بخشی از مقاله

چکیده :

جامعه به هر وسعتی که باشد . چه جمع چند نفره خانواده و چه یک اجتماع بزرگ مانند کشور برای سامان یابی و پیشرفت در همه ابعاد ، نیازمند مدیریتی  است  که  بتواند  در  هر  دو  جنبه  نظر  و  عمل  آنرا  اداره  کرده  و  به سرمنزل مقصود برساند. از  نظر  امیر  المؤمنین  علیه  السلام  رهبری  و  پست  های  مدیریتی  از  آن  نوع کارهائی هستند که باید با توجه به تعهد،تقوا،خلاقیت،تخصص و شایستگی به اشخاص واگذار گردد.در یک سیستم سیاسی،شخصی مستحق مدیر شدن است که بهترین و  بیشترین  کفایت  را  در  انجام  امور  از  خود  نشان  دهد.  بزرگترین  افت  یک نظام،عدم رعایت شایستگی و اهلیت در مدیریت است.

بنابراین تحقیقات مدیریتی نباید صرفا به یک سری کلی گویی و بیان فرضیه ها اکتفا کنند. حتی به نظر میرسد  نباید  فق   به  توصیههای  اخلاقی  و  یا  صفات  و  ویژگیهای  فردی  یک  مدیر اشاره کنند بلکه باید ارائه الگو نیز داشته باشند. حال که در بحث مدیریتی قائل به مدیریت اسلامی هستیم و آنرا برگرفته از آیات قرآنی و گفتار و رفتار معصومین - ع - می دانیم، در پی ارائه الگویی تمام عیار از این مدل برتر، به شخصیت والای حضرت علی - ع - میرسیم که در هر دو جنبه تئوری و عملی، ملاک و معیار مناسبی برای بیان ویژگی های مدیریتی باشد.  بنابراین در این راه با تکیه بر کتاب شریف نهج البلاغه و گفتارهای امام علی - ع - سعی در تطبیق سیره مدیریتی علوی از یکسو و علم مدیریت از سوی دیگر خواهیم داشت.

مقدمه

نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت، نگاهی الهی است; نگاهی که با نگاه دنیا مدارانه و قدرت محورانه به حکومت تفاوت اساسی دارد . امام علی علیه السلام جهان را آفریده حضرت حق و خدا را مالک مطلق هستی می داند; خداوندی که خلق را به حال خود رها نساخته است، بلکه زمینه هدایت و راهیابی اش را به کمال حقیقی از طریق بعثت پیامبران فراهم نموده است و این دایت به سوی حقیقت تحقق نمی یابد، مگر اینکه لوازم تحقق این هدف در محی زندگی و جامعه وجود داشته باشد .

از نگاه حضرت علی علیه السلام ساختار حکومت نه صرفا به دلیل نقش آن در مدیریت امور اقتصادی و اجتماعی و تامین امنیت و آبادانی و رفاه مردم، بلکه مهم تر از آن به دلیل نقش حکومت در شکل گیری رفتار و اخلاق جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی مردم، جایگاه برجسته و مهمی پیدا می کند; چنان که حضرت علی علیه السلام می فرمایند: »الناس بامرائهم اشبه منهم بابائهم; 1مردم به زمامدارانشان بیش از پدرانشان شباهت دارند .

هدف و غایت حکومت در اندیشه علوی، اعلای کلمه حق و اعتلای همه جانبه مردمان است و این بدان معنی نیست که تامین معاش و رفاه مردم و رشد اقتصادی جامعه به فراموشی سپرده شود، بلکه در پرتو همین عنایت، به بعد مادی زندگی مردمان نیز پرداخته می شود . حکومت در این چهارچوب فکری، مردم را برای همراهی و پیروی از خود و یا تامین خواسته های حکام نمی خواهد، بلکه آنان را برای خدا می خواهد و هدف امام عادل از بسیج توده های مردم برای همراهی با حکومت، تحقق آرمانهای الهی    است;  آرمان  مقدسی  که  محور  اصلی  آن  اعتلای  امت است.    

سیره  ائمه»علیهم  السلام«،سیره  تربیت  و  هدایت عملی انسان و جامعه است.آنها با عمل خود انسان و جامعه را تربیت و با ارائه الگویی تمام و کامل دلها را از محبت خویش پر نمودند تا جوامع و انسانها با پیروی از سیره عملی آنها در مسیر کمال قرار گیرند. سیره ائمه»علیهم السلام«دارای ابعاد فردی،اجتماعی،سیاسی،نظامی،خانوادگی، اقتصادی و مدیریتی است و تمام ابعاد مورد نیاز انسانها و جوامع را در رسیدن به مقصد نهایی شامل می شود.در بین ائمه»علیهم السلام«امام علی علیه السلام در مدتی که حکومت جامعه اسلامی را در اختیار داشتند،سیره مدیریتی دینی کامل و جامعی را در مقایسه با یقیه ائمه،که امکان حکومت در اختیار آنها قرار نگرفت از خود بر جای گذاشت و می طلبد که امروزه برای نسل انقلاب اسلامی تبیین گردد.

بیان مسئله:

با توجه به اهمیت و جایگاه مدیریت در نظام ها و سازمان های بین المللی و ترویج مدیریت نوین بر آن شدیم تا با تبیین دیدگاه های ارزشمند امام علی علیه السلام به عنوان مدیری مدبر و کارآمد در تشکیل نخستین حکومت اسلامی - شیعی گامی هرچند کوتاه در احیای این تفکر شیعی برداریم; چرا که امروزه جزئیات این مبانی دینی به عنوان یک نظریه جدید علمی و کاربردی با موفقیت قابل اجرا است .این مقاله بر آن است که در سیره مدیریتی امام علی علیه السلام را مورد بررسی قرار دهد.

تعاریف اصلی :

مدیریت :

معنای لغوی مدیریت »اداره کردن « است و مدیر یعنی اداره کننده، که اسم فاعل از مصدر اداره بر وزن اقامه می باشد. 2 پس مدیر یعنی گرداننده و مدیریت یعنی گرداندن یک دستگاه، اداره، شهر یا . . . ، در جهت هدف خاص خودش; این تعبیری از مدیریت مطلق است که قریب الافق با وظایف رواب عمومی است; زیرا قبل از آنکه علوم مدیریت تنظیم شود و شکل بگیرد، رواب عمومی مدتها بازوی شخصیتهای تاریخ در اداره امور کشورداری بوده است . در متون اسلامی کلمه مدیر نیامده ولی به کلمه مدبر اشاره شده است: فالمدبرات امرا 4برخی از مفسران نیز اشاره به مدیریت ملائکه دارند و ملائکه را مدیران جهان مادی معرفی می کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید