بخشی از مقاله

چکیده:

یکی از اساسیترین موضوعات در انسانشناسی کمالطلبی است. به همین دلیل مکاتب و ادیان گوناگون سعی در ارائه مبانی برای حصول به این امر مهم هستند. از نظر اسلام، کمال انسان در رشد عقلانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی است و زمینههای دستیابی به آن را در آیات قرآن و روایات بیان داشته است. انسان و انسانشناسی نیز از موضوعات محوری آثار جلالالدین محمد مولوی است. این عارف بزرگ در کتاب مثنوی معنوی به فضایل اخلاقی و تحصیل کمال اشاره دارد و از آیات و روایات اسلامی در این امر کمک گرفته است. در این مقاله ابتدا معنای اصطلاحی کمال ذکر شده است سپس راههای حصول به کمال از نظر اسلام و کلام مولانا بر اساس آیات و روایات اسلامی و کتاب مثنوی معنوی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در نتیجه ابتدا دیدگاه اسلام در مورد راههای حصول به کمال بررسی میگردد سپس کمالگرایی از نظر مولوی مطرح میشود.
کلیدواژهها: کمال، مولانا، مثنوی، کمالگرایی

-1مقدمه

کمالگرایی یکی از گرایشهای فطری انسان بوده و هر فردی در درون خویش به دنبال رسیدن به کمال و دست یافتن به آن است. ادیان مختلف، بر اساس مبانی نظری خویش تعریفی از »کمال انسان« ارائه دادهاند. دین اسلام نیز با در نظرداشتناهمیّت کمال-طلبی در رشد فضایل اخلاقی در شخص، ویژگیهای انسان مطلوب را در اختیار پیروان خویش قرار داده است. نظر مولانا به عنوان عارفی که در مقولهی عرفان سخن میگوید و در کتاب »مثنوی« به موضوعات و مفاهیم عمیق اخلاقی انسان معاصر پرداخته است، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق برآنیم تا ابتدا تعریفی از کمال و کمال-گرایی را ارائه دهیم و آنگاه به بررسی شاخصهها دستیابی به کمال از دیدگاه مولانا خواهیم پرداخت.پرسشهایی که در این مختصر بدان ها پرداخته میشود عبارتند از:

-1 کمالگرایی از دیدگاه مولانا چیست؟
-2 راههای تحصیل کمال از نظر مولانا کدام است؟

-1-1کمال و کمالگرایی - کمالطلبی -

کمال:» فعلیت و هستی محض و نداشتن قوه و استعداد« کمال داشتن است هر آنچه را که برای شیء ممکن و لایق باشد. - مصباح یزدی، - 12 :1384 به عبارت دیگر کمال صفتی وجودی است که موجودی به آن متصف میشود و حاکی از دارایی و غنایی حقیقی یک موجود در مقایسه با موجود دیگر است. - مصباح یزدی، - 35: 1380 قرآن کریم در برخی آیات راه رسیدن به کمال را به عارف سالک نشان میدهد. در این آیات خداوند به عنوان »والاخر« - حدید: - 2 به معنی دورترین مقصد و عالیترین مقصود اوست« معرفی شده است و نکته دیگر اینکه کاروان هستی به سمت لقای حق در حال »صیرورت« و » شدن« است چنانکه میفرماید: »الا الی االله تصیرالامور - «شورا: - 3 انسان ذاتاً کمالگرا است و یکی از مسائل مهم در این مورد، بیان مقصود از کمال است.

در بحث کمالطلبی دو دیدگاه عمده مطرح است: دیدگاه مادی و دیدگاه غیرمادی. دیدگاه مادی ریشه و اساس مکتبهای مادی است، منکر امور معنوی میباشد و راه رسیدن به کمال را امور مادی و دنیوی میداند. آنان معتقدند: »شناخت کمال حقیقی مستلزم لذیذ اصیل است و بالعکس، شناخت لذیذ اصیل مستلزم شناخت کمال حقیقی است. همینطور بین کمال حقیقی و سعادت نیز نوعی ملازمه وجود دارد؛ زیرا انسان از هر چیزی که با وجود او سنخیت دارد لذت میبرد و کمال با درک لذت توأم است و اگر لذت بر رنج و ناراحتی غالب شود و دوام پیدا کند، سعادت نامیده میشود. از این رومیتوان گفت: بین کمال حقیقی و لذت و همچنین بین کمال حقیقی و سعادت نوعی ملازمه وجود دارد - «مصباح یزدی، - 107 : 1384

اما از دیدگاه اسلام، کمال انسان در رشد عقلانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی است که ازراه تحصیل علوم به دست میآید. انسان و انسانشناسی از موضوعات محوری آثار جلالالدین محمد مولوی است.و موضوعات دیگری که در آثار آن عارف بزرگوار مطرح شدهاند بیشک با موضوع انسان ارتباط دارند و به خاطر تبیین ماهیت اصلی این هدف نهایی آفرینش بوده است به عبارت دیگر تأکید مولانا بر این مسئله است که »مقصود ز جمله آفرینش ماییم:«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست آن چه آدمی را از دیگر حیوانات امتیاز میبخشد، نیروی خرد و اندیشه است که مولانا آن را اینگونه بیان داشته است:    
ای برادر تو همان اندیشهای    مابقی تو استخوان و ریشهای
گر گل است اندیشهی تو گلشنی    و ار بود خاری، تو هیمهی گلخنی - مولوی، - 262/2 :1382

هدف اصلی مولانا در کتاب مثنوی، تعلیم برای رسیدن به »کمال« است. پند و اندرز او برای این است که انسانها فضایل اخلاقی را کسب و رذایل ترک کنند تا به سعادت اخروی برسند. از نظر وی کمال مطلوب همان قرب الهی است و برای تحصیل این منظور، راههایی را بیان میدارد که در ادامه بدان اشاره میکنیم:

-2راههای تحصیل کمال

-2-1خودشناسی

قدم اول برای دستیابی به کمال، خودشناسی است. از دیدگاه روانشناسی: »خودشناسی یعنی اینکه بدانیم که هستیم که باید باشیم و چگونه میتوانیم آن شویم که باید باشیم... - «فتحی،:1384 فصل اول - اهمیت خودشناسی به سبب نقشی است که در تحصیل کمال انسان دارد. امیرالمومنین علی - ع - در این باره فرمودهاند »معرفه النفس انفع المعارف: خودشناسی سودمندترین دانشهاست - «خوانساری، 1359، ج - 148 :6 از دیدگاه دینی، خودسازی و خودشناسی مقدمهی خداشناسی است. بر اساس دیدگاه قرآن، یکی از نتایج شناخت نفس، پی بردن به حق بودن پروردگارسَنُرِیهِمْاست؛» آیاتِنا وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتﱠی یَتَبَیﱠنَ لَهُمْ أَنﱠهُ الْحَقﱡ«؛ - فصلت: - 53 دربارهی این آیه باید توجه داشت که شناخت آیات آفاقی و انفسی هر دو انسان را به شناخت خداوند و اسماء و صفاتش راهنمایی میکنند و در نتیجه ما را به چنگ زدن به دین حق، تعلیم و تربیت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید