بخشی از مقاله

چکیده

شناخت ماهیت انسان، انگیزه ها، نگرش ها و نیازهای او از جمله دغدغه های بشر، بویژه محققان و صاحب نظران علوم انسانی بوده است. روان شناسی به مثابه علم مطالعه ی رفتار و فرایندهای روانی، در کنار سایر رشته های علوم انسانی از جمله انسان شناسی، فلسفه، جامعه شناسی، تعلیم و تربیت، مردم شناسی و علوم پزشکی به شناخت ماهیت انسان می پردازد .در قرن 21 ذنیا در دست کسانی است که بتوانند به نسل های آینده با استدلال های منطقی ،امید به زندگی را نوید دهند تا افرادی موفق را پرورش دهند.اهمیت آموزش و تربیت در قرن حاضر حائز اهمیت زیادی است. اگر قرار باشد کودکان به عنوان بزرگترین سرمایه طبیعی ما رشد کنند،بزرگسالان باید دیدگاه خود را در مورد دوران کودکی متحول ساخته و حقوق بشر را در مورد کودکان ضرف نظر از تفاوت های آنها،اعمال کنند.طبق نظر یونسکو کلید پیروزی بر چالش هاو همچنین تغییرات مطلوب در شهروندان مربوط به عوامل زیر است:آموزش و یادگیری برای زیستن ،آموزش و یادگیری برای دانستن،آموزش و یادگیری برای انجام دادن و آموزش و یادگیری برای باهم زیستن.با توجه به تغییرات قرن 21 و چالش های موجود در امر آموزش و یادگیری نهاد های زیر در امر تربیت کودکان نقش خطیری دارند:

-1 خانواده.-2آموزشگاه - مدرسه و مربیان - -3 جامعه - محیط زندگی.گروه همسالان - . هما نطور که گفته شد، گرچه علاو ه بر خانواده، عوامل دیگری هم در رشد سالم و بهنجار کودکان تأثیر می گذارند و روش های تربیتی و نحوه رفتار والدین همشدیداً تحت تأثیر این عوامل قرار می گیرند، ولی به دلیل گستردگی موضوع و نیز به دلیل اینکه وقتی کودکمؤدّب و سازگار است و یاحتّی ضعیف، عصبی و خلافکار است، والدین مسئول شناخته می شوند، لذا در مقاله حاضر به تأثیر رفتار والدین و فضای خانواده وشیوه های فزند پروری.سخت گیرانه،سهل گیرانه،مقتدرانه.و برسی چند تن دیدگاه های روانشناسان بزرگ دنیا پرداخته شده است روش پژوهش از نوع تحلیل اسنادی بود که در طی آن مجموع منابع و مقالات و اسناد مربوطه بررسی شدند

واژگان کلیدی:روانشناسی،تریبت خانواده،شیوه ها فرزند پروری - سخت گیرانه،سهل گیرانه،مقتدرانه -

مقدمه

براتر راسل فیلسوف بزرگ انگلیسی معتقد است که دو کار بسیار سخت و داردای اهمیت می باشند:اولی تعلیم و تربیت نسل آینده و دومی مملکت داری. تحقیقات و بررسی ها نشان داده اند که توسعه اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،و سیاسی هر کشور در گرو نحوه ی آموزش و پرورش برای تربیت نسل آینده و اعتلای تفکر نسل کنونی قرار دارد.و این امر خود در گرو دانش عظیمی است که بتواند با در نظر گرفتن همه جوانب رفتار انسانی، اصول علمی تر و زیر بنایی تر برای تحقق تعلیم و تربیت موثر ارائه دهد.که این دانش به عنوان علم مطالعه ی رفتار و فرایند های شناختی و ذهنی زیربنای رفتار تعریف شده است .که همانا علم روانشناسی میباشد.کار تعلیم و تربیت مشکل،زمان بر،هزینه بردار،و تخصصی می باشد.خردسالان،کودکان و نوجوانان امروز بزرگسالان فردا هستند بنابراین شیوه مناسب و صحیح تعلیم و تربیت آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.خشت اول گرنهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج.که مهمترین و اولین خشت توسط خانواده و والدین بنا گذاشته میشود.

تعریف روانشناسی و روانشناسی تربیتی

روانشناسی یکی از شاخه های علوم تجربی و علوم تجربی نیز یکی از دانش ها یا معرفت های بشری است.روانشناسی به عنوان علم مطالعه رفتار تعریف شده است.اگر روانشناسی را شاخه ای از علوم تجربی بدانیم باید بپذیریم که بر مشاهدات تجربی استوار است.علاوه بر روانشناسی علمی راه های دیگری برای تبین و توضیح رفتار آدمی وجود دارد.اما آنچه که روانشناسی علمی را مجزامیکند،معیار یا ملاک حیقت در آنهاست.روانشناسی پرورشی - تربیتی - برخاسته از دو نظام مستقل یعنی روانشناسی و پرورش - آموزش و پرورش - است.که هدف آن کمک به پرورشکاران در برخورد درست با مسائل پرورشی است.

در واقع روانشناسی یک نظام علمی بسیار گسترده است.باموضوعات و شاخه های تخصصی گوناگون مانند رشد و تحول آدمی،تفاوت های فردی،فیزیولوژی روانی،روانشناسی زبان،احساس و ادراک،انگیزش و نگرش،شخصیت ،تفکر و زبان،روان درمانی و غیره.از آنجا که آموزش و پرورش تقریبا با همه ی این موضوعات سرو کار دارد. در ابتدای تاسیس روانشناسی پرورشی همه ی موضوعات را شامل میشد اما با گسترش رشته های مختلف روانشناسی و تخصصی شدن و استقلال یافتن آن دامنه موضوعات روانشناسی تربیتی نیز محدود شدو عمدتا به مطالعه ویژگیهای یادگیرندگان،یادگیری و آموزش میپردازد.در واقع حیطه کار روانشناسی تربیتی.یادگیرنده،یاد دهنده،و شرایط و موقعیت یادگیری میباشد - سیف - 1380

تربیت

تربیت در لغت به معنای پروردن نشو و نما و زیاد کردن و از ماده ربو است که به معنای اوج گرفتن ،افزودن و رشد کردن است..برخی گفته اند تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آوردن و به اعتدال سوق دادن است.اما تربیت در اصطلاح کوشش برای ایجاد دگرگونی مطلوب در فرد و به کمال رساندن تدریجی و مداوم او است.به عبارت دیگر تربیت شامل به فعلیت رساندن استعدادها ،به کمال رساندن فرد مستعد کمال و نیز مراقبت از او در مسیر رشد و سیر او به سوی کمال است. - کیان ، - 1394این واژه در لغت نامه دهخدا به معنی آموختن،آگاهانیدن،کسی را چیزی آموختن،آموزییدن و ... آمده است.که در حیطه تعاریف تعلیم و آموزش قرار میگیرد.تربیت در معنا ی وسیعتر به معنی پرورندان.، پروردن، پروردن و آموختن معنی شده است.

آنچه از معنای تربیت در بعد وسیعتر آن استنباط می گردد اینست که تربیت شامل فعلیت بخشیدن هر نوع کمالی در انسان میشود که مطلوبیت و ارزش داشته باشد - عرفانیان - 1392مفهوم تربیت و پرورش در کنار هم قرار میگیرند و به یک معنای و مفهوم به کار می روند که به معنای شکوفاندن و به کار بردن استعداد های طبیعی شناخته شده است - نقیب زاده - 1375پرورش به جریان یا فرایندی منظم و مستمر گفته می شود که هدف آن هدایت رشد جسمانی و روانی،یا به طور کلی هدایت رشد همه جانبه ی شخصیت پرورش یابندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای موردپذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنان است. - سیف - 1380

خانواده

تربیت کودک یکی از وظایف خطیر والدین است. روانشناسان و علمای دینی بر این باورند که عمده شخصیت فرد در همان سال های اول زندگی شکل میگیرد،بنابراین بهترین دوران برای تربیت هر فرد دوران کودکی است.به عبارت دیگر مناسب ترین زمان برای پرورش رفتارهای مطلوب برای به کار گیری در دوران های بعدی زندگی زمانی است که هنوز شخصیت کودک شکل نگرفته و مسئولیت این امر حساس در وهله اول بر عهده خانواده و بویژه والدین است. - کیان . - 1394شیوههای تربیتی والدین و روشهای انضباطی آنان بی تردید تحت تاثیر خصوصیات شخصیتی و سیستم اعتقادی آنان است .والدین سالم و بالغ در مقایسه با والدین نابالغ و ناسالممعمولاً با حساسیت و مهربانی بیشتری به نیازها و اشارات کودکان توجه می کنند و این نوع فرزندپروری امنیت عاطفی، استقلال، توانش اجتماعی و موفقیت هوشی کودکان را تشویق میکند - بلسکی و لرنرو اسپاینر - 1984

والدین بر اساس ویژگی هایی که می خواهند فرزندانشان داشته باشند، روش ها و الگوهایی برای تربیت آنان به کار می برند. به همین دلیل، آنها می خواهند بدانند که چگونه باید باشند و کدام کی از این الگوها برای تربیت فرزندان موفق تر خواهد بود. محققان شناخته شده ترین روش های تربیتی والدین را به سه نوع کلی دسته بندی کرده اند: الف. سهل گیرانه؛ ب. سخت گیرانه؛ ج. مقتدرانه. شیوه های تربیتی متفاوت در خانواده ها، آثار متفاوتی در شکل گیری شخصیت و رشد و تربیت اجتماعی، عاطفی هیجانی و عقلانی فرزندان دارد. - دلاوری پور و صفورایی - 1390هر خانواده شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد.

این شیوه ها که شیوه های فرزند پروری نامیده می شود متاثر از عوامل مختلفی از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره می باشد - هاردی و همکاران، . - 1993 بنابراین نگرشها، اعتقادات و رفتار های والدین که در قالب الگوی خانوادگی یا شیوه های فرزند پروری نمود پیدا می کند، عامل بسیار مهمی در تکوین شخصیت و تثبیت خصوصیات اخلاقی فرزندان و هویت محسوب می شود - کارگر شولی و پاکنژاد، . - 1382بامریند - - 2005 در مطالعات خود سه ویژگی را آشکار می سازد که روش مؤثر را از روشهای نه چندان مؤثر جدا می سازد. این سه ویژگی عبارت است از:.1 پذیرش و رواب نزد یک، .2 کنترل و 3استقلادادن.

از تعامل این سه ویژگی سه سبک فرزند پروری مشخص می شود: سبک مقتدرانه، مستبدانه و سهلگیرانه .سبک مقتدرانه با پذیرش و رواب نزدیک، روش کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب  مشخص  می  شود . سبک مستبدانه از نظر پذیرش و رواب  نزدیک پایین، از نظر کنترل اجباری بالا و از  نظر استقلال دادن پایین است .والدین با سبک فرزند پروری سهلگیرانه روشی  مهرورز و پذیرا نشان داده، متوقع نیستند و کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می کنند - حسینی وصادقی - 1391 همچنین در مطالعات مشابه شیوه تربیتی والدین براساس ترکیب پاسخدهی وتوقعات والدین به چهار سبک مقتدرا نه، مستبدانه، سهل گیرانه و بی کفایتی تقسیم بندی میشود - هترینگتون و همکاران، - 1995

در سبک مقتدرانه والدین درخواستها را با تعیین محدودیتها و اصرار بر اینکه کودک باید از آنها تبعیت کند. به اجرا میگذارند در عین حال آنها صمیمت و محبت نشان میدهند، صبورانه نقطه به نقطه به نظرهای فرزندشان گوش می کنند و مشارکت در تصمیم گیری خانوادگی را ترغیب می نمایند - لطف بادی - 1385والدینی که از سبک مستبدانه استفاده می کنند نیز متوقع هستند، ولی برای پیروی کردن آن، چنان ارزش زیادی قائل هستند که فرزندانشان دوست ندارند - چوا - 2000در این سبک فرندپروری والدین خواستار اطاعت ، پیروی بی چون و چرا هستند و به ندرت علت خواسته های خود را توضیح می دهند .

آنها بیشتر از زور استفاده می کنند - احدی و جمهری، - 1386در شیوه فرزندپروری سهل گیرانه والدین از لحاظ پاسخدهی در سطح بالایی قرار دارند لکن توقعات آنها از فرزندانشان اندک است و از فرزندان خود انتظار چندانی ندارند. بامریند دریافت که فرزندان والدین سهل گیر خیلی ناپخته هستند انها در کنترل کردن تکانه هایشان مشکل دارند و وقتی از آنها می خواستند کاری را انجام دهند که با تمایلاتشان مغایر یود اطاعت نمی کردند و بسیار پرتوقع و وابسته به دیگران بودند. چنین والدینی فرزندان خود را به حال خود رها می کنند و به تحصیل فرزندانشان توجهی ندارند. - کانجر - 1977

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید