بخشی از مقاله

چکیده

آنچه متن را یک پارچه می کند و از نوشته های پراکنده متمایز می سازد انسجام است. انسجام متن حاصل روابط جمله ها با یکدیگر است و مفهومی است که به اتصال جملات اشاره دارد. این اتصال زمانی رخ می دهد که یک عامل در بخشی از سخن به عاملی در بخش دیگر پیوسته باشد. در این حالت رابطه انسجامی شکل می گیرد و متن شکل خواهد گرفت. در شعر نیز پیام شاعرانه به کمک ادراک انسجام درونی شعر و ارتباط عناصر ادبی آن با یکدیگر عینیت مییابد. بر اساس زبان شناسان نظریه پردازی همچون هالیدی عناصر انسجام متن به سه دسته » دستوری، واژگانی و پیوندی « تقسیم می شود که هر کدام شامل چند زیرمجموعه است. مقاله حاضر به تحلیل زبان مولانا بر اساس شاخص های انسجام زبان خواهد پرداخت. از استنتاج حاصل از این امر می توان دریافت زبان مولانا از انسجام و پیوستگی خاصی برخوردار است.

این انسجام در مثنوی و دیوان شمس به روش های متفاوتی ایجاد شده است. در غزلیات شمس انسجام هم در محور افقی و هم در سرتاسر محور عمودی کاملا آشکار است. شیوه های انسجام در مثنوی در مقایسه با دیوان شمس آشکارتر است. از آن جاکه مثنوی یک متن روایی است، مانند بیشتر متون روایی، یکسان بودن مبتدا یا آغازه در سراسر روایت، نوعی پیوستگی ایجاد می کندکه سبب می شود ذهن خواننده با متن درگیر باشد. اگر چه مثنوی از روایات و تمثیلات گوناگون تشکیل شده است که شاید گاهی نوع ارتباط و پیوستگی اجزای آن آشکار نباشد ولی وجود این انسجام مشهود است. . مولانا به هنگام گشودن باب موضوعی تازه در خلال یک روایت، به شکلی این عمل را انجام می دهد که رشته کلام گسیخته نشود؛ از این رو با وجود چندین حکایت و موضوع فرعی که در دل یک روایت قرار دارد، نظم منطقی داستان از میان نمی رود.

کلیدواژه: مولانا، مثنوی معنوی، غزلیات شمس، انسجام کلام

مقدمه

یکی از اصلی ترین پیشگامان زبان شناسی متن »هالیدی« است. وی کوشید از سطح جمله فراتر رود و به بافت متن و عوامل مؤثر بر آن بپردازد. او دو گروه از ویژگی هایی را که با هم به بافت زبان شکل می دهند چنین برمی شمارد:

الف - ویژگی های ساختاری

-1 ساختار موضوعی: آغازه و پایانه

-2 ساختار اطلاعاتی و کانون : اطلاعات قدیم و جدید ب - انسجام -1 ارجاع

-2 حذف و جایگزینی

-3 ربط

-4 انسجام واژگانی

سپس همین ویژگی ها را تحت چهار عنوان اصلی دسته بندی می کند:

-1 آغازه و کانون

-2 انسجام واژگانی و ارجاع

– 3 حذف و جایگزینی

-4 ربط در تعریف آغازه می گوید:» یک عنصر بند به مثابه آغازه، بیان می شود؛ سپس این عنصر با مابقی بند، ترکیب می شود و این دو قسمت با یکدیگر به پیام شکل می دهند« . - Halliday,1985:P.39 - می توان گفت آغازه بخشی است که پیام با آن شروع می شود و ادامه جمله درباره آن است. بخشی که آغازه در آن توضیح داده می شود »پایانه« نام دارد. معمولا در یک متن آغازه در هر بند انتخاب می شود و کمتر پیش می آید یک عامل در نقش آغازه باقی بماند.کانون اطلاعات تازه ای است که گوینده قصد بیان آن را دارد. بنابراین کانون معمولا در پایان بند قرار می گیرد. در واقع می توان گفت: »برجستگی موضوعی، گوینده بنیاد و برجستگی اطلاعاتی پیام، شنونده بنیاد است. برای گوینده هیچ اطلاع تازه ای وجود ندارد و او پیام را به لحاظ برجستگی موضوعی سازمان می دهد. برای مخاطب ساختار بی نشان پیام از آغاز به سمت کانون حرکت می کند که همان اطلاع تازه است« - سجودی، :1387 ص . - 110

-2 انسجام واژگانی و ارجاع

»هالیدی« معتقد است انسجام واژگانی که متشکل از تکرار و هم معنایی است به همراه ارجاع، سبب انسجام متون می گردد. منظور از انسجام واژگانی به کار بردن مکرر یک واژه و یا استفاده از مترادفات است و ارجاع به رابطه میان اسم و ضمیر مربوط می شود.

-3 حذف و جایگزینی

جایگزینی یعنی قرار دادن عنصری به جای عنصر دیگر به طوری که نقش دو عنصر در متن یکسان باشد. بنابراین عناصری که از لحاظ دستوری در یک مقوله قرار می گیرند می تواند جایگزین یکدیگر شوند. منظور از حذف این است که واژه یا عبارتی به طور کامل حذف شود بدون اینکه هیچ جایگزین یا نشان ظاهری از آن باقی ماند؛ ولی قابل در یافت باشد.

-4 پیوند

یکی دیگر از عوامل انسجام آفرین در متن استفاده از عناصر ربطی است که علاوه بر ربط دو جمله دارای معنایی هستند که سبب می شود به عناصر دیگری در متن پی ببریم.عوامل فوق روابطی درون متنی هستندکه سبب پیوستگی متن می شود. علاوه بر این، روابط برون متنی ، یعنی روابط با سایر الگوها ی ارتباطی، باعث پیوند متن می شود. در نتیجه می توان گفت هر متن به اعتبار عامل درون متنی، نوعی نشانه زبانی مرکب است که بر اساس قواعد نظام زبانی ساخته شده و به اعتبار برون متنی با کنش ارتباط هم معناست؛ یعنی متن وکنش ارتباطی لازم وملزوم یکدیگرند - البرزی،:1386ص. - 205

-2-4-1 ایزوتوپی - واژه هایی با مؤلفه معنایی مشترک - :

یکی از واژه هایی که »گریماس1« در بحث پیرامون نشانه شناسی به کار می گیرد ایزوتوپ است. ایزوتوپ اصطلاحی در زبان علمی است و به اتم هایی گفته می شود که تعداد پروتون های آنها در هسته اتم با یکدیگر برابر است ولی تعداد نوترونهای آنها

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید