کنیم؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید