بخشی از مقاله

چکیده:

با بررسی زندگی متعالی انسان و مطالعه راه های رسیدن به جایگاه والای انسانیت در نظام هستی، معرفتی بدست می آید که برای رسیدن به آن، باید مجموعه ای از بایسته های دین و فقه را در مسیر زندگی انسان رعایت کنیم و این بایسته ها غیر از از فقه فردی و عبادی است و در قالب فقه اجتماعی قابلیت شناخت و تحقیق را دارد. اسلام بدنبال تربیت انسان اجتماعی و متعالی است که با پرورش در چارچوب زندگی وارد جامعه شده و نقش صحیح خود را در آن به درستی ایفا کند. با نگاهی به فقه شیعی این مهم به دست می آید که فقه فردی بدلیل پرداختن به بعد فردی انسان از تربیت و رساندن انسان به قله معرفت و کمال اجتماعی ناتوان می باشد لذا ابعاد فقه اجتماعی که تا به امروز کمتر به آن پرداخته شده است در تربیت انسان اجتماعی کاملا مشهود و مملوس است.

از دیدگاه اسلام انسان موجودی اجتماعی است و تربیت در زندگی باید معطوف به جامعه باشد لذا برای تربیت این موجود، بایسته هایی را درنظر گرفته است تا در کنار مسائل عبادی و فردی به تربیت اجتماعی انسان نیز بپردازد تا جامعه توحیدی انسان های تربیت شده در فقه اجتماعی بتواند مشکلات خود را حل کند. نادیده گرفتن فقه اجتماعی و عمل به فقه فردی در زندگی، انسانی تک بعدی تربیت می کند که در حل مشکلات اجتماعی و مدیریت مسایل اجتماعی به بن بست خواهد رسید و خود عامل ایجاد مشکل در جامعه خواهد بود .

واژگان کلیدی: فقه -فقه اجتماعی- فقه فردی- فقه عبادی.-زندگی- انسان اجتماعی

مقدمه

برای رشد و تربیت انسان رعایت توصیه ها و الزامات دین در ابعاد فردی و اجتماعی ضروری و لازم میباشد و در تعریف انسان و بررسی راههای کسب معرفت انسان مییابیم که انسان موجودی اجتماعی است و زندگی در جامعه و تعامل و ارتباط با افراد و نهادهای مختلف اجتماعی در روند زندگی نورانی و متکامل شدن انسان نقش حیاتی دارد. توصیه های اخلاقی و الزامات فقهی دین به عنوان بهترین نسخه زندگی و هدایتگر و منجی انسان از انحرافات نفسانی و فرعونیت، توانسته بسیاری از مشکلات زندگی را حل کند و راه زندگی سعادتمند را هموار سازد.

اسلام انسان را به ورود بر زندگی اجتماعی توصیه میکند و در متون دینی هیچ بخشی از زندگی بشر را نمیتوان یافت که در آن، موضوع زیست اجتماعی وی لحاظ نشده باشد. در واقع اسلام احکام دینی و فقهی مانند نماز، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، خمس و زکات را بر اساس مصالح فرد و اجتماع قرار داده است. از امام صادق - ع - نقل شدهاست: »شخصی نزد پدرم نشست و گفت: خدا ما را از تمام آفریدگانت بی نیاز کن. آن حضرت به وی فرمود: این گونه مگو، بلکه بگو: »پروردگارا! ما را از افراد بد از آفریدگانت بی نیاز کن«؛ زیرا هیچ مؤمنی از برادر مؤمن خود بی نیاز نیست. « - نوری طبرسی، 1369،ص - 263

راغب اصفهانی نیز در المفردات می نویسد:»گفته شده انسان به آن جهت - انسان - نامیده شده است که آفرینش وی به گونه ای بوده که تنها با انس گرفتن با دیگران قوام می یابد. به همین جهت گفته شده است… :انسان مدنی بالطبع است؛یعنی انسان ها با همکاریِ هم پا بر جا هستند و در توان فرد نیست که به تنهایی به تأمین همه ی نیازهای خویش بپردازد.« - راغب اصفهانی،1388، ص - 94از نگاه روان شناسی هم جنبه های اجتماعی هر فرد، اساس زندگی وی را تشکیل می دهد. به همین جهت این دانش نیز مهم ترین بعد شخصیت آدمی را بعد اجتماعی انسان معرفی می کند. از دیدگاه روان شناسان یکی از نیازهای روانی انسان، پیوند جویی یا داشتن ارتباط با سایر افراد است.

استاد مطهری درباره فطری بودن زندگی اجتماعی انسان با ارائه بیانی خاص میگوید: »اجتماعی بودن انسان در متن خلقت و آفرینش او پی ریزی شده است و انسان ها از نظر امکانات و استعدادها، یکسان و همانند آفریده نشده اند؛ که اگر چنین بود، هرکس همان را داشت که دیگری دارد و طبعاً همان را فاقد بود، که دیگری فاقد است. خداوند انسانها را از نظر استعداد و امکانات جسمی، روحی، عقلی و عاطفی، مختلف و متفاوت آفریده است. ... و به این وسیله همه را بالطبع نیازمند به هم و مایل به پیوستن به هم قرار داده و به این وسیله زمینه ی زندگی به هم پیوسته ی اجتماعی را فراهم نموده است. لذا زندگی اجتماعی انسان، امری طبیعی است؛ نه صرفاً قراردادی وانتخابی و نه اضطراری و تحمیلی« - مطهری، 1372، ص - 317-315
 
نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی انسان و پرداختن به به توصیه ها و الزامات فقه فردی و غفلت از فقه اجتماعی در زندگی و تربیت افراد با رویکرد فقه فردی ظلمی بزرگ در پرورش انسان و منحرف کردن آن از مسیر زندگی نورانی و حیات طیبه است.اسلام برای زندگی اجتماعی تأکید زیادی دارد زندگی گرا بودن احکام اسلام این گونه معنی می شود که احکام اسلام صرفاً جنبه فردی ندارد بلکه به مسائل اجتماعی نیز اهمیت بسیار می دهد. به تعبیر دیگر, تمام احکام اعم از عبادی و معاملاتی, برای رساندن انسان به زندگی متعالی است که قرآن کریم از آن به حیات طیبه یاد می کند.»من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینحه حیوه طیبه و لنخزینهم اجرهم باحن ما کانو یعملون« - نحل - 97/ علامه طباطبایی درتفسیر آیه پایانی سوره مبارک آل عمران آورده است: هدف آفرینش انسان تنها در بستر جامعه و فعالیت های اجتماعی امکان پذیر است.

علامه جعفری با در نظر گرفتن بعد اجتماعی انسان و منوط بودن رشد و کمال ابعاد دیگر وجودی او به بعد اجتماعی انسان می فرماید: »با نظر به مجموع منابع و مآخذ دین اسلام, این یک حقیقت ضروری است که محور اصلی دین اسلام عبارت است از: انسان در - حیات معقول - که هدف از آن به ثمر رسیدن شخصیت اوست در حرکت به سوی ابدیت. به همین جهت است که حقّحیاتِ شایسته در سرتاسر منابع فقهی, اصیل ترین حکم شناخته شده است و اخلال به آن از هر جهت که تصور شود, حرام - ممنوع جدی - است - .« محمد تقی جعفری1375، - 137استاد مطهری نیز بدین نکته توجه بسیار کرده است. از دید ایشان زندگی و اجتماع از هم تفکیک نمی پذیرد. احکام شریعت اعم از فردی و اجتماعی دارای ویژگی زندگی اجتماعی است, نه زندگی فردی. این خصوصیت را شهید مطهری جزء ایدئولوژی اسلامی می داند. - مطهری ,1375 - 240 و با مطالعه و شناخت اسلام به این مهم میرسیم که اسلام ما را به زندگی اجتماعی و ارتباط مستمر با دیگران سفارش کرده و راه تکامل را در این مسیر قرار داده هست.

فقه اجتماعی و فقه فردی

فقه علم بایدها و نبایدهای زندگی است فقه برای اداره زندگی انسان احکام بسیار دقیق، عینی و عملی دارد به تعبیر حضرت امام - ره - فقه تئوری واقعی اداره انسان از گهواره تا گور است. - امام خمینی،منشور روحانیت. - 67/12/3باتوجه به آن که زندگی از دو بعد اجتماعی و انفرادی تشکیل شدهاست، دور بودن فقه شیعه از حکومت و حل مسایل اجتماعی و حکومتی در طی قرنهای متمادی به رشد نامتوازن فقه در حوزه فردیانجامیده است. این ناهماهنگی برای برخی این توهّم را به وجود آورده که فقه اختصاص به احکام فردی دارد و بیان مسائل اجتماعی از حیطه وظایف فقه خارج است.

و همچنین پس از انقلاب صنعتی در اروپا - و ماهیت سکولاریستی آن - و به دنبال آن موج قانون گرایی در غرب و سپس مشرق زمیناین، توهّم به وجود آمد که دین صرفاً عهده دار حوزه مسائل فردی است. بنابراین تفکر، سردمداران کشورهای اسلامی در دو قرن اخیر نسبت به اقتباس از قوانین غربی اقبال بیشتری نشان دادهاند تا قوانین مذکور را جانشین احکام شریعت نمایند. این اقدام در معاملات و حقوق تجارت و بازرگانی به سهولت انجام پذیرفتامّا، در احکام مربوط به احوال شخصیه و حقوق خانواده به دلیل مقاومت های شدید با احتیاط و به کندی عملی شد. - شفایی، عبداالله، شماره 39، ص - 67

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید