بخشی از مقاله

چکیده

رشد تکنولوژی و صنعت و همچنین پیچیدگی فعالیتها در صنایع معدنی، طراحی یک سیستم هزینهیابی مناسب را که توانایی شناخت تأثیر فعالیتها بر هزینهها را داشته باشد امری اجتناب ناپذیر می کند. هزینهیابی بر مبنای فعالیت به عنوان یکی از روشهای هزینهیابی نوین، به صورت گستردهای در تمامی فعالیتهای تولیدی و خدماتی به کار برده می شود. این روش از هزینهیابی قابلیت هایی نظیر، محاسبه صحیح هزینه تمام شده محصول، حذف فعالیتهای زائد، شناخت محرکهای هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری برای واحد اقتصادی را ارائه میکند.

در این مقاله از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای محاسبه بهای تمام شده محصولات شرکت کالسمین که در کارخانه سر ب و روی دندی تولید می شود استفاده شده است. ابتدا مبحث هزینهیابی ، چهارچوب و شرایط آن ارائه و سپس مراحل تولیدی کارخانه به صورت مختصر بیان میشود. در انتها نیز اجرای این روش در این شرکت مورد بررسی قرار می گیرد و نتایج و مشکلات به وجود آمده بررسی میشود.

1    مقدمه

هزینه همواره برای شرکتها یک دست انداز بزرگ در عرصه بازار های بزرگ جهانی و رقابتی بوده است. از آنجا که جذب مشتری یکی از اهداف اصلی شرکت ها می باشد، لذا آنها همواره سعی در گسترده کردن تولیدات و خدمات خود دارند. افزایش اقلام تولیدی مشکلاتی را در برآورد هزینه ها به وجود آورد که ناشی از درست محاسبه نکردن بهای هریک از محصولات می باشد. از آنجایی که این شرکت ها بهای تمام شده محصولات خود را به صورت حجمی محاسبه نموده و تمامی هزینه های را بین محصولات خود تقسیم می نمایند لذا بهای تمام شده هر یک محصولات به درستی محاسبه نمی-شود.

بخش اعظمی از این عدم تطابق، ناشی از هزینه های سربار است که به صورت یکسان بین محصولات تسهیم میشود و هر یک از محصولات از سهم یکسانی از سربار بهره می برند. لذا نیازمندی به یک سیستم هزینه یابی که هزینه ها را به درستی بین هر یک از محصولات تسهیم کند به شدت احساس می شود. استقرار سیستم بهای تمامشده در سطح شرکتها، مدیریتها و واحدها سبب ایجاد هماهنگی در مراحل مختلف تولید و همچنین هماهنگی کلیه فعالیتهای تولیدی شرکت با یکدیگر شد و مدیریت توانست با برنامهریزی مدون به اهداف خود برسد و با مقایسه عملکرد واحدهای درگیر در تولید، نقاط قوت و ضعف را شناسایی و رفع کند.

همچنین مدیریت می تواند از این اقدامات جهت بهبود فعالیتهای آتی استفاده کند.[1] سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت یکی از روشهایی است که امروزه بهصورت گستردهای در اکثر فعالیتهای تولیدی و خدماتی مورداستفاده قرار میگیرد. معادن نیز به دلیل داشتن هزینههای بزرگ مقیاس چه بهصورت جاری و چه بهصورت سرمایهای از این امر مستثنی نیستند. لذا بررسی درست و دقیق هزینههای صورت گرفته در آنها می تواند کمک شایانی را به اقتصاد آنها کند.

2    ادبیات تحقیق

سیستم هزینهیابی مبتنی بر فعالیت - ABC - 1 به عنوان پاسخی برای فقدان اطلاعات، نیاز به دستیابی به هزینههای رقابتی و ناتوانی سیستمهای هزینهیابی سنتی در انجام این کار در دهه 1980 به حالت اجرا درآمد. این روش در ایالاتمتحده توسط کاپلان و کوپر ایجادشده و توسط میلر و ولمن توسعه یافته است.[3 ,2] این فلسفه راه دانشگاهیان و مدیران را در مورد سودمندی سیستم اطلاعات هزینه در هر دو مورد سازمانهای خصوصی و دولتی تغییر داد. علاوه بر این، مدیران در جهت مدیریت بهتر سازمان برای رقابتی تر شدن و تمرکز بر مفهوم زنجیره ارزش بهعنوان یک ابزار معتبر برای مشتریان و کاربران، متوجه نیاز خود به روشهای جدید تصمیم گیری شدند.

بنابراین، فلسفه سیستم ABC که فرآیندها را در زنجیره ارزش شناسایی میکند و هزینهها را توسط فعالیت خاص مربوط به محصول، خدمات، مشتری، برنامه یا پروژه برآورد میکند چنین ابزاری را ارائه می دهد. این ایزار در تجزیه وتحلیل سودآوری و همچنین در بازده و کنترل هزینههای شرکت، به عنوان یک معیار برای مقایسه با رقبا محسوب میشود.[4] تفکری که کوپر و کاپلان به وجود آوردند درنتیجه نیاز شرکتها به بهبود بود. بهبودی در جهت کاهش هزینهها، که تا حدی به توسعه فناوریها مرتبط میشد و رشدفنّاوری کمک شایانی به آن کرد. اما سازمانها میبایست در نظام حسابداری و مدیریتی خویش نیز تجدیدنظر کنند.

این نیاز از یک سو و رشد و توسعه دیدگاههای جدید در زمینه حسابداری مدیریت از سوی دیگر باعث ایجاد تحول در ارائه روشهای نوین محاسبه بهای تمام شده کالا و خدمات گردید. دیدگاههای کوپر و کاپلان نسبت به دیگران تأثیر بسزایی در انعکاس نارساییهای سیستمهای حسابداری سنتی داشت.[5] سیستم هزینه یابی سنتی هنوز در بسیاری از فرآیندهای تولیدی و خدماتی بکار گرفته می شود. بیشتر معادن نیز برای محاسبه هزینه های واحد محصول از این روش استفاده می کنند.

بزرگ مقیاس بودن هزینه ها در بخش معادن، نیازمندی به مدیریت بالا در زمینههای مختلف را توجیه میکند تا اینکه هم محصول تولیدی مناسب تولید شود و هم هزینههای پایینتری را به همراه داشته باشد. لذا اگر هزینهها بهصورت درست و بهجا انجام نگیرد اجرای کلی این پروژه را تحتالشعاع قرار میدهند. در این مقاله سعی شده است تا هزینههای صورت گرفته در بخش کارخانه تولید کنسانتره سرب و روی و کارخانه تولید شمش روی دندی که متعلق به شرکت کالسمین میباشد و به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شده است بررسی شده و بهای تمام شده محصولات این شرکت محاسبه شود.

کارخانه فرآوری سرب و روی دندی با ظرفیت حدود 140 تن بر ساعت ، در 100 کیلومتری جنوب غربی شهرستان زنجان واقع شده است. خوراک این کارخانه ، کانسنگ اکسیده سرب و روی بوده و از معدن انگوران واقع در 20 کیلومتری کارخانه تأمین میشود. کانیهای اصلی سرب و روی در این معدن سروزیت و اسمیت زونیت می باشد. طراحی کارخانه بر اساس درصد روی، برای دو نوع خوراک پر عیار و کم عیار صورت گرفته است. عملیات نصب کارخانه در سال 1352 آغاز و در سال 1358 به پایان رسیده است.

کارخانه ذوب روی دندی نیز در مجاورت کارخانه تغلیظ دندی واقع شده است. در سال 1371 قراردادی جهت احداث واحد پایلوت بین شرکت کالسیمین و شرکت مهندسی کاهنربا منعقد شد نتایج مثبت حاصل از بهرهبرداری واحد پایلوت در مرداد ماه 1372 منجر به عقد قرارداد طراحی و احداث کارخانه 7 هزار تنی شمش روی گردید. پس از انجام مطالعات زمینشناسی ژئوتکنیکی و ژئوفیزیک، محل احداث کارخانه در مجاورت کارخانه تغلیظ دندی تعیین شد. طراحی و اجرای کل پروژه توسط متخصصین داخلی انجام شده است. در نهایت کارخانه در سال 1376 به طور رسمی راهاندازی شد.

3    طراحی سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت

سیستم ABC روابطعلّی بین ایجاد هزینهها و فعالیتهای لازم جهت ارائه خدماتی که برای سازمان ارزش اقتصادی ایجاد میکنند را مشخص میسازد. اساس این سیستم مبتنی بر این واقعیت است که خدمات و تولیدات، فعالیتها را و فعالیتها منابع را مصرف میکنند. در این روش ابتدا منابع به هر یک از فعالیت ها تخصیص می یابد و سپس بهای تمام شده هر یک از محصولات بسته به میزان استفاده از فعالیت ها به دست می آید. درواقع هزینه یابی بر مبنای فعالیت شیوهای است که بر اساس آن، هزینه خدمات و یا محصولات از طریق جمع هزینه فعالیتها محاسبه می شود. شکل 1 رابطه علت و معلولی بین بخشهای مختلف یک نظام تولیدی یا خدماتی را نشان میدهد.[7]

در این روش ابتدا فعالیتها بهعنوان مخازن جدید هزینه ABC، از نظر تخصیص هزینهها در سیستم شناسایی و طبقه بندی میشوند و هزینههای سربار بر اساس مبناهای تعیین شده که اصطلاحا "محرک هزینه" نامیده میشود به فعالیتها تخصیص مییابند، سپس فعالیتها به عنوان حوزههای هزینه تلقی شده و هزینههای تخصیصیافته به آنها، به هدف نهایی هزینه - تولیدات شرکت - تخصیص داده میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید