بخشی از مقاله

چکیده

در حال حاضر خسارات ناشی از انتشار آلایندهها در تهدید سلامت و بهداشت انسانها از اهمیت بیشتری برخوردار شده و بدنبال آن موضوع انتقال اصناف آلاینده به خارج از محدوده شهرها به یکی از مهمترین استراتژیهای اتخاذ شده دولتها در این زمینه مبدل گردیده است. هر چند قانون در مورد مشاغل مزاحم تدابیریاندیشیده است و ممانعتهایی در مورد تأسیس و تغییر مکان این مشاغل به عمل میآورد ولی به نظر اجرای این موارد قانونی و تسریع در روند اجرایی آن نیاز به تدوین قوانین دیگری دارد. در این میان برنامهریزی انتقال اصناف و صنایع آلاینده باید بگونهای دقیق و جامع صورت پذیرد تا انتقال اصناف و صنایع آلاینده به تفکیک و به صورت مرحلهای و به ترتیب تقدم و تاخر - با توجه به شدت آلایندگی - آنها انجام شود و مشکلات و مسائل آن بررسی شود تا بتوان مشکلات مربوطه را در هنگام اجرای طرح، کاهش یا رفع کرد. در پژوهش حاضر ضمن مطالعه بایدها و نبایدهای حضور صنایع در درون شهرها و اشاره بر وظایف مدیریت برنامهریزی و نظارت بر ساماندهی اصناف و مشاغل شهری، تدابیر قانون - شهرداری - در مورد مشاغل مزاحم و آلاینده، به بررسی نقاط قوت و ضعف حضور کارخانههای صنعتی که در طی دوران گسترش و توسعه شهری، خواسته یا ناخواسته در وسط شهرها واقع شدهاند میپردازد.

واژههای کلیدی: اصناف،آلاینده، ساماندهی، مدیریت شهری، توسعه پایدار.

-1 مقدمه

افزایش سریع جمعیت، توام با گسترش شهرنشینی و رشد و توسعه روزافزون شهرها به ویژه از دهه 1950 میلادی مشکلات فراوانی در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای جهان سوم ایجاد کرده، که این خود موجب گشته سیستم مدیریتی شهر با چالشها و تنگناهایی مواجه گردد. - برک پور و اسدی، :1388 . - 67-35 محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع، مستلزم ظرفیت بالای مدیریت است که حکمرانی خوب شهری قابلیت فراهم کردن آن را دارد. نظریه حکمروایی مطلوب با شاخصههایی مانند مشارکت جویی، پایداری یا تداومپذیری، حق و اختیار تصمیمگیری، عدالت، کارایی و اثربخشی، شفافیت و پاسخگویی، شهروند مداری و التزام مدنی و امنیت میتواند در زمینه نهادینهسازی مفهوم مشارکت و ارتقاء ارزشهای مردم سالاری مفید واقع شود - بیدی،12:1388؛ . - UN- Habitat, 2009 الگوی حکمروایی خوب شهری به عنوان فرایند مشارکتی توسعه تعریف میشود، که به موجب آن همه ذینفعان شامل حکومت، بخش خصوصی و جامعه مدنی وسایلی را برای حل مشکلات شهری فراهم میکند. . - McCarney et al, 1995: 8 -

تجربه نشان داده است که مشارکت مردمیدر اداره امور شهری باعث بهبود کارایی، تخصیص هزینه به سوی اولویتهای اجتماعی و پروژههای زیر بنایی میگردد. مشارکت مردمیکه نوعی تمرکزگرایی در اداره امور میباشد؛ باعث افزایش توسعه انسانی و عامل برابری و تحقق عدالت اجتماعی-سیاسی میگردد - حکمت نیا و موسوی، . - 134 :1381 در دوران صنعتی شدن کلان شهرها در مورد استقرار صنایع، علی رغم ارزیابی اثرات توسعه بر محیط زیست در مسیر دستیابی به توسعه پایدار، این واحدها در بین اماکن مسکونی مزاحمتهای بیشماری از قبیل رفت و آمد خودروها و کارگران و نیز آلودگیهای زیست محیطی آب،هوا،خاک،صوت به وجود آورده است، از طرف دیگر عدم به کارگیری سیستمهای کنترل آلودگیهای زیست محیطی آب، هوا، خاک، صو ت در این کارگاهها به علت محدودیت فضای آنها، باعث شده است که این واحدها علاوه بر تبدیل شدن به صنایع آلوده کننده در بافت شهری، خود نیز به دلیل عدم برخورداری از فضای مناسب، در حرکت رو به رشد آینده خود دچار مشکل شوند.

مشکلات وجود صنایع در شهرها شاید در گرو مدیریت قوی و برنامهریزی اساسی در زمینه ساماندهی و مکانیابی مناسب برای صنایع باشد. شهرهای جهان از نظر فعالیت های صنعتی و خدمات دارای شرایط متفاوتی هستند و از این منظر ، ضوابط و معیارهای مختلفی برای استقرار صنایع و خدمات در آنها به کار گرفته می شود. الگوی منطقه بندی صنعتی در برخی از شهرهای جهان مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته که به خلاصه ای از نتایج آن در زیر اشاره می شود. منطقه بندی صنعتی در شهر ادینبورو - اسکاتلند - : طرح شهری ادینبورو نسبت به مسئله استقرار صنایع دیدگاهی سازمان یافته داشته و فشردگی فعالیت های صنعتی را پیشنهاد می کند .

منطقه ها بر اساس نوع عملکرد خود مشخص شده اند . منطقه های صنعتی ویژه به کارخانه هایی اختصاص دارند که آلودگی های زیست محیطی تولید می کنند، در حالی که منطقه های صنعتی عمومی مختص صنایع سنگین در نظرگرفته شده است که تاثیرات فوق را ندارند. برای صنایعی که به خدمات و امکانات بندرگاهی نیازدارند، نواحی نزدیک به بندر در نظرگرفته شده است - که برای دو نوع نخست صنعت جایی ندارند - و منطقه های ویژه خدمات همجوار به صنایع کوچک که ماهیتی بسیار محلی دارند اختصاص یافته است . منطقه بندی صنعتی در شهر قاهره - مصر - : ضوابط استقرار صنایع در شهر قاهره بر ملاحظاتی کاملاٌ متفاوت پایه ریزی شده است . معیار اصلی در این ضوابط، مساحت مورد نیاز تاسیسات صنعتی مختلف می باشد. منطقه بندی صنعتی در شهر توکیو - ژاپن - : صنایع را با ملاک آسیب زا، یا بدون آسیب و خطر زیست محیطی و بهداشتی سنجیده و دو گروه اصلی برای محدوده های صنعتی قائل شده است. که گروه اول محدوده صنایعی که برای ایمنی و بهداشت مردم خطرناک هستند - و باید در یک مکان تجمیع شوند - و گروه دوم محدوده ی واحدهای صنعتی کوچک و متوسط است.

بر خلاف ضوابط استقرار شهرهای ادینبورو یا قاهره، که منطقه های ثابتی را به صنایع بزرگ اختصاص داده اند، در طرح توکیو، مکان بندی مشخصی برای انواع مختلف صنعت وجود ندارد و معیار استقرار مبتنی بر مخاطرات زیستی، ایمنی و بهداشتی صنایع می باشد. در منطقه بندی صنعتی در شهر لندن - انگلستان - مکان بندی مشخصی برای صنایعی که نیازهای متفاوتی دارند رعایت شده است. کارخانه های بزرگ - صنایع سنگین - در کنار خطوط حمل و نقل و صنایع کوچک و سبک در نواحی پرتراکم قرار گرفته اند . برای صنایع متوسط و بزرگ

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید