بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مهمترین مباحثی که در اکثر ادیان به آن پرداخته شده است، شفاعت استتقریباً. در تمام ادیانی که در اصول آنها رستاخیز و زندگی پس از مرگ از جایگاه ویژه ای برخوردار است، در زمینه پاداش نیکوکاران و مجازات گناهکاران و به تبع اینها، بحث شفاعت و غفران ذنوب، مطالبی مطرح شده است. شماری پیروان دین خود را مشمول شفاعت و غفران میدانند و گروهی، مؤمنان و برخی فرقهای از مؤمنان را ناجیه دانسته و آنها را از آتش دوزخ در امان دانسته اند و معتقد بودند که خداوند گناهان آنان را میبخشد و گروهی دیگر معتقدند که خداوند گناه همه را میبخشد و... .
از طرف دیگر آنانی که به نوعی به شفاعت گناهان معتقدند، آن را از نواحی مختلفی از جمله، از جانب خداوند، پیامبر - ص - و... میدانند. سعدی شیرازی نیز مانند بسیاری از متفکران اسلامی، به شفاعت در قیامت و شفاعت حضرت محمد - ص - و... معتقد است و این شفاعت را از راه تفضل میداند نه استحقاق. در این مقاله ابتدا به طور اجمال نظر فرق مختلف در مورد شفاعت بررسی و سپس به نظر سعدی در این موارد اشاره شده است.
-1مقدمه
»شفاعت از ریشه »شفع«در مقابل »وتر « می باشد. گویی شفیع به یک وسیله ناقص منضم گردیده و با آن زوج می گردد و بدین وسیله فرد قدرت می یابد تا به هدف خود نایل گردد. اگر فقط با آن وسیله ناقص حرکت می کردبه هدف خود نمی رسید.« - طباطبائی، - 157 : 1363 شفاعت انواعی دارد اما شفاعت صحیح و مورد بحث ما همان شفاعتی است که مترادف با مغفرت الهی است. - مطهری، - 252 :1361 شفاعت را از منظری به شفاعت حق و شفاعت باطل تقسیم بندی کرده اند.
شفاعت حق آن است که مشفوع عنده - صاحب قدرت - علت مؤثر در شفیع است و در شفاعت باطل که ذات خداوند بریء از آن است، مشفوع له - مجرم - برانگیزاننده مشفوع عنده استبه. هر حال سلسله جنبان شفاعتِ باطل، گناهکار و در شفاعتِ صحیح، مشفوع عنده - خدا - است. - مطهری، - 252 :1361 به قول علامه طباطبایی شفاعت باطل در این دنیا ظلم و در آن دنیا غیر ممکن است.
طباطبائی، همان: شفاعت - 159 حق و صحیح نیز به دو دسته شفاعتِ رهبری یا شفاعتِ عمل و شفاعتِ مغفرت یا شفاعتِ فضل تقسیم بندی شده است. تفاوت این دو شفاعت این است که شفاعت اول موجب دفع عذاب و شفاعت دومی موجب رفع عذاب می شود. اولی موجب میشود تا آدمی به گناه و عصیان کشیده نشود و دومی باعث میشود که آثار گناه برداشته شود و... - مطهری، - 241 :1361
1-1پیشینه موضوع
از زمانی که انسان به معاد و یوم الحساب اعتقاد پیدا کرد، از جهات مختلف به فکر تبرئه خویش از بار معاصی افتاد. شاید یکی از متون کهن دینی که به طور شفاف به این موضوع پرداخته، اوستاست. مری بویس معتقد است: »زردشت نخستین کسی بود که آموزه های داوری در باره افراد، وجود بهشت و دوزخ و رستاخیز، تن پسین، داوری فرجامین همگانی و زندگانی جاوید برای روان و تن نوپیوسته را به مردمان آموخت.« - بویس، - 54 :1381 بخشی از مطالب گاتها که به زعم دانشمندان سروده زرتشت است، نیایش به درگاه ایزد یکتا است که قسمت قابل توجهی از آن نیز راجع به جهان آخرت است.
زرتشت معتقد است که خداوند گناهکاران را به سزای اعمالشان می رساند: »ای مزدا، من به داوری واپسین تو در باره گناهکاران بی گمانم «.32/8 - وحیدی، - 43 :2535 اما بارها از خداوند می خواهد که از گناهان او چشم پوشی کند: »ای مزدا بخشش پایدار رسایی و جاودانگی را، به من ارزانی دار33/8، و آنگاه که پاداش هر کسی را می دهید، بر من بخشش آورید«.33/11 - همان: - 54-53 در آیین زرتشت دوزخیان با انواع شکنجه های طاقت فرسا برای همیشه محکوم خواهند بود.
- زنر، - 74 :1384 ؛ - بویس، همان: » - 51برخلاف زردشتی گری متأخر که بر اساس آن ارواح دوزخیان در واپسین روزها رهایی می یابند... به نظر می رسد که }زرتشت {، خود عذاب و شکنجه دوزخیان را جاودانه و همیشگی می پنداشته است، زیرا در حالی که ارواح درستکاران عاری از مرگ اند، ارواح دوزخیان تا ابد تحت شکنجه و عذاب قرار می گیرند.« - همان: - 51 کتاب مقدس شفاعت و قربانی مسیح را پیش نهاد می کند.
اعتقاد بر این است؛ چون شفاعت مسیح را داریم، به هیچ وجه احتیاج به شفاعت دیگر، اعم از مقدس یا ملک نخواهیم داشت. - هاجسن، - 525 :1378 در دین مانی نیز باور بر این بود که شخص مؤمن گناهکار نیز در نهایت پس از تناسخ های مکرر به بهشت می رود. »روح گناهکار محکوم به بازگشت به زندگی دوباره - سمسارا - است تا پاک شده و به مقام برگزیدگی رسیده و شایسته رفتن به بهشت شود و دوزخ ظلمات سرنوشت محتوم بی دینان است.« - باقری، - 109 :1385
در دوران اسلامی نیز با توجه به آیات متعدد در قرآن مجید و برداشت مفسران فِرق مختلف در مورد آمرزش گناهان، نظریات مختلفی ظهور کرده است. در قرآن مجید فقط حدود 240 بار واژه »غفر« و مشتقات آن از قبیل: غفور، یغفر، غفار، استغفروا و... آمده که عده ای از آن آیات مربوط به غفران ذنوب است. مانندلاتقنطوا - من رحمه االله انّ االله یغفرالذنوب جمیعاً »زمر - «53/ لازم به ذکر است کلمات و آیات فراوان دیگری در مورد شفاعت یا عدم شفاعت در قرآن مجید آمده است که از حوصله این مقاله خارج است.
در ذیل گذرا به عمده ترین نظریات در مورد شفاعت یا عدم شفاعت گناهان و شرایط و حدود آن اشاره می کنیم: 2 شفاعت گناهان از دیدگاه مسلمانان 2-1خداوند اهل شرک را هرگز نمی بخشد. در قرآن مجید آمده است انﱠ» االله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذالک لمن یشاء...« - النساء48/ و - 116 مطابق همین آیه است که اشعری می گوید: خداوند شرک را نمی بخشد، اما دیگر گناهکاران را اگر بخواهد مشمول عفو قرار می دهد .
- الاشعری، - 74 :1362 شهید مطهری معتقد است: »از نظر متون دینی این اندازه مسلم است که کفر به خدا و شرک مانع مغفرت است. « - مطهری، - 252 :1361 در »شرح التعرف...« وعده، مخصوص نیکوکاران و وعید مربوط به کافران است و اعتقاد بر این است که نیکوکاران جاودانه در بهشت و گناهکاران در دوزخ خواهند ماند. - مستملی بخاری، همان: - 501
2-2 خداوند مرتکب گناهان کبیره را، خواه مومن خواه کافر نمی بخشد. گروهی از شیعیان معتقدند که خداوند مرتکب گناه کبیره را - خواه شیعه و خواه غیر شیعه -در آتش دوزخ جاودانه نگه می دارد و شفاعت نپذیرد. - الاشعری، همان: - 34 زیدیه نیز همین اعتقاد را دارند. - همان: - 44 ازارقه - گروهی از خوارج - نیز می گویند: هر مرتکب گناه کبیره برای همیشه در آتش دوزخ خواهد سوخت. - همان: - 49 اشعری خود معتقد است که: »جایز نیست که خدای سبحان گروهی را به گناه عقوبت کند و گروه دیگر را که گناهی بزرگتر مرتکب شده اند، ببخشاید.
- همان: - 75 پیروان غیلان از فرقه مرجئه: »بخشایش و عذاب گناهکاران از اهل قبله را بنا بر مشیّت الهی روا دارند و اگر خواهد عذاب کند یا ببخشاید و عذاب جاودان در اختیار اوست و به سوّیه عذاب یا آمرزش می دهد.« - همان: - 77 فرقه واردیه از جهمیه معتقدند هر کس پرودگارش را شناخت وارد آتش نمی شود و هر کس وارد آتش شود بیرون شدن ندارد.
- ابن جوزی، - 16 :1368 معتزله معتقدند که مسلمانی که مرتکب گناه کبیره شود نه کافر است و نه مومن بلکه فاسق است و فاسق از جهت فسق مستحق نار جحیم باشد. - صفا، همان: - 53 و... اما معتزله اعتقاد داشتند که آیات شفاعت مخصوص اهل طاعت است و شامل عاصیان نمی شود و اثر شفاعت نه بخشش گناهان بلکه بالا رفتن درجات و زیادت ثواب مؤمنین می باشد... - مطهری، - 349 :1361 2-3 خداوند مرتک گناهان صغیره را می بخشد: پیروان شبیب نجرانی - شبیبیه - می گویند: اگر خداوند در مورد مجازات گناهی که حکم قطعی صادر نکرده باشد - صغیره - در این صورت مرتکب گناه بخشوده می شود.
- الاشعری، همان: - 61 گروهی از معتزله، پیروان - ابو هذیل - می گویند کسی که از گناه کبیره پرهیز کند، گناهان صغیره اش آمرزیده می شود از راه تفضل نه استحقاق. - همان: - 144 اما گروهی از معتزله معتقدند صغائر آمرزیده می شود بنا بر استحقاق. - همان: - 146 ؛ - مستملی بخاری، - 503 :1363 2-4 خداوند مومن گناهکار را پس از پالودن در آتش دوزخ، میآمرزد. اهل تسنن معتقدند: »که اهل ایمان با ارتکاب گناه کبیره مانند زنا و دزدی و نظایر آن کافر نمی شوند.« - همان: - 156و مومن گناهکار برای همیشه در دوزخ نخواهد ماند. - همان: - 505 مرجئه به طور کلی می گویند: ظالم بعد از پس دادن حق مظلوم بخشیده می شود.
- الاشعری، همان: - 78 رافضیان نیز معتقدند که هواداران اگر به گناهی در آتش دوزخ سوزند به زودی از آن رهایی یابند. - همان: - 34 پیروان بشر موسی از مرجئه می گویند: » مطابق آیه »فمن یعمل مثقالذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره - الزلزله7/ و - 8 خداوند گناهکاران از اهل قبله را به عذاب جاوید دوزخ مجازات نکند...گناهکاران سرانجام به بهشت می روند هر چند در آتش دوزخ بسوزند.« - الاشعری، همان: - 77 شیعه معتقد است که اهل بهشت همیشه در بهشت و اهل جهنم همیشه در جهنم اند، اما اگر ذره ای ایمان در وجودشان باشد از جهنم خارج می شوند.
- وماهم بخارجین من النار - . - دستغیب، - 111 :1360 پیروان ابو شمر از فرقه مرجئه -شهید مطهری مرجئه را از شیعه نمی داند.- - مطهری، - 75 :1383 میگویند: »خدا گناهکاران را به سوختن دائم در دوزخ مجازات کند و اگر خواهد این عذاب دائم نباشد.« - الاشعری، همان: - 77 2-5خداوند همه تائبین را می بخشد. در قرآن مجید آمده است: »ان االله یحب التوابین.« مطابق حدیث مشهور »التائب من الذنب کمن لا ذنب له. « - میبدی، - 340 :1370 خداوند گناه توبه کاران را می بخشد. البته به صرف توبه لفظی از گناهان و ارتکاب مجدد به همان گناه یا گناهان دیگر، توبه محقق نمی شود.
در کتب مختلف دینی شرایط طاقت فرسایی برای توبه مندرج استمثلاً. - ندوی، - 58-56 :1379 میبدی در تعریف توبه می گوید: دری مشفق، نایبی کریم، نقش گناه محو کند وحق به شفاعت او از بنده گناهکار عفو کند. دیوان بنده از عصیان پاک و مطهرکند. مرد تائب را با مرد بی گناه برابر کند. این است که مصطفی - ص - : »التائب من الذنب....« - میبدی، همان: - 340 ابن عربی در این زمینه می گوید: »محبت الهی نسبت به توبه کننده مانند محبت اهل و عیال غایب - مسافر - است. وقتی غایب - مسافر - به سویشان برگردد. « - ابن عربی، همان: - 24 معتزله - جز عده قلیلی - معتقدند: »خداوند کافر را عذاب خواهد داد اگر توبه نکند، و عذاب نخواهد داد اگر توبه کند و در توبه بی آنکه گرد گناه گردد، بمیرد.
« - الاشعری، :1362 94 و - 146 گروهی از مرجئه آمرزش کبائر را از سوی خدا پس از آنکه گناهکار توبه کند، تفضیل دانند نه استحقاق و بعضی نشانه استحقاق. - همان: - 77 فرقه اسماعیلیه نیز با تفاوت اندکی معتقدند که خداوند توابین را می بخشد. - هاجسن، همان: - 228 عطار در حکایتی می گوید اگر فرعون هنگام غرق شدن فرصت میافتی که تمام الفاظ توبه را بر زبان بیاورد و دهانش به وسیله جبرئیل گِل اندود نمی شد، خداوند چهار صد ساله گناه او را می آمرزید.
- عطار نیشابوری، - 15 :1385 البته گروه هایی از فرق اسلامی از جمله بتریه - فرقه ای از قدریه - وجود دارد که می گویند: »هر که معصیت کند و توبه نماید توبه اش مقبول نیست.« - ابن جوزی، همان: - 16 طبق روایات متعدده اولین توبه ای که پذیرفته شد، توبه حضرت آدم بود. نکته جالب این است که حضرت جبرئیل به حضرت آدم می آموزد که خدا را به حق نور محمد - ص - که بر ساق عرش است، قسم دهد تا توبه اش پذیرفته شود. - طباطبانی اردکانی، - 46 :1368