بخشی از مقاله
چکیده
قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران نیز در اصول متعددي به حقوق غیرمسلمانان مقیم در جامعه اسلامی اشاره نموده و مسلمانان را موظف به رفتار، با اخلاق حسنه نسبت به آنان می نماید. فصل سوم این قانون که مربوط به حقوق ملت است ، حقوقی را براي شهروندان، که اعم از مسلمان و غیر مسلمان هستند به رسمیت شناخته است . بعنوان نمونه اصل بیست و هشتم،تصریح می دارد:» هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند...« بنابراین بررسی این که قانون اساسی چه حقوق و مزایایی براي اقلیت هاي دینی قائل است ، امري ضروري می باشد .
واژگان کلیدي: حق ، حکومت اسلامی، قانون اساسی ، اقلیت دین
-1 مقدمه
بدیهی است که تمامی شهروندان یک کشوراسلامی مسلمان نیستند بلکه علاوه برمسلمانان،گروه هاي غیر مسلمان نیز در جامعه اسلامی اقامت دارند که دشمن فرض نمی شوند و از حقوق و مزایایی بر خوردارند. اصل سیزده قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران ، ایرانیان زرتشتی ، کلیمی و مسیحی را به عنوان تنها اقلیت هاي دینی شناخته شده ، در انجام احوال شخصیه و مراسم دینی خود آزاد می گذارد و در اصل چهاردهم ، به رعایت حقوق انسانی آنان از طرف دولت و مسلمانان نیز اشاره می نماید .همچنین درمنابع اسلامی نیز مطالب بسیاري دراین زمینه وجود دارد تا آن جا که امیرالمومنین - ع - در عهد نامه مالک اشتر در مورد طبقات جامعه می فرماید: » اي مالک ! آگاه باش که مردم مملکت گروه هاي مختلفند که هر گروه جز به گروه دیگر اصلاح نمی شود ...
یکی از این طبقات ، جزیه دهندگان از اهل ذمه و پردازندگان خراج از غیر مسلمانان هستند... خداوند سهم هر یک از این طبقات را مقرر فرموده و در کتابش یا سنت پیامبرش - ص - به صورت عهدي محفوظ نزد ما قرار داده ، و براي آنان حدودي لازم معین کرده «. - نهج البلاغه ، نامه - 53 طبق این بیان نورانی ، غیر مسلمانان طبقه اي از طبقات اجتماع را تشکیل می دهند و داراي حقوق و مزایایی هستند که خداوند متعال براي آنان نیز مقرر فرموده است .بدین ترتیب در این مقاله سعی می شود تا با تکیه بر قانون اساسی و منابع غنی اسلامی و شیعی ، روابط میان مسلمانان و غیر مسلمانان را بیان و حقوق ویژه غیر مسلمانان شهروند جامعه اسلامی را بررسی نماییم .
-2 تعریف کافر
آنچه از بررسی و تتبع کتب فقهی و اصطلاحات فقیهان به دست می آید اینست که دو واژه »غیر مسلمان« و»کافر« مترادف هستند و به یک معنا به کار می روند و رابطه ي میان آندو بر مبناي نسب اربعه تساوي است یعنی هر کافري ،غیر مسلمان و هر غیر مسلمانی ، کافر است . بدین جهت به علت پیروي از اصطلاح رایج بین فقیهان و سهولت کار به جاي کلمه غیرمسلمان از کلمه کافر استفاده خواهیم کرد.
الف - معناي لغوي کافر
کافر در لغت از ریشه ي »کَفَر «به معناي پنهان کردن و پوشاندن چیزي، یا از ریشه ي »کُفر«به معناي انکار و جحد یک چیز است . به طور کلی واژه کفر داراي یک معناي کلی می باشد و آن سرپوش گذاشتن و پنهان کردن است ، بدین ترتیب کسانی که به خدا و رسولش ایمان نمی آورند کافرند زیرا روي حقایق سر پوش می نهند و آنرا مخفی می کنند . از جمله تعاریف لغت شناسان می توان به تعاریف زیر اشاره نمود :ابن منظور کفر را چنین تعریف می کند »:الکفرنقیض الایمان، آمنا با الله و کفرنا با الطاغوت ...و الکفر :کفر النعمه و هو نقیض الشکر. و الکفر :جحود النعمه ،و هو ضد الشکر...« - لسان العرب ،ذیل واژه کفر،1405ق - راغب اصفهانی در مورد معناي کفر چنین می گوید »:الکفر فی اللغه ستر الشیء و وصف اللیل بالکافر لستره الاشخاص ، و الزارع لستره البذر فی الارض « - مفردات فی غریب القرآن ، ص1404،433ق - همچنین شیخ طریحی می نویسد »: قوله تعالی - ولاتکونوا اول کافر به - أي أول من کفر به جحد ... فالکفر الجاحد للخالق ... « - مجمع البحرین ، ج4 ، ص1408،51ق - پس به نظر لغویون کفر به معناي پوشاندن ومخفی کردن یک چیزاست به همین ترتیب کشاورز ،کافر نامیده می شود چون دانه را در زمین پنهان می کند و شب،کافر نامیده می شو د زیرا پرده تاریکی و ظلمت را بر اشیاء و اشخاص می پوشاند.
ب - معناي اصطلاحی کافر
در اصطلاح فقه، کافر به کسی اطلاق می شود که دین اسلام یا یکی از ضروریات آن از قبیل:خدا، پیامبر، معاد و قرآن را نپذیرد.محقق حلی کافر را این چنین تعریف می کند »:الکافر و ضابطه کل مَن خرج عن الاسلام أو مَن انتحله و جحد ما یعلم من الدین ضرورة کالخوارج و الغلاة« - شرایع الاسلام ، ج1، ص1409،42ق - و نیز علامه مجلسی در مورد کافر می نویسد : » و مَن رد کتاب االله فهو کافر « - بحارالانوار ،ج25، ص1403،121ق -