بخشی از مقاله

چکیده:

هدف از این مقاله بررسی ارتباط نقدهنری و تاثیر آن بر مخاطب امروز و بیان راهکاری برای آن است. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که آیا میتوان با یک نقدخوب مخاطب امروزی را به سمت تماشای یک اثرهنری یا تفکر در مورد آن وا- داشت. آیا در عصر حاضر نقدهنری یک ضرورت است. آیا یک نقدهنری در واقع میتواند خود یک اثر هنری محسوب شود که مخاطب را به خود جذب کند. برای پاسخ به این پرسشها لازم است در ابتدا جنبههای تئوری موضوع مورد مطرح و تعاریفی از مبانی و مفاهیم پایدار نقدهنری ارائه شود. در ادامه مفاهیم مخاطب خاص و عام و نحوه تاثیرپذیری از نقد مورد بررسی قرار میگیرد.

این پژوهش به لحاظ نظری به حوزه جامعه شناسی هنر مربوط میشود و بر تاثیر بر مخاطبان هنر تاکید دارد. فرضیه اصلی مقاله این است که متناسب با ویژگیهای اجتماعی مخاطبان خاص و عام، میتوان نقد تاثیرگذاری ارائه کرد. با ارائهی نمونهای از نقدتابلو مونالیزا و مقایسه آن با یک نقدمتداول، میتوان به این نتیجه رسید که یک نقدهنری پویا و اصولی و خلاق درباره هر کدام از رشتههای مختلف هنری در جذب حداکثری مخاطبان عام و نفوذ در آنها بسیار موثر است. در ضمن میتواند اطلاعات لازم برای مخاطبان خاص را هم در بربگیرد. بررسیها نشان میدهد نقدهنری اگر با دیدگاهی مشخص، صریح و محکم بیان شود تاثیرگذار میشود. ضمن اینکه نقدهنری تنها با داشتن پایه، مبنای درست و سنجیده و یک نظام ارزشگذاری آسیبناپذیر و تطبیق آن با خود اثرهنری، زمینه حضور و ماندگاری دارد.

واژگان کلیدی: نقدهنری، اثر هنری، مخاطب خاص، مخاطب عام، مونالیزا.

مقدمه

بسیاری از ما به نوعی منتقدیم و شاید بارها بدون اینکه خود متوجه باشیم اقدام به نقدهنری کردهایم. زمانی که با دیدن یک فیلم، عکس یا تابلو نقاشی به توصیف و تحلیل اثر میپردازیم، در حقیقت وارد حوزهنقد میشویم. ممارست در دیدن و ارزیابی آثارهنری، امری صرفا ذوقی یا غریزی نیست، بلکه هم چون سایر مقولههای فکری و علمی نیاز به آگاهی و فراگیری مقدمات و اصول مختص به آن دارد تا بدینگونه بتوان به یک نقداصولی و مستدل اقدام کرد. نقدی که راهگشا و آگاهی بخش باشد و سایر مخاطبان را نیز در برخورد با آثارهنری و ارتباط موثرتر با آنها یاری رساند. سیروس شمیسا در کتاب نقدادبی معتقد است »منتقد اثری را که دهها بار دیدهایم به نحو تازهای برای ما میبیند و زوایایی را به ما نشان میدهد که اصلا تاکنون ندیده بودیم. نقد کاری خلاق است و گاه منتقد به اندازه صاحب اثر باید دارای ذوق و خلاقیت باشد، با این فرق که هنرمندان به صورت خودآگاه آشنا به همهی فوت و فنهای هنری نیستند، حال آنکه منتقد باید دقیقا به علومهنری آشنا باشد تا از آنها به عنوان ابزاری در تجزیه و تحلیل عوامل علو آن اثر هنری بهرهگیرد« - شمیسا،. - 29 :1393

علی رامین در کتاب مبانی جامعه شناسی هنر می نویسد »زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند که هنر را از زوایای سهگانهیهنر، هنرمند و مخاطب بنگرند. جامعه شناسی از زمرهی علوم اجتماعی و علمی کمیتگرا است که به مطالعهی اجتماع و نظامهای انسانی، روابط افراد با یکدیگر و با جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و از جمله مسائل مختلف، به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع توجهی جدی دارد. جامعه شناسی هنر بررسی میکند که چگونه گروههای مختلف انسانی برای خلق آنچه ما هنر مینامیم، با یکدیگر همکاری میکنند. چگونه آثارهنری را به کار میبرند و هنر در زندگی آنها چه نقش و جایگاهی دارد« - رامین،. - 9 :1391

بررسیها نشان میدهد که یک نقدهنری پویا و اصولی و خلاق درباره هر کدام از رشتههای مختلف هنری در جذب حداکثری مخاطبان عام و نفوذ در آنها بسیار موثر است. در ضمن می تواند اطلاعات لازم برای مخاطبان خاص را هم در بربگیرد. بررسیها نشان میدهد، نقدهنری اگر با دیدگاهی مشخص، صریح و محکم بیانشود تاثیرگذار میشود. ضمن این که نقدهنری تنها با داشتن پایه، مبنای درست و سنجیده و یک نظام ارزشگذاری آسیبناپذیر و تطبیق آن با خود اثرهنری، زمینه حضور و ماندگاری دارد. بر اساس بررسیهای نگارنده، در اکثر پژوهشهایی که به نقدهنری پرداخته است، مسائل تئوریک نقش اساسی را ایفا میکند. در سلسله مقالات تبارشناسی نقدهنری به قلم علی اصغر قره باغی در مجلهگلستانه مباحثی این چنین در مورد تاثیر نقد بر مخاطب گفتهشدهاست.
روشتحقیق این مقاله بر اساس تحلیل محتوای نقدهنری صورت گرفتهاست. روش جمعآوری اطلاعات هم به شیوهی مطالعات کتابخانهای و جمعآوری مطالب در خصوص نقدهنری و ارائه یک نمونه نقدتاثیرگذار و مقایسه آن با یک نقد متداول است.

تعریف نقد

روئین پاکباز در کتاب دایرهالمعارف هنر معتقد است »اصطلاح نقدهنری ترجمه عبارت انگلیسی Criticism art است. رایجترین و بنیادیترین معنای نقدهنری مبتنی بر داوری ارزش زیبایی شناختی اثرهنری بر حسب میزان و معیار معین زیباییشناسی یا بر حسب روشخاص دستیابی به ارزیابی زیبایی شناختی است. در این معنا انواع متنوعی از نقدهنری وجود دارد. زیرا معیارهای نقدزیبایی شناختی یا روشهای ارزیابی زیباییشناختی گوناگوناند« - پاکباز، . - 597 :1392

به نظر پاکباز »معیارهای فنی و اسلوبی در هنرکدهها، مفاهیم برگرفته از آثاراستادان گذشته، مفاهیم عمدهترین دستاوردهای زیباییشناختی، ضوابط فلسفی مقدم بر تجربه، و زمینه هایتجربی، جملگی در این ردیف جای میگیرند. در یک قطب، معلم هنر یا هنرمند استادی قرار دارد که مجموعهای از اصول و قواعد فنی تجربهشده در نقدهنری را به کار میگیرد. در قطب مقابل، فیلسوف یا متفکری جای دارد که معیارهای غیرتجربی گرچه برخوردار از ملاحظات دقیق و سنجیده را به منظور توصیف و ارزیابی اثر هنری به کار میبندد« - همان - . البته باید تاکیدکرد که »منتقدان برای خوانندگان کتابها، مجلهها و روزنامهها مینویسند. آنها شیوهی نگارش خود را متناسب با مخاطبشان تغییر میدهند، چون برایشان مهم است که با خوانندگان ارتباط برقرارکنند« - برت،. - 42 :1393 »مخاطبان نیز سیار متنوع و متکثرند. برخی از خوانندگان پیچیدگی هنر را درک میکنند و برخی دیگر تنها به هنر علاقهمند هستند. منتقد اثرگذار میزان دانایی مخاطب را درنظر میگیرد« - همان: . - 43

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید