بخشی از مقاله
چکیده:
تحقیقات انجام شده نشان میدهد که تربیت دینی توسط خانواده ها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. در تربیت اخلاقی، تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است.همچنین پژوهشها موید این مطلب است که مذهب میتواند خویشتن داری را که عنصر اساسی در تربیت است افزایش دهد و در این میان خانواده میتواند به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین عنصر تربیت دینی تلقی شود. به همین دلیل لازم است به این جنبه از وجود آدمی توجه ویژه ای مبذول گردد تا حس دینی اش شکوفا گردد، به خصوص در مورد کودکان و نوجوانان، توجه به این جنبه وجودی آنان اهمیت فراوان دارد; زیرا نسبت به بزرگ سالان تربیت پذیرترند.
این کار تنها در سایه تربیت صحیح امکان پذیر است.از آنچه گفتیم روشن شد که هر تربیت نیازمند تعلیم است و هر تعلیمی، تربیتی به دنبال دارد؛ اما دستیابی به تربیت دینی و اخلاقی مطلوب با هر نوع فعالیت تعلیمی تربیتی به دست نمیآید. همچنین در مقام عمل نمیتوان تربیت و فعالیتهای تربیتی را از تعلیم و فعالیتهای تعلیمی جدا کرد و برای هر یک متصدیان خاصی قرار داد. همه افرادی که در یک نهاد آموزشی مانند مدرسه و دانشگاه به فعالیت مشغولاند، در تربیت نیز تأثیر دارند؛ خواه این تأثیر آگاهانه باشد یا ناآگاهانه، عمدی باشد یا غیر عمدی.حال ما در این تحقیق که با روش کتاب خانه ای - ازنوع توصیفی تحلیلیی - به تعریف،توصیف وتحلیل -مفاهیم:نقش، معلم، نقش معلم، تربیت، دین، تربیت دینی، اخلاق، تربیت اخلاقی، رابطه تربیت دینی و اخلاقی و روشهای انتقال مفاهیم دینی پرداختهایم.
کلید واژه ها: تربیت اخلاقی، تربیت دینی، معلم، روش
مقدمه:
زمانی که نسل نوجوان و جوان، به درک درستی از هویت دینی خود برسد، قدرت تحلیل و تفسیر رویدادهای فرهنگی و درنتیجه، توان مقابله با تهاجمات فرهنگی را پیدا خواهد کرد و به افرادی توانمند و نفوذناپذیر تبدیل میشوند. از همینجا، ضرورت تلاش برای شناساندن هویت دینی به نوجوانان و جوانان آشکار میگردد. در این میان، متولیان تربیتی؛ یعنی پدر و مادر، مربیان، رسانهها و... وظیفه خطیری بر عهدهدارند و باید با آگاهی نسبت به مفاهیم تربیت اخلاقی و تربیت دینی؛ روش های انتقال این مفاهیم به نوجوانان و جوانان بیاموزند و با به کار بستن آن ها سبب ارتقا بعد اخلاقی و دینی در این قشر از جامعه شوند.
مفهوم شناسی
برای روشن شدن عنوان بحث لازم است مفهوم واژه های کلیدی به کار رفته در آن روشن شود. در عنوان بحث چند واژه اساسی به کار رفته که عبارتاند از: نقش، معلم، تربیت و دین، تربیت و اخلاق. این مفاهیم در ذیل دو عنوان »نقش معلم« ،»تربیت دینی« و »تربیت اخلاقی« بررسی و در پایان نیز قلمرو و محدوده بحث را تعیین می کنیم.برای روشن شدن مفهوم نقش معلم، لازم است مفهوم »نقش« و »معلم« را بررسی کنیم.
نقش
نقش در زبان فارسی در معنای صورت و تصویر به کار رفته است. »نقشه« واژهای است که از نقش مشتق شده و به معنای یک تصویر است. - معین، - 1691 :1388
معلم
معلم در زبان فارسی در دو معنا به کار میرود: .1 تعلیم دهنده و آموزنده؛ .2 عالم و فیلسوفی که جامع علوم عصر و واضح بخشی از دانشها است. معلم اعم از آموزگار، دبیر و استاد - به معنی خاص - است. - معین، - 1523 :1388، بنابراین معلم به معنای اول واژه ای است که به هر کسی که چیری به دیگری میآموزد، اطلاق میشود. بر این اساس، پیامبران، روحانیون - مراجع دینی، واعظان، امامان جماعت - ، استادان دانشگاه، مربیان، آموزگاران و دبیران آموزش و پرورش همگی معلم هستند.
نقش معلم
نوبت بررسی مفهوم »نقش معلم« است. در نوشته ها و متون غربی این واژه در سه معنا به کار رفته است:
.1کارهایی کهمعمولاً معلم در مقام معلمی انجام میدهد؛ مانند فعالیت های آموزشی و تربیتی معلم در کلاس درس و مدرسه.
.2وضعیت اجتماعی معلم که آن را از وضعیتها و موقعیت های اجتماعی دیگر جدا کمیکند.
.3انتظار هایی که از معلم از آن جهت که معلم است، وجود دارد؛ مانند انتظارهایی که والدین، دانش آموزان، مدیر مدرسه و دیگران از معلم دارند.
در متون تربیتی فارسی نیز واژه نقش معلمعمدتاً در دو معنا به کار رفته است:
.1رفتار معلم در کلاس درس و مدرسه و تأثیرهایی که بر دانش آموزان خود دارد؛
.2انتظارات از معلم؛ یعنی رفتار ها و تأثیرهایی که دیگران از معلم انتظار دارند هر چند اکنون بالفعل آن رفتار و تأثیر را ندارد.تأثیر معلم همیشه تابع رفتار معلم و نتیجه آن است. بنابراین، میتوانیم بگوییم نقش معلم در زبان فارسی دو معنا دارد:رفتار های مورد انتظار و رفتار های بالفعل. رفتارهای مورد انتظار - نقش های مورد انتظار - رفتار هایی است که معلم باید انجام دهد تا تربیت به هدف خود برسد؛ به عبارت دیگر، نقشهای مورد انتظار معلم لازمه موفقیت نظام تربیتی است. رفتار های بالفعل - نقش های بالفعل - ، رفتار هایی است که معلم در حال حاضر در کلاس و مدرسه انجام میدهد. بنابراین، نقش معلم عبارت است از: رفتار های مورد انتظار و رفتارهای بالفعل معلمان مدرسه، دبیران، استادان دانشگاه و غیره. - داوودی، :1390 - 11
تربیت دینی
مراد از تربیت دینی چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش لازم است مفاهیم »تربیت« و »دین« روشن شود.
تربیت
انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و کمک به شخص مورد تربیت تا بتواند ابعاد وجود، و به طور هماهنگ پرورش داده، شکوفا سازد و به تدریج به سوی هدف و کمال مطلوب حرکت کند. - امینی، - 27 :1387
دین
»دین کلمه ای است عربی که در زبانهای سامی مانند عبری و آرامی ریشه دارد.«این واژه در زبان عربی در سه معنا به کار رفته است:
.1قضاوت و جزا؛ مانند »یوم الدین« که به معنای روز جزا و داوری است.
.2اطاعت و انقیاد.
.3آیین و شریعت، و آن وضع و تأسیس الهی که مردم عاقل را به رستگاری هدایت میکند و شامل عقیده و عمل هر دو است؛ مانند دین یهود، مسیحیت و اسلام. علامه طباطبایی در تعریف دین میگوید:»دین روش مخصوصی است در زندگی که صلاح دنیا را به طوری که موافق کمال اخروی و حیات دائمی حقیقی باشد، تأمین مینماید؛ پس در شریعت باید قانون هایی وجود داشته باشد که روش زندگانی را به اندازه نیاز روشن سازد« - داوودی، - 14-13 :1390در نتیجه تربیت دینی مورد نظر ما، یعنی تربیت دینی اسلامی، عبارت است از: فعالیت های نظام مند و برنامه ریزی شده نهاد های آموزشی جامعه به منظور آموزش بینش، منش و قالبهای اسلامی به افراد جامعه به گونه ای که در عمل نیز به آنها پایبند باشند.
اکنون میتوانیم بگوییم مراد از نقش معلم در تربیت دینی عبارت است از رفتار های مورد انتظار و رفتار های بالفعل معلمان مدارس در چارچوب فعالیت های نظام مند برنامه ریزی شده نهادهای آموزشی و پرورشی به منظور اینکه بینش، منش و قالبهای اسلامی برای تحقق آن منش را، به دانش آموزان آموزش دهند، به گونه ای که در عمل هم به آنها پایبند باشند.از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که مفهوم »تربیت دینی « در ارتباط با سه محور شناخت، ایمان و عمل قابل تحقق است. این سه عنصر در تربیت دینی هر کس، نقش اساسی دارد و مربی بر همین اساس باید عمل تربیت دینی را اجرا کند. بنابراین، می توان گفت: » تربیت دینی « فرایندی است که از طریق اعطای بینش، التزام قلبی و عملی به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی انجام می گیرد.
اخلاق:
اخلاق، جمعخُلُقخُلْقیا بهمعنای صورت باطنی و ناپیدای انسان است که سرشت و سیرت نیز نامیده میشود; چنانخَلْقکه بر صورت ظاهری و دیدنی انسان دلالت داردخُلق. در اصطلاح، ملکهای نفسانی است که به اقتضای آن، فعلی به سهولت و بدون نیاز به فکرکردن، از انسان صادر میشود. »ملکه« آندسته از کیفیات نفسانی است که به کندی ازبین میرود، در برابر دسته