بخشی از مقاله
چکیده
امیر علیشیر نوایی متخلص به »فانی« ادیب و شاعر دو زبانی سدة نهم هجري است؛ بیرون از آثار برجسته ترکی او، از وي دیوانی به فارسی در دست است که در بر دارندة 485 غزل است. این غزلها متوسط و بیشتر آنها را به استقبال از استادان متقدم بهویژه حافظ و سخنوران همزمان خود خاصه جامی سروده و اغلب در لفظ و معنی و کاربرد اصطلاحات و ردیف از آنها پیروي کرده است. غور در ردیفهاي فانی و آمار و بسامد برآمده از آنها نشان می دهد که وي به این عنصر کمالبخش شعر که ضربآهنگ آن را در برداشته و به بعد موسیقایی شعر غنا میبخشد اهتمام ورزیده است و همه انواع کلمه و جمله و شبهجمله را در بر میگیرد.
از کل غزلهاي فانی 328 غزل مردف است یعنی قریب 68 درصد غزلهاي او را شامل میشود؛ در این میان، او بیشترین رویکرد را به ردیفهاي فعلی داشته و پس از آن به اسم اقبال نموده است و کمترین سهم را ردیفهاي شبهجملهاي دارد. او تقیدي به هممعنی بودن ردیف یک غزل ندارد و در پی این هم نیست که نوع دستوري ردیف را در آن همگون و همسان بیاورد. فانی کوشیده است تا ردیفهایش با بافت و اجزاي بیت متناسب باشد تا با نغمه و آواي خوش آن ، ذوق سلیم را به وجد آورد.
کلید واژهها: فانی، غزل، ساختار زبانی ردیف، موسیقی ردیف.
مقدمه :
امیرعلیشیرنوایی 1 متخلص به »فانی« ادیب، شاعر، سالک، نویسنده و از وزراي مشهور عهد تیموري است. او وزیر و ندیم ویژة سلطان حسین بایقرا2 بوده؛ وي همچون خواجه نظام الملک و ابن سینا و خواجه نصیر و عطاملک و رشیدالدین فضل االله، ضمن تدبیر امور کشوري، با قریحه سرشار خود از خلق آثار هنري و ادبی، غافل نمانده است. او بیشتر اوقات خود را به کنارهگیري از امور دنیوي و اشتغال به تألیف کتب و نظم اشعار و معاشرت با شاعران و عالمان سپري کرد؛ چنانکه همه سخن شناسان ترکی نوشتهاند، وي در شعر ترکی مقامی بس والا دارد؛ به نحوي که با وجود شاعران دیگر ترکیگوي در این عهد، او را بنیانگذار واقعی شعر ترکی جغتایی دانستهاند ... . او چهار دیوان به تقلید از پنج گنج نظامی به ترکی ساخته است و علاوه بر اینها مجالس النفائس را در شرح شاعران عهد خود به ترکی نوشته ... . که ترجمه آن به طبع رسیده است - صفا، . - 385 :2536
دیوان فارسی او دربردارندة 485 غزل، یک قصیده، یک مسدس، یک ترکیببند، تعدادي قطعه و رباعی و... - ماده تاریخ و معماست. اشعار فارسیش، به رغم اشعار ترکی او، متوسط3 و به پیروي از شاعران نامدار پیشین بویژه سعدي و بالاخص حافظ و سخنوران همزمان خود از جمله جامی سروده شده است. از آن رو که بخش معتنابهی از دیوان او را غزلیات دربردارد، این پژوهش منحصراً به گونههاي ردیف در این قالب پرداخته و از انواع دیگر چشم پوشیده است.4 ردیف هر شعر بسیار مهم5 و گویی جان مایه آن سخن منظوم است؛ چه مکمل معنی و موجد موسیقی آن است، مشروط بر این که ردیف6 در جاي خود متمکن و از لغو عاري باشد.
در معیار الاشعار آمده : » ردیف در اصل خاص بوده به زبان پارسی و متأخران شعراي عرب از پارسیگویان گرفتهاند و به کار میدارند و آن حروفی باشد یا کلماتی که بعد از "روي" موصول یا غیر موصول مکرر شود در همه قوافی و اعتبار وي تکرار الفاظ است و به معنی اعتباري نیست7 ؛ چه اگر ردیف در همه قصیده به یک معنی بود و یا به معانی مختلف یا بعضی را معنی باشد و بعضی را نباشد به سبب آن که بعضی با انفراد ، لفظی باشد و بعضی جزوي باشد از لفظی روا بود - « نصیرالدین طوسی، . - 149 :1369 فانی با خواجه نصیر همسوست و در موارد بسیار، ردیفهاي او هم معنی و هم کاربرد از لحاظ دستوري نیستند؛ از آن جمله است در غزل مردف با مطلع :
در دهر، هر که دامن پیر مغان گرفت بهر نجات، دامن او میتوان گرفت 7 - 73/32 -
»گرفت« در مصراع اول، فعل و به معنی »اَخَذَ« و در مصراع دوم : اسم - مصدر مرخم - است و با جزء مقدم آن - میتوان - تشکیل فعل میدهد. در بیت پنج همین غزل » گرفت« به معنی » پیشهکرد« و در مقطع، همکرد 8 است. یعنی » ترك ... گرفت « که به معنی » ترك کرد « آمده. نیز 75/33 ←، 76/33، 77/34، 86/38 ، 102/44، 122/53، 128/55، 79/68،184/160 و... ناگفته نماند که بسیاري از شعرا هم معنی بودن ردیف را رعایت نکردهاند ← - رادمنش،