بخشی از مقاله

چکیده

موضوع اصلی مورد توجه دراین مقاله شکاف نسلی است که یکی از موضوعات مهم در جامعه شناسی است که در یک جامعه بین افراد در نسل های مختلف قابل مشاهده است.یکی از عوامل مهم تغییر در ارزش ها و نگرش های افراد جوان و والدین آن ها رسانه های جمعی است که عمدهترین مؤلفههای اثرگذار در تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر است این پدیده بیشتر در جوامع در حال گذار که رشد سریع فن آوری داشتهاند اتفاق می افتد.

هدف از این مطالعه بررسی نقش رسانه های جمعی در شکاف نسلی با تکیه بر نظریات مانهایم و مید است که روش این پژوهش اسنادی و مطالعه متون و نظریات ایشان در رابطه با نسل می باشد مانهایم افراد یک نسل را دارای سرنوشت و علایق مشترک،تجربه مشترک و همچنین مکان مشترک می داند و پدیده شکاف نسلی را تفسیرهای سنتی و میراث های فرهنگی باقی مانده از نسل پیشین می داندکه توسط نسل جدید به چالش کشیده می شود برآیند این مطالعه نشان می دهد که استفاده از رسانه های جمعی تحولاتی را به وجود می آورد که با ارزش های والدین سازگارنیست که به گفته مید والدین یا تغییرات را می پذیرند یا اینکه نمی پذیرند و شکاف نسلی به وجود می آید.

مقدمه

پرداختن به مساله نسل ها از موضوعات مهم اندیشمندان به حساب می آید.عوامل اجتماعی متعددی بر دور شدن نسل ها از یکدیگر و بروز شکاف نسلی تاثیر گذار هستند که در این میان وسایل ارتباط جمعی نقش بارزی ایفا می کنند.شکاف نسلی میان فرزندان از یک سو به عنوان نسل جوان و نماینده ارزش های جدید و از سوی دیگر والدین به عنوان نسل بزرگسال و نماینده ارزش های قدیم مشهود است به طوری که این تعارض و تنش به عنوان یک آسیب و عارضه آشکارا خود را در خانواده نمایان می کند.

در دنیای جدید و مدرن با حضور وسایل ارتباطی مختلف مانند رسانه ها،موبایل،اینترنت،ماهواره و غیره امکان تغییر در ارزش ها و نگرش های افراد جوان و والدین آنها وجود دارد و یکی از عوامل اجتماعی - فرهنگی تأثیرگذار بر تحولات اجتماعی است؛ که به عنوان موتور تغییرگذار به دوران جدید و گذر از نظام سنتی یاد شده است

در جامعه اطلاعاتی1 کنونی،رسانه ها مهم ترین منابع تولید،بازتولید و توزیع معرفت تبدیل شده اند و شناخت،تصویر و درک نسل های نوین را از محیط و پدیده های پیرامونی شکل می دهند و به دلیل حضور دایمی و فراگیرشان،رقیب جدی نهاد خانواده،آموزش و پرورش و دیگر نهادهای جامعه پذیری شده اند.امروزه رسانه ها ازجمله تلویزیون با کمک فناوری ماهواره با گذشتن ازمرزهای ملی یک کشور، قادر به پخش و انتشار ارزش ها و عناصر فرهنگی یک جامعه در میان جوامع دیگر است و تغییرات سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات و اهمیت نقش رسانه ها در زندگی شخصی و گروهی افراد جامعه،نتایج مختلفی را دربرداشته که به تعبیر اینگلهارت بر تفاوت ارزشی بین نسلی تأثیرگذاشته اند.لباس های متحدالشکل جوانان،موسیقی پاپ و غیره از نمود های تأثیر رسانه بر تغییر رفتارها و ارزش های نسل کنونی و پای بند نبودن به سنت ها و ارزش های فرهنگی خود است

رسانه ها با عرضه اطلاعات تازه،تعارض ارزشی مخاطبان خود را به ویژه میان جوانان افزایش می دهند.هنگامی که تعارض های ارزشی مربوط به مسائل مختلف از طریق رسانه های گروهی مطرح می شوند مخاطبان نیز تمایل می یابند موقعیت ارزشی خود را معین و مشخص کنند.این فرایند ممکن است تا حدی منجر به رفتارهای متعارض شود زیرا افراد با انتخاب های مختلف با ناسازگاری ارزشی روبرو هستند که زمینه را برای تغییر نظام ارزشی و هویت افراد فراهم می آورد.ارزیابی ارزش ها و انتخاب،فرد را به تفسیر تازه ای از عناصر هویت خود می رساند.

به عقیده لرنر3،بر اساس الگوی نوگرایی،حرکت از مرحله سنتی به مرحله گذار و سپس به مرحله جامعه نوین،همواره با تغییر نظام های سنتی به نظام های نوین و نه بالعکس همراه بوده است.او تفاوت این دو نظام را در این می دانست که ارتباط بین فردی سنتی،به تقویت نگرش ها و آداب سنتی می انجامد؛حال آنکه ارتباط جمعی،مهارت ها،نگرش ها و رفتارهای تازه را می آموزد بنابراین رسانه های جمعی تقویت کنندگان تحرکند و این امر به این معناست که رسانه های جمعی،در برابر مخاطبان فزاینده خود،هم از ظرفیت برقراری ارتباط با" نوع تغییر "و هم از ظرفیت برقراری با امکان تغییر برخوردارند

با توجه به اینکه تکنولوژی یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز و ظهور تحولات اجتماعی است می توان اذعان داشت از آن زمان که رشد تکنولوژیکی در جهان شتاب گرفته و بر ساختارهای جامعه تاثیر می گذارد،فرهنگ و ارزش حاکم بر سیستم اجتماعی را دستخوش تغییرو تحول می نماید.

نسل و شکاف نسلی

مفهوم نسل همانند دیگر مفاهیم علوم اجتماعی از سوی صاحبنظران حوزه های جامعه شناسی،روان شناسی،روان شناسی اجتماعی،جمعیت شناسی و مردم شناسی به صور گوناگونی تعریف شده و معانی متعددی از آن استنباط کرده اند؛و موضوع شکاف نسلی1 تا پیش از پیدایش جامعه صنعتی،مسئلهای در خور توجه نبوده و حتی پیش از قرن بیستم،مسئلهای اجتماعی تلقی نمی شد.

درگذشته علل بسیاری،مانند اختلاف بسیار ناچیز در شرایط،مراتب و موقعیتهای اجتماعی گروههای سنی مختلف،رعایت اصل احترام به بزرگترها،انتقال طبیعی فرهنگ و رسوم جوامع به نسلهای پسین بدون هرگونه جهش،وجود الگوهای واحد اندیشه و تفکر و رفتار در نسلها،سبب میشدتغییرات، بسیار کند و بطئی باشد - شفرز،. - 1383اما امروزه بسیاری از والدین نگران هستند که مبادا تاثیر و نفوذشان در بچه های خود را از دست بدهند آن هم در شرایطی که نظرات گروه همسالان از ارزش مضاعفی بر خوردار شده است

شکاف نسلی دلالت بر وجود منافع و مطالبات و سوگیری های نامتجانس و ناسازگار از میان نسل ها دارد.تفاوت در موقعیت ها مثل دانش،گرایش و رفتار معطوف به دو گروه سنی جوان و پیر منجر به شکاف نسلی می شود

دور شدن تدریجی دو یاسه نسل پیاپی را از یکدیگر از حیث جغرافیایی،عاطفی،فکری و ارزشی وضعیت جدیدی را ایجاد می کندکهاصطلاحاً گسست نسل ها نامیده می شود.در این وضعیت غالب نوجوانان و جوانان می کوشند تا آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند و اغلب در این راه به سرکشی و طغیان گری می پردازند

اگر در فرآیند اجتماعی کردن کودکان،نوجوانان و جوانان،فرهنگ یک جامعه تا حد مطلوبی از نسلی به نسل دیگر منتقل شود و باز تولید فرهنگی به نحو احسن انجام پذیرد،میزان اشتراک فرهنگی دو نسل بالا میرود و اختلاف فاحشی بین دو نسل به وجود نمیآید در این صورت تفاهم بین دو نسل جدید و قدیم برقرار میشود و بحران هویتی نیز برای نسل جدید روی نمیدهد.در مقابل اگر فرآیند اجتماعی کردن به علل داخلی و خارجی دچار مشکل شود و به طور ناقص انجام گیردو فرهنگ جامعه در حد مطلوبی به نسل بعد منتقل نشود،تداوم فرهنگی جامعه دچار مشکل میشود و بین نسل جدید و قدیم شکاف می افتد

در دنیای جدید نمی توان تفاوتهای طبیعی بین نسلهای قدیم و جدید را امری عادی تلقی کرد.این برداشت که نسل امروزی بسیار عمیقتر از نسلهای گذشته میفهمد و در پی تغییر است و توانایی بیشتری دارد یک واقعیت آشکار است.بنابراین،میتوان گفت که مسائل نسلی،مسئله مشترک جهان امروز،به ویژه جوامعی است که شتاب و سرعت تغییرات اجتماعی در آنها بیشتر است بر این اساس به چند نظریه مهم اشاره میشود. بیکر2 نسل را به عنوان گروهی از افراد که در فاصله زمانی معینی به دنیا آمده اندمی داند و معتقد است که موقعیت های تاریخی و علایق خاص در سطح فردی و سیستمی،نسل ها را از یکدیگر تفکیک می کند

بالس3نیز معتقد است که حدوداً هر20 تا 25 سال،یک نسل جدید پا به عرصه حیات می گذارد؛یعنی یک نسل شامل افرادی است که از لحاظ سنی به یکدیگر نزدیک اند.می توان گفت که یک نسل عبارت است از فاصله میان والدین با فرزندان شان.ما شاهد حضور سه نسل در هر دوره هستیم:پدربزرگان و مادربزرگان،پدران،مادران و فرزندان.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید