بخشی از مقاله

چکیده:

علم روان شناسی با گذر زمان، در ساختار و محتوای موضوعات مورد بررسی خود، تغییرات قابل ملاحظه ای کرده است. در اوایل ظهور این علم، بیشتر به مباحثی از قبیل افسردگی، اضطراب و . . . توجه می شد، اما کم کم با ظهور روانشناسی مثبت، به مباحثی از جمله شادکامیٌ و نشاط و امید که نیاز ویژه و فراروی انسان عصر حاضر است پرداخته شده است.

از دیگر سو یکی از مباحثی که همیشه مورد توجه این علم، به ویژه شاخه روان شناسی تربیتی است؛ موضوع یادگیریٍ و چگونگی مکانیسم آن در ارگانیسم است و اینکه ارگانیسم در چه شرایطی بهتر و کاراتر یاد می گیرد. هدف از تدوین و گردآوری مطالب مربوط در این مطالعه، بررسی این موضوع است که آیا میزان یادگیری در افراد شاد و با نشاط بیشتر از افرادی است که میزان شادی در آن ها بسیار پایین است؟ برای این منظور پژوهش های مربوطه مورد مطالعه قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که افراد شادکام، انگیزه و تلاش بیشتری برای یادگیری دارند و درنتیجه میزان یادگیری در آن ها بیشتر و چشم گیر تر است.

مقدمه

شادکامی یک مفهوم مثبت بوده که برای سالم ماندن مهم و حیاتی می باشد. همچنین یکی از مهم تریم نیازهای روانی بشر است که تأثیر عمده ای در شکل گیری شخصیت و سلامت روان دارد. کارَ - - 2004 معتقد است افراد شاد، معمولا مهارت های خود را بهتر ارزیابی کرده و رویدادهای مثبت را بیشتر از رویدادهای منفی، یادآوری نموده و در برنامه های زندگی تصمیم گیری بهتری دارند

شادی و شادکامی از متغیرهای مهم و تأثیر گذار در طول زندگی آدمی است. شادی به نوعی معنای زندگی یا از معنا دهندگان آن است

مجموع پژوهش ها و تحقیقات مربوط به شادی، نشان دهنده آن است که افراد شاد از نظر ساختار فکری، قضاوت و انگیزش با افراد ناشاد تفاوت دارند و از بازدهی فردی، خانوادگی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی بالاتری برخوردار هستند

درواقع شادی یکی از نیازهای اساسی زندگی و عاملی برای رشد و موفقیت است. گرچه از شادی و شادکامی تعاریف متنوع و متعددی ارائه شده است؛ اما همگی بر یک مفهوم و نکته کلیدی استوارند و آن هم این است که شادکامی و شادمانی نیاز ویژه انسان امروز است.

همچنان که شادی یکی از نیازهای اساسی انسان است می تواند به وی در پیشبرد اهداف و رسیدن به موفقیت از جمله موفقیت های تحصیلی نیر کمک کند. یکی دیگر از موضوعات قابل بحث و بررسی در رشته روانشناسی و به ویژه روانشناسی تربیتی، توجه به مبحث یادگیری و ماهیت و فرایندهای دخیل در آن است. از یادگیری تعاریف زیادی بیان شده است که شاید مهم ترین و جامع ترین این تعاریف را بتوان در کتاب روان شناسی تربیتی نوین تألیف علی اکبر سیف یافت. وی یادگیری را این گونه تعریف می کند: فرایند ایجاد تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری - رفتار بالقوه - که حاصل تجربه است.

حال که تعریف یادگیری روشن شده است باید در پی پاسخ به این مسئله بود که این تغییر پایدار که در اثر یادگیری در یادگیرنده ایجاد می شود، تحت چه شرایط و زمانی بهتر و کامل تر انجام خواهد شد و این که آیا عواملی از قبیل حالات روحی و روانی یادگیرنده و محیط فیزیکی که یادگیری در آن انجام می شود و شرایط حاکم بر محیط یادگیری نیز می تواند باعث شدت و یا ضعف یادگیری شود. یکی از این حالات روحی که هرفردی تجربه کرده است حالت شادی و شادکامی است.

تاکنون پژوهش های متعددی ارتباط بین شادکامی و پیشرفت تحصیلی را سنجیده اند و به نتایج قابل قبولی در زمینه ارتباط بین این دو رسیده اند. البته باید اشاره کرد که پیشرفت تحصیلی درواقع نمود بیرونی یادگیری است .یادگیری یک جنبه نهان دارد و یک جنبه آشکار. آنچه در مدارس و موسسات آموزشی و بوسیله آزمون های مختلف سنجیده می شود؛ درواقع همان جنبه آشکار یادگیری است.

بنابراین پژوهشی که ارتباط بین شادکامی و پیشرفت تحصیلی را می سنجد؛ گویا به سنجش ارتباط بین شادکامی و جنبه آشکار یادگیری پرداخته است.در این بررسی نیز ابتدا به ارائه تعریف از هرکدام از متغیرهای مورد بررسی پرداخته خواهد شد و سپس ارتباط هرکدام از این متغیرها را با سایر متغیرهایی که در پژوهش ها توسط پژوهش گران مورد بررسی قرار گرفته است پرداخته و درپایان ارتباط این دو متغیر را با ارائه نمونه های پژوهشی بررسی می شود.

تاریخچه شادکامی

تاریخچه شادکامی به گذشته های بسیار دور برمی گردد. شادکامی هدف مشترک همه انسان هاست، آن چنان که همه ی تلاش های انسان در زندگی برای رسیدن به این هدف صورت می گیرد

جستجو در پی شادکامی تنها مربوط به زمان حاضر نیست؛ بلکه فیلسوفان یونانی، رومی و حتی ارسطو به دلایل شادکامی اهمیت داده اند. البته دلایل شادکامی را نمی توان به عنوان دلایلی جهان شمول تلقی کرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید