بخشی از مقاله

چکیده

با افزایش اهمیت اقتصاد دانش بنیان، دانش و نوآوری دو عنصر اصلی توسعه اقتصادی کشورها به شمار میایند. در برنامه چهارم توسعه کشور، رکن اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، اقتصاد دانش بنیان معرفی شده است. از سوی دیگر نظام نوآوری، چارچوبی برای تحلیل و سیاستگذاری ست که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ما نیز، موفقیت این چارچوب در داخل کشور در حوزههای دفاعی، سلامت، نانو و سایر موارد اثبات گردیده است؛ بنابراین لازم مینماید رویکرد مدیریت دانش را برای شکلدهی به نظام نوآوری در سطوح کلان مورد بررسی قرار دهیم. تا کنون مطالعات در این زمینه، تلاش داشتهاند شاخصهای آماری عملکرد نظام را بدون توجه به پویایی سیستمی آن به اثبات برسانند. با توجه به آنکه فرایند یادگیری و خلق دانش در شرایطی که حتی یکی از عناصر نظام نوآوری وجود نداشته باشند، اتفاق نمیافتد، در این مقاله تلاش شده است به طور گستردهتری موضوع رویکرد مدیریت دانش را در شکلدهی نظام نوآوری، با توجه به پویایی آن، به کار بندیم.

کلمات کلیدی: نظامهای نوآوری، مدیریت دانش، پویایی سیستمی 

مقدمه

رویکرد نظام نوآوری از زمانی که برای اولین بار معرفی شد تاکنون به سرعت توسعه یافته است. مفهوم نظام نوآوری اولین بار در زمینه ملی بهکاربرده شد و هم اکنون در سطوح بخشی و منطقهای هم مطرح است. در رویکردهای سنتی به نظام نوآوری تلاش بر این بود که تعاملات و جریانات به صورت عمودی توضیح داده شوند و توجه کمتری به جریانات افقی و تعاملات افقی میشد؛ اما رویکرد نظام نوآوری فناورانه توجه بیشتری به ارتباطات و تعاملات در سطوح افقی داشت و در مقابل نهادهای محدود و مجزا را کمتر در نظر می گرفت. در تعریف دیگری که لاندوال در سال 1985 از نظام نوآوری ارائه داد، بین تحلیل در بعد گسترده و در بعد محدود تمایز قائل شد.

نظام نوآوری در بعد محدود شامل نهادها و سازمانهاست که به طور مستقیم درگیر خلق و انتشار دانش فناورانه جدید هستند درحالی که در بعد گسترده شامل گستردهی وسیع تر از نهاد ها و سازمانهایی است که بر فرایند نوآوری تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیم دارند. پیشرفت های جدید در زمینه مدیریت دانش و اهمیت ان بر نظام نوآوری باعث پررنگ شدن نقش فرایندهای دانشی در سطوح کلان برای بازطراحی نظام های نوآوری، به عنوان شبکه اصلی خلق دانش شد.رویکرد نظام نوآوری تکامل زیادی از زمان مطرحشدن تا کنون داشته است. در سال 1987 فریمن تعدادی از نتایج کلیدی در شکلدهی به نظام ملی نوآوری برشمرد که شامل موفقیت کشور در زمینه نوآوری و رشد اقتصادی میشدند. برای تبیین نقش مدیریت دانش در نظام های نوآوری تعریف زیر را در نظر بگیرید:

مجموعهای از نهادهای متصل و منفرد که برای توسعه و انتشار فناوریهای جدید و تشریک مساعی می کنند و چارچوبی برای دولت به وجود میاورند که سیاستهایی برای تأثیر بر فرایند نوآوری اتخاذ کند؛ بنابراین نظامی از نهادهای مرتبط است که در پی خلق، نگهداری و انتقال دانش، مهارت و مصنوعاتی ست که فناوری جدید را شکل میدهند.میتوان از این تعریف نتیجه گرفت که نظام ملی نوآوری، به عنوان نظامی از مدیریت دانش در سطح کلان تعریف میشود که فرایندهای اصلی خلق دانش، استفاده و انتشار آن را بر عهده دارد. دانش استفادهشده در این تعریف در فناوری، صلاحیت و مهارت حضور دارد که نشاندهنده آن است که دانش ضمنی و صریح هر دو در نظام نوآوری اهمیت دارند.

این یافتهها در رویکردهای سنتی به نظام نوآوری وجود نداشتند. همان طور که پیشتر اشاره شد در رویکرد سنتی به نهادها و نقش آنها داخل نظام توجه کمتری میشد.تعریف نظام ملی نوآوری به عنوان نظامی برای خلق و انتشار دانش بر این نکته دلالت دارد که باید موضوع مدیریت دانش با توجه به انواع و شدت تعاملات بین بازیگران بازنگری شده و مورد استفاده قرار گیرد.یادگیری تعاملی یک فرایند اصلی در نظام است؛ که منجر به تولید دانش و نوآوری در نظام ملی نوآوری می شود. این یک عنصر کلیدی در پویاییهای سیستمی در نظام نوآوری به شمار میرود؛ بنابراین بخش ها و نواحی مختلف اقتصاد تلاش میکنند تا فرایند یادگیری تعاملی را پوشش دهند. یادگیری نقش بزرگی در توسعه نظام دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید